< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اشتباه در نیت
 مسألة 7 لو نوى مكان عمرة التمتع حجه جهلا فان كان من قصده إتيان العمل‌ الذي يأتي به غيره و ظن أن ما يأتي به أولا اسمه الحج فالظاهر صحته و يقع عمرة، و أما لو ظن أن حج التمتع مقدم على عمرته فنوى الحج بدل العمرة ليذهب إلى عرفات و يعمل عمل الحج ثم يأتي بالعمرة فاحرامه باطل يجب تجديده في الميقات إن أمكن، و إلا فبالتفصيل الذي مرّ في ترك الإحرام.
 اگر زید که نائی است و وظیفه اش حج تمتع می باشد در میقات بجای نیت عمره تمتع بخاطر جهل به مساله نیت حج تمتع کند آیا احرامش صحیح است یا باطل، یا باید قائل به تفصیل شویم؟
 سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه این مساله را دو فرض کرده اند و در فرض اول قائل به صحت و در فرض دوم قائل به بطلان شده اند و فرموده اند تارة زید قصد ما هو الواجب علیه را دارد غایة الامر توهم کرده است که ما هو الواجب علیه در مسجد شجره حج تمتع می باشد به دنبال این توهم واقعا قصد حج می کند.
 و تارة زید توهم کرده است که اعمال حج مقدم بر عمره می باشد لذا قصد حج کرده است.
 شاهد بر این مطلب که این مساله دو فرض دارد این است که اگر در فرض اول از زید سوال شود که بعد از احرام چه عملی انجام خواهی داد، اعمال عمره را نام می برد این نشان می دهد که وی قصد عمره تمتع را داشته است اما اشتباها عمره تمتع را بر حج تطبیق داده است.
 کما اینکه اگر در فرض دوم از او سوال شود بعد از احرام چه خواهی کرد وی می گوید به عرفات می روم و ...و بعد اعمال عمره را انجام می دهم.
 دلیل بر صحت در فرض اول:
 این فرد در واقع قصد عمره تمتع داشته است و منوی که عمره تمتع می باشد بالاجمال قصد شده است قبلا گذشت که منوی اجمالا هم اگر مشخص باشد کفایت می کند.
 دلیل بر بطلان در فرض دوم:
 در این فرض نه تفصیلا عمره تمتع را قصد کرده است و نه اجمالا.
 مختار حضرت استاد: ما افاد سیدنا الاستاذ بر صحت در فرض اول و بطلان در فرض دوم صحیح است اگر اشکالی باشد این است که چرا در این مساله سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه قائل به تفصیل شده اند اما در نظیر همین مساله در باب نماز جماعت اگر به نیت امامت فرد خاصی اقتدا کند و بعد مشخص شود فرد دیگری بوده است در هر دو فرض قائل به صحت شده اند.
 تحرير الوسيلة، ج‌1، ص: 414«الثاني من الواجبات: التلبيات الأربع، و صورتها على الأصح أن يقول:
  «لبّيك اللّهمّ لبّيك لبّيك لا شريك لك لبّيك» فلو اكتفى بذلك كان محرما و صح إحرامه، و الأحوط الأولى أن يقول عقيب ما تقدم: «إنّ الحمد و النّعمة لك و الملك لا شريك‌ لك لبّيك» و أحوط منه أن يقول بعد ذلك: «لبّيك اللّهم لبّيك إنّ الحمد و النّعمة لك و الملك لا شريك لك لبّيك».
 دومین واجب از واجبات احرام تلبیه می باشد
 در این واجب اموری مورد بحث قرار گرفته است.
  • مباحثی در مورد صیغه تلبیه لغة و تجزیة
 منها: لبیک اسم است یا نه، تثنیه است یا مفرد است ، اضافه شده است یا نه؟
 2- معنای لبیک
 منها: لبیک به معنای اقامه بعد از اقامه است یعنی مقیم بر اطاعت و امتثال امر شما هستم.
 منها: اجابت جواب از ندای پرودگار.
 منها: لبیک به معنای اینکه قصد من شما هستید و توجه من به شما می باشد.(مواجهتی لک)
 منها: به معنای اخلاص می باشد یعنی اخلاصی لک
 به نظر می رسد ما فی المستمسک احسن از اغلب کلام لغویین باشد.
 مستمسك العروة الوثقى، ج‌11، ص: 395«و الأقرب أن تكون كلمة برأسها، تستعمل في مقام الجواب للمنادي، مثل سائر كلمات الجواب، و لا يختلف حالها في الظاهر و الضمير»
 علت اینکه معنای اجابة بهتر است این است که در این زمینه روایاتی وجود دارد.
 در این باب36 بَابُ وُجُوبِ التَّلْبِيَةِ عِنْدَ الْإِحْرَامِ در کتاب وسائل‌ 7 روایت وجود دارد که اغلب بلکه همه این روایات کلمه لبیک در جواب منادی آمده است اگر چه در اینکه منادی چه کسی بوده است که در جواب لبیک گفته شده است اختلاف است:
 طائفه اول: روایاتی که در آنها آمده است که منادی خداوند متعال می باشد و مجیب حضرت ابراهیم می باشد.
 منها: وسائل الشيعة، ج‌12، ص: 374 باب 36 ح 1«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُهُ لِمَ جُعِلَتِ التَّلْبِيَةُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى إِبْرَاهِيمَ ع- أَنْ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى‌ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ- فَنَادَى فَأُجِيبَ مِنْ كُلِّ وَجْهٍ يُلَبُّون»‌
 این حدیث صحیحه می باشد.
 (به نظر می رسد در این روایت منادی حضرت ابراهیم باشد و مجیب حجاج باشند)
 المصدر ص: 377 ح 7 «وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ التَّلْبِيَةِ لِمَ جُعِلَتْ فَقَالَ لِأَنَّ إِبْرَاهِيمَ ع حِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا نَادَى وَ أَسْمَعَ فَأَقْبَلَ النَّاسُ مِنْ كُلِّ وَجْهٍ يُلَبُّونَ فَلِذَلِكَ جُعِلَتِ التَّلْبِيَةُ»
 این روایت بخاطر عبدالله بن حسن ضعیف می باشد.
 طائفه دوم: روایتی است که می فرماید منادی خداوند متعال بوده است و مجیب تمام خلق الله بوده اند.
 منها: المصدرص 357 ح 3«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ الْأَسَدِيِّ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُثْمَانَ الدَّارِمِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ التَّلْبِيَةِ وَ عِلَّتِهَا فَقَالَ إِنَّ النَّاسَ إِذَا أَحْرَمُوا نَادَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَقَالَ يَا عِبَادِي وَ إِمَائِي لَأُحَرِّمَنَّكُمْ عَلَى النَّارِ كَمَا أَحْرَمْتُمْ لِي فَقَوْلُهُمْ لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ إِجَابَةٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نِدَائِهِ لَهُم‌»
 طائفه سوم: روایتی است که می فرمایند که مجیب حضرت موسی علیه السلام بوده است.
 المصدر ص: 376 ح 4«وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ‌ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَتِ التَّلْبِيَةُ تَلْبِيَةً فَقَالَ إِجَابَةً أَجَابَ مُوسَى ع رَبَّه‌»
 این روایت ضعف سندی دارد بلکه مرسله می باشد.
 نظر حضرت استاد: آنچه مرحوم حکیم رحمة الله علیه در مستمسک فرموده است اقرب بلکه متعین می باشد که لبیک به معنای جواب از ندا می باشد خداوند ندای حج داده است و مردم جواب این ندا را می دهند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo