< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اخلال به نیت احرام
 مطلب سوم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله:« و يجب أن تكون مقارنة للشروع فيه، فلا يكفي حصولها في الأثناء، فلو تركها وجب تجديدها»
 بیان چند مطلب
  • دلیل بر بطلان این احرام و لزوم احرام مجدد
 دلیل بطلان: لان المشروط عدم عند عدم شرطه و الکل منتف بانتفاء احد اجزائه
 به این بیان که در جمله اولی از تلبیه اگر غافل از احرام و قصد احرام بوده است یا قصد احرام داشته است اما آن را ریاء آن را گفته است اگر این کلمه باطل شد کل تلبیه باطل است زیرا لبیک دوم مشروط به صحت لبیک اول می باشد و کذلک لبیک سوم الی آخره.
 اما دلیل بر تجدید احرام:
 دلیلش واضح است زیرا حج مشروط به احرم است و احرام هم نیامده است لذا تجدید آن واجب است.
 مطلب دوم: آنچه که سیدنا الاستاذ تبعا للقوم فرموده است آیا وجود خارجی دارد یا نه؟
 بنابر اکثر اقوال در ماهیت احرام این بحث وجود خارجی ندارد اما بنا بر دو نظریه این بحث وجود خارج دارد یک بحث فرضی نیست.
 بیان ذلک:
 تقدم الکلام که از جمله اقوال در ماهیت احرام این است که احرام مجرد نیت است و تقدم ایضا که یکی از احتمالات این است که مراد از نیت، نیت خود احرام می باشد و ایضا تقدم که یکی از احتمالات انشاء التزامی است که از امور قصدیه می باشد و ایضا تقدم که یکی از احتمالات توطین نفس می باشد و تقدم ایضا که یکی از احتمالات قصد ترک محرمات می باشد بنابر این مبانی این بحث وجود خارجی ندارد زیرا در همه این اقوال ماهیت احرام نیت است و نیت از بسائط است و متصف به صحت و فساد نمی شود بلکه متصف به وجود و عدم می شود لذا اینکه سیدنا الاستاذ که فرض کرده اند نیت در وسط احرام محقق شده است وجود خارجی ندارد زیرا نیت همانطور که گفته شد امر بسیطی است و اول و آخر ندارد.
 بله بنابر دو مبنا این بحث وجود خارجی دارد:
  • بنابر این مبنا که ماهیت احرام مجرد ترک محرمات است بنابر این مبنا اول و آخر برای آن فرض می شود وقتی می خواست سوار ماشین شود ترک تظلیل را ریاء انجام داد و بقیه اعمال را خالصا انجام داده است این احتمال از فرمایش کشف اللثام استفاده شده است که ایشان در جواب از اشکالی از شیخ طوسی ایشان- بر این مبنا- فرموده است احرم اول و آخر دارد و نیت وسط احرام هم کفایت می کند.
 نتیجه اینکه این بحث وجود خارجی دارد ولی اشکال مبنایی دارد زیرا گفتیم که نیت احرام غیر معقول است [1] زیرا ترک محرمات از احکام احرام می باشد و احرام موضوع این احکام می باشد و این محرمات -چه محرماتی که هم حرام هستند و هم مبطل حج هستند و چه محرماتی که بعد بضم باء- تکلیفی دارند -موضوع این محرمات محرم-بکسر راء- می باشد و اشکال این مبنا لازمه اش اتحاد حکم و موضوع می باشد صید هم موضوع باشد هم محمول یک شیء هم از شرائط باشد و هم از مقومات و هو محال.
 نتیجه اینکه طبق این مبنا اگر چه احرام بسیط نیست ولی اصل این مبنا صحیح نیست.
  • بنابر این مبنای که احرام تلبیه باشد در این صورت احرم اول و آخر دارد و این بحث وجود خارجی دارد.
 نتیجه بحث: با توجه به اینکه مختار ما این است که احرام تلبیه است این بحث وجود خارجی دارد.
 مطلب سوم: آیا کسی قائل به صحت در صورت حصول نیت در اثناء شده است که سیدنا الاستاذ این بحث را مطرح کرده است؟
 جواب این است که بله جناب شیخ طوسی در فرض مذکور قائل به صحت شده است لذا سید در عروه کلام کاشف اللثام را در دفاع از نظریه شیخ نقل کرده است که ایشان در دفاع از شیخ فرموده است احرام ترک محرمات است و ترک محرمات نیاز به قصد ندارد آنچه که نیاز به نیت دارد حج است.
 
 مختار حضرت استاد: به نظر ما این قول قائل ندارد و شیخ طوسی هم در فرض مذکور قائل به صحت نیست.
 برای ثابت شدن این مطلب باید عبارت مرحوم شیخ را برسی کرد.
 المبسوط في فقه الإمامية، ج‌1، ص: 307 «و الأفضل أن يكون مقارنة للإحرام فإن فاتت جاز تجديدها إلى وقت التحلل»
 از این عبارت اگر به تنهایی ملاحظه شود اشتفاده خواهد شد که شیخ قائل به صحت در فرض مذکور می باشد.
 اما در بحث نیت خواهد آمد که آیا قصد جنس لازم است یعنی آیا باید مشخص کند که برای حج محرم می شود یا عمره و خواهد آمد که قصد نوع هم لازم است یا نه یعنی اگر حج انواع ثلاثه دارد آیا لازم است قصد نوعی را که می خواهد انجام دهد نیت کند و جناب شیخ طوسی بحث دوم را مطرح کرده است و وارد بحث از اول نشده است.
 ایشان در این عبارت شروط حج تمتع و افراد و قران را بیان می کند در شروط حج تمتع که نوعی از انواع حج می باشد وی می خواهد شروط نوع را بیان کند نه اینکه مراد شیخ نیت جنس باشد.
 ینابیع ج 30 ص 177«وشروط التمتع ستة ، خمسة بلا خلاف ، والسادس فيه خلاف . فالخمسة : أن يحرم بالعمرة في أشهر الحج ، ويحج من سنته ، ويحرم بالحج من جوف مكة ، ولا يكون من حاضري المسجد الحرام ، ويحرم بعمرته من الميقات . والسادس النية ، وفيها خلاف ، فعندنا أنها شرط في التمتع ، والأفضل أن تكون مقارنة للإحرام ، فإن فاتت جاز تجديدها إلى وقت التحلل»
 شاهد این ادعا کلام مرحوم شهید در دروس می باشد که فرموده است لعل مراد شیخ نیت حج تمتع باشد.
 دروس ص 339 «وفي المبسوط : الأفضل أن تقارن الإحرام ، فإن فاتت جاز تجديدها إلى وقت التحلل . ولعله أراد نية التمتع في إحرامه لا مطلق نية الإحرام ، ويكون هذا التجديد بناء على جواز نية الإحرام المطلق كما هو مذهب الشيخ»


[1] ممکن است مراد استاد از اشاره به غیر معقول بودن نیت احرام تنظیر بحث باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo