< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/03/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: نسیان احرام در عمره مفرده
 فرض سوم:
 اگر کسی در عمره مفرده باقسامه یعنی عمره مفرده ندبی و عمره مفرده در حج قران وافراد و عمره مفرده واجب بالاصالة بعد از اتمام عمره یقین پیدا کرد که محرم نشده است آیا در این موارد عمره صحیح است یا باطل است.
 در این فرض ایضا دو نظریه است.
 نظریه اول:
  عمره باطل است کما عن البروجردی و الخونساری و جماعة اخری
 دلیل: وجوه محتمله در صحت عمره تمتع در این فروض جاری نیست اگر تم حجه دلیل باشد به اعتبار حزئیت عمره برای حج یا باعتبار اطلاق حج بر عمره تمتع اینها در عمره مفرده جاری نیست ولو عمره مفرده حج قران باشد و قواعد اولیه می گوید الکل منتف عند انتفاء جزئه و المشروط عدم عند عدم شرطه
 نظریه دوم:
 مرحوم نراقی در مستند و سید در عروه و سیدنا الاستاذ فی التحریر می فرمایند عمره صحیح است
 دلیل:
 عدم قول بالفصل
 مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌11، ص: 201 «و اختصاص الصحيحين بإحرام الحجّ غير ضائر، لأنّ الظاهر عدم الفاصل‌»
 ازما ذکرنا روشن شد که این دلیل ناتمام است زیرا اولا عدم قول بالفصل خودش که دلیل نیست و الغاء خصوصیت هم ممکن نیست حتی در عمره تمتع هم گفتیم دلیلی بر شمول روایت نداریم بلکه قرینه بر خلاف وجود دارد.
 نتیجه اینکه در فرض مذکور در همه عمره ها حکم به بطلان می شود لعدم الدلیل علی الصحة
 اقسام حج
 آیا بین اقسام حج فرقی است؟ حج قران بوده یا افراد بوده بعد فهمیده برای حج محرم نشده است ظاهرا صحت در اقسام حج بعید نیست لاطلاق صحیحه علی بن حعفر و حسنه علی بن جعفر و مرسله جمیل
 مطلب دیگر
 کل روایاتی که مطرح شد در مورد جهل به احرام بود و متون فقهیه غالبا نسیان احرام را مطرح کرده اند یا جهل را ذکر نکردند یا عطف بر نسیان کرده است کما فی العروة و التحریر و الشرایع حیث قالوا «لو نسی الاحرام » ولی روایات مختلف است اغلب جهل را مطرح کرده است و بعضی جهل و نسیان هر دو را مطرح کرده است ظاهرا والله العالم در حکم به صحت در موارد مذکور و حکم به بطلان در موارد مذکوره فرقی بین جهل و نسیان نیست اما بخاطر اینکه در بعضی از روایات هر دو آمده است و یا بخاطر لما قیل که معنای حقیقی جهل شامل نسیان هم می شود کما فی المستند:
 المصدر « و كذا اختصاصها بالجاهل، لأنّ الظاهر شمول معناه الحقيقي اللغوي للناسي أيضا كما صرّح به بعضهم‌»
 توضیح ذلک:
 می فرمایند با توجه به اینکه مراد از جهل، جهل مرکب می باشد نه جهل بسیط و جاهل مرکب غافل محض است و ناسی هم غافل است جاهل غافل از واقع است و ناسی غافل از منسی می باشد.
 بعضی برای الحاق ناسی به جاهل گفته اند ناسی اغذر از جاهل می باشد لذا اگر در جهل حکم به صحت شود در ناسی بطریق اولی حکم به صحت می شود
 نتیجه: الحاق ناسی به جاهل مانعی ندارد للاتفاق بعدم الفرق و کفایة الادلة.
 بحث دیگری که فقهاء مطرح کردند مراد از جمله اذا نوی ذلک در روایت- وَ قَدْ شَهِدَ الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا وَ طَافَ وَ سَعَى قَالَ تُجْزِيهِ نِيَّتُهُ إِذَا كَانَ قَدْ نَوَى ذَلِكَ فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ- می باشد بالتبع بحث از معنای احرام صورت گرفته است و این بحث در مساله آینده خواهد آمد که تابع معنای احرام می باشد ولی علی ای حال اگر چه معنای این جمله مشخص نشود ولی ضرری به ما ذکرنا- حکم به صحت و عدم صحت- نمی زند .
 و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo