درس خارج فقه استاد مقتدایی
97/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زکات: فصل اول زکات انعام ثلاثه: شرائط زکات انعام ثلاثه: مضی حول:
گفتیم برای وجوب زکات در انعام ثلاثه شرایطی است شرط اول نصاب بود که بیان شد؛ شرط دوم سائمه بودن که بیان شد؛
بحث امروز شرط سوم است که مضی حول است یعنی بعد از مالک شدن باید یک سال بگذرد تا زکات واجب شود این شرط مورد اتفاق علماء است، مرحوم محقق در شرایع میفرماید: «الشرط الثالث الحول، و هو يعتبر في الحيوان و النقدين مما تجب فيه الزكاة»[1] مرحوم صاحب جواهر در ادامه میفرماید: «إجماعا بقسميه، بل عند أهل العلم كافة»[2] شرط سوم حول است، این شرط مضی حول در حیوان و نقدین معتبر است و در نزد تمام علماء سنی و شیعه مورد اتفاق و لازم است. «بل لا خلاف بين العلماء فيه و في اعتباره في زكاة التجارة في محكي التذكرة، بل في شرح المفاتيح أنه ضروري، و النصوص فيه إن لم تكن متواترة فهي في غاية الاستفاضة»[3] بلکه در این مورد بین علماء اسلام هیچ اختلافی نیست، حتی در اعتبار زکات در مال التجاره از تذکره علامه نقل شده است که گفت اتفاق علماء است در ادامه صاحب جواهر میفرماید در شرح مفاتیح آمده است که شرطیت حول در زکات انعام ثلاثه ضروری دین است، صاحب جواهر در آخر میفرماید و نصوص وارده در اعلای استفاضه است.
ادله اعتبار مضی حول، روایات:روایت اول صحیحه فضلا: «... وَ كُلُّ مَا لَم يَحُل عَلَيهِ الْحَولُ عِندَ رَبِّهِ فَلَا شَيءَ عَلَيْهِ حَتَّى يَحُولَ عَلَيْهِ الْحَولُ فَإِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَولُ وَجَبَ عَلَيهِ»[4] ،[5] چندین نفر از بزرگان روات از امام باقر(ع) و نیز از امام صادق(ع) نقل کردهاند که فرمودند اگر یک سال نزد مالک نگذرد زکات واجب نیست، و اگر یک سال ماند زکات واجب است.
روایت دوم مرسله زراره: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الصُّهْبَانِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: لَا يُزَكَّى مِنَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ- إِلَّا مَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ- وَ مَا لَمْ يَحُلْ عَلَيْهِ الْحَوْلُ فَكَأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ»[6] زراره گفت امام باقر(ع) فرمود: زکات به گاو و گوسفند و شتر تعلق نمیگیرد مگر اینکه یک سال از آن بگذرد و اگر یک سال نگذرد مانند این است که اصلا مالک نبوده و زکات بر آن واجب نیست.
روایت سوم: صحیحه عبدالله ابن سنان: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) أُنْزِلَتْ آيَةُ الزَّكَاةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُنَادِيَهُ فَنَادَى فِي النَّاسِ- أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الزَّكَاةَ إِلَى أَنْ قَالَ- ثُمَّ لَمْ يَعْرِض لِشَيْءٍ مِنْ أَمْوَالِهِمْ- حَتَّى حَالَ عَلَيْهِمُ الْحَوْلُ الْحَدِيثَ»[7] عبدالله ابن سنان گوید امام صادق(ع) فرمود: آیه وجوب زکات در ماه رمضان نازل شد و پیامبر(ص) به منادی فرمودند بین مسلمین فریاد بزن که آگاه باشید زکات واجب شده است و دیگر متعرض مسأله زکات نشد تا سال بعد و در سال بعد صدا زد که کدام زکات دادید و کدام زکات ندادید پس معلوم میشود که شرط وجوب اداء گذشتن یک سال است.
مراد از حول: مطلب مهم اینجاست که مراد از حول چیست؟ مرحوم امام در تحریرالوسیله در مسألة1 میفرماید: «يتحقق الحول بتمام الأحد عشر»[8] یعنی یازده ماه که بگذرد یک سال تمام شده است. «و الظاهر أن الزكاة تنتقل إلى أربابها بحلول الشهر الثاني عشر»[9] یعنی به محض شروع ماه دوازدهم باید زکات را بپردازد.
مرحوم سیدیزدی میفرماید: شرط سوم مضی حول است «و يكفي الدخول في الشهر الثاني عشر»[10] دخول در ماه دوازدهم برای تحقق یک سال کافی است.
مرحوم علامه در تذکره میفرماید: «مسألة 33: وحَوَلان الحول هو مضيّ أحد عشر شهرا كاملة على المال، فإذا دخل الثاني عشر وجبت الزكاة و إن لم تكمل أيامه، بل تجب بدخول الثاني عشر عند علمائنا أجمع»[11] و گذشتن یک سال عبارت است از گذشتن یازده ماه کامل وقتی وارد ماه دوازدهم شد زکات واجب است گرچه ایام ماه دوازدهم تمام نشده باشد.
دلیل مسأله: صححیه زراره و محمد بن مسلم: «... قَالَ زُرَارَةُ وَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ كَانَتْ لَهُ مِائَتَا دِرْهَمٍ فَوَهَبَهَا لِبَعْضِ إِخْوَانِهِ أَوْ وُلْدِهِ أَوْ أَهْلِهِ فِرَاراً بِهَا مِنَ الزَّكَاةِ فَعَلَ ذَلِكَ قَبْلَ حَلِّهَا بِشَهْرٍ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ الشَّهْرُ الثَّانِيَ عَشَرَ فَقَدْ حَالَ عَلَيْهَا الْحَوْلُ وجبت علیه فیه الزکاة...»[12] زراره گوید به امام(ع) عرض کردم شخصی است که دویست درهم دارد و حد نصاب نقره هم 200 درهم است و برای فرار از زکات آن را قبل از گذشتن سال هبه میکند امام در جواب فرمودند به محض شروع ماه دوازدهم سال تمام شده و باید زکات بدهد.
این روایت مقابل اقوال فراوانی است که مراد از سال را 12 ماه میدانند و آنها را معنی میکند، حال باید ببینیم این روایت چنین اعتباری دارد که همه آن روایات را معنی کند یا خیر؟
سند روایت از علی ابن ابراهیم عن ابیه نقل میشود و ابراهیم بن الهاشم الاشعری القمیکه پدر علی بن ابراهیم یعنی علی مورد اعتماد است ولی ابراهیم بن هاشم فیه کلام که مرحوم شهید در مسالک میفرماید فیه کلام ولی غیر شهید بالاتفاق میگویند ابراهیم بن هاشم از اجلا و مشایخ اجازه است و اول کسی که احادیث فراوان کوفیون را در قم نقل و منتشر کرد، همین ابراهیم بن هاشم است و قم هم در آن زمان در اخذ حدیث دقت فراوانی داشتند در آن زمان حتی احمد بن محمد بن عیسی که رئیس علماء قم بود برقی را از شهر اخراج کرد زیرا برقی از ضعفا نقل روایت میکرد و اعتماد به روایات مرسل مینمود، و در چنین زمانی ابراهیم بن هاشم ناقل حدیث در قم بوده و اجازه داشت آن همه حدیث نقل کرده است و این دلیل بر وثاقت نسبت به ابراهیم بن هاشم است.
به علاوه اینکه مرحوم آقای خویی میفرماید علی بن ابراهیم 5000 هزار حدیث نقل کرده که 4000 روایت از این روایات را از پدرش نقل کرده است پس اگر بگوییم ابراهیم بن هاشم ضعیف است باید 4000 روایت علی بن ابراهیم را کنار بگذاریم و این را کسی ملتزم نشده است.
پس روایت معتبر است و از نظر سند صحیح است و صریح است در اینکه وقتی ماه دوازدهم داخل شده حول تمام شده و این روایت دلیل ماست در مقابل آن روایات که مراد از سال را اتمام 12 ماه میدانند.
حالا ببینیم یک روایت صحیح با این اعتبار در مقابل آن همه روایات میتواند قد علم کند که بگوید معیار حول یازده ماه است.
آیا میتوانیم قبول کنیم یا خیر که بحثی دارد انشاءاله برای بعد.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.