< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

97/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زکات: فصل اول زکات انعام ثلاثه: نصاب زکات غنم:

در بحث زکات انعام ثلاثه به زکات غنم رسیدیم، در این بحث دو قول است.

قول اول: مشهور گفته‌اند در غنم 5 نصاب است که مرحوم امام[1] و مرحوم سیدیزدی[2] همین قول را قبول دارند. مرحوم حکیم در مستمسک بعد از فرمایش سیدیزدی که فرمود: «و أما في الغنم فخمسة نصب»[3] می‌فرماید: «على المشهور، بل عن الخلاف و ظاهر الغنية: الإجماع عليه»[4] این قول مشهور بین اصحاب است بلکه از ظاهر کلمات مرحوم شیخ در خلاف و کلام ابن زهره در غنیه به‌دست می‌آید که مسأله اجماعی است.

فرق این‌جا با نصاب ابل و بقر این است که در آن دو در خود روایت نصاب‌ها ذکر شده اما اینجا در روایات راجع به غنم لفظ خمسه نیامده ولی ظاهر آن‌چه از روایات استفاده می‌شود این است که برای غنم 5 نصاب است البته قولی هم هست که چهار نصاب است ولی خیلی ضعیف است.

نصاب اول: چهل گوسفند که زکات آن یک گوسفند است.

نصاب دوم: 121 گوسفند که زکات آن دو گوسفند است.

نصاب سوم: 201 گوسفند که زکات آن سه گوسفند است.

نصاب چهارم: 301 گوسفند که زکات آن چهار گوسفند است.

نصاب پنجم: 401 گوسفند به بالا که زکات آن در هر 100 گوسفند مازاد یک گوسفند است یعنی اگر 600 گوسفند باشد 6 گوسفند زکات آن است؛ این فتوای مشهور بین اصحاب است.

دلیل مسأله: غیر از ادعای اجماع؛ یک روایت صحیحه فضلا است که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل می‌کنند[5] «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ بُرَيْدٍ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) فِي الشَّاةِ فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ شَاةً شَاةٌ وَ لَيْسَ فِيمَا دُونَ الْأَرْبَعِينَ شَيْ‌ءٌ ثُمَّ لَيْسَ فِيهَا شَيْ‌ءٌ حَتَّى تَبْلُغَ عِشْرِينَ وَ مِائَةً فَإِذَا بَلَغَتْ عِشْرِينَ وَ مِائَةً فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ شَاةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا زَادَتْ عَلَى مِائَةٍ وَ عِشْرِينَ فَفِيهَا شَاتَانِ وَ لَيْسَ فِيهَا أَكْثَرُ مِنْ شَاتَيْنِ حَتَّى تَبْلُغَ مِائَتَيْنِ فَإِذَا بَلَغَتِ الْمِائَتَيْنِ فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ فَإِذَا زَادَتْ عَلَى الْمِائَتَيْنِ شَاةٌ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا ثَلَاثُ شِيَاهٍ ثُمَّ لَيْسَ فِيهَا شَيْ‌ءٌ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ حَتَّى تَبْلُغَ ثَلَاثَمِائَةٍ فَإِذَا بَلَغَتْ ثَلَاثَمِائَةٍ فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ ثَلَاثُ شِيَاهٍ فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا أَرْبَعُ شِيَاهٍ حَتَّى تَبْلُغَ أَرْبَعَمِائَةٍ فَإِذَا تَمَّتْ أَرْبَعُمِائَةٍ كَانَ عَلَى كُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ وَ سَقَطَ الْأَمْرُ الْأَوَّلُ وَ لَيْسَ عَلَى مَا دُونَ الْمِائَةِ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْ‌ءٌ وَ لَيْسَ فِي النَّيِّفِ شَيْ‌ءٌ وَ قَالا كُلُّ مَا لَمْ يَحُلْ عَلَيْهِ الْحَوْلُ عِنْدَ رَبِّهِ فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ فَإِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ وَجَبَ عَلَيْهِ»[6]

پنج نفر از بزرگان روات -برطبق سلسله سندی که کلینی نقل کرده است- از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده‌اند که آن‌دو بزرگوار فرمودند: در هر چهل گوسفند یک گوسفند به عنوان زکات واجب است و کمتر از چهل گوسفند زکات ندارد و تا عدد 120 زکاتش هم‌چنان یک گوسفند است. وقتی عدد گوسفندان به 120 رسید دو گوسفند زکات آن است و تا عدد200 هم‌چنان زکاتش دو گوسفند است. وقتی عدد گوسفندان به 201 برسد زکات آن سه گوسفند است و تا عدد 300 هم‌چنان زکاتش سه گوسفند است. وقتی عدد گوسفندان به چهارصد برسد برآورد اولیه که از عدد 40 به بالا بود بهم می‌خورد و از هر صد عدد یک گوسفند به عنوان زکات واجب است. نیّف هم یعنی از یک تا نُه زکات ندارد و نیز آن دو امام بزرگوار فرمودند گوسفندی که یک سال تمام در ملک مالک نمانده باشد زکات ندارد. البته کلام آخر در روایت مربوط به همه نصاب است.

مناقشه در صحیحه فضلاء:

1- مرحوم فاضل لنکرانی می‌فرماید: گرچه روایت صحیحه فضلا است و پنج تن از روات مشهور آن را از دو امام معصوم(ع) نقل کرده‌اند اما در عین حال در جمله اول از فقره سوم یعنی زکات غنم لایخلو من الاضطراب چون فرمود «فی کل اربعین شاة شاة»[7] و می‌توانست بفرماید عدد چهل لکن گفته در هر چهل گوسفند و معنای آن این است که باید چهل تا چهل تا جلو برویم در حالی‌که در روایت نصاب‌های بعدی که بیان شده است تقسیم چهل تائی نیست.

به علاوه وقتی به 301 گوسفند می‌رسد می‌فرماید 4 گوسفند زکات دارد و بعد از بیان این نصاب می‌فرماید بعد از چهارصد گوسفند در هر 100 گوسفند یک گوسفند است. براین اساس می‌گوئیم صحیحه فضلا خالی از استنکاف نیست.

2- مرحوم امام در عبارتشان همین حد نصاب‌ها را می‌شمارد تا 300 گوسفند و شبیه تعبیر روایت را می‌آورد که «فَإِذَا بَلَغَتِ الْمِائَتَيْنِ فَفِيهَا مِثْلُ ذَلِكَ»[8] یعنی همان سه گوسفند به عنوان زکات واجب است «فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا أَرْبَعُ شِيَاهٍ»[9] اگر به 301 رسید زکاتش چهار گوسفند است و بعد از آن می‌فرماید «على الأحوط، و المسألة مشكلة جدا، ثم أربعمائة فصاعدا ففي كل مائة شاة بالغا ما بلغ»[10] یعنی چهار گوسفند در 301 بنابر احوط است. پس دو مطلب در کلام امام هست، یکی این‌که 301 احوط است وجه احتیاط چیست؟ دوم اینکه مشکل جدی در کجا است؟ برای بیان احتیاط و اشکال مسأله باید قول دوم بیان شود، لذا، اول قول دوم را می‌خوانیم و بعد احتیاط و اشکال را توضیح می‌دهیم. این‌جا باید روایت دوم را بخوانیم که قول دوم در مسأله است.

قول دوم: این است که اگر به 301 رسید 3 گوسفند زکات دارد و جمع کثیری از فقهاء این را قبول دارند و مدرکشان این صحیحه است «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: لَيْسَ فِي مَا دُونَ الْأَرْبَعِينَ مِنَ الْغَنَمِ شَيْ‌ءٌ- فَإِذَا كَانَتْ أَرْبَعِينَ فَفِيهَا شَاةٌ إِلَى عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ- فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِيهَا شَاتَانِ إِلَى الْمِائَتَيْنِ- فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ- فَفِيهَا ثَلَاثٌ مِنَ الْغَنَمِ إِلَى ثَلَاثِمِائَةٍ- فَإِذَا كَثُرَتِ الْغَنَمُ فَفِي كُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ الْحَدِيثَ.»[11] محمد قیس می‌گوید امام صادق(ع) فرمود: در زیر چهل گوسفند چیزی نیست و اگر عدد گوسفندان به چهل رسید یک گوسفند زکات دارد تا به 121 گوسفند برسد که دو گوسفند زکات دارد تا به 200 گوسفند برسد که در این صورت 2 گوسفند زکات دارد و اگر 201 شد سه گوسفند زکات دارد تا این‌که به 300 گوسفند برسد و اگر از 300 بالاتر رفت در هر 100 گوسفند یک گوسفند زکات است.

نتیجه: بنابراین براساس قول اول و روایت فوق در بالای 300 گوسفند 4 گوسفند زکات دارد ولی براساس روایت دوم در بالای 300 گوسفند، 3 گوسفند زکات دارد.

این اختلاف است و به خاطر این اختلاف مرحوم امام در آن‌جا فرمودند «على الأحوط، و المسألة مشكلة جدا، ثم أربعمائة فصاعدا ففي كل مائة شاة بالغا ما بلغ»[12] علی الاحوط در بالای 300 گوسفند چهار گوسفند زکات دارد که مسئله مشکله جدا.

حالا توضیح بیشتر برای فردا انشاءاله.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص317، دارالعلم: «و في الغنم خمسة نصب: أربعون، و فيها شاة، ثم مائة و إحدى و عشرون، و فيها شاتان، ثم مأتان و واحدة، و فيها ثلاث شياه، ثم ثلاثمائة و واحدة، و فيها أربع شياه على الأحوط، و المسألة مشكلة جدا، ثم أربعمائة فصاعدا ففي كل مائة شاة بالغا ما بلغ».
[2] العروة الوثقی، سیدیزدی، ج4، ص35، جامعه مدرسین. «و أما في الغنم فخمسة نصب الأول أربعون و فيها شاة الثاني مائة و إحدى و عشرون و فيها شاتان الثالث مائتان و واحدة و فيها ثلاث شياه الرابع ثلاثمائة و واحدة و فيها أربع شياه الخامس أربعمائة فما زاد ففي كل مائة شاة و ما بين النصابين في الجميع عفو فلا يجب فيه غير ما وجب بالنصاب السابق‌».
[5] در این صحیحه که صحیحه فضلاء نام دارد دو سه بخش دارد در یک بخش زکات ابل و در بخش دوم زکات بقر و در بخش سوم زکات غنم مطرح شده است.
[7] همان.
[8] همان.
[9] همان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo