< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

96/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زکات: فضائل پرداخت زکات:

خلاصه درس‌های قبل: بنابر آنچه که در درس‌های قبل گذشت امور ذیل بدست می‌آید:

الف) اگر کسی معتقد به فریضه زکات باشد، ولی تارک الزکاة باشد، برای این شخص عقوباتی داشت که اژدهای آتشینی می‌شود و دور گردنش می‌پیچد و نیش می‌زند.[1]

ب) نماز تارک الزکاة قبول نمی‌شود: مسلمان تارک الزکاة علاوه بر عقوبت ترک زکات عقوبت ترک صلاة هم دارد، زیرا زکات اخت الصلاة می‌باشد و در قرآن کریم قرین نماز قرار داده شده است[2] و ثمره آن این است که اگر کسی زکات نداد نمازش هم قبول نیست پس عقوبت تارک الصلاة را هم دارد.[3]

ج) مانع الزکاة سبب گرسنه ماندن فقراء می‌شود: چون زکات یک حقی مالی است که خداوند برای فقراء، در مال اغنیاء قرار داده است، لذا اگر فقیری گرسنه و مضطر بماند، در اثر منع زکات اغنیاء است[4] .

فضایل زکات: در مقابل عقوبت‌های مذکور برای تارک و مانع الزکاة، فضایل و آثار و برکات مهمی برای زکات و اداء آن گفته شده است؛ مرحوم امام(ره) در همین زمینه می‌فرماید: «و اما فضل الزکاة فعظیم و ثوابها جسیم»[5] فضل زکات عظیم است و پاداش آن هم بزرگ است.

فضائل زکات در روایات: همچنین مرحوم صاحب جواهر هم می‌فرماید: «و اما فضلها فعظیم»[6] و روایاتی هم در این مورد نقل می‌کند. همچنین در ادامه در مورد فضایل زکات می‌فرماید: «یکفیک فیه ما ورد فی فضل الصدقة من ان الله یربیها لصاحبها کما یربی الرجل فصیله، فیأتیی بها یوم القیامة مثل احد»[7] برای پی بردن به اهمیت زکات فضائل صدقه را ببینید.

منتهی روایاتی که در مورد صدقه وارد شده است عام است هم صدقات مستحبی را شامل می‌شود و هم صدقات واجبه را که همان زکات است.

امیرالمؤمنین(ع) در ضمن وصایای خود به فرزندشان امام حسن(ع) می‌فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُم»[8] توجه داشته باشید اهمیت بدهید و اهتمام داشته باشید به زکات همانا زکات غضب خداوند را فرو می‌نشاند.

الف) صدقه سبب اداء دین می‌گردد: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ الصَّدَقَةَ تَقْضِي الدَّيْنَ وَ تَخْلُفُ بِالْبَرَكَةِ»[9] غیاث بن ابراهیم از امام صادق(ع) نقل می‌کند، که آن حضرت فرمود: صدقه موجب اداء دین و سبب برکت در مال می‌گردد. اگر کسی صدقه واجب یا مستحب بپردازد زمینه ادا شدن دین و قرضش فراهم می‌شود و مالش برکت پیدا می‌کند.

ب) صدقه سبب دفع مرگ بد می‌گردد: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ»[10] سکونی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که پیامبر(ص) فرمود: صدقه باعث دفع مرگ سوء می‌شود مانند مرگ ناگهانی.

بدیهی است عنوان صدقه اطلاق دارد و زکات واجب را هم شامل می‌شود؛ مثلا در مورد مرگ بد گفتیم زیر آوار رفتن و یا سوختن یا به سیل غرق شدن را مرگ بد می‌گویند در برخی نسخ به جای «تدفع» «تمنع» آمده است که صدقه از بروز مرگ بد جلوگیری می‌کند.

ج) صدقه دفع فقر می‌کند: «مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ غَالِبٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: الْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَزِيدَانِ فِي الْعُمُرِ وَ يَدْفَعَانِ تِسْعِينَ مِيتَةَ السَّوْءِ »[11] اسحاق بن غالب از امام باقر(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: بر و نیکی و هر کار نیکی و صدقه اگر با هم انجام شد فقر را از انسان دور می‌کند و موجب زیادی عمر می‌شود و هفتاد نوع بلا و مرگ بد را از انسان دفع می‌کند.

بدیهی است اطلاق صدقه، هم صدقه واجب یعنی زکات و هم صدقه مستحبه را شامل می‌شود.

د) صدقه بدست خداوند می‌رسد: «أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ(ع) تَصَدَّقْتُ يَوْماً بِدِينَارٍ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَ مَا عَلِمْتَ يَا عَلِيُّ إِنَّ صَدَقَةَ الْمُؤْمِنِ لَا تَخْرُجُ مِنْ يَدَيْهِ حَتَّى يُفَكَّ عَنْهَا عن زائد لُحِيُّ سَبْعِينَ شَيْطَاناً كُلُّهُمْ يأمروه يَأْمُرُهُ بِأَنْ لَا تَفْعَلْ وَ مَا يَقَعُ فِي يَدِ السَّائِلِ حَتَّى يَقَعَ فِي يَدِ الرَّبِّ جَلَّ جَلَالُهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ﴾[12] »[13] جابر می‌گوید امام باقر(ع) فرمود: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: یک روز یک دینار در راه خدا صدقه دادم رسول الله(ص) به من فرمود: آیا می‌دانی چه فضائلی برای صدقه است- البته کار علی(ع) صدقه مستحبه بود اما کلام پیامبر(ص) اطلاق دارد و صدقه واجبه یعنی زکات را هم شامل می‌شود- این کارِ آسانی نبود که امروز انجام دادی، این صدقه از دست انسان خارج نمی‌شود مگر اینکه از دهان و فک هفتاد شیطان گرفته شده که هرکدام صدا می‌زدند این کار را انجام نده و این صدقه اول به دست خدا می‌رسد سپس پیامبر(ص) این آیه را خواندند ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ﴾[14] آیا نمی‌دانند که خداوند است که توبه بندگان را می‌پذیرد و صدقات را می‌گیرد و خداوند است که توبه عباد را قبول می‌کند و ملائکه‌ای که عبادات عباد را بالا می‌برند صدقات را نمی‌برند بلکه صدقات را خداوند خودش بالا می‌برد.

ه) صدقه سخت ترین کار برای شیطان: «...وَ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ أَثْقَلَ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنَ الصَّدَقَةِ عَلَى الْمُؤْمِنِ وَ هِيَ تَقَعُ فِي يَدِ الرَّبِّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ الْعَبْدِ»[15] عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: ... صدقه دادن برای شیطان سخت‌ترین کار است که انجام می‌شود چون می‌داند ثواب بالایی دارد

و) صدقه مستقیم بدست خداوند می‌رسد: «وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِي حَفْصَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ مَا مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا وَ قَدْ وَكَّلْتُ بِهِ مَنْ يَقْبِضَهُ غَيْرِي إِلَّا الصَّدَقَةَ فَإِنِّي أَتَلَقَّفُهَا[16] بِيَدِي تَلَقُّفاً حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيَتَصَدَّقُ بِالتَّمْرَةِ أَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَأُرَبِّيهَا لَهُ كَمَا يُرَبِّي الرَّجُلُ فَلُوَّهُ وَ فَصِيلَهُ فَيَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ مِثْلُ أُحُدٍ وَ أَعْظَمُ مِنْ أُحُدٍ»[17] سالم بن ابی حفصه از امام صادق(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: خداوند می‌فرماید هیچ عبادتی نیست مگر اینکه من مأمور کردم ملائکه‌ای را که بگیرند و ببرند بالا مگر صدقه که صدقه را به دست خودم می‌گیرم تا اینکه شخصی یک خرما صدقه بدهد یا نصف خرما صدقه بدهد و آن صدقه را تربیت می‌کنم همانطور که شما عرب‌ها کره اسب و کره شتر را تربیت می‌کنید من هم همان صدقه را تربیت می‌کنم و رشد می‌دهم تا اینکه در روز قیامت به اندازه کوه احد بلکه بزرگ‌تر از آن بشود.

ز) صدقه بدست خداوند رشد و نمو می‌کند: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَمَامِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَنِ النَّبِيِّ(ص) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَيُرَبِّي لِأَحَدِكُمُ الصَّدَقَةَ- كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ- حَتَّى يَلْقَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ مِثْلُ أُحُدٍ.»[18] محمد بن قمام از امام زین العابدین(ع) نقل می‌کند که پیامبر(ص) می‌فرماید: خداوند رشد می‌دهد برای شما صدقه را همان‌طور که شما فرزندتان را تربیت می‌کنید تا اینکه در روز قیامت به اندازه کوه احد می‌گردد، در بعضی روایات می‌فرماید: بزرگ‌تر از کوه‌های بزرگ و فقط کوه احد را نمی‌فرماید، اما در این روایت فقط به کوه احد اشاره شده است.

ح) زکات دهنده محبوب خداوند: تا این‌جا این روایات را مرحوم صاحب جواهر نقل می‌کند مرحوم امام(ره) هم نقل کردند و دیگران هم نقل کردند علاوه بر این‌ها یک فضیلت دیگر هم می‌شود از این روایات استفاده کرد و شاهد آن هم روایتی هست که می‌گوید: که شخص دهنده زکات محبوب خداوند است.

ط) پرداخت کننده صدقه -زکات- سخی‌ترین انسان است: در روایات معصومین(ع) تعبیرات مختلف در این زمینه وارد شده که بعض آن‌ها اشاره می‌گردد: در بعضی از رویات از دهنده زکات، به اسخی الناس هم تعبیر شده است «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع) قَالَ الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِيبَةٌ إِنَّ أَبِي(ع) حَدَّثَنِي عَنْ أَبِيهِ(ع) عَنْ جَدِّهِ(ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ وَ أَسْخَى النَّاسِ مَنْ أَدَّى زَكَاةَ مَالِهِ»[19] حضرت امام صادق(ع) فرمود پدرم از پدرش و از اجدادش نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود: زاهدترین انسان کسی است که نمازهای واجب را انجام دهد و سخی‌ترین انسان کسی است که زکات مالش را بپردازد.

ملاحظه: می‌فرمایند افعل تفضیل آمده است سخی‌ترین شخص کسی است که زکات مالش را بپردازد.

در روایتی دیگر از کسی که حق مالش را اداء می‌کند، به سخی کریم تعبیر شده است «أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ السَّخِيُّ الْكَرِيمُ الَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ فِي حَقٍّ»[20] امام صادق(ع) فرمود: سخی کریم کسی است که مالش را در راه خدا انفاق می‌کند.

در روایتی دیگر میزان و حدِّ سخاوت را در پرداخت حق مالی می‌داند: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا حَدُّ السَّخَاءِ فَقَالَ تُخْرِجُ مِنْ مَالِكَ الْحَقَّ الَّذِي أَوْجَبَهُ اللَّهُ عَلَيْكَ فَتَضَعُهُ فِي مَوْضِعِهِ»[21] حسن بن محبوب از امام صادق(ع) روایت می‌کند که گفتم حد سخا چیست؟ و به چه کسی سخی گفته می‌شود؟ امام(ع) فرمود: حقی که در مالت بود و تو اداء کنی و از مالت خارج کنی سخی هستی.

در روایتی دیگر از پیامبر خدا(ص) نقل است که فرمود: کسی که حق واجب مالی خودش را پرداخت کند، به سخی‌ترین انسان تعبیر شده است: «وَ قَالَ النَّبِيُّ(ص) مَنْ أَدَّى مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَهُوَ أَسْخَى النَّاسِ»[22] کسی که در مالش حقی آمده را اداء کند اسخی‌الناس است؛ در این‌جا یک صغری و یک کبری و نتیجه درست می‌شود.

صغری: شخص دهنده زکات مصداق سخی‌ترین انسان است.

کبری: در روایات داریم که خداوند شخص با سخاوت را دوست دارد.

نتیجه: پس خداوند دهنده زکات را دوست دارد.[23]

در بعض روایات می‌خوانیم که سخاوت باعث نجات انسان شده است «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: أَتَى رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَفْدٌ مِنَ الْيَمَنِ وَ فِيهِمْ رَجُلٌ كَانَ أَعْظَمَهُمْ كَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِي مُحَاجَّةِ النَّبِيِّ(ص) فَغَضِبَ النَّبِيُّ(ص) حَتَّى الْتَوَى عِرْقُ الْغَضَبِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَى الْأَرْضِ- فَأَتَاهُ جَبْرَئِيلُ(ع) فَقَالَ رَبُّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ هَذَا رَجُلٌ سَخِيٌّ يُطْعِمُ الطَّعَامَ فَسَكَنَ عَنِ النَّبِيِّ(ص) الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِيلَ أَخْبَرَنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّكَ سَخِيٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ لَشَرَدْتُ بِكَ وَ جَعَلْتُكَ حَدِيثاً لِمَنْ خَلْفَكَ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيُحِبُّ السَّخَاءَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ إِنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِي أَحَداً»[24] امام صادق(ع) از رسول الله(ص) نقل می‌کند که پیامبر(ص) به مردی که از مشرکین بود و محکوم به مرگ هم شده بود گفت اگر نبود که جبرئیل از طرف خداوند به من خبر داد که تو انسان سخی‌ای هستی یک عقوبتی تو را می‌کردم که عبرت دیگران باشی.

مثل همین روایت در جای دیگر نقل شده است «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَفَعَهُ، قَالَ: أَوْحَى اللّهُ -عَزَّ وَ جَلَّ- إِلى مُوسَى(ع): أَنْ لَاتَقْتُلِ السَّامِرِيَّ؛ فَإِنَّهُ سَخِيٌّ»[25] موسی(ع) وقتی از طور برگشت دید سامری مردم را گوساله پرست کرده موسی با عصبانیت می‌خواست سامری را بکشد خداوند به موسی(ع) وحی کرد که سامری را نکش زیرا او سخی است.

ملاحظه می‌فرمائید وصف سخاوت مورد توجه است و پرداخت کننده صدقه سخی‌ترین افراد است و زکات هم جزء صدقات واجبه است پس دهنده زکات دارای وصف افضل تفضیل سخاوت است.

اقول: واجب بالاصاله: یک بحثی را مرحوم صاحب جواهر(ره) دارند که مفید است گرچه مربوط به درس امروز نمی‌شود، اما مهم است که غیر از زکات و خمس که دو حق مالی است آیا در شریعت حق دیگری ثابت است یا خیر؟ این بحث مورد اختلاف است مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید: غیر ایندو حق، حق لازم و واجب، که ابتدائا واجب شده باشد نداریم.[26]

ادله واجب بالاصاله بودن زکات و خمس:

دلیل اول: تمسک به اصل می‌کنند که در مقام شک اصل عدم وجوب غیر از دو مورد است پس هرچه غیر از خمس و زکات را شک بکنید ولو روایات مفصل در رابطه با آن وارد شده باشد اصل عدم وجوب است.

دلیل دوم: تمسک به سیره مستمره می‌کند که هیچکس از مسلمانان معتقد نیست که غیر از زکات و خمس واجب مالی دیگری باشد و این سیره اقوی از اجماع هم هست چون در مرئی و منظر پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم بوده و هیچکس قائل به وجوب نبوده است.

دلیل سوم: مضافا بر این‌که نصوصی در باب زکات خواندیم که زکات حق مالی است که برای فقراء قرار داده شده که اگر خداوند می‌دانست که کافی نیست آن را بالاتر می‌برد و نصاب آن را زیادتر می‌کرد چون همین کافی است لذا سهم دیگری واجب نکرده است در مقابل روایاتی داریم که علماء این موارد را از صدقات مستحب حساب می‌کنند و بعض علماء می‌گویند این‌ها حق مالی واجب است و در روایت هم آمده پس اختلافی است که انشاءاله برای فردا.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] الكافي، كلينى، ج3، ص502، باب منع الزکاة، ح1، الإسلامية: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ﴾ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ مَا مِنْ أَحَدٍ يَمْنَعُ مِنْ زَكَاةِ مَالِهِ شَيْئاً إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُعْبَاناً مِنْ نَارٍ مُطَوَّقاً فِي عُنُقِهِ يَنْهَشُ مِنْ لَحْمِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنَ الْحِسَابِ ثُمَّ قَالَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ﴾ يَعْنِي مَا بَخِلُوا بِهِ مِنَ الزَّكَاةِ.».
[3] وسائل الشيعة، حرعاملى، ج9، ص25، باب تحریم منع الزکاة، ح10، آل البيت: «وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَن أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ دِلْهَاثٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى- أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ- فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ».
[4] نهج البلاغة، امیرالمؤمنین، ص367، حکمت 328، موسسه امیرالمؤمنین: «وَ قَالَ عليه السلام إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى جَدُّهُ سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ».
[8] وسائل الشيعة، حرعاملى، ج9، 219، ابواب ماتجب الزکاة، باب4، ح5، آل البيت: «وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً- بَعَثَ إِلَيْهِ مَلَكاً مِنْ خُزَّانِ الْجَنَّةِ- فَيَمْسَحُ صَدْرَهُ وَ يُسَخِّي نَفْسَهُ بِالزَّكَاةِ- قَالَ وَ قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ(ع) فِي وَصِيَّتِهِ- اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُمْ».
[16] تلف یعنی تناول.
[23] الكافي، كلينى، ج4، ص39، ح3، الإسلامية: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ(ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ: السَّخِيُّ مُحَبَّبٌ فِي السَّمَاوَاتِ مُحَبَّبٌ فِي الْأَرْضِ خُلِقَ مِنْ طِينَةٍ عَذْبَةٍ وَ خُلِقَ مَاءُ عَيْنَيْهِ مِنْ مَاءِ الْكَوْثَرِ وَ الْبَخِيلُ مُبَغَّضٌ فِي السَّمَاوَاتِ مُبَغَّضٌ فِي الْأَرْضِ خُلِقَ مِنْ طِينَةٍ سَبِخَةٍ وَ خُلِقَ مَاءُ عَيْنَيْهِ مِنْ مَاءِ الْعَوْسَجِ».
[26] جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج15، ص8، بيروت: «ثم إن الظاهر عدم وجوب شي‌ء في المال ابتداء غير الزكاة و الخمس، بل لا خلاف محقق أجده في غير الضغث بعد الضغث كما ستسمع الكلام فيه، للأصل و العموم و السيرة القطعية التي هي أقوى من الإجماع، بل يمكن دعوى الضرورة فيه».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo