درس خارج فقه استاد مقتدایی
96/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زکات: معنی و مفهوم زکات:
گرمیداشت یوم الله 9 دی: امروز نهم دی مصادف است با یک روز تاریخی که با اراده پروردگار یک خطر عظیمی که خطر سقوط نظام بود از بین رفت که به دل ملت انداخت با این حضور بینظیر و خودجوش آن راهپیمائی عظیم 9 دی را انجام دادند و با این حضور با بصیرت ملت طرح خائنانهای که دشمنان برای نظام داشتند برطرف شد همینطور که مقام معظم رهبری آن موقع فرمودند این حرکت عظیم ملت یک روز تاریخی برای نظام است و به حق همین است. آن موقع شاید نوعا خبر نداشتند که چه طرحی مقدمه چینی شده و دنبال چه هستند برای اجرای آن، و بعدا خود آمریکاییها اعتراف کردند که چه نقشهای داشتند و چه طرحی داشتند شاید ما خبر نداشتیم و نمیدانستیم که طرح، طرح خائنانهای است برای سقوط نظام که دو دستگی ایجاد بکنند و مردم بریزند در خیابانها و اختلاف ایجاد کنند و آنها حمایت کنند و به دنبال آن، نظام از بین برود و اراده حق بود که واقعا همینطور که امام(ره) مکرر میفرمودند: ما دست غیبی را لمس میکنیم؛ و این یکی از همان مصادیق بود برای حفظ و بقای نظام و قضایایی که اتفاق میافتد واقعا دلیل بر حقانیت نظام است و دلیل بر اینکه این نظام، نظام الهی است و مورد عنایت ویژه پروردگار و امام زمان(عج) است. یک نمونه این است که در یک جاهای حساسی ولو بدون اطلاع مردم که بعدا مردم میفهمند چه قضیه مهمی بوده و خداوند دفع کرد مانند قضیه طبس که خداوند آن را دفع کرد و این جریان فتنه هم واقعا حمایت الهی است و ما باید درس عبرت بگیریم از این قضایا و متوجه بشویم که این نظام مورد حمایت است و نظام، نظام الهی است و مرحوم امام(ره) با آن شجاعت و تدبیر اداره کردند نظام را و مردم حمایت کردند با ایثار و شهادت و خداوند هم یاری نمودند و در ادامه هم مقام معظم رهبری واقعا ادامه همان راه امام را حرکت میکنند و امیدواریم که این نظام مورد عنایت پروردگار باشد و انشاءالله پرچم آن به دست صاحب الزمان(عج) تحویل شود و امیدواریم که خداواند به آن وظایفی که بعهدهمان هست توفیق عنایت فرماید.
بحث فقهی: زکات: معنی و مفهوم زکات: مرحوم امام(ره) میفرماید: کتاب الزکات: بحث در زکات است، اولا: لازم است بررسی کنیم زکات به چه معنی است.
معنی لغوی زکات: زکات یک معنی لغوی دارد و یک معنی اصطلاحی؛ زکات در لغت به دو معنای معروف آمده است.
الف) به معنی طهارت[1] . ب) به معنی رشد و نمو و زیادی وبرکت[2] . هردو معنی نیز در قرآن استعمال شده
موارد استعمال زکات در قرآن کریم: واژه زکات در قرآن کریم به دو معنی فوق ذکر شده است.
الف: طهارت وپاکی: در بعضی موارد به معنی طهارت آمده:
مورد اول: مثلا در سوره کهف در داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) که وقتی خضر آن بچه را کشت موسی با تعجب ناراحت شد و گفت آیا یک نفس طاهره را میکشی بدون اینکه کسی را کشته باشد ﴿أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً نُكْراً﴾[3] زکیه یعنی نفساً طاهره
مورد دوم: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها﴾[4] خداوند هشت قسم میخورد و بعد میفرماید رستگار است کسی که نفس را تزکیه بکند یعنی طاهر بکند از آلودگی و معصیت.
مورد سوم: در آیه دیگر دارد ﴿وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ﴾[5]
اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام از شماها نمیتوانستید خودتان را از گناه تزکیه بکنید و خداوند است که هرکسی را بخواهد از آلودگی حفظ میکند.
در این سه مورد در قرآن زکات به معنی طهارت ذکر شده است.
ب: رشد و نمو و زیاده اموال: ﴿ذلِكُمْ أَزْكى لَكُمْ وَ أَطْهَرُ﴾[6] اگر این روش را عمل کردید برای شما رشد و نمو است اینجا «اطهر» به معنی پاکیزهتر است و اگر «ازکی» هم به همان معنی اول باشد معنی خوبی ندارد و «ذلکم اطهر لکم و اطهر» خواهد شود و تأسیس اولی از تأکید است و آن معنی به معنی رشد و نموّ است یعنی اگر این روش را عمل کردید رشد بالاتری خداوند به شما میدهد.
و این دو معنی در لغت و قرآن با مسئله زکات تناسب هم دارد، چون پرداخت زکات باعث دوری از گناهان و پاکی روح و جان انسان، و زیادی مال او میگردد.
معنی اصطلاحی زکات: در اصطلاح فقها تعریفهای متعددی برای زکات ارایه شده است.
مرحوم محقق در معتبر، و علامه در تذکره[7] ، در تعریف زکات اینگونه میگویند: «الزکاة فی الشرع اسم لحق یجب فی المال و یعتبر فی وجوبه النصاب»[8] زکات حقی است که در مال ایجاد میشود و در آن هم نصاب معتبر است که اگر به نصاب رسید آن حق ثابت و واجب میشود.
مرحوم شهید در دروس[9] و شهید ثانی در مسالک[10] میفرماید: « الزکاة صدقة مقدرة باصل الشرع ابتدائا»
صدقاتی داریم که مستحبی است و مقدارِ معین ندارد و هرکسی هرچه دلش خواست میدهد اما زکات صدقه مقدره است. در کتاب الحدود در فرق حد و تعزیر، بیان شد که در شرع مقدس تعزیر مقدار معین ندارد و تعیین به دست حاکم است، اما حد، عقوبتی است که مقدار آن در شرع معین شده است، و در اینجا نیز اینگونه است که صدقات مستحب در شرع مقدار آن معین نشده است ولی زکات صدقهای است که مقدار آن در شرع معین شده است.
مرحوم صاحب جواهر از بعضی نقل میکند که «انها اخراج بعض المال لینمو الباقی بالبرکات و تزید لصاحبه الدرجات و یطهر المال من الحرام و صاحبه من االمذام»[11]
آن مالی که انسان از بین اموالش خارج میکند که بقیه اموالش برکت پیدا کند و درجات صاحب مال را افزایش دهد و مال را از حرام پاک نماید و عادات زشت را از انسان دور نماید.
اقول: علما و فقهاء زکات را تعریف میکنند و نمیخواهند استعمال لفظی آن را بیان نمایند، البته این تعریفاتی که بیان گردید مانع و جامع نیست، لذا مرحوم صاحب جواهر هم ضمن بیان تعاریف فوق، میفرماید: این بحث ثمرهای ندارد و ادامه آن ارزشی ندارد و فقط در همین حد که دو معنی برای آن گفته شده و در شرع هم این تعریفات شده است و تعریفات دیگری هم شده کافی است.[12]
ضروری دین بودن زکات: مرحوم امام(ره) میفرماید: «و هی فی الجمله من ضروریات الدین و ان منکرها مندرج فی الکفار»[13] زکات یکی از ضروریات دین است ثمره ضروری بودن این است که اگر کسی منکر شد از دین خارج میشود و از کفار است.
مرحوم سید در عروه هم میفرماید: «الزکاة التی وجوبها من ضروریات الدین و منکره مع العلم به کافر»[14]
زکات آن است که وجوب آن از ضروریات دین است و منکر زکات با علم به وجوب آن کافر است
مرحوم آقای خویی هم در تقریراتشان در شرح عروه میفرماید: «فهی اذن من ضروریات الدین الموجب لاندراج منکره فی سلک الکافرین»[15] زکات از ضروریات دین است و موجب این میشود که منکر زکات در ردیف کافران باشد.
پس نوعا فقهاء قبول دارند که زکات از ضروریات دین است و منکر آن کافر است، منتهی مرحوم سید یزدی قید «مع العلم به» را آورده است.
اما اینکه اگر کسی ضروری دین را انکار کرد کافر است یا خیر؟ در کتاب الطهاره بحث شده است، خود مرحوم امام(ره) در آنجا (کتاب الطهاره) در اقسام نجاسات میگوید: یکی از نجاسات کافر است و منکر ضروری دین را هم کافر میداند.
بحث ما در سه مرحله است 1-اصل وجوب زکات. 2-ضروری دین بودن زکات. 3-احکام منکر آن.
ادله قرآنی وجوب زکات: قرآن کریم میفرماید: ﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ﴾[16] خدواند در این آیه کریمه امر به زکات نموده است، و امر دلالت بر وجوب دارد، در آیات مکرر قرآن کریم همین امر آمده است، ممکن است گفته شود امر دلالت بر استحباب میکند، ولی حمل امر بر استحباب قرینه میخواهد.
و یا در جای دیگر میفرماید: ﴿الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ﴾[17] مؤمنین کسانی هستند که اگر تمکن به آنها دادیم و قدرتی در زمین پیدا کردند نماز را به پا میدارند و زکات میپردازند.
ادله روائی وجوب زکات: روایات متعددی برای وجوب زکات دلالت دارد، که میتوان به آنها استدلال نمود؛
روایت اول: روایت عبدالله بن سنان: مرحوم کلینی(ره) از عبدالله بن سنان نقل میکند «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) لَمَّا أُنْزِلَتْ آيَةُ الزَّكَاةِ ﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بها﴾ [18] وَ أُنْزِلَتْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مُنَادِيَهُ فَنَادَى فِي النَّاسِ أَنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الزَّكَاةَ كَمَا فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَاةَ فَفَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ فَرَضَ الصَّدَقَةَ مِنَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ مِنَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ فَنَادَى فِيهِمْ بِذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ عَفَا لَهُمْ عَمَّا سِوَى ذَلِكَ قَالَ ثُمَّ لَمْ يَفْرِضْ لِشَيْءٍ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَتَّى حَالَ عَلَيْهِمُ الْحَوْلُ مِنْ قَابِلٍ فَصَامُوا وَ أَفْطَرُوا فَأَمَرَ مُنَادِيَهُ فَنَادَى فِي الْمُسْلِمِينَ أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ زَكُّوا أَمْوَالَكُمْ تُقْبَلْ صَلَاتُكُمْ قَالَ ثُمَّ وَجَّهَ عُمَّالَ الصَّدَقَةِ وَ عُمَّالَ الطَّسُوقِ»[19] عبدالله بن سنان نقل میکند که امام صادق(ع) فرمود: وقتی آیه زکات نازل شد که فرمود ای پیامبر از اموالشان صدقه بگیر تا آنها را پاکیزه گردانی.
اقول: در مورد حرف «تا» در جمله «تطهرهم» دو احتمال وجود دارد.
احتمال اول، حرف خطاب: میتواند تاء برای خطاب باشد، به این معنی که «ایها الآخذ» تو با گرفتن صدقه آنها را پاکیزه میگردانی.
احتمال دوم، حرف تأنیث: میتواند تاء برای تأنیث باشد، و به جمله (صدقه) برگردد به این معنی که صدقه آنها را پاکیزه میکند، که ﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً﴾[20] که این صدقه آنها را پاکیزه میکند.
وقتی این آیه کریمه نازل شد ماه مبارک رمضان بود، پیامبر اکرم(ص) امر کرد منادی ندا دهد که ای مردم خداوند زکات را بر شما واجب کرده همانطور که نماز بر شما واجب شده بود و این تکلیف الهی بود، و پیامبر(ص) مأمورین را به اطراف میفرستادند تا از مسلمانان زکات دریافت نماید، اگر مردم زکات نمیدادند، رسول خدا(ص) با آنها برخورد میکرد.
روایت دوم صحیحه محمد بن مسلم: محمد بن مسلم، ابوبصیر، برید و فضیل نقل میکنند که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فرمودند: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ بُرَيْدٍ وَ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا فَرَضَ اللَّهُ الزَّكَاةَ مَعَ الصَّلَاةِ.»[21] محمد بن مسلم، ابوبصیر، برید و فضیل نقل میکنند از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فرمودند: خداوند هم زکات را واجب کرده و هم نماز را واجب کرده است.
روایات دیگر هم در این باب وجود دارد که در حد تواتر است و همه دلالت بر وجوب زکات دارند.
علاوه بر این مرحوم صاحب جواهر میفرماید: «أن الزكاة أخت الصلاة، و قد قرنهما الله تعالى في كتابه مشعرا بعدم قيام الصلاة ممن لم يؤد الزكاة.»[22] یعنی زکات خواهرخوانده نماز است به جهت اینکه هرجایی که امر به صلاه شده در ادامه امر به زکات نیز شده است و در روایات نیز اهتمام بالایی به زکات شده است تا جایی که قبلا خواندیم «حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ الزِّيَادِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ عَنْ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ.»[23] ابی حمزه از امام جواد(ع) نقل میکند که امام جواد(ع) فرمود: یعنی زکات یکی از ارکان دین اسلام است با توجه به این عنایت ویژهای که به زکات شده است استفاده میکنیم که زکات واجب است و وجوب آن، مانند نماز، از ضروری دین است.
و بعضی میگویند: اینکه زکات در قرآن تا این حد تأکید به آن شده است، اشاره به یک معنایی خاصی دارد، یعنی خداوند میخواهد بفرماید دین ما دین معنوی صرف نیست بلکه مادی هم هست، هم نماز را خواسته هم زکات را خواسته و چون عنایت ویژه دین روی زکات، برای تأمین فقرا میباشد، اسلام میخواهد در جامعه فقیری باقی نماند.
بنابراین از آیات و روایات هم وجوب زکات فهمیده میشود و هم شدت آن، یعنی ضروری دین بودن آن، و همردیف نماز واقع شدن آن و یکی از ارکان و پایههای دین شمرده شدنش استفاده میگردد.
بنابراین وقتی حکمی در این حد مورد تأکید قرار بگیرد و واجب و ضروری واقع شود، اگر کسی منکر آن شد از دین خارج میشود، حتی در روایات وارد شده است که اگر کسی زکات را قبول دارد ولی مانع الزکات است و زکات پرداخت نمیکند نیز کافر است.
حالا این شخص که منکر زکات میشود یا ممتنع و تارک زکات است آیا مطلقا کافر است، یا مع العلم کافر است یا در صور دیگر هم کافر است برای بعد انشاءاله.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.