< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

96/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت: بیان ادله(:

بحث اخلاقی: بزرگداشت شهادت حضرت امام زین العابدین(ع):بحث فقهی: ولایت فقیه: ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت:

فردا بنابر مشهور روز شهادت حضرت سیدالساجدین زین العابدین(ع) است.

مرحوم محدث قمی می‌فرماید «و قال الشیخان انه توفی فی الیوم الخامس و العشرین فی محرم» شیخ مفید و شیخ طوسی گفته‌اند که آن حضرت در روز بیست و پنجم ماه محرم در سال 94 هجری به شهادت رسیده است. «سمیت سنة وفاته سنة الفقها لکثرة فوت الفقهاء فیه» سالی که آن حضرت شهید شدند آن سال را سال فقها نام گذاشتند به دلیل اینکه عده زیادی از فقها در آن سال فوت شدند و امام سجاد(ع) اولین آن‌ها بود و بعد از ایشان یکی یکی مانند سعید بن مسیب و سعید بن جبیر و دیگران از فقهای مدینه در آن سال فوت شدند ابن جوزی می‌گوید «زین العابدین کان سید الفقهاء مات فی اولها و تنابع الناس بعده» آن حضرت بزرگ فقها بود اول سال از دنیا رفت و بعد از آن تعدادی دیگر از فقها از دنیا رفتند و از افرادی مانند سعید بن مسیب، سعید بن جبیر، عروة بن زبیر و تعداد زیادی را نام می‌برد.

مرحوم کلینی از امام باقر(ع) نقل می‌کند «لَمَّا حَضَرَ عَلِيَ‌ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي(ع) حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ قَالَ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ.»[1]

امام باقر(ع) فرمود پدرم امام سجاد(ع) در لحظات آخر فوتشان «ضمنی الی صدره» مرا در آغوش گرفت و فرمود همان وصیتی که لحظه آخر پدرم امام حسین(ع) به من کرده همان را به تو وصیت می‌کنم و پدرم فرموده «یا بنی اوصیک بما اوصانی به ابی الحسین» ای پسرم تو را به همان چیزی که به آن وصیت شدم وصیت می‌کنم «ایاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا الا الله» مواظب باش در حق کسی که جز خدا کسی را ندارد ظلم نکن یعنی مظلومی است که ناله‌اش را در خانه خدا می‌برد و از چنین ظلمی بپرهیز زیرا اگر چنین کند و ناله‌اش را در خانه خدا ببرد خداوند دودمان آن ظالم را به باد خواهد داد.

بحث فقهی: بحث در روایت علل[2] بود که مرحوم صدوق نقل کرده بود و در استدلال به روایت این استفاده را کردیم که در هر زمانی وجود یک حکومت تحت زعامت یک ولی فقیه واجب است سند روایت را بحث کردیم که حدیث از نظر سندی معتبر بود که تا امام سه نفر واسطه دارد و هر سه از اجلاء و از کسانی که مورد اعتماد و ثقه و حتی از علماء هستند مخصوصا سومی که از امام(ع) نقل می‌کند فضل بن شاذان که گفته‌اند من الفقهاء المتکلمین از أجلّه اصحاب و بزرگان فقهاء است 180 کتاب تألیف کرده و بنابر آنچه نقل شده درک زمان امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را کرده و از هردو بزرگوار روایت نقل می‌کند و نیز از امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) روایت نقل کرده است. و این شرافت بالایی است که نجاشی می‌گوید ایشان اشهر از این است که ما تعریف از ایشان بکنیم یا اوصاف او را بگوییم و شهرت او از اینها بیشتر است.

ویژگی این روایت این بود که مثل بقیه روایات که سبکشان این بود که می‌گفتند سمعت علی بن موسی الرضا قال کذا یا سئلت عن الصادق و یا قال کذا هیچکدام این‌ها نیست بلکه خودش عنوان می‌کند که اگر گفته شود که علت فلان حکم چیست جواب داده می‌شود که علت آن این است علل احکام را بطور مفصل توضیح می‌دهد و بیان می‌کند بدون اینکه استناد به فرمایش امام داشته باشد منتهی در آخر روایت همان علی بن محمد بن قتیبه که از فضل بن شاذان روایت را نقل می‌کند می‌گوید وقتی این کلمات را از فضل شنیدم به فضل گفتم آنچه را که نقل کردی استنباط خودت بوده یا اینکه از امام(ع) نقل روایت می‌کنی در جواب گفت من که نمی‌دانم وجه حکمی که خداوند واجب کرده است چیست و مراد خدا چه بوده و علت حکمی که پیامبر تشریع کرده و سنت قرار داده است چیست؟ ولی تمام آنچه را که نقل کردم از مولای خودم علی بن موسی الرضا(ع) شنیدم هر دفعه یک مطلب را شنیدم و دفعه بعد مطلبی دیگر را شنیدم و بعد همه را کنار هم گذاشتم و جمع کردم و نقل کردم.

پس فرق نمی‌کند که اول حدیث بگوید سمعت عن الرضا(ع) یا آخر حدیث بگوید سمعت عن الرضا(ع) پس از نظر سند معتبر است.

دلالت روایت: سه جهت در بیان علت نصب اولی الامر ذکر شده بود.

علت اول: حفظ احکام الهی: برای حفظ احکام باید کسی نصب شود که مراقبت نماید که احکام الهی حفظ شود.

علت دوم: هر فرقه و ملتی یک رئیس دارد که تحت زعامت آن رئیس اداره می‌شود و از حکمت پروردگار دور است که یک چنین رئیسی برای امت اسلامی معین نکند.

علت سوم: اگر یک امیر برای دین قرار داده نشود ایمن از این نیست که صاحبان هوس در طول زمان بدعتی در دین ایجاد کنند و یا بعض افراد ملحد احکام را حذف نمایند و شریعت را تغییر دهند و آنچه که باقی می‌ماند مورد شبهه خواهد شد که آیا جزء دین است یا نیست؟ پس باید این شخص وجود داشته باشد تا جلوی بدعت‌ها و کم و کاستی‌های دین و تغییر احکام دین را بگیرد و شریعت محفوظ بماند.

اشکال: قد یقال که ظاهر این روایت این است که مراد از اولی الامر ائمه اطهار هستند و ارتباطی به زمان غیبت و نصب ولی فقیه ندارد و شواهدی هم در خود روایت برای این ظهور وجود دارد.

شاهد اول: از ابتدا که فضل بن شاذان این علل را که تنظیم کرده به طور منظم اول از اقرار به خداوند و بعد معرفت خداوند و بعد رسالت شروع کرده و بعد از این اطاعت اولی الامر را ذکر کرده پس یعنی اطاعت اولی الامر در ردیف اطاعت و معرفت خداوند قرار داده شده همین که اطاعت از اولی الامر را در ردیف اقرار و معرفت به خداوند قرار داده است قرینه است که مراد از اولی الامر امام معصوم است.

شاهد دوم: بعد از این فضل بن شاذان وجه دیگری ذکر می‌کند که «لم لا یجوز ان یکون فی الارض امامان فی وقت واحد او اکثر؟» به چه جهت در یک زمان نمی‌تواند دو امام یا بیشتر باشد و این هم قرینه می‌شود که مراد ائمه هستند که اگر این باشد روایت مربوط به مانحن فیه نیست و ناظر به زمان غیبت نیست بلکه مراد ائمه اطهار(ع) هستند.

جواب: اولا: یقال: می‌گوییم ما هم قبول داریم و ظاهر روایت که سوال از جعل اولی الامر می‌کند این است که مراد ائمه اطهار(ع) هستند. ولی باید گفت به فرمایش بعضی از بزرگان آیا بعد از غیبت مردم ملائکه می‌شوند؟ بله می‌گوییم همه احکام اسلام تا روز قیامت باقی است و به آن باید عمل شود چه حجت زمان حضور داشته باشد و چه غایب باشد پس در زمان غیبت هم به طور قطع به همان علل سه‌گانه امیری باید نصب شود که مردم به احکام الهی عمل نمایند.

به علاوه شاید دواعی برای تأسیس حکومت اسلامی در این عصر غیبت زیادتر هم باشد و بر فرض اگر نیاز امروز بیشتر از آن عصر نباشد قطعا مساوی با آن است ولی ما معتقدیم در عصر حاضر این نیاز بیشتر است. همین وضع فعلی که ما در جمهوری اسلامی داریم اگر نبود خدا می‌داند چه اتفاقاتی می‌افتاد و هرکسی هرکاری می‌خواست می‌رفت می‌کرد لذا حاکم مقتدری لازم است که جلوی این فتنه‌ها را بگیرد هرچند در حد ادنی بزرگانی چون شیخ مفید و شیخ انصاری با آن تألیفاتشان و صحبت‌هایشان در برخی از زمان‌ها جلوی برخی فتنه‌ها را می‌گرفتند اما در حد جزئی بود و الا اگر می‌توانستند حکومت تشکیل می‌دادند اما رسیدن به حدود بالاتر از رفع فتنه تأسیس یک نظام حکومت اسلامی لازم است و این کار بر عهده ولی فقیه در زمان غیبت است. شبهه‌ای در این جهت نیست که در هر عصری وجود یک حکومت اسلامی ضرورت دارد.

پس روایت از نظر دلالت هم تام است و این شبهه‌ای هم که می‌شود که ناظر به زمان حضور دارد می‌گوییم بله ظهور دارد لکن عموم تعلیل و سه علت که در آن زمان بود که باید رهبری برای مردم باشد همان جهت الان هم هست و عموم آن علت شامل زمان غیبت هم می‌شود.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo