< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (ادله ولایت فقیه)

مرحوم امام بعد از استدلال برای اثبات ولایت فقیه به روایت مقبوله عمر بن حنظلة[1] [2] که هم سندا و هم دلالتا معتبر می‌داند در پایان می‌فرماید دو شبهه وجود دارد شبهه اول و جوابی که امام فرموده بودند مطرح شد.

شبهه دوم و جواب آن:

ممکن است به ذهن بعضی افراد بیاید که شکی نیست؛ امام صادق(ع) خلیفه پیامبر(ص) و نیز شکی نیست امام صادق(ع) ولی امر است و با توجه به اینکه خلیفه پیامبر(ص) و ولی امر است شکی نیست که می‌تواند والی تعیین کند و قاضی تعیین کند. امّا شبهه این است که امام صادق(ع) در زمان حیاتشان مبسوط الید نبودند بلکه در سیطره خلفای جور بودند و رتق و فتق امور در دستشان نبود با این وصف که مبسوط الید نیست تعیین والی و قاضی چه ثمره‌ای دارد؟

فرض کنیم که امام یک نفر را به عنوان قاضی یا والی معین کند او چه کاری می‌تواند بکند اساسا امور در دستش نیست تا بتواند کاری بکند پس تعیین والی و قاضی بی‌فائده است البته در مورد قضاء ممکن است گفته شود وقتی قضاوتش مشروعیت پیدا کرد به صورت مخفیانه به حکم اجازه‌ای که دارد؛ دعوای دو نفر شیعه را حل کند و لذا شاید بتوان گفت تعیین قاضی فی‌الجمله تأثیری جزئی دارد اما در مورد نصب والی هیچگونه ثمره و فایده‌ای مترتب نیست پس دلیلی ندارد امام والی تعیین کند.

پاسخ شبهه دوم: حضرت امام خمینی در جواب می‌فرمایند از دو جهت جواب می‌دهیم.

جهت اول: اینکه گفتید قضاء فی‌الجمله ثمر دارد ما می‌گوییم در نصب والی هم اینگونه است یعنی فی‌الجمله اثر دارد و اگر بنا باشد که اثر فی‌الجمله دلیل نصب از ناحیه امام شود در هر دو مورد یعنی هم در نصب قاضی و هم نصب والی اثر فی‌الجمله هست. زیرا وقتی شیعه متوجه شدند که امام مرجعی را برایشان تعیین کردند برای منصب ولایت حتی اگر به صورت سری هم شده به او مراجعه می‌کنند. همانگونه در قضاء به طور سری ممکن است بروند فصل خصومت کنند در امور ولائی هم می‌روند به طور سری از امام اجازه می‌گیرند. و مواردش هم فراوان در زمان تسلط طاغوت مشاهد شده است.

اقول: در رژیم قبل ما خودمان شاهد بودیم که علما و مراجع تحت فشار شدید حکومت بودند و هیچ کار حکومتی و دستور حکومتی نمی‌توانستند بدهند اما در عین حال در بعض مناطق می‌بینیم امام جمعه تعیین می‌کردند مرحوم آقای گلپایگانی در شهر گلپایگان آقای محمودی را به عنوان امام جمعه (در زمان شاه) تعیین کرد. حتی در امور قضاوت کسانی می‌آمدند اجازه می‌گرفتند که در دادگستری قضاوت کنند و ایشان اجازه می‌داد که بروند در دادگستری قضاوت کنند و از حقوق مردم دفاع کنند و گاهی به برخی هم اجازه نمی‌دادند. و نیز در اموری که مربوط به ولی امر است برخی مخفیانه می‌آمدند و اذن می‌گرفتند که خودشان رأسا اقدام کنند.

برای نمونه در رژیم طاغوت چند نفری از اصفهان آمدند و مرا واسطه قرار دادند و رفتیم خدمت آقای گلپایگانی و گفتند افرادی لا ابالی از مردان در کلاس‌های مدارس دخترانه می‌روند بعنوان دبیر و ممکن است خلافی انجام شود و از آقای گلپایگانی اجازه خواستند که بروند سر کلاس دبیرستان دخترانه تا آن مردان لا ابالی نروند و فساد صورت نگیرد مرحوم آقای گلپایگانی تبسمی کردند و گفتند شما می‌خواهید اجازه بگیرید که بروید جهنم تا دیگران نروند جهنم؟ نخیر بگذارید هرکاری می‌خواهند بکنند. و اساسا در رژیم قبل گرچه سیره علماء مبارزه منفی با شاه و عدم همکاری با دستگاه سلطنت بود اما به طور موردی و بدون تظاهر و علنی مردم نزد علماء می‌رفتند و علماء فصل خصومت می‌کردند سرپرست بر یتیم و قیم صغار تعیین می‌کردند و تعیین متولی برای موقوفه انجام می‌دادند.

به هر حال حضرت امام خمینی می‌فرمایند پس نصب امام صادق(ع) بعنوان والی همانطور که در قضاوت موثر است در امور ولایی هم موثر است این شخصی که از طرف امام منصب پیدا می‌کند بی اثر نیست یعنی مسلم است فقیهی بعنوان ولایت از طرف امام منصوب شد امّا شبهه این است که نصب امام چه اثری دارد مستشکل می‌گوید در قضاء ممکن است بطور سری به فقیه مراجعه نمود ولی در ولایت و امور حکومتی بی اثر است پس اگر بی اثر شد نصب هم بی اثر است.

امام خمینی در جواب فرمودند می‌گوییم فی‌الجمله اثر دارد و کما اینکه در قضاوت اثر دارد در ولایت هم اثر دارد همانگونه که فقهاء در زمان غیر مبسوط الید بودن در برخی موارد کارهایی در رژیم قبل انجام می‌دادند همین مقدار اگر باشد کافی است.

جهت دوم در جواب: این نصب که امام فرمودند «انی جعلته علیکم حاکما» در این جعل یک سر مهم سیاسی است به اینکه یک حکومت الهی طرح شده است حتی اگر الان عملی نباشد ولی یک طرح است که در آینده می‌توان با این نصب یک حکومت الهی تشکیل داد وقتی امام فقیه را تعیین کند و منتشر شود و تبلیغ شود و همگان بدانند که امام فرمود فقیه می‌تواند از طرف او که ولی الله و حجة الله است ولایت داشته باشد به ویژه اگر عقلای قوم بفهمند که امام به فقیه چنین اختیاری داده است بدیهی است مجامع علمی و مراکز اندیشه دینی بدانند که چنین نصبی انجام شد و بدانند که در چنین خفقان اگر زمینه آماده شود کسی هست که از طرف امام معصوم فرمانروای جامعه شود چه بسا اقدام می‌کنند که زمینه را برای فقیه به عنوان رهبر فرآهم کنند و حاکمیت اسلام برقرار شود. حضرت امام خمینی به عنوان نمونه می‌فرمایند کما اینکه بعضی از متفکرین و سیاسیون در زندان طرح یک نقشه‌ای را می‌کشیدند که اگر بیرون آمدند آن طرح را اجراء کنند و گاهی موفق هم می‌شدند مرحوم امام در ادامه اسم می‌برد یکی نهرو هندی و یکی هم احمد سوکارنو رهبر سیاسی اندونزی بود البته چیز عجیبی هم نیست زیرا خیلی از بزرگان انبیاء اینگونه عمل می‌کردند و از صفر شروع می‌کردند نمونه‌اش خود پیامبر اسلام است وقتی شروع کرد «لم یؤمن الا طفل صغیر السن عظیم الشأن و امرئة جلیلة» پیامبر نماز در مسجد الحرام را با طفلی عظیم الشأن یعنی حضرت علی(ع) و زنی بلند مرتبه یعنی خدیجه شروع کرد بدون اینکه مأیوس شود.

پیامبر(ص) که دوازده امام را اسم برد و به عنوان جانشینان خود معرفی کرد اینها برخی در انزوا زندگی کردند و برخی در زندان بودند و برخی در میدان شهید شدند اما در همان حال خلیفه پیامبر بودند و همین بنا سبب شد که اسلام رشد کند و اکنون (دهه 1340 شمسی) بیش از هفتصد میلیون مسلمان در جهان زندگی کنند. حضرت امام در آخر می‌فرمایند والله غالب علی امره و به زودی بیشتر می‌شود این آیه در مورد حضرت یوسف است کنایه از اینکه در هر حال در نهایت این طرح اندیشه حکومت اسلامی در بین مردم جا می‌افتد و زمینه تشکیل حکومت اسلامی فرآهم می‌شود.

لذا می‌گوییم امام صادق(ع) یک طرحی آماده کردند که اگر روی آن کار شود موجب انتباه امت می‌شود خصوصا در بین جوانان که این طرح عملی است و موجب قیام شخص یا اشخاصی برای تشکیل یک حکومت برای قطع دست اجانب از بلاد مسلمین که خود مرحوم امام این کار را انجام دادند پس این یک طرحی برای آینده می‌تواند باشد از طرف امام معصوم است و بلا اثر نیست.

امام خمینی در ادامه می‌فرماید «اسس بهذا الجعل اساسا قویا للأمة و للمذهب بحیث لو نشر هذا الطرح و هذا التأسیس فی مجتمع التشیع و ابلغه الفقهاء و المفکرون الی الناس و لا سیما الی المجامع العلمیة و ذوی الافکار الراقیة لصار ذلک موجبا لانتباه الأمة و التفاتهم الیه و خصوصا طبقة الشبّان فلعله یصیر موجبا لقیام شخص او اشخاص بتأسیس حکومة عادلة لقطع الأیادی الأجانب من بلاد المسلمین»[3]

حضرت امام صادق(ع) با این جعل ولایت برای فقیه یک بنیان قدرتمندی برای امت اسلامی و مذهب تشیع ایجاد کرد به گونه‌ای که اگر این اندیشه و طرح در مجامع شیعی منتشر شود و فقهاء و اندیشمندان این طرح امام معصوم را به مردم به ویژه به مجامع علمی و روشفنکری مترقی معرفی کنند موجب آگاهی و توجه مردم به ویژه قشر جوان خواهد شد. شاید که وسیله شخصی یا اشخاصی (آن زمان گویا در ذهن خود نبود که خودش می‌خواهد پایه‌گذار چنین حکومتی شود) یک حکومت عدل برای قطع دست ایادی اجانب از کشورهای اسلامی تشکیل شود.

در پایان امام به آیه ﴿وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‌ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون﴾[4] [5] مربوط به داستان حضرت یوسف(ع) اشاره می‌کند که برادرانش او را در چاه انداختند و بعد هم او را به عنوان برده فروختند ولی او به اذن خداوند در زمین قدرت پیدا کرد و خداوند غالب بر هر کاری است انشاءاله حکومت اسلامی تشکیل شود.

در ذیل امام خمینی تاکید می‌کند «واللازم علی العلماء و المبلغین ایدهم الله تعالی ان یقوموا بهذا الامر الحیویّ و یزیلوا الیأس من قلوبهم و قلوب الطلاب و المحصلین و سائر الناس فانه مبدأ الخمود و القعود عن الوصول الی الحق»[6] لازم است بر علما و مبلغین که اقدام کنند به این امر حیاتی و یأس را بیرون کنند و مبدا خمودی و قعود این است که بگویند نمی‌شود بلکه بدیهی است که اگر اقدام کنند می‌شود.

اقول: قابل ذکر است که اگر امام خمینی الان در حال حاضر که جمهوری اسلامی برقرار است در قید حیات بود می‌فرمود بر همه لازم است که این نظام را حفظ کنند. و این از اهم واجبات است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo