درس خارج فقه استاد مقتدایی
95/09/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ولایت فقیه (ادله ولایت فقیه)
بحث اخلاقی: سبک زندگی اسلامی:
آبروی مؤمن: حفظ اسرار مؤمن:
در بحث اخلاقی که روزهای چهارشنبه داریم سبک زندگی اسلامی و راه و روش معاشرت مسلمانان با یکدیگر مورد بحث بود که موارد متعددی مطرح شد و روایاتی خوانده شد یکی از راههای حفظ آبروی مؤمن، حفظ اسرار اوست اگر اطلاع پیدا کرد از گناه و خلافی که از او سر زده آن را مکتوم کند. چه اینکه از گناهان کبیره اشاعه گناه دیگران است که گفته شد.
روایتی از امام صادق(ع) در همین زمینه که گفتیم بسیار مهم است امروز مطرح میکنیم.
قال الصادق(ع) «مَنِ اطَّلَعَ مِنْ مُؤْمِنٍ عَلَى ذَنْبٍ أَوْ سَيِّئَةٍ فَأَفْشَى ذَلِكَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَكْتُمْهَا وَ لَمْ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ كَعَامِلِهَا وَ عَلَيْهِ وِزْرُ ذَلِكَ الَّذِي أَفْشَاهُ عَلَيْهِ وَ كَانَ مَغْفُوراً لِعَامِلِهَا وَ كَانَ عِقَابُهُ مَا أَفْشَى عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا مَسْتُورٌ عَلَيْهِ فِي الْآخِرَةِ ثُمَّ يَجِدُ اللَّهَ أَكْرَمَ مِنْ أَنْ يُثَنِّيَ عَلَيْهِ عِقَاباً فِي الْآخِرَةِ وَ قَالَ مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيُسْقِطَهُ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان»[1]
حضرت امام صادق(ع) فرمود: اگر کسی از برادر دینی بر گناهی و سیئهای که در خفا انجام شده بود اطلاع پیدا کرد (شاید مراد از سیئة گناهان کوچک باشد و مراد از ذنب گناهان بزرگ باشد که در هر حال فرقی نمیکند) و این ذنب یا سیئة را افشا کرد و برای مردم بیان کرد و کتمان نکرد و برایش از خدا طلب مغفرت نکرد (از عبارت امام(ع) استفاده میشود که اگر بر گناه کسی اطلاع پیدا کرد در این صورت دو وظیفه دارد یکی اینکه خودش ندیده بگیرد و اغماض کند و به دیگران نگوید. و دیگر اینکه تاسف بخورد و طلب استغفار برای او کند) به هر حال اگر این دو وظیفه را انجام نداد و علاوه بر آن انتشار هم داد؛ نزد خداوند مانند همان عامل این گناه است و گناه آن شخص عامل به گردن این شخص میآید یعنی گناه آن شخص عامل بخشیده میشود و عقوبت عامل این گناه بر گردن این افشاگر میافتد و این در برابر آن آبرویی است که از او نزد مردم ریخته است و دیگر در آخرت عقوبتی بر عهده مرتکب گناه نیست زیرا آن شخص گناهکار باید متوجه شود که خداوند کریمتر از این است که هم در دنیا هم در آخرت او را عقوبت کند یعنی اگر در دنیا رسوا شد دیگر در آخرت عقوبت آخرتیاش بر گردن آن افشاگر است همین رسوایی عقوبت اوست و در آخرت عقوبت نمیشود و عقوبت اخروی بر گردن افشاگر خواهد بود.
روایت دیگر عن الصادق(ع) «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ أَرْبَعِينَ جُنَّةً فَمَتَى أَذْنَبَ ذَنْباً كَبِيراً رَفَعَ عَنْهُ جُنَّةً فَإِذَا عَابَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ بِشَيْءٍ يَعْلَمُهُ مِنْهُ انْكَشَفَتْ تِلْكَ الْجُنَنُ عَنْهُ وَ يَبْقَى مَهْتُوكَ السِّتْرِ فَيَفْتَضِحُ فِي السَّمَاءِ عَلَى أَلْسِنَةِ الْمَلَائِكَةِ وَ فِي الْأَرْضِ عَلَى أَلْسِنَةِ النَّاسِ وَ لَا يَرْتَكِبُ ذَنْباً إِلَّا ذَكَرُوهُ وَ يَقُولُ الْمَلَائِكَةُ الْمُوَكَّلُونَ بِهِ يَا رَبَّنَا قَدْ بَقِيَ عَبْدُكَ مَهْتُوكَ السِّتْرِ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِهِ فَيَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي لَوْ أَرَدْتُ بِهَذَا الْعَبْدِ خَيْراً مَا فَضَحْتُهُ فَارْفَعُوا أَجْنِحَتَكُمْ عَنْهُ فَوَ عِزَّتِي لَا يَئُولُ بَعْدَهَا إِلَى خَيْرٍ أَبَداً.»[2]
حضرت امام صادق(ع) فرمود: خداوند از روی لطف و مهربانی که به بنده دارد برای هر بنده چهل ستر و پرده قرار داده که گناهانش کشف نشود و اگر کسی که یک گناه کبیره انجام داده یکی از آن پردهها برداشته میشود و به همین ترتیب اگر به چهل رسید به رسوایی میرسد اما اگر یکی از گناهان او انتشار عیب دیگران باشد تمام پردهها یکجا برداشته میشود و بدون پرده باقی میماند و در آسمانها و زمین مفتضح میشود و نامش در زمین و آسمان بر سر زبان میافتد و در این صورت اگر یک گناه انجام بدهد همه مطلع میشوند. و دو ملک مامور این شخص از خداوند کسب تکلیف میکنند که خدایا پرده این بنده دریده شد در حالیکه ما را مأمور کردهای که گناهانش را مستور داشته باشیم اکنون تکلیف چیست؟ خداوند میفرماید اگر اراده خیری نسبت به این بنده داشتم او را رسوا نمیکردم شما هم پرده پوشی نکنید و بالهای خود را از روی او بردارید زیرا گناهی کرده که از چشم خداوند افتاده است و خداوند میفرماید به عزت خودم قسم که دیگر این بنده روی خیر نمیبیند.
متاسفانه این معصیت کبیره خطرناک در کشور ما بسیار زیاد اتفاق میافتد. پناه بر خدا از این گونه معاصی. که گاهی یک کسی یک گناهی مخفیانه انجام داد و بر آن اطلاع پیدا کردند در رسانه منتشر میکنند و گاهی هم دروغ است و بعد معلوم میشود که از اصل آن خبر دروغ بود و رسانههای دشمن در سراسر دنیا آن را پر و بال میدهند. خدا ما را از اینگونه معاصی نگه دارد به هر حال در سطح سران کشور باید فکری برای این معضل شود و ما توبه کنیم از این گناهان اینگونه که مرتکب میشویم. به علاوه که اینگونه اعمال باعث حق الناس هم خواهد شد.
بحث فقهی: ادله ولایت فقیه:
گفتیم مرحوم آقای منتظری در دراسات فی ولایة الفقیه[3] بعد از اینکه مطالب امام را با تجلیل نقل میکند و توضیح میدهد و مناقشاتی مطرح میکند. در پایان میگوید در درس آقای بروجردی در بحث صلاة مسافر به مناسبت این مقبوله عمر بن حنظلة و دلالتش را بر اثبات ولایت فقیه بحث کردند و از راه دیگری ولایت فقیه را اثبات کردند و گفتند که این مقبوله و امثال آن فقط شواهد هستند و الا ما راه دیگر و بهتری برای اثبات ولایت فقیه داریم. و میگوید در تقریراتی که در سال 1367 هجری قمری در صلاة مسافر نوشتم و چاپ شد مرحوم آقای بروجردی فرمودند برای اثبات ولایت فقیه و ضوابط آن و حدود آن و شرایط آن باید اموری را ذکر کنیم.
امر اول: در هر اجتماعی اموری است که انجام آن وظیفه هر انسان نیست مثل امور جامعه و حفظ جامعه که نظم متوقف بر آن است بلکه به عهده رئیس اجتماع است که این کارها را انجام دهد. یا نظم داخلی کشور بر عهده رئیس اجتماع است یا جمعآوری مالیاتها و ذکوات و اخماس بر عهده رئیس جامعه است. آن کسی که زمام امر کشور را در دست دارد باید این کارها را انجام دهد.
امر دوم: لا یبقی شک لمن تتبع قوانین الاسلام شکی نیست که اگر کسی تتبع بکند در قوانین اسلام و آن را بررسی کند مییابد که اسلام منحصر به نماز و دیگر عبادات نیست بلکه اعم از عبادی و سیاسی و امور دیگری است که اجرای آن بعهده ولی امر است.
و علمای شیعه و سنی بالاتفاق قبول دارند که احکام اسلام طوری است که برای اجرای آن یک رئیس و زعیم لازم است و این از ضروریات اسلام است.
چون احکام اسلام دو دسته است یک دسته فردی است که افراد مسلمان اجراء میکنند و دسته دیگر اجتماعی است که تک تک افراد نمیتوانند اجراء کنند و باید زعیمی باشد که آنها را اجراء کند.
دو امر دیگر هم مرحوم آقای بروجردی فرمودند که برای فردا انشاءاله.