< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مرتضی مقتدایی

95/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (اثبات ولایت ائمه معصومین علیهم السلام)

در بحث ولایت فقیه از ابتدا در معنای ولایت مورد بحث گفتیم که ولایتی است علی الخلق و علی الامة یعنی تدبیر و تنظیم و تصدی امور مردم و گفتیم این ولایت ذاتا و بالأصالة برای خداوند متعال ثابت است به دلیل عقل و نقل برای رسول ثابت است به دلیل آیات و روایات و بعد گفتیم همین ولایت برای ائمه اطهار ثابت است به دلیل روایات متعددی که به آن تمسک شده است.

پس این روایت برای خدا برای پیامبر و برای ائمه اطهار ثابت است.

بحث فعلی این است که یک چنین ولایتی آیا برای فقیه در زمان غیبت ثابت است یا خیر؟

در بحث ولایت فقیه بعضی‌ها قبل از ورود به ذکر دلیل، از ضرورت تشکیل حکومت بحث می‌کنند تا بگویند ولی فقیه در این حکومت ولایت دارد؟ خود مرحوم امام در بحث ولایت فقیه در بیع مکاسب به ضرورت اصل تشکیل حکومت اشاره کردند که به دلیل عقل و نقل ضروری است و الاّ هرج و مرج خواهد شد[1] . و به نظر ما مطلب همین است که اصل ضرورت تشکیل حکومت با دلیل عقلی ثابت می‌شود اما حکومت و ولایت فقیه با دلیل آیات و روایات است.

به نظر ما ترتیب بحث و طبع قضیه اقتضا می‌کند که اول دلیل بر ولایت فقیه را بیاوریم و بعد از احراز این ولایت بگوییم لازمه‌اش این است که حکومت تشکیل دهند همانند پیامبر که بعد از نبوت تشکیل حکومت دادند و خود مرحوم امام بعد از ورودشان به ایران فرمودند این دولت قانونی نیست و این را هم فرمودند که مردم مرا قبول کردند. یعنی من ولی فقیه هستم لذا ما می‌گوییم ولی فقیه چنین قدرتی دارد یک چنین ولایتی دارد نه اینکه باید حکومتی باشد امام فرمودند من به پشتوانه این ملت دولت تعیین می‌کنم یعنی ابتدا این ولایت را دارد. حالا که ولایت بر اداره امور دارد یکی از وظایف ولی فقیه در مقام اجرای حق ولایت قبل از هر چیزی این است که حکومت تشکیل بدهد.

به نظر ما اول باید این حق را برای ولی فقیه ثابت کنیم و در مقام اجرا ابتدا باید تشکیل حکومت بدهد چنانچه پیامبر هم تشکیل داده بود.

بحث دیگری بزرگان قبل از ورود در بحث استدلال به ولایت فقیه مطرح کردند که تاریخچه ولایت فقیه چیست آیا همه فقها قبول داشتند یا نداشتند از زمان شیخ مفید و شیخ طوسی به بعد نظرشان چه بود که در اینجا هم نظرم این است که ابتدا ادله ولایت فقیه را بخوانیم که در مرئی و منظر بزرگان هم بوده و بعد ببینیم آنها چه گفتند و نظرشان چه بوده ابتدا ولی فقیه را ثابت کنیم بعد بگوییم علما در این مورد چه می‌گویند.

فعلا وارد در استدلال به ادله برای اثبات ولایت فقیه می‌شویم.

بعضی از بزرگان استدلال به ادله اربعه کردند.

    1. کتاب: چند مورد از آیات قرآن خواندیم که یکی را نقل می‌کنیم.

آیه ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم﴾[2] که می‌گویند اولی الامر شامل ائمه اطهار و بعد از آنان فقیه هم می‌شود.

مناقشه در استدلال به آیه برای اثبات ولایت فقیه:

البته اینجا می‌گوییم با کمک روایات گفتیم آیه در رابطه با ائمه اثنی عشر است و دیگر بالاتر از آن برای فقیه نمی‌توان استفاده نمود. بلکه از روایات برای اثبات ولایت فقیه استفاده می‌شود که همان ولایت ائمه را برای فقیه داده‌اند.

    2. عقل: وجه تمسک به عقل این است که در بین احکام احکامی داریم که حتما باید یک شخص خاصی اجرا کند مانند آیه ﴿السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما﴾[3] و یا آیه ﴿وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً﴾[4] آنها می‌گویند ما دو گونه احکام داریم یکی عبادی است که هیچ و یکی احکامی اینچنین است و اجرای آن را نمی‌توان به دست هر کسی دارد پس عقل حکم می‌کند از باب قاعده لطف که باید فقیهی باشد که این احکام را اجرا نماید.

روایت فرمود فقهاء جانشینان امام هستند.

بالاخره با دلیل عقل نمی‌توانیم ثابت کنیم عقل تا اینجا پیش نمی‌آید که باید مجری آن فقیه باشد تا مقداری می‌آید تا اینجا قدر متیقن است که باید برای اجراء یک نفر باشد اما با دلیل عقل نمی‌توانیم بگوییم فقیه باشد بعضی گفتند با دلیل عقل و با آیه هم بعضی گفتند ولی ما می‌گوییم با آیه و عقل مصداق تعیین نمی‌شود. عمده دلیل ما برای اثبات مقام ولایت برای فقیه اجماع بین فقها و نیز روایات است.

مرحوم محقق کرکی[5] [6] [7] در رساله «صلاة الجمعة» می‌فرماید: «اتفق أصحابنا رضوان اللّه عليهم على أن الفقيه العدل الإمامي الجامع لشرائط الفتوى،المعبر عنه بالمجتهد نائب من قبل الأئمة الهدی علیهم السلام فی حال الغیبة فی جمیع ما للنیابة فیه المدخل»

یک چنین فقیهی را که امامی عدل است و جامع شرائط فتوی است و مجتهد نام دارد اتفاق دارند اصحاب بر اینکه نائب امام است در عصر غیبت در تمام اموری که برای اداره کشور و اداره امور احتیاج است و هر جایی که نیاز به نیابت است مانند امور دولتی و حکومتی فقیه نائب امام است یعنی همان ولایت امام را دارد.

مرحوم صاحب جواهر[8] بعد نقل همین قول از محقق کرکی می‌فرماید «بل لو لا عموم الولایة لبقی کثیر من الأمور المتعلقة لشیعتهم معطلة فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کأنه ما ضاق من طعم الفقه شیئا و لا فهم من لحن قولهم و رموزهم امرا و لا تأمل المراد من قولهم انی لا جعلته علیهم حاکما مما یظهر منه ارادة نظم زمان الغیبة لشیعتهم من الأمور الراجعة الیهم» نه تنها ولایت بر صغیر و سفیه و غیر بلکه عموم ولایت مطرح است و اگر عموم ولایت نبود خیلی از امور معطل می‌ماند مانند اجرای حدود قصاص و تعزیرات و امور جاری مردم پس تعجب است که بعضی از مردم (کنایه از علماء تعبیر ناس می‌کند) در قبول ولایت فقیه سفسطه می‌کنند بلکه گویا اصلا طعم فقه را نچشیده و از لوازم قول ائمه و رموز آن چیزی نفهمیده و تامل نکرده که مراد از قول امام این است که فرمود «علماء را بر شما حاکم و قاضی قرار دادیم» چیست؟

همان احادیثی که برای ایجاد نظم در زمان غیبت برای امور شیعیان صادر شده است.

صاحب جواهر در جای دیگر در ضمن بررسی عموم ولایت فقیه بحث می‌کند می‌فرماید: «لکن ظاهر الاصحاب عملا و فتوا فی سایر الأبواب عمومها بل لعله من المسلمات أو الضروریات عندهم»[9]

ظاهر اصحاب عملا و فتوا این است که عموم ولایت فقیه را قبول دارند بلکه از مسلمات است که شامل اداره و نظم امور به دست فقیه است به هر حال اتفاق علما را می‌خواهیم از کلام ایشان استفاده کنیم. بحث ما این است که ظاهر اصحاب اتفاق دارند و قبول دارند.

مفتاح الکرامة[10] «(بل نقول) هو نائب و منصوب عن صاحب الأمر صلى اللّه عليه و على آبائه الطاهرين و عجل اللّه تعالى فرجه و و جعلني فداه (و يدل) عليه العقل و الإجماع و الأخبار»

فقیه جامع شرائط نائب منصوب از ناحیه صاحب الزمان است و دلیل ما بر این گفتار هم دلیل عقلی و اجماع و اخبار است که فقیه نائب امام و منصوب از طرف امام است.

تا اینجا مقدمه بود برای ورود در ادله و دلیل هم داریم ولی اکنون اول چیزی که مطرح است این است که بر فرض اگر دلیل نداشتیم مقتضای اصل چیست؟ آیا اصل در ولایت ثبوت است یا عدم؟ که اول از تأسیس بحث می‌کنیم و بعد روایات را بررسی می‌کنیم. برای بعد انشاءاله.


[1] کتاب البیع، امام خمین، ج2، ص617، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo