درس خارج فقه استاد مقتدایی
94/03/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الخمس (مؤونه بودن دین)
در مسئله 21 راجع به دین صحبت بود گفتیم اگر کسی مدیون است دینی که میخواهد اداء کند میتواند از ربح امسال کسر کند یا اینکه دین جزء مؤونه نیست
و گفتیم مرحوم امام دین را در این مسئله سه صورت تصور کردند
صورت اول: قهرا بعهده انسان میآید بلاشبهه در همان سالی که بعهدهاش آمده از مؤونه سال است ولو برای سال قبل هم باشد.
صورت دوم: قرض یا خرید نسیه؛ انسان از جایی قرض میگیرد یا بصورت ذمه میخرد که فروضی داشت
قسم اول صورت دوم: یک وقت برای امرار معاش همین امسال گرفته که این قسم قطعا از مؤونه است
قسم دوم صورت دوم: برای امر زائدی گرفته است اینجا دو قول بود 1-مرحوم صاحب جواهر میفرماید دینی جزء مؤونه است که محتاج به آن باشد و الا نمیتواند از درآمد کسر نماید 2-مرحوم شیخ انصاری که مرحوم سید و حکیم از ایشان تبعیت کرده میفرمایند در پایان سال این شخص ذمهاش مدیون است و باید ذمهاش را بری نماید پس ابراء ذمه جزء مؤونه سالش میشود که ما نیز این قول را ترجیح دادیم.
قسم سوم صورت دوم: یک وقت دین برای امسال نیست و برای سال گذشته است و در سال بعد مصرف شده که فروضی دارد.
فرض اول قسم سوم صورت دوم: اگر چیزی خریده که بدرد امسال میخورد مثلا سال گذشته به صورت نسیه برای امسالش برنج خریده این صورت جزء مؤونه است.
فرض دوم قسم سوم صورت دوم: چیزی مثل فرش و ماشین خریده گرچه قرض برای پارسال است اما پارسال مصرف کرده و برای امسال هم مصرف دارد اینجا هم بلاشبهه جزء مؤونه امسال محسوب میشود.
فرض سوم قسم سوم صورت دوم: یک وقت دین برای سال گذشته است و امسال بدردش نمیخورد فقط دین آن به عهدهاش مانده است در این فرض سه قول مطرح است
قول اول از فرض سوم: این دین مربوط به سال قبل است و نمیتواند از ربح امسال پرداخت نماید و برای پرداخت دین ابتدا باید خمس ربح امسال را محاسبه نماید سپس با مازاد دین را بپردازد خواه در سال گذشته تمکن از پرداخت داشته خواه تمکن نداشته است.
قول دوم از فرض سوم: مرحوم سید در عروه تفصیل میدهد و میگوید برای دینی که مربوط به سال گذشته است که اگر سال گذشته تمکن از اداء نداشت و اداء نکرد و امسال تمکن دارد پس جزء مؤونه امسال است اما اگر تمکن داشت و نداد جزء مؤونه نیست و باید خمس را بدهد البته عبارت مرحوم سید کمی ابهام دارد ولی ظاهرا مراد همین است که بیان کردیم و اکنون عبارت مرحوم سید را در ذیل قرائت میکنیم
«مسألة71 أداء الدين من المئونة 1-إذا كان في عام حصول الربح 2-أو كان سابقا و لكن لم يتمكن من أدائه إلى عام حصول الربح 3-و إذا لم يؤد دينه حتى انقضى العام- فالأحوط إخراج الخمس أولا و أداء الدين مما بقي و كذا الكلام في النذور و الكفارات»[1]
اداء دین جزء مؤونه است اگر در سال حصول ربح باشد یا در سال گذشته باشد لکن تمکن از اداء آن نداشت اما اگر دینی که برای گذشته است را اداء نکرد تا سال گذشت احوط این است که ابتدا خمس را بدهد و دین را از باقیمانده اداء نماید.
قول سوم از فرض سوم: مرحوم امام میفرماید «و كذا الحاصل بالاستقراض و النسيئة و غير ذلك إن كان لأجل مئونة السنوات السابقة إذا أدّاه في سنة الربح، فإنه من المئونة على الأقوى»[2]
دینی گرفته و هزینه کرده اگر برای مؤونه سنوات سابق است و اداء نشده آیا میتواند از ربح امسال بردارد اینجا علی الاقوی از مؤونه است و تفصیل هم ندارد ولی قید اضافه دارد «كان لأجل مئونة السنوات السابقة»[3] به اینکه اگر برای مؤونه سنوات سابق باشد. پس فرق کلام امام با مرحوم سید در عروه این است که سید میگفت به شرط اینکه تمکن از اداء در همان سال نداشته باشد اما امام میفرماید به شرط اینکه برای مؤونه سال بوده باشد و در تمکن و عدم تمکن از اداء در آن سال اطلاق دارد.
بررسی اقوال سهگانه در فرض سوم:
اما قول اول قابل پذیرش نیست. زیرا این شخص مدیون است گرچه از سال قبل باشد اما الان ربح در اختیار دارد و باید دین را بپردازد و عرف ادای دین را از اهم مایحتاج برای اداء میداند. و به فرمایش آقای حکیم این مالی که برای ادای دین پرداخت تضییع نیست.
اما قول دوم یک اشکالی دارد به اینکه کسی که تمکن دارد از اینکه دین را اداء بکند و نکرد آیا دینی که دارد تمکن داشتن یا نداشتن آن را از مؤونه بودن خارج میکند؟ مثلا خانهاش نیاز به تعمیر داشت و اگر تعمیر میکرد جزء مؤونه بود اما به عللی تعمیر نکرد اما اگر امسال تعمیر کرد جزء مؤونه است پس کلام مرحوم صاحب عروه بلاوجه است.
نتیجه: اینکه ما کلام امام در تحریر را قبول داریم ضمن اینکه دخالت قید را نمیپذیریم.
نکته: مرحوم سید در عروه فرموده بود «ان لم یتمکن» اگر تمکن از اداء در سال گذشته نداشت امسال جزء مؤونه است.
اما در حواشی عروه مانند مرحوم امام که میفرماید مطلقا و مرحوم حکیم و مرحوم آقای خوانساری و مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم آقای بروجردی و مرحوم آقای گلپایگانی همه اینها حاشیه دارند بر این قول که مرحوم سید فرمود «أو كان سابقا و لكن لم يتمكن من أدائه»[4] حاشیه زدند و اشکال کردند
و میفرمایند «بل و إن تمكّن. (الإمام الخميني، الخوانساري، الأصفهاني، البروجردي، الگلپايگاني).»[5]
و بعضی میگویند «و كذا إذا تمكّن و في الصورتين إذا كان له مقابل جرى عليه حكم ربح السنة اللاحقة. (الحكيم).»[6]
و بعضی میفرمایند «بل مطلقاً على الأحوط. (آل ياسين).»[7]
این دین سال گذشته را باید امسال محاسبه کند.
اما قول سوم یعنی قول امام که میفرمود اداء دین گذشته جزء مؤونه امسال است منتهی به شرط اینکه این دین را برای مؤونه سال گذشته گرفته باشد نه برای امری اضافی.
مناقشه در قول سوم:
میگوییم قید اینجا دخالتی ندارد زیرا مدیون است و فرقی نمیکند که برای مؤونه باشد یا برای امری اضافی باشد زیرا بحث این است که شخصی که مدیون است باید دین خودش را بدهد و اگر دین را اداء کرد نمیگویند اسراف کرد و مال را تضییع کرد بلکه او را تحسین میکنند.
صورت سوم: قرض حاصل از دستگردان خمس: صورتی دیگر مانده بود که امام فرمود «و أما الدين الحاصل من الاستقراض عن ولي الأمر من مال الخمس المعبّر عنه ب «دستگردان» فلا يعدّ من المئونة حتى لو أداه في سنة الربح،»[8]
که بنام دستگردان نامیده میشود آیا این دین را میتواند از ربح امسال کسر نماید این بلاشبهه از مؤونه امسال محاسبه نمیشود زیرا حقیقتا و واقعا دین نیست بلکه با این کار اجازه گرفته از حاکم شرع که یک سال دیگر بدهی را بپردازد و در واقع اجازه در تاخیر اداء میباشد برای اینکه بتواند در مالش تصرف نماید و دین نیست
لذا امام دو راه بیان میکند و میفرماید «بل يجب تخميس الجميع ثم أداؤه من المخمس،»[9]
راه اول: ابتدا ربح امسال را تخمیس میکند و بعد بدهی را از آن ربح مخمس شده میپردازد.
«أو أداؤه و احتسابه حين أداء الخمس و ردّ خمسه.»[10]
راه دوم: از ربح غیر مخمس امسال دین را میپردازد اما بعد در موقع تخمیس ربح باقیمانده خمس آن مالی که بابت آن دین پیدا کرده بود را نیز محاسبه میکند.
نکته: بدیهی است هریک از دو راه ثمراتی دارد.
سه مسئله دیگر در امر پنجم که بحث زائد بر مؤونه بود باقیمانده است
یکی مسئله حج است که شقوقی دارد آیا پول حج جزء مؤونه حساب میشود یا خیر؟
از ابتدای مسئله 22 اگر حیاتی باشد سال آینده انشاءاله شروع میکنیم.
توصیه اخلاقی پایان سال تحصیلی:
پیشنهاد کردند آخرین درس از سال درسی است تذکری اخلاقی مطرح شود. باید عرض کنم آن ایام که مدیر حوزه علمیه بودیم یک وقت رفتیم خدمت آیت الله وحید خراسانی و دیگر مراجع که بحث اخلاقی برای طلاب داشته باشند پیشنهاد دادیم که مراجع عظام هفتهای یک جلسه بحث عمومی اخلاق داشته باشند و به نوبت تمام شود و مجددا شروع شود آیت الله مکارم فرمودند اگر بقیه آقایان قبول کردند ما هم قبول میکنیم و خیلی هم استقبال کردند پیشنهاد کردیم که در مسجد اعظم و با دعوت عمومی از اساتید و طلاب این جلسه اخلاقی برگزار شود و در استانهایی هم که شورا داریم و مدیر داریم همین جلسه ضبط شده را بگذارند و طلاب استانها هفته بعد این جلسه را گوش کنند.
خدمت آیت الله وحید که رفتیم ایشان بحث مفصلی کردند که من لایق اینکه نصیحت بکنم نیستم لیاقت ندارم قرآن میفرماید «لایریدون علوا فی الارض و لا فسادا» من کجا میتوانم لایریدون باشم؟ بعد از همه این مطالب که فرمودند گفتم آقا همین مطالب را تشریف بیاورید و در بین طلاب و فضلاء بفرمایید من هم تحت تاثیر این فرمایشات شما قرار گرفتم بالاخره ایشان فرمودند قول میدهم که درسی شروع کنم و در ضمن آن بحث اخلاقی هم داشته باشم که بعد از این جریان تفسیر را شروع کردند. آیت الله صافی فرمودند به این صورت شاید خیلی مناسب نیست اما من قول میدهم به شما که در جلسات خصوصی که ملاقاتهای دسته جمعی میآیند بحث اخلاقی داشته باشم و نیز در درس هم گاهی بحث اخلاقی داشته باشم بالاخره آنچه که ما میخواستیم نشد ولی در عین حال آقایان قولی هم دادند حالا ما هم میخواهیم بگوییم انشاءاله خود شما با توجه به اشرافی که به روایات و احادیث و مباحث اخلاقی دارید احتیاجی به اینکه ما امروز توصیه اخلاقی داشته باشیم ندارید امیدواریم که انشاءاله همه موفق باشید و همان توصیهای که خداوند میفرماید و نیز پیامبر و ائمه دارند که توصیه به تقوی میباشد این توصیهای است که بدرد همه میخورد انشاءاله تقوی را در نظر داشته باشید و تا آنجایی که میتوانید سعی کنید که در ارشاد و هدایت مردم کوشش داشته باشید زیرا الان زمانی است که احتیاج به ارشاد و هدایت خصوصا در بین جوانان که القاء شبهه زیاد است و عرفانهای کاذبی که وجود دارد این مطالب فراوان است و نیاز به یک تهاجم ارشادی داریم که برویم در جمعیتها و وقتی مردم هم ببینند که شما به قصد خالص و با نیت خالص برایشان کار میکنید آمادگی لازم پیدا میکنند البته یک نهضت میخواهد برای مقابله با این تهاجمی که از ناحیه دشمنان شده است انشاءاله امیدواریم که موفق باشید و به ما هم دعا بفرمایید انشاءاله.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.