< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر (جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آیات و روایات)

تذکر اخلاقی: شکرگذاری توفیق عزاداری امام حسین(ع): الحمدلله ایام سوگواری دهه عاشورا ایام مصیبت با توفیق بر عزاداری برای اباعبداله الحسین(ع) گذشت و امسال مخصوصا عزاداری‌ها با شکوه بیشتری در همه جا بروز کرد بحمدالله جمعیت‌ها بیشتر و عزاداری‌ها خیلی با عشق و علاقه بود سینه می‌زدند و عزاداری می‌کردند همانطور که ملاحظه می‌کنید به کوری چشم دشمنها به کوری چشم وهابی‌ها که نمی‌خواهند مجلس عزای امام حسین(ع) برگزار شود و حمله می‌کنند به عزاداران امام حسین(ع) و مجلس را تعطیل می‌کنند حسینیه را می‌بندند در عین حال مراسم با این عظمت و با این جمعیت‌های متراکم تشکیل می‌شود انشاءاله خداوند از همه قبول کند و انشاءاله اجر و پاداش این عزاداری‌ها را به برکت امام حسین(ع) به همه عنایت بفرماید.

البته اینکه بعضی از آقایان تشریف نیاوردند شاید مجالسشان رونق داشته و طول کشیده است. وگرنه قاعدتا باید درسها این هفته شروع می‌شد.

بحث فقهی: شرائط امر به معروف و نهی از منکر:

شرط اول: علم؛ (مراتب تحصیل علم به معروف و منکر) بحث در شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر بود. گفتیم شرط اول از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر این است که آمر یا ناهی عالم به معروف یا منکر باشد و الا اگر علم نداشته باشد ممکن است امر به منکر بکند یا نهی از معروف بکند از این جهت گفتیم آمر و ناهی باید عالم به موضوع باشد. و نیز بحثی هم پیش آمد که آیا این علم به معروف و منکر شرط وجوب است یا شرط واجب است. شرط وجوب بودن این بود که اگر این شرط نباشد اصلا واجبی نیست مثل استطاعت برای حج. و شرط واجب بودن این بود که حکم ثابت است منتهی شرایطی دارد که واجب است تحصیل شود مثل تحصیل قبله و وضو این شرطها را واجب است تحصیل کند یا اگر نماز را یاد نگرفته است واجب است یاد بگیرد.

و گفتیم مسأله اختلافی است. مرحوم امام[1] می‌فرماید: «شرط وجوب است» مرحوم محقق در شرایع[2] می‌فرماید: «شرط وجوب است» در نتیجه کسی که جاهل است و معروف و منکر را نمی‌شناسد امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست. در مقابل مرحوم صاحب جواهر[3] نقل کرد از مرحوم محقق کرکی[4] و نیز از شهید در مسالک[5] که شرط علم را شرط واجب می‌دانند در نتیجه اگر کسی جاهل به معروف و منکر است واجب است تحصیل کند تا بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند.

هردو گروه استدلال‌هایی داشتند و ما هم ترجیح دادیم قول مرحوم شهید در مسالک[6] و محقق کرکی[7] را گفتیم که شرط علم به معروف و منکر در امر به معروف و نهی از منکر شرط واجب است. و جاهل به معروف و منکر موظف است تحصیل علم به معروف و منکر بکند تا بتواند به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کند.

بحث امروز در مورد مراتب تحصیل علم به معروف و منکر است حضرت امام ضمن مسأله1 ده مورد از فروع را ذکر می‌کنند.

فرع اول: مراتب تحصیل علم به معروف و منکر: مسألة1 «لا فرق في المعرفة بين القطع أو الطرق المعتبرة الاجتهادية أو التقليد، فلو قلّد شخصان عن مجتهد يقول بوجوب صلاة الجمعة عينا فتركها واحد منهما يجب على الآخر أمره بإتيانها، و كذا لو رأى مجتهدهما حرمة العصير الزبيبي المغليّ بالنار فارتكبه أحدهما يجب على الآخر نهيه.»[8]

در معرفت و علم پیدا کردن به معروف و منکر سه راه وجود دارد؛

راه اول: تا مرتبه قطع و یقین علم به معروف و منکر پیدا کند که در آن صورت قطع برایش حجت خواهد بود. و واجب است امر به معروف و نهی از منکر کند،

راه دوم: از طرق معتبره اجتهادی به این نتیجه برسد مثلا نظر اجتهادی‌اش این شد که نماز جمعه در زمان غیبت واجب عینی است که می‌گوییم این طریق برایش حجت است و باید طبق آن عمل کند. و نیز شرط امر به معروف و نهی از منکر برایش محقق شد و باید عمل کند،

راه سوم: یا اینکه علم به معروف و منکر از راه تقلید باشد که در آن صورت فتوای مجتهد برایش حجت است و باید عمل کند و شرط امر به معروف و نهی از منکر برایش محقق شده است و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب است.

خلاصه مسأله:

در مسأله1 سه رتبه برای معرفت به معروف و منکر طراحی شده است

رتبه اول: رتبه قطع و یقین.

رتبه دوم: رتبه ظن معتبر اجتهادی.

رتبه سوم: رتبه ظن معتبر تقلیدی.

و در هرسه صورت علم حاصل شده باعث وجوب امر به معروف و نهی از منکر است.

امام با بیان یک مثال به توضیح راه سوم از مسأله یک می‌پردازد و می‌فرماید اگر دو نفر از یک مجتهد تقلید می‌کنند و آن مجتهد در فتوایش گفته است نماز جمعه در زمان غیبت واجب عینی است خوب هردو نفر باید عمل بکنند و یکی از این دو نفر اگر دید نفر دیگر نماز جمعه نمی‌رود باید امر کند. چون شرط امر به معروف که معرفت به معروف بود برایش محقق شده است و اگر نظر مجتهد این بود که عصیر زبیبی که با آتش پخته شود نجس و حرام است. اگر یکی از آن دو نفر دید که دیگری شرب می‌کند واجب است نهی کند و خودش هم باید اجتناب بکند.

پس در این فرع سه طریق برای علم به معروف و منکر مطرح است یعنی یا از طریق علم پیدا کند و یا از طریق اجتهاد به این علم می‌رسد و یا از طریق تقلید از مجتهدش علم پیدا می‌کند و هر سه طریق برایش حجت است و با حصول هریک از این سه شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر برایش محقق است.

تا اینجا یک فرع از فروع مسأله اول. فروع بعدی برای بعد انشاءالله.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo