< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

کتاب الامربالمعروف و النهی عن المنکر

92/06/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع:
1- دهه ی کرامت
2- جایگاه بحث از امر به معروف و نهی از منکر
 تذکر اخلاقی شروع درس [1] : دهه کرامت:
 در دهه کرامت هستیم دهه‌ای که ابتدایش اول ذیقعده ولادت باسعادت کریمه اهلبیت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها است.
 افتخار همه ما و افتخار حوزه علمیه و افتخار مراجع بزرگوار تقلید این است که در جوار مرقد مطهر ایشان هستیم و به برکت مضجع مطهر آن بانوی مکرمه توفیقات الهی نصیب حوزه بوده و هست. و مراجع بزرگوار به توسل به این مکرمه عنایت ویژه‌ای داشتند.
 مرحوم آیت‌اله نجفی مرعشی به حدی توسل و انابه نسبت به حضرت معصومه سلام‌اله‌علیها داشتند که می‌فرمودند از ضریح مطهر حضرت معصومه سلام‌اله‌علیها کراماتی دیدم و حتی لباس نویی که می‌خواهم بپوشم اول برای تیمن و تبرک به ضریح مطهر می‌مالم و بعد می‌پوشم.
 و مراجع دیگر نیز نظیر اینگونه توسلات را داشتند و دارند ما هم نباید زیارت ایشان را فراموش کنیم و باید به توسل در مواقع خاص و تشرف به حرم مطهر توجه داشته باشیم.
 مژده تولد حضرت فاطمه معصومه سلام‌اله‌علیها توسط امام صادق علیه‌السلام:
 قبل از آنکه حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام پدر فاطمه معصومه سلام‌اله‌علیها به دنیا بیاید امام صادق علیه‌السلام خبر دادند که پاره تن ما در زمین قم مدفون می‌شود و شان و جلال بالایی نزد خداوند دارد «و من زارها وجبت له الجنه» کسی که او را در قم زیارت کند بهشت بر او سزاوار است این روایت را امام صادق علیه‌السلام زمانی فرمودند که هنوز موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام به دنیا نیامده بود.
 در آخر این دهه کرامت یعنی یازدهم ذیقعده ولادت باسعادت و پرخیر و برکت و مبارک حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء است حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام معروف به عالم آل محمد است.
 دلیل ملقب شدن امام هشتم به عالم آل محمد:
 البته همه ائمه عالم به علوم الهی و وحی و علوم رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بودند برای نمومه از امیرالمومنین علیه‌السلام روایتی است که پیامبر فرمود [2] : «انا مدینة العلم و علی بابها» «من شهر علم هستم و علی باب آن است» بدیهی است علوم ائمه اطهار علیهم‌السلام همان علوم امیرالمومنین علیه‌السلام است که از پیامبر داشتند اما در مقام ابراز فرق می‌کرد بعضی از ائمه اطهار علیهم‌السلام به جهت فرصتهایی که پیش می‌آمد و در اختیار داشتند می‌توانستند علوم را ابراز کنند. در بین ائمه امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شاگردانی داشتند. آنان علمایی بودند که امام صادق علیه‌السلام در رابطه با آنها می‌فرمود کان اصحاب ابی زینا احیائا و امواتا و خود امام صادق علیه‌السلام آنچه که معروف است بیش از چهار هزار شاگرد تربیت کرده است البته اینکه معروف است چهار هزار شاگرد آنهایی هستند که اسامی آنها مشخص است و شرح حالشان مدون شده است و الا بیش از اینها بودند کسانی که می‌آمدند چند روزی می‌ماندند و به اوطان خود برمی‌گشتند و بعد از مدتی مجددا می‌آمدند به محضر مبارک امام صادق علیه‌السلام تلمذ می‌کردند.
 علی‌بن‌وشاء می‌گوید در یک زمان در مسجد کوفه برخورد کردم به 900نفر استاد که در جای‌جای مسجد جلسات درس داشتند و همه آنها می‌گفتند حدثنی جعفر بن محمد الصادق علیه‌السلام از قول امام صادق علیه‌السلام حدیث نقل می‌کردند.
 از مرحوم شیخ مفید نقل می‌کنند که قافله‌های شتر با بار کتاب -دست خطهای علمی- در زمان امام صادق علیه‌السلام از مدینه سرازیر اقصی نقاط عالم می‌شد یعنی شاگردان امام صادق علیه‌السلام کتابها و نامه‌هایی که می‌نوشتند جمع و ضبط می‌کردند و به همراه خود به اوطان خود می‌بردند. با همه این احوال که امام باقر و امام صادق علیهماالسلام آن اصحاب را داشتند و آن تعداد شاگرد داشتند در عین حال ثامن‌الحجج ملقب به عالم آل رسول است و به واسطه آن احتجاجاتی که با علمای غیر شیعه داشتند به این لقب معروف شدند. البته فراهم شدن زمینه همه این احتجاجات هم بوسیله دشمن بود. مامون عباسی در یک مرحله علمای طراز اول جهان اسلام در آن روز را در یک مجلس جمع کرد که با امام علیه‌السلام مناظره کنند شخصی از یاران امام رضا علیه‌السلام گفت آقا من می‌ترسم بر شما و حضورتان در این مجلس آن حضرت تبسمی کردند و فرمودند می‌ترسی که باطل آنها بر حق من غالب شود گفت آقا اینها علمایی هستند که کلامشان منطق نیست سفسطه می‌کنند اینها افرادی هستند که شیطنت می‌کنند. امام علیه‌السلام فرمود می‌دانی چه وقت مامون از این مجلسی که تشکیل داده پشیمان می‌شود؟ آنوقتی که ببیند من با علمای یهود با تورات خودشان با علمای نصاری با انجیل خودشان و با اهل زبور با کتاب خودشان -به گونه‌ای که آنها بفهمند من تسلطم به کتاب دینی آنها از خودشان بیشتر است- احتجاج کنم. آنوقت مامون پشیمان می‌شود. این احتجاجات اسلام را رونق داده حتی از خود مامون عباراتی نقل شد که خطاب به امام رضا علیه‌السلام گفت فدایت شوم این شمائید که باقیمانده علوم اهلبیت علیهم‌السلام نزد شماست خدا نیاورد آن روزی که من باشم و شما نباشید.
 علی‌ای‌حال ولادت آنحضرت و ولادت کریمه اهلبیت و دهه کرامت را به پیشگاه مبارک حضرت صاحب‌الامر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تبریک می‌گوییم و امیدواریم انشاءاله به برکت این دهه مبارکه و این دو ولادت با خیر و برکت توفیق داشته باشیم و تقارن شروع درسها را با این ولادت و با دهه کرامت به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم که با توفیق سرشاری توام با عبادت و بندگی خدا درسها را به فضل الهی شروع کنیم. انشاءاله خداوند خدمات و زحمات ما را مورد قبول قرار دهد و مرضی حضرت صاحب‌الامر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و موجب شادی قلب آنحضرت از ما باشد.
 امر به معروف و نهی از منکر:
 بعد از اینکه یک دوران طولانی در تهران در شورای عالی قضایی و ریاست دیوان عالی کشور و دادستانی کل کشور و دستگاه قضایی مشغول بودم مبتلا به کسالت قلبی شدم و عمل باز قلب انجام دادم بعد از بهبودی نسبی محضر مبارک مقام معظم رهبری مدظله‌العالی مشرف شدم و عرض کردم از اول انقلاب و از روز اول نهضت امام ره همراه امام ره بودیم و روز اول مراجعت امام ره از تبعید به ایران ما اعلام آمادگی کردیم حالا دوستان دیگر در مجلس و جاهای دیگر بودند قسمت ما این بود که در دستگاه قضایی وارد شویم. قبل از ورود به دستگاه قضایی خدمت امام ره رسیدم عرض کردم شما در کتاب تحریر در اول کتاب قضا می‌فرمایید قضاوت شاخه‌ای است از شاخه‌های شجره ولایت و تعریف بالایی از قضاوت در اسلام می‌کنید اما در پایین صفحه می‌فرمایید «و لکن خطره عظیم» گفتم به من اصرار می‌کنند که در دستگاه قضایی بروم امام ره در یک جمله فرمودند «مبانی دستتان هست احتیاط کنید» لذا ما هم وارد شدیم تقریبا حدود 23 سال در دستگاه قضایی و شورای عالی قضایی که در بازنگری قانون اساسی تبدیل شد به ریاست قوه قضاییه خدمت کردیم علی‌ای‌حال خدمت مقام معظم رهبری مدظله‌العالی گفتم 23 سال در دستگاه قضایی چیز کمی نیست و من دیگر با وضع کسالت و اظهارات دکترها که می‌گویند استرس را باید کم کنید و الا مجددا رگها انسداد پیدا می‌کند اجازه می‌خواهم از کار متراکم معاف باشم ایشان سه یا چهار مرتبه فرمودند («حیف است» «حیف است» «حیف است» با این همه سوابق) بالاخره عذرخواهی کردم و از دستگاه قضایی بیرون آمدم با اینکه در تهران در این مدت 23 سال درس و بحث را رها نکرده بودم و حتما روزی یک تدریس را بطور مستمر داشتم؛ تصمیم گرفتم برای کار علمی بیشتر به قم برگردم و در سال 80 پس از بیرون آمدن از دستگاه قضایی به قم آمدم همان سال به مناسبت کار قضایی که داشتیم کتاب القضاء را شروع کردیم بعد از کتاب القضاء کتاب الشهادات و بعد کتاب الحدود و بعد کتاب القصاص و بعد کتاب الدیات را تا پایان سال قبل ظرف حدود 12 سال بحث کردیم و در پایان سال گذشته دیات تمام شد و چند صباحی به آخر سال مانده بود بحث موقتی را از کتاب الحجر تحریرالوسیله در بحث حجر صبی شروع کردیم. و از امسال شروع درسها به نظرم رسید کتاب امر به معروف و نهی از منکر که یکی از احکام مهمه اسلام است و در اسلام اهتمام بالایی به آن شده و متاسفانه متروک و مغفول عنه است را شروع کنیم.
 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انتظار این بود که با شروع جمهوری اسلامی و برقراری این نظام مقدس یک دستگاهی و یک وزارتخانه‌ای بنام وزارتخانه امر به معروف و نهی از منکر تشکیل بشود و مقررات و قوانینی تصویب کند که زمام نهاد امر به معروف و نهی از منکر و کنترل آن در دست خود نظام باشد که نشد.
 امام ره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مکرر خواستند که یک وزارت امر به معروف و نهی از منکر تشکیل بشود در خیلی از کشورهای اسلامی هم دارند بعضی جاها هم هنوز هست که یک امور حسبه را تصویب می‌کنند و یک گروهی که هرکدام بنام محتسب به تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی برای نظارت بر رعایت نظم و انظباط و جلوگیری از مفاسد در موسسات حتی در بازارها و در کسبها از جهت بهداشت یا جهات شرعی و کم فروشی نظیر غش در معامله و دیگر تخلفات اعزام می‌شوند. و الان هم در جمهوری اسلامی بنام محتسب در بعضی جاها این حالت وجود دارد. با همه تاکیدات امام ره و دستوراتی که دادند تاکنون این وزارتخانه تاسیس نشد. وقتی متصدی ندارد رها می‌شود و وضعی که الان داریم پیش می‌آید نه آمر به معروفی داریم و نه ناهی از منکر حتی متاسفانه حوزه‌های علمیه هم وقتی می‌بینند در نظام به امر به معروف و نهی از منکر عمل نمی‌شود حوزه هم غافل می‌شود نه درس امر به معروف و نهی از منکر دارد نه عمل به آن می‌شود متاسفانه اگر یکجا یک طلبه ای یک شجاعتی از خودش به خرج دهد و در یک جایی به مناسبتی یک نهی از منکری بکند با او برخورد می‌شود.
 بیان یکی از آخرین تعرضات به یک روحانی آمر به معروف و ناهی از منکر:
 حدود یک ماه پیش از این در مازندران یک آقای روحانی محترمی دید زن و مردی در خیابان با وضعیت بسیار بد و حجاب نامناسب زن حرکت می‌کنند جهت نهی از منکر به آنها تذکر داد اما آن زن و مرد متعرض او شدند و مرد سیلی به صورت او زد متاسفانه حالت بدتر از آن موقعی شد که بعد از کتک خوردن آن روحانی توسط شخص منهی عنه افرادی که از راه رسیدند و جمع شدند از آن شخص ضارب حمایت کردند و به این آقای روحانی گفتند چکار داری برای چه نهی از منکر می‌کنی؟
 یک چنین وضعی پیش آمده است آیا واقعا می‌توانیم الان اعلام بکنیم که نهی از منکر در کشور ما متروک نیست؟! البته روایات زیادی را می‌خوانیم که اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شد چه عقوبت‌هایی دامنگیر مردم می‌شود.
 شاید الان این گرفتاری‌هایی که می‌بینیم عقوبت نرسیدن به امر به معروف و نهی از منکر باشد به هر جهت این جهاتی که عرض کردم باعث شد ما تصمیم بگیریم کتاب امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه شروع کنیم تا قدمی در این زمینه برداریم شاید بوسیله همین درس و بحث و توضیح روایات و آیات راجع به امر به معروف و نهی از منکر و عقوبت‌هایی که در آیات و روایات برای ترک آن آمده است یک حرکتی در حوزه در این جهت بوجود بیاید و در تصمیم‌گیری‌های نظام تاثیر بگذارد.
 مقام معظم رهبری مدظله‌العالی در سفر سال گذشته به قم که واقعا سفر بی‌بدیلی بود در بیاناتشان به حوزه‌ها توصیه کردند در مواردی که محل ابتلا و مورد نیاز دستگاه و نظام است و احتیاج به بحث و بررسی دقیق دارد بحث و اجتهاد کنید و نتیجه آنرا در اختیار دستگاه‌های مربوطه در نظام بگذارید این توصیه ایشان بود و الان دستگاه‌های اجرایی از جمله دستگاه قضایی و دستگاه قانونگذاری برای تدوین قانون نیاز به این امور دارند اگر بعضی از فضلای محترم بتوانند این بحث‌ها را از جهت اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و عقوبت ترک امر به معروف و نهی از منکر و شرائط امر به معروف و نهی از منکر و دیگر مسائل مربوط به آن تنظیم و به صورت مواد قانونی در بیاورند و به صورت جزوه‌ای تنظیم بشود و در اختیار نظام قرار بگیرد هم مجلس بر اساس او قوانینی تقنین بکنند و هم دستگاه اجرایی بر اساس آن در اجرا پیاده کنند شاید انشاءاله منشاء یک حرکت مطلوب دین و اسلام در حوزه و در نظام باشد لذا به نظرمان رسید کتاب امر به معروف و نهی از منکر را شروع کنیم متن مورد بحثمان هم تحریر امام ره است.
 می‌دانید که تحریرالوسیله فتاوای مرحوم امام ره است که در بیانات و احکامی که مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی صاحب کتاب وسیلة النجاة داشتند وارد شده است.
 مرحوم امام ره بعد از اینکه حواشی کتاب عروةالوثقی مرحوم سید را نوشتند به نظرشان رسید که کتاب وسیله مرحوم سید هم مستدل‌تر و مستندتر است و هم عبارات قوی‌تر و فروع کثیری دارد که محل ابتلا است لذا ایشان کتاب وسیله مرحوم سید را تعلیقه زدند و فتاوای خودشان را نوشتند تا اینکه تبعید امام ره پیش آمد و به ترکیه تبعید شدند و این فرصتی بود برای امام ره که در مدتی که در ترکیه بودند کتابهایی خواستند که براشان فرستادند و ایشان فتاوای خودشان را داخل متن بردند و منضم به متن کردند علاوه بر اینکار بعضی از کتب فقهی که در وسیله نبود و مرحوم سید به آن متعرض نشده بود امام ره آنها را ذکر کردند مثل کتاب الحج یا همین امر به معروف و نهی از منکر یا کتاب دفاع را امام ره خودشان به این کتاب اضافه کردند و اسمش را گذاشتند تحریرالوسیله و ما محور بحث را کتاب امر به معروف و نهی از منکر از تحریرالوسیله قرار می‌دهیم.
 خدا رحمت کند مرحوم آقای فاضل لنکرانی که شرح مستدلی بنام تفصیل الشریعه بر تحریر امام ره نوشتند و یک دوره کامل تحریر امام ره را طبق تدریسی که داشتند استدلالی بیان کردند و شرح دادند که جلد 16 تفصیل الشریعه امر به معروف و نهی از منکر است که اخیرا چاپ شد و ما آن را نیز محور بحث قرار می‌دهیم.
 امام ره وقتی وارد کتاب امر به معروف و نهی از منکر می‌شوند این عبارت را دارند «و هما من اسمی الفرائض و اشرفها و بهما تقام الفرائض» امر به معروف و نهی از منکر جزء بالاترین فریضه‌هاست و بوسیله آنهاست که فرایض دیگر اقامه می‌شود.
 این دو تعبیر (اسمی‌الفرائض و اشرفها) تعبیر بلندی است حضرت امام ره در ادامه به بیان جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در بین بقیه فرائض می‌پردازند که در مقایسه با نماز و روزه و زکات و بقیه فرائض چه منزلت و شرافتی دارد انشاءاله از فردا این جایگاه و اهمیت را از قرآن و روایات بیان می‌کنیم.


[1] گفتنی است قبل از بیان تذکر اخلاقی حضرت استاد طی اظهار تاسف از تعطیلات زیاد حوزه فرمودند: در دیگر سنوات درسی شروع درسها معمولا دهه اول شهریور بود اما امسال با تاخیر شروع شد البته با همین تاخیر هم درسها رونقی ندارد و بعید نیست بجای دهه دوم که بنا بود شروع شود در نهایت شروع درس به دهه سوم شهریور کشانده شود.
[2] وسائل‌الشیعة، حرعاملی، ج27، ص34، کتاب القضا، ابواب صفات القاضی، باب5، ح11، آل‌البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo