< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (حکم تک نفر از عاقله در پرداخت دیه خطای محض)
 مسأله4: «لو کان فی احدی الطبقات وان کان واحدا لا یؤخذ من الامام العقل بل یؤخذ من الوارث»
 گفتیم در مورد محل وجوب دیه و کسانی که مسؤول پرداخت دیه خطای محض هستند ترتیب لازم است: اول: عصبه یعنی خویشاندان پدری. دوم: ولاء عتق. سوم: ولاء ضامن جریره. چهارم: ولاء امامت: و روی همین ترتیب باید دیه پرداخت شود.
 اکنون بحث در مسأله4 این است که اگر در یکی از این مراتب فقط یک نفر باقی مانده باشد آیا همان یک نفر باید تمام دیه را بپردازد یا خیر؟
 گفته‌اند؛ شرط ترتیب اقتضا می‌کند که تا یک نفر از مرحله قبلی وجود دارد نوبت به مرحله بعد نرسد مثلا اگر در عاقله فقط پدر باقی است تمام دیه را پدر می‌پردازد و مقتضای قاعده همین است و بحثی هم ندارد که امام آن را طی مسأله 4 بیان کرده‌اند و فرمودند اگر در یکی از طبقات فقط یک وارث بماند دیه عاقله از امام اخذ نمی‌شود بلکه وارث موظف است دیه را بپردازد چون امام در رتبه آن طبقه از وارث نیست لذا وجوب به امام تعلق نمی‌گیرد.
 
 زمان وجوب پرداخت دیه عاقله:
 مسأله5: «ابتداء زمان تاجیل فی دیة القتل»
 دیه خطای محض در سه سال باید پرداخت شود و مؤجل است اما پرسش این است که شروع پرداخت دیه عاقله از چه زمانی است؟
 گرچه ما قبلا اشاره کردیم ولی به مناسبت اینکه امام در مسأله5 مطرح می‌کنند ما نیز به توضیح آن می‌پردازیم. لذا می‌گوئیم مسأله دو صورت دارد:
 صورت اول: جنایت بر نفس: اگر قتل خطائی واقع شد دیه با عاقله است و ابتداء زمان تأجیل از همان زمان وقوع موت است چه اینکه مقتول با ضربه اول بمیرد و یا چند روز بعد از ضربه بمیرد یعنی زمان تحقق فوت ابتداء زمان تأجیل دیه است.
 صورت دوم: جنایت بر اطراف: در جنایت بر اطراف اگر جانی با خطای محض دست یا عضو انسانی را قطع کند یا از کار بیندازد دیه دارد و با عاقله است اما در مورد زمان وجوب پرداخت دیه بر عاقله دو حالت مطرح است:
 حالت اول: علم به عدم سرایت به نفس: اگر جنایت به گونه‌ای است که علم داریم سرایت به نفس نمی‌کند مثلا یک انگشت را قطع کرد در این حالت زمان وجوب پرداخت دیه از همان حین وقوع جنایت است یعنی از همان زمان وقوع جنایت مهلت مقرر برای پرداخت دیه توسط عاقله شروع می‌شود.
 حالت دوم: عدم علم به سرایت جنایت به نفس:
 این حالت دو قسم است:
 قسم اول: صبر تا حصول اطمینان از عدم سرایت به نفس تا انتهاء سرایت:
 یعنی تا قبل از سله بستن زخم منتظر می‌مانیم تا مشخص شود که زخم بیشتر نمی‌شود مثلا انگشت را قطع کرد و سرایت به کف دست کرد اما مطمئن شدیم که بیشتر از این نمی‌شود از همین زمان که اطمینان به عدم سرایت پیدا کردیم مدت سه سال آغاز می‌شود.
 قسم دوم: صبر تا اندمال جنایت:
 بعضی قائلند که شروع اندمال زمان تاجیل است یعنی باید صبر کرد تا موقعی که گرچه زخم خوب نشد اما روشن است که پیش روی نمی‌کند و بیشتر نمی‌شود و شروع اندمال یعنی شروع خوب شدن که سله بسته است و به طرف خوب شدن است آنوقت است که می‌فهمیم بالاتر نمی‌رود و زمان استقرار دیه است.
 تذکر: دو قول انتهاء السرایة و اندمال جنایت خیلی تفاوت ندارند که بگوییم ابتداء تأجیل از انتهاء سرایت باشد یا از شروع اندمال به هر حال امام می‌فرماید «من حین انتهاء السرایة علی الاشبه ویحتمل ان یکون من حین الاندمال»
 قول دوم: شروع زمان پرداخت دیه بعد از حکم حاکم:
 بعضی از عامه می‌گویند از زمانی که حاکم حکم را صادر کند ابتداء سه سال است.
 قول سوم: شروع زمان پرداخت دیه بعد از شروع ترافع:
 یعنی زمانی که پیش حاکم رفته‌اند و دعوا را مطرح کرده‌اند گرچه هنوز حاکم حکم نداده باشد یعنی از زمان ترافع یا هزار مثقال طلای همان سال که معادل ریالی دارد و یا خود طلا را می‌دهد و برای هر سال طلای همان سال را می‌پردازد.
 تذکر: چون بعضی از این اقوال (قول دوم و سوم) هیچ کدام هم وجهی ندارد به تفصیل آن نمی‌پردازیم.
 توضیحی پیرامون پرداخت دیه:
 با پذیرش هر یک از صور، قاتل به ورثه مقتول هزار مثقال طلا (یا صد شتر یا هزار گوسفند یا ده هزار درهم) بدهکار می‌شود. منتهی اگر قتل عمد بود و بر دیه تصالح شد و یا اگر شبه عمد بود و از ابتدا دیه ثابت شد جانی باید در جا دیه را بپردازد و اگر خطای محض بود باید همین مقدار را تقسیم کنند و عاقله طی سه سال بپردازد حتی اگر خود جانی شتر یا طلا و غیره را انتخاب کند باید یک سوم را در هر سال بدهد.
 نکته: البته الآن در دادگاه‌ها تبدیل به قیمت می‌کنند و بعد تقسیط می‌کنند و تفاوت جریان این است که زیاده یا نقیصه در قیمت شتر یا طلا و نقره و یا گوسفند در مقدار پرداخت تأثیری ندارد و با وقوع قتل یا شروع اندمال زخم و یا انتهاء السرایة زمان پرداخت دیه شروع می‌شود و دادگاه فقط مصادیق را تعیین می‌کند و نیازی ندارد که به حکم حاکم باشد بلکه چون دین است باید پرداخت شود.
 مرحوم صاحب جواهر [1] می‌فرماید «بلاخلاف ولا اشکال» شروع زمان پرداخت دیه متوقف بر حکم حاکم نیست زیرا اطلاق ادله می‌گوید از زمانی که قتل محقق شد زمان تأجیل است و در مورد جنایت بر اطراف نیز همان صبر تا انتهاء السرایة و یا شروع اندمال موافق احتیاط در محکوم ساختن دیگران است.
 مسأله6: «بعد حلول الحول یطالب الدیة»
 برای فردا انشاءالله.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج43، ص440، دارالکتب الاسلامیة قم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo