< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (دیه جنین, حکم سقط جنین توسط مادر)
 مسأله5: «لو القت المرئة حملها فعلیها دیة ما القته ولا نصیب لها من هذه»
 اگر زنی که حامله است خودش باعث سقط حمل شود یا بالمباشره مثلا چیز سنگینی بلند میکند، و یا بالتسبیب؛ مثلا دارویی میخورد که باعث سقط میشود. در اینجا دیه بچه بعهده خود مادر است. و خودش هم سهمی از دیه نمیبرد. زیرا قاتل محسوب میشود و یکی از موانع ارث، قتل است. اگر روح دمیده شده بود و پسر بود دیه کامل مرد و اگر دختر بود دیه کامل زن و اگر جنین کامل بود 100 دینار و اگر علقه یا مضغه یا عظام بود دیه معین دارد که به عهده خود مادر است و خودش سهمی از دیه نمیبرد.
 مرحوم صاحب جواهر [1] میفرماید «بلاخلاف ولا اشکال بل فی عدم ارثها» هر دو اتفاقی است هم اینکه مادر دیه بدهکار است و هم اینکه خود مادر سهمی از دیه ارث نمیبرد اتفاقی است.
 دلیل مسأله:
 صحیحه ابی عبیده [2] «عن ابی عبدالله فی امرئة شربت دوائا وهی حامل لتطرح ولدها فالقت ولدها» ابو عبیده میگوید از امام صادق علیه السلام در مورد حکم زن حاملهای که برای سقط بچه دوا خورد و بچه را سقط کرد پرسیدم «قال ان کان له عظم قد نبت علیه اللحم وشق له السمع والبصر فان علیها دیته تسلمها الی ابیه قال وان کان جنینا علقة او مضغة فان علیها اربعین دینارا او غره تسلمها الی ابیه» امام فرمود اگر جنین به مرحله استخوان رسیده و گوشت روئید و جای چشم و گوش پیدا شده بود مادر باید دیه کامل به پدر بچه بپردازد.
 امام ادامه دادند اگر جنین در حد علقه یا مضغه بود مادر 40 دینار بدهکار است و یا یک کنیز یا عبد قیمتی و مرغوب بدهکار است البته در مورد معنای غره گفتهاند یک کنیز یا عبد قیمتی مراد است و این گونه روایات که در آن دستور غرّه داده است فراوان در بحث دیه جنین آمده است ولی ما آن زمان مورد بحث قرار ندادیم چون روایاتی که غرّه را متعرض شدهاند معرض عنها است. «قلت هی لاترث من ولدها من دیته قال لا لانها قتلته» روای میگوید پرسیدم آیا آن زن از بچهاش ارث نمیبرد امام فرمود چون قاتله است گرچه مادر باشد ارث نمیبرد.
 
 اشتراک مباشر و سبب:
 اگر مادر مراجعه به طبیب نماید و طبیب دارویی برای سقط بدهد در اینجا اگر طبیب خودش عملی انجام نمیدهد پس مباشر در قتل، خود مادر است ولو به تجویز دکتر بوده است و طبیب گنهکار است و تعزیر دارد.
 و اگر بواسطه تزریق یا عمل جراحی به وسیله طبیب بود مباشر قتل پزشک است. و مادر به خاطر اجازه و کمک به سقط، تعزیر دارد و هر جا سبب یا مباشر هر کدام اقوی باشند قاتل محسوب میشوند.
 مورد جواز سقط جنین:
 اگر طبیب تشخیص داد که ماندن بچه در رحم برای مادر خطر دارد و موجب مرگ مادر میشود در حکم جواز سقط جنین اختلاف است:
 قول اول: جواز سقط: بعضی قائلند جایی که طبیب تشخیص دهد و ضرر و خطر مرگ برای مادر حتمی باشد سقط جایز است.
 دلیل قول اول: گفتهاند دَوَران بین دو نفس نیست بلکه از باب دفاع است بقاء این بچه در رحم موجب مرگ مادر است پس مثل این است که مهاجم به مادر حمله کرده باشد و مادر میتواند از خودش دفاع کند و او را از بین ببرد و سقط جهت دفاعی دارد و جایز است خودش یا طبیب سقط را انجام دهند.
 قول دوم: عدم جواز سقط: گفتهاند ترجیحی ندارد که بگوییم برای نجات مادر بچه را از بین ببریم.
 اقول: در مقابل این عده میتوان گفت؛
 اولاً: در مرحله جنین دو روح نیست تا ترجیح مطرح باشد.
 ثانیا: بعد از ولوج روح وقتی خطر مطرح باشد همانگونه که مادر را تهدید میکند ممکن است باعث مرگ فرزند نیز بشود بنابراین اگر سقط انجام شود لااقل یکی زنده میماند و اگر سقط انجام نشود خطر این وجود دارد که هر دو بمیرند پس سقط جایز است.
 مسأله6: «لو تعدد الولد تعددت الدية، فلو كان ذكرا وأنثى فدية ذكر وأنثى وهكذا، وفي المراتب المتقدمة كل مورد أحرز التعدد دية المرتبة متعددة.»
 اگر بچه در رحم بیش از یکی و دو قلو یا بیشتر بود دیه هم متعدد میشود اگر روح دمیده شده بود دو یا چند دیه کامل ثابت است و اگر روح دمیده نشده بود طبق مراحل قبل از تکمیل جنین که ذکر شد دیه دارد و در مراحل جنین قبل از دمیده شدن روح فرقی بین دختر یا پسر بودن نیست.
 مسأله بعد «دیة اعضاء الجنین و جراحاته بنسبه دیته ای من حساب المائة» برای فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] جواهر الکلام 43: 374، دارالکتب الاسلامیة.
[2] وسائل الشیعة 29: 318، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب20، ح1، آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo