< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الديات (دیه شکستن استخوان عضو دارای مقدر شرعی)

«فی کسر کل عظم من عضو له مقدر شرعا»[1]

فرع: هر عضوی از اعضای بدن انسان که دیه خاص و مقدر شرعی دارد و از اعضایی است که استخوان دارد اگر استخوان آن عضو بر اثر جنایت بشکند یا عیبی پیدا کند مسأله چهار صورت دارد:

صورت اول: شکستن استخوان:

اگر بر اثر جنایت جانی استخوان عضوی از اعضاء شکست دو حالت وجود دارد:

حالت اول: غیر قابل معالجه: اگر بر اثر جنایت استخوان عضوی از اعضاء بدن انسان که مقدر شرعی دارد بشکند و قابل معالجه نباشد دیه آن خمس دیه همان عضو است.

حالت دوم: قابل معالجه: اگر قابل معالجه بود «دیته اربعة اخماس دیة کسره» دیه‌

صورت دوم: حالت موضحه: اگر بر اثر جنایت گوشت روی استخوان کنده شد و سفیدی استخوان پیدا شده است یعنی مصداق موضحه شد دیه‌

صورت سوم: حالت رزّ: حالت رزّ پیدا کردن یعنی کوبیده شدن.

در این صورت نیز دو حالت مطرح است:

حالت اول: اگر کوبیدگی به طوری باشد که معالجه نشود دیه‌

حالت دوم: اگر بدون اینکه عیب بماند معالجه شود دیه‌

صورت چهارم: حالت در رفتگی و جدا شدن استخوان از مفصل:

اگر استخوان فک شود یعنی استخوان از مفصل جدا شود بحیث یتعطل یعنی عضو معطل شود و کارآئی نداشته باشد در این صورت نیز دو حالت وجود دارد:

حالت اول: قابلیت علاج با باقی ماندن عیب: اگر با باقی ماندن عیب معالجه و خوب شود دیه‌دو ثلث پانصد دینار است یعنی حدود 3/333 دینار دیه دارد. این مسأله تقریبا مورد اتفاق است حتی عامه نیز اختلاف نکردند.

حالت دوم: قابلیت علاج بدون باقی ماندن عیب: اگر معالجه کرد و خوب شد و هیچ عیبی باقی نمانده است دیه‌

دلیل حکم صور چهارگانه:

1- شهرت: دلیل این چهار عنوان قول مشهور است.

اقوال در مسأله متفاوت است ولی آنچه که تقریبا مورد اتفاق است شهرت دارد و مشهور بر اساس آن فتوی می‌

2- روایت ظریف: که معارض نیز دارد و از مطرح کردن آن می‌

حضرت امام در نهایت می‌

نتیجه: حکم صورت‌

فرع ششم: «من داس بطن انسان حتی احدث فی ثوبه»[2]

دسّ بدن یعنی لگدکوب کردن بدن اگر کسی به انسانی لگد زد تا جایی که مجنی علیه اختیار بول یا غائط خود را از دست داد در مسأله دو قول است:

قول اول: ثلث دیه: «یغرم ثلث الدیة»[3] اگر قصاص راه داشته باشد قصاص می‌«والظاهر ان الحدث بول او غائط فلو احدث بالریح ففیه الحکومة»[4] اگر از نظر باد بی اختیار شود ارش دارد.

دلیل مسأله:

سکونی[5] «عن الصادق(ع) قال رفع الی امیرالمومنین(ع) عن رجل داس بطن رجل حتی احدث فی ثیابه قضی علیه ان یداس بطنه حتی یحدث او یغرم ثلث الدیة»

سکونی نقل کرده است امام صادق(ع) فرمود دعوی مردی که لگد بر شکمش به جنایت خورده بود و اختیار بول یا غائط را از دست داده بود به حضور امیرالمؤمنین(ع) آوردند آن حضرت دستور داد یا جانی قصاص شود و لگدی بر شکمش بزنند تا اختیار بول یا غائط را از دست بدهد و یا (چون قصاص اینگونه متعذر است) جانی ثلث دیه کامله بپردازد.

نکته: کلمه «حتی احدث فی ثیابه» که لباس را خراب کرد نشان می‌

مرحوم محقق در شرایع[6] می‌«وفیها ضعف مشهور» زیرا راوی سکونی است و در او اختلاف است و کسانی که سکونی را قبول می‌

مرحوم ابن ادریس[7] می‌«الذی یقتضی مذهبنا خلاف هذا» قصاص در این صورت خلاف مذهب شیعه است زیرا در معرض تلف است لذا همان دیه ثابت است.

قول دوم: اول قصاص و اگر نخواست ثلث دیه:

در مقابل قولی است که می‌

مرحوم صاحب جواهر[8] می‌

اولا: ضعف روایت سکونی به خاطر عمل مشهور به آن جبران می‌

ثانیا: مرحوم شیخ[9] ادعای اجماع کرده است که روایت سکونی مورد قبول است.

ثالثا: محمدون ثلاث در کتب اربعه به روایت سکونی اعتماد کرده‌

نتیجه: صاحب جواهر می‌

امام در تحریر هم طبق روایت سکونی فتوی داده است.

اقول: ظاهر این است که قدر متیقن بول و غائط است و ریح دیه ندارد و ارش دارد.

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo