درس خارج فقه استاد مقتدایی
91/02/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الديات(دیه گوش)
بحث اخلاقی:
در مورد تبعات غفلت از یاد خدا صحبت میکردیم و مواردی را گفتیم.
یکی از این تبعات که در قرآن بیان شد این است که اگر انسان خدا را فراموش کند موجب میشود خداوند هم او را به انساء نفس خودش بکشاند و باعث میشود انسان خودش را فراموش کند فراموشی خدا منتهی به فراموشی خودش و هویت خودش میشود.
قرآن میفرماید «ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون»
[1]
مستقیم نفرمود خدا را فراموش نکنید بلکه میفرماید مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و نتیجهاش خود فراموشی شد عقوبت فراموش کردن خدا گرفتار به خود فراموشی شدن است. اگر کسی خودش را فراموش کرد و از یاد برد که چه کسی است و در چه جایگاهی از خلقت قرار دارد و خدا که او را خلق کرده است از او چه میخواهد و روز قیامت حساب و کتابی هست که «اقرأ کتابک لا یغادر صغیرة ولا کبیرة الا احصاها»
[2]
انسانیت انسان به این است که موقعیت خودش را بشناسد مبدا و معادش را بشناسد که اگر فراموش کرد به انساء نفس خودش مبتلا میشود. در این صورت مثل حیوان خواهد شد هر عملی که بخواهد انجام میدهد و از هر جنایتی هیچ باکی ندارد و یک فاسق به تمام معنی خواهد شد.
نتیجه فراموشی خدا این است که انسان خودش را فراموش میکند «استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله اولئک حزب الشیطان ألا إن حزب الشیطان هم الخاسرون»
[3]
دربست در اختیار شیطان است نه تنها تابع شیطان است و شیطان بر او مسلط است بلکه یکی از عوامل شیطان میشود و از کسانی است که با شیطان همکاری دارند و باعث به گمراهی کشاندن بقیه انسانها هم خواهد شد.
این دو آیه (لا تکونوا کالذین نسوا الله
[4]
- استحوذ علیهم الشیطان
[5]
) بسیار مهم است. همین دو آیه را انسان توجه داشته باشد که چه عقوبت سختی برای فراموشی یاد خدا ذکر شده کای است. خداوند همه ما را از شر شیطان محفوظ بدارد.
بحث فقهی: دیه گوش:
الرابع: الاذن: چهارم از موارد اعضاء دارای دیه، گوش است و از مواردی است که در بدن انسان دوتا است و بر اساس روایت اگر کسی هر دو گوش را از بیخ بکند دیه کامل دارد و اگر یک گوش را از بیخ بکند نصف دیه دارد.
مرحوم صاحب جواهر
[6]
میفرماید «لا خلاف فی شئ من ذلک بیننا نصا وفتوی» بین فقهاء فتوی مخالف نداریم و از نظر نص هم روایت بالعموم و بالخصوص وارد است.
روایت عموم: قبلا خواندیم و برای توضیح در ذیل میآید.
هشام بن سالم
[7]
قال «کل ما کان فی الانسان اثنان فیهما الدیة وفی احدهما نصف الدیة» هر عضوی که در بدن دو عدد باشد دیه کامل دارد و هر یک از آن دو تا نصف دیه کامله دارد.
روایات بالخصوص:
1- صحیحه حلبی
[8]
عن ابی عبدالله «فی الرجل یکسر ظهره قال فیه الدیة کاملة الی أن قال- وفی الاذنین الدیة»
تک تک اعضاء را میشمارد تا میگوید در دو گوش یک دیه کامله ثابت است.
2- صحیحه عبدالله بن سنان
[9]
عن ابی عبدالله «... وفی الاذن اذا قطعت نصف الدیة وفی الید نصف الدیة» که بطور اختصاص حکم یک گوش را میفرماید یعنی ظاهر عبارت فی الاذن یک گوش است که فرمود نصف دیه کامله ثابت است.
3- سماعة
[10]
عن ابی عبدالله «... وفی الاذن نصف الدیة اذا قطعها من اصلها»
اگر یک گوش از بیخ قطع شود نصف دیه ثابت است.
4- علاء بن فضیل
[11]
عن ابی عبدالله «... وفی اذنیه الدیة کاملة»
در ذیل روایت میفرماید در دو گوش دیه کامله ثابت است.
علاوه بر این روایات اتفاق فتوی هم موجود است.
حکم قطع بعض از گوش: امام میفرماید «وفی بعضها بحساب دیتها ان کان نصفا فنصف وثلثا فثلث وهکذا» اگر هر قسمت از گوش را قطع کند باید نسبت عضو قطع شده را با کل گوش محاسبه کنند. نسبت مساحت قسمت قطع شده را اندازه گیری و دیه محاسبه میشود برای مثال اگر قسمت قطع شده نصف کل یک گوش باشد نصف دیه یک گوش ثابت است و اگر یک سوم مساحت یک گوش باشد یک ثلث از دیه یک گوش ثابت است.
در اینجا هم مرحوم صاحب جواهر
[12]
میفرماید «بلا خلاف اجده فیه»
دلیل مسأله:
مرحوم صاحب جواهر میفرماید: «ویدل علیه ما عن کتاب ظریف عن امیرالمومنین فی الاذنین اذا قطعت احداهما فدیتها خمس مأة من دینار وما قطع منها فبحساب ذلک»
بر اساس روایت ظریف امام فرمود اگر کل یک گوش قطع شود پانصد دینار دیه دارد و اگر بخشی از یک گوش قطع شد با کل گوش محاسبه میشود.
حکم قطع نرمی گوش:
مسأله2 «وفی خصوص شحمة الاذن ثلث دیة الاذن»
طرح مسأله2 نشان میدهد که نرمی گوش به عنوان بعض گوش محاسبه نمیشود بلکه روایت مستقل دارد و دیه آن ثلث دیه است. و این قول موافق با شهرت عظیمه است.
دلیل مسأله: مسمع
[15]
عن الصادق (عليه السلام) «ان علیا (عليه السلام) قضی فی شحمة الاذن ثلث دیة الاذن» علی ابن ابیطالب در مورد نرمی گوش یک ثلث دیه اذن قرار داد.
روایت از نظر سند ضعیف است چون سهل بن زیاد در آن آمده است که در او اشکال هست غیر سهل هم کسانی که هستند که بعضی از آنها ضعیفند در مجموع روایت ضعیف است ولی گفتیم شهرت عظیمه دارد حتی مرحوم شیخ
[16]
میفرماید «اجماع الفرقة واخبارها» شاید اخبار دیگری بوده و بدست ما نرسیده لذا منجبر به شهرت میشود.
حکم قطع بخشی از نرمی گوش:
اگر بعض شحمه قطع شد امام میفرماید «وفی بعضها فبحسابها» به نسبت کل اندازه گیری میشود و دیه محاسبه میشود.
حکم سوراخ کردن نرمی گوش:
«وفی خرم الاذن ثلث دیتها علی الاحوط بل الاظهر» یعنی همین نرمی گوش را اگر بشکافد البته اگر بعنوان جنایت باشد که ایجاد شکاف کند ثلث دیه ثابت است.
در مورد تعبیر «ثلث دیتها» نکتهای مطرح است که هم در روایت و هم کلام بزرگان اختلاف پیش آمده که آیا مراد ثلث دیه شحمه است که خودش ثلث دیه کامل است در نتیجه ثلث ثلث میشود یا مراد ثلث دیه اذن است؟
و مفتاح الکرامة
[17]
و دیگران مطرح کردهاند و اظهار نظرهایی شده است. امام میفرماید «ثلث دیتها علی الاحوط بل الاظهر» یعنی ثلث دیه اذن ثابت است و احتیاط این است که ضمیر بر اذن بر گردد بلکه اظهر ارجاع ضمیر به اذن است تا حقی ضایع نشود.
وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
[1] حشر: 19.
[2] کهف: 49.
[3] مجادله: 19.
[4] حشر: 19.
[5] مجادله: 19
[6] جواهرالکلام 43: 200، ط دارالکتب الاسلامیة.
[7] وسائل الشیعة 29: 287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة 29: 284، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح4، ط آل البیت.
[9] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح5، ط آل البیت.
[10] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح7، ط آل البیت.
[11] وسائل الشیعة 29: 286، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح8، ط آل البیت.
[12] جواهرالکلام 43: 201، ط دارالکتب الاسلامیة.
[13] جواهرالکلام 43: 201، ط دارالکتب الاسلامیة.
[14] الخلاف 5: 234، ط جماعة المدرسین.
[15] وسائل الشیعة 29: 297، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب7، ح2، ط آل البیت.
[16] الخلاف 5: 234، ط جماعة المدرسین.
[17] مفتاح الکرامة 10: 395، ط بیروت (القدیمة).