< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (موجبات ضمان بالتسبیب)
 در مبحث دوم از ضمان دیه؛ «ضمان بالتسبیب» معنای سبب را بررسی کردیم و از صاحب جواهر نقل کردیم به تعریف نیازی نداریم بلکه بیان مصادیق تسبیب مهم است و در نهایت تعریف امام در تحریر را بررسی کردیم. و گفتیم بر اساس تعریف امام در بحث ضمان دیه؛ سبب با علت تفاوت دارد یعنی انسان، فعلی انجام می‌دهد که موجب قتل می‌شود اما تحقق قتل بخاطر علت دیگری است مثلا سمی را در یک غذا می‌ریزد و انسانی که خبر ندارد می‌خورد و می‌میرد در این صورت سبب را این شخص مسموم کننده غذا فراهم کرده است اما علت مرگ خوردن غذا بود. البته این جهت هم هست که اگر این سم نبود این شخص نمی‌مرد پس علت مرگ نیست ولی سببیت دارد. یا چاه کنده است و انسانی می‌خواست رد شود لغزش پیدا کرد و افتاد در چاه و مرد. در این صورت کندن چاه سبب قتل است اما علت قتل لغزیدن و افتادن در چاه است در اینجا فعلا کاری به ضمان نداریم بلکه در بعضی موارد ممکن است ضمان باشد و در بعضی موارد بگوییم ضامن نیست لذا می‌گوییم در تعریف سبب لازم نیست قید «عدوان» ذکر شود و فقط به بیان مصادیق ضمان می‌پردازیم.
 مصادیق سبب:
  1. مصداق اول؛ اگر کسی سبب قتل را در ملک خودش ایجاد کند و شخص دیگری بدون اذن و عدوانا وارد شود و تلف گردد؛ ایجاد کننده سبب قتل ضامن نیست زیرا گرچه حفر کننده چاه سبب قتل است ولی قتل مستند به او نیست چون مقتول عدوانا و بدن اذن وارد ملک او شده است.
  2. مصداق دوم؛ اگر کسی سبب قتل را در ملک خودش انجام دهد و شخص دیگری با اذن و دعوت او وارد شود در اینجا اگر شب است دعوت کننده وظیفه دارد اطلاع دهد و اگر روز است و راه مشخص است و نیاز به گفتن ندارد اگر دعوت شده در چاه افتاد و مرد می‌گوییم دعوت کننده ضامن نیست. و اگر شخص وارد شونده نابینا باشد و یا ورودش در شب و تاریکی باشد و دعوت کننده نیز اطلاع نداده باشد در اینجا دعوت کننده ضامن است البته این مطلب را بعدا به تفصیل مورد بررسی قرار می دهیم.
 و گفتیم دلیل عدم ضمان هم اولا اصل عدم ضمان است. به علاوه دو روایت هم خواندیم که بر عدم ضمان دلالت داشت. [1]
 به هر حال در هر دو صورت دلائل نشان می داد ایجاد کننده سبب قتل ضامن نیست.
  • مصداق سوم؛ اگر سبب قتل را در ملکی مباح انجام داده است مثلا در بیابان چاهی کنده است اگر با همان شرائط که در مصداق اول و دوم آمده است کسی در این چاه افتاد ایجاد کننده سبب قتل ضامن نیست.
 دلیل مسأله:
 1- اصل، یعنی در صورت شک اصل عدم ضمان است و فرض این است که عدوانی در کار نبود.
 2- روایتی هم داریم که صریح نیست ولی حمل بر این صورت می شود سکونی [3] «قال رسول الله البئر جبار والعجماء جبار والمعدن جبار»
  • مصداق چهارم؛ اگر کسی سبب قتل را در ملک غیر انجام دهد مسأله دو صورت دارد:
 صورت اول: ایجاد سبب قتل با اذن مالک: در اینجا ایجاد کننده سبب قتل ضامن نیست حتی اگر خود مالک هم در چاه بیفتد حافر چاه ضامن نیست چون عدوانی در کار نبوده است.
 صورت دوم: ایجاد سبب قتل بدون اذن مالک: این صورت دو حالت دارد:
 حالت اول: اگر مالک بعد از اینکه فهمید در ملکش مثلا چاهی کنده‌اند راضی شد این رضایت مثل این است که قبلا از مالک اذن گرفته باشند و ضمانی ندارند.
 حالت دوم: اما اگر ایجاد کننده سبب قتل از مالک اذن نگرفته است و مالک هم راضی نشد در این صورت چه اینکه صاحب ملک در چاه بیفتد و بمیرد و یا شخص ثالثی بدون اذن مالک وارد ملک شده و در چاه بیفتد و بمیرد شخص ایجاد کننده سبب قتل ضامن است.
 بیان یک تفاوت:
 فرق مصداق چهارم با مصداق سوم این است که در مصداق سوم آنجا عدوانی در کار نبود اما در مصداق چهارم عدوان مطرح است.
 دلیل مسأله:
 1- صحیحه زراره [4] عن ابی عبدالله قال قلت له رجل حفر بئرا فی ملک غیره فمر علیها رجل فوقع فیها فقال علیه الضمان لان کل من حفر فی غیر ملکه کان علیه الضمان.
 مراد از غیر ملک یعنی ملک دیگران نه ملک مباح زیرا اگر ملک مباح مراد باشد عنوان دیگری دارد و جزء مصداق سوم می‌شود که بحث کردیم.
 2- روایت سماعة؛ این روایت از دو طریق نقل شده است:
 طریق نقل اول؛ مضمرة: عن عثمان بن عیسی عن سماعة [5] قال سألته عن الرجل یحفر البئر فی داره او فی ارضه فقال اما ما حفر فی ملکه فلیس علیه الضمان اما ما حفر فی الطریق او فی غیر ما یملک فهو ضامن لما یسقط فیه.
 ملاحظه می فرمایید ذیل روایت مورد استناد در مصداق چهارم است.
 طریق نقل دوم: مصرحة: در طریق دوم نام امام معصوم آمده است. یعنی سماعة از امام صادق(ع) نقل کرده است. [6]
  • مصداق پنجم: اگر ایجاد کننده سبب قتل در طریق مسلمین چاهی حفر کند یا شهرداری این چاه را حفر می‌کند یا شخصی دیگر این کار را انجام می‌دهد در این صورت ایجاد کننده سبب قتل ضامن است. بررسی این مصداق برای بعد.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] وسائل الشیعة 29: 242، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب8، ح4، ط آل البیت: «زراره عن ابی عبدالله قال لو ان رجلا حفر بئرا فی داره ثم دخل رجل فوقع فیها لم یکن علیه شیئ ولا ضمان ولکن لیغطها»
[2] وسائل الشیعة 29: 241، کتاب الدیات، ابواب موجبات الضمان، باب8، ح3، ط آل البیت: «عن سماعة قال: سألته عن الرجل يحفر البئر في داره أو في أرضه، فقال: أما ما حفر في ملكه فليس عليه ضمان، وأما ما حفر في الطريق أو في غير ما يملك فهو ضامن لما يسقط فيه.»
[3] وسائل الشیعة 29: 271، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب32، ح2، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة 29: 241، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب8، ح1، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة 29: 241، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب8، ح3، ط آل البیت.
[6] وسائل الشیعة 29: 242، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب8، ذیل ح3، ط آل البیت: «وباسناده عن الحسن بن محبوب، عن أبي أيوب، عن سماعة قال: سألت أبا عبد الله (عليه السلام) وذكر مثله.»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo