< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (دیه زن:)
 مسأله26 «ما ذكر من التقادير دية الرجل الحر المسلم، وأما دية المرأة الحرة المسلمة فعلى النصف من جميع التقادير المتقدمة، فمن الإبل خمسون ومن الدنانير خمسمأة، وهكذا» [1]
 تا کنون بحث در دیه مرد بود که چه مقدار است و از چه جنسی باید باشد اکنون دیه زن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
 در قرآن کریم به نحو کلی آمده است «کتب علیکم القصاص فی القتلی» [2] در قتل عمد حکم قصاص است و تصالح بر دیه نیز جایز است و اگر قتل خطایی شبه عمد یا خطای محض باشد قرآن می‌فرماید «فدیة مسلمة الی اهله» [3] دیه دارد. اما این دیه چیست و چه مقدار است؟ در قرآن بیان نشده است. اما روایت که مبین قرآن و مفسر قرآن است تعیین می‌کند دیه چیست و چه مقدار است.
 گفتیم دیه مرد شش چیز است و هر کدام هم مقدار معین دارد (مأة من الإبل ألف من الشاة- مأتین من البقر - ألف دینار ده هزار درهم دویست دست حله) منتهی این شش نوع دیه برای رجل حر مسلم است یعنی سه قید باید داشته باشد و همانگونه که این شش چیز را روایات معین کرده بود برای مواردی که این سه قید را هم ندارد روایات معین می‌کنند روایات می‌فرمایند دیه زن در همان شش چیز است منتهی اگر مثلاً شتر انتخاب کردند پنجاه شتر دیه زن است. که در مقایسه با دیه مرد نصف آن می‌شود و خود کلمه نصف هیچ خصوصیتی ندارد و فرقی هم در صفات زن نیست. یعنی میزان دیه معینی نیست که برای زن نصف شود بلکه دیه زن پنجاه شتر است که در مقایسه با مرد نصف می‌شود و نصف بودن هیچ خصوصیتی ندارد؛ تا بعد اشکال شود چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟ بلکه می‌گوئیم روایات به طور مستقل دیه مرد حر و زن حره و عبد و امه و ذمی را جداگانه بیان کرده است که در صورت مقایسه دیه زن و مرد؛ دیه زن نصف دیه مرد می‌شود زیرا در قرآن جنس دیه و مقدار دیه نیامده است بلکه هر کس که کشته شد دیه دارد و در روایات دیه‌ها را مستقلا بیان کرده‌اند مثلا دیه مرد صد شتر است و دیه زن پنجاه شتر است و هکذا دیه عبد و امه و ذمی و هر یک در مقایسه با دیه مرد درصد خاصی دارند و هیچ وقت عنایتی نبود که دیه زن را نصف دیه مرد قرار دهند. لذا در عبد و امه و نیز ذمی که دیات آن در روایات مشخص شده است مقایسه درصدی با دیه مرد وجود ندارد.
 دلیل مسأ له:
 1- اجماع: مرحوم صاحب جواهر [4] می‌فرماید «بلاخلاف اجده فیه ولا اشکال فیه نصا وفتوی .... بل الاجماع بقسمیه علیه» هم اجماع محصل و هم منقول به تواتر داریم.
 2- ضروری دین: «هو کذلک من المسلمین کافة لم یعتد بخلافهما الا» [5] دو نفر از عامه به نامهای ابن علیة و اصم که مخالفند و می‌گویند دیه زن و مرد مساوی است و صاحب جواهر [6] می‌فرماید «لم یعتد بخلافهما وقد سبقه الاجماع ولحقهما» اعتنائی به خلاف آنها نیست قبل از اینکه اینها این حرف را بزنند اجماع بوده بعد از حرف اینها هم اجماع بوده از نظر فتوی مخالفی ندارد.
 3- نصوص متواتره: مضمون عبارت صاحب ریاض [7] این است که «علیه النصوص الصحیحة المستفیضة المعتبرة التی کادت تکون متواترة یفید القطع» نه تنها که اجماع و اتفاق کل داریم بلکه نصوص صحیحه داریم که در حد تواتر و قطع آور است.
 بررسی روایات دالّة بر اندازه دیه:
 مجموعه روایات دالّه بر اندازه دیه زن در دو باب ذکر شده است.
 1- در باب 5 از ابواب دیات نفس چند روایت ذکر شد.
 2- بیشتر روایات داله بر اندازه دیه زن در کتاب القصاص در باب 33 ابواب قصاص نفس ذکر شده است.
 1- صحیحه عبدالله بن سنان [8] قال سمعت اباعبدالله یقول فی رجل قتل امرئته متعمدا قال ان شاء اهلها یقتلوه قتلوه ویؤدوا الی اهله نصف الدیة وان شاؤوا اخذوا نصف الدیة خمسة آلاف درهم قال فی امرئة قتلت زوجها متعمدة قال ان شاء اهله ان یقتلوها قتلوها ولیس یجنی اکثر من جنایته.
 روایت صحیحه است که مشایخ ثلاثه [9]
  [12] آورده‌اند (کافی تهذیب من لایحضر) که نشان می‌دهد دیه زن (در صورت مصالحه بر دیه) به گونه ایست که اگر محاسبه شود نصف دیه مرد است.
 از این روایت دو مطلب استفاده می‌شود.
 مطلب اول: می‌توان مرد را در مقابل زن قصاص کرد.
 مطلب دوم: دیه زن نصف دیه مرد است.
 زیرا امام فرمود اگر خواستند قصاص کنند باید نصف دیه یک مرد بدهند و اگر خواستند دیه بگیرند پنج هزار درهم می‌گیرند.
 امام(ع) در ادامه روایت می‌فرمایند اگر زن شوهرش را کشت اولیاء دم مرد می‌توانند قصاص کنند و بابت قصاص زن چیزی به عنوان تفاضل دیه زن و مرد از اولیاء زن نمی‌گیرند. زیرا بالاترین مجازات جنایت همان نفس جانی است که از او می‌گیرند و هیچ کس بیش از نفس خویش، جنایت نمی‌کند.
 2- «صحیحه عبدالله بن مسکان [13] عن ابی عبدالله قال اذا قتلت المرئة رجلا قتلت به واذا قتل الرجل المرئة فان اراد القود ادوا فضل دیة الرجل علی دیة المرئة واقادوه بها وان لم یفعلوا وقبل الدیة دیة المرئة کاملة ودیة المرئة نصف دیة الرجل» اگر زنی مردی را کشت و خواستند قصاص کنند زن قصاص می‌شود و اگر مردی زنی را کشت و خواستند آن مرد را قصاص کنند باید تفاضل دیه زن و مرد را بدهند و اگر اولیاء زن خواستند از مردی که قاتل است دیه بگیرند یک دیه کامل زن را می‌گیرند. و در ذیل می‌فرماید دیه زن نصف دیه مرد است.
 نتیجه: از روایت متعدده و در حد تواتر استفاده می‌شود دیه زن مقدار معینی دارد که در مقایسه با دیه مرد نصف دیه مرد است.
 ادامه بحث؛ ان شاء الله فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] تحرير الوسيله 2: 558، ط اسماعیلیان.
[2] بقره(2): 178.
[3] نساء(4): 92.
[4] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة: «(و) كيف كان فلا خلاف ولا إشكال نصا وفتوى في أن (دية المرأة) الحرة المسلمة صغيرة كانت أو كبيرة، عاقلة أو مجنونة، سليمة الأعضاء أو غير سليمتها، (على النصف من جميع الأجناس) المذكورة في العمد وشبهه والخطأ، بل الاجماع بقسميه عليه، بل المحكي منهما مستفيض أو متواتر كالنصوص، بل هو كذلك من المسلمين كافة إلا من ابن علية والأصم، فقالا هي كالرجل، وقد سبقهما الاجماع ولحقهما، بل لم يعتد بخلافهما من حكي إجماع الأمة غير مشير إليهما، ولا بأس به. وحينئذ فمن الإبل خمسون، ومن الدينار خمسمائة وهكذا كما هو واضح.»
[5] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[6] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[7] ریاض المسائل 14: 187، ط جماعة المدرسین: «(و) أما (دية) قتل (المرأة) الحرة المسلمة ف‌ (على النصف من) دية (الجميع) أي جميع المقادير الستة المتقدمة، فمن الإبل خمسون، ومن الدنانير خمسمائة وهكذا إجماعا محققا ومحكيا في كلام جماعة حد الاستفاضة. وهو الحجة; مضافا إلى الصحاح المستفيضة وغيرها من المعتبرة، التي كادت تكون متواترة.»
[8] وسائل الشیعة 29: 80، کتاب القصاص، ابواب قصاص نفس، باب33، ح1، ط آل البیت.
[9] الکافی 7: 299، ح4، ط دارالکتب الاسلامیة.
[10] تهذیب الاحکام 10: 181، ح707، ط دارالکتب الاسلامیة.
[11] استبصار 4: 265، ح999، ط دارالکتب الاسلامیة.
[12] من لا یحضره الفقیه 4: 89/286.
[13] وسائل الشیعة 29: 81، کتاب القصاص، ابواب قصاص نفس، باب33، ح1، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo