< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/08/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (التجاء قاتل بعد از قتل به حرم:)
 بیان یک تذکر: بنا به بعض اخبار رسیده امروز [1] را در عربستان روز عرفه گرفتند و در ایران فردا عرفه است تعطیلی امروز وجهی ندارد ولی از جهت آمادگی برای مراسم دعا مناسب است برای فردا درس تعطیل باشد. به همین مناسبت روایتی نقل می کنیم:
 عرفه یکی از روزهای با فضیلت و با شرافت و روز دعا و مناجات و ذکر و انس با خداوند است و حیف است انسان خودش را از فیوضات و برکات این روز محروم کند.
 در مورد دعای معروف عرفه آمده است حضرت سیدالشهداء عصر روز عرفه به همراه جمعی از اصحاب و فرزندان از خیمه بیرون آمدند و سمت کوه عرفه رفتند و رو به خانه خدا شروع به خواندن دعای عرفه کردند آن دو نفر ناقل این روایت [2] - بشر و بشیر پسران غالب اسدی- که همراه آن حضرت بودند نقل می کنند آن حضرت دعا را می خواندند در حالیکه اشک از چشمان آن حضرت جاری بود.
 بنابراین خوب است ما لااقل تأسی کنیم از آن حضرت و با حال خشوع دعای عرفه بخوانیم.
 مرحوم شیخ در تهذیب [3] می‌فرماید عبدالله بن جندب می‌گوید «کنت فی الموقف فلما افضت لقیت ابراهیم بن شعیب فسلمت علیه وکان مصابا باحدی عینیه واذا عینه الصحیحة حمراء کانها علقة دم فقلت له قد اصبت باحدی عینیک وانا والله مشفقا علی الاخری فلو قصرت من البکاء قلیلا»
 در عرفات وقتی کارم تمام شد ابراهیم بن شعیب را که یک چشم نداشت دیدم بر او سلام داده و دیدم آن چشم بینایش چنان سرخ شد که گویا لکه‌ای خون است گفتم تو یکی از چشمهایت را از دست دادی اکنون بر سلامتی چشم دیگرت نگرانم. پس خوب است کمتر اشک بریزی و کمتر گریه کنی.
 این نشان می‌دهد که به روز عرفه و دعای عرفه اهتمام داشتند.
 خود عبدالله بن جندب هم که یکی از روات حدیث است بسیار اهل اهتمام به دعای عرفه بود.
 علی بن ابراهیم عن ابیه [4] قال: رأيت عبد الله بن جندب بالموقف فلم أر موقفا كان أحسن من موقفه، ما زال مادا يده إلى السماء، ودموعه تسيل على خديه حتى تبلغ الأرض، فلما انصرف الناس قلت: يا أبا محمد ما رأيت موقفا قط أحسن من موقفك قال والله ما دعوت إلا لاخواني، وذلك لان أبا الحسن موسى بن جعفر(ع) أخبرني أنه من دعا لأخيه بظهر الغيب نودي من العرش: ولك مائة ألف ضعف مثله، فكرهت أن أدع مائة ألف ضعف مضمونة لواحدة لا أدري تستجاب أم لا.
 علی ابن ابراهیم از پدرش نقل می‌کند که گفت: در عرفات عبدالله بن جندب را دیدم و چنان بود که تاکنون ندیده بودم کسی آنگونه غرق در دعاء و عبادت باشد بگونه‌ای که همواره دستهایش به آسمان بلند بود و اشک از گونه چشمانش بر پهنه صورت جاری بود و بر زمین می‌پاشید، پس اتمام موقف به او گفتم من هیچ کسی را مثل تو در این مراسم غرق در دعا ندیدم. عبدالله بن جندب گفت به خدا قسم فقط برای برادران مؤمنم دعا کردم زیرا از امام موسی بن جعفر(ع) شنیدم که فرمود اگر کسی در غیاب برادر مؤمنش برایش دعا کند از ناحیه عرش ندائی می‌رسد که می‌گوید برای خودت صد هزار برابر آن باشد و بدیهی است اگر فرشته‌ای برایم صد هزار بخواهد به یقین پذیرفته است اما یک دعای من معلوم نیست اجابت شود لذا دوست نداشتم صد هزار حاجتی که بر آورده شدن آن حتمی است را به خاطر یک دعا که برای خودم می‌کنم از دست بدهم.
 بحث فقهی: التجاء قاتل بعد از قتل به حرم:
 مسأله25: «لو قتل خارج الحرم والتجأ إليه لا يقتص منه فيه، لكن ضيق عليه في المأكول والمشرب إلى أن يخرج منه، فيقاد منه، ولو جنى في الحرم اقتص منه فيه، ويلحق به المشاهد المشرفة على رأي»
 اجمالاً مطرح شد اگر در خارج حرم کسی را بکشد و بعد برای فرار از قصاص پناه به خانه خدا ببرد آیا می‌توانند همانجا او را بکشند یا او را بیاورند بیرون و بکشند؟
 بحث فعلی ما کتاب دیات و در تغلیظ دیه است و اینکه قاتل عمد را در حرم می‌شود کشت یا نه؟ ربطی به دیه و تغلیظ دیه ندارد و قاعدتاً بحث از این مسأله در دو جا مناسبت دارد؛
 مناسبت اول: در کتاب القصاص: در بیان یکی از شرایط قصاص می‌توان گفت یکی از شرایط این است که قاتل پناه به خانه خدا نبرده باشد.
 مناسبت دوم: احکام حرم در کتاب الحج آنجا که می‌گوییم خصوصیات و احتراماتی برای خانه خدا هست می‌توان بحث کرد که اگر قاتلی به حرم پناه برد تکلیف چیست؟
 اما با توجه به اینکه مرحوم صاحب شرایع و دیگران این بحث را در تغلیظ دیه آورده‌اند همین جا متعرض این مسأله می‌شویم.
 محقق [5] می‌فرماید «لو قتل خارج الحرم والتجأ الیه لا یقتص منه فیه بل یضیق علیه»
 به مناسبت احترامی که در تغلیظ دیه برای خانه خدا قائل شدند همان احترام را در مورد کسی که پناه به حرم برده است برای خانه خدا قائل می‌شوند؛ و او در داخل حرم کشته نمی‌شود ولی بر او سخت گیری می‌شود که از حرم بیرون بیاید.
 دلیل مسأله:
 1- اجماع: مرحوم شهید [6] در مسالک می‌فرماید مسأله اختلافی نیست.
 صاحب جواهر [7] ادعای اجماع کرده است و فرمود: «بلاخلاف اجده».
 البته اختصاص به قتل هم ندارد بلکه در جنایت‌های دیگر که حد دارد هم همینگونه است. مرحوم شیخ در خلاف [8] ادعای اجماع می کند. بعضی دیگر هم ادعای اجماع کردند. مرحوم شیخ در مبسوط [9] می فرماید «عندنا» که ظهور در اجماع دارد.
 2- آیات: به آیاتی که در مورد امن است استدلال شد:
 الف: قوله تعالی [10] «واذ جعلنا البیت مثابة للناس وامنا» مثابة یعنی محل رجوع و رفت و آمد »»بدر مجمع [11] آمده است «وقيل معناه يحجون إليه فيثابون عليه وقيل مثابة معاذا وملجأ وقيل مجمعا والمعنى في الكل يؤول إلى أنهم يرجعون إليه مرة بعد مرة وقوله «وَأَمْناً» یعنی امن است.
 ب: قوله تعالی [12] «...مقام ابراهیم ومن دخله کان آمنا» بنحو مطلق در امان است یعنی اگر چنانچه قتل یا زنا یا سرقت کرده است و پناهنده به حرم شد جایز نیست او را بگیرند.
 صاحب مجمع می‌گوید این اختصاص به اسلام ندارد [13] بلکه از زمان قبل از اسلام هم اینگونه بود اگر کسی پناه به حرم امن الهی می‌برد با او کاری نداشتند.
 3- روایات:
 الف: صحیحه معاویة بن عمار [14] قال سألت اباعبدالله عن رجل قتل رجلا فی الحل ثم دخل فی الحرم فقال لا یقتل ولا یطعم ولا یسقی ولا یبایع ولا یأوی حتی یخرج من الحرم فیقام علیه الحد قلت فما تقول فی رجل قتل فی الحرم او سرق قال یقام علیه الحد فی الحرم لانه لم یر للحرم حرمة.
 کیفیت استدلال به روایت
 پرسش در مورد قتل بود و امام حد را بیان فرمود. معلوم می‌شود مطلق است هم قصاص را شامل می‌شود و هم دیگر جنایتها را.
 راوی در ادامه پرسید نظرتان در مورد شخصی که در خود حرم انسانی را کشت یا دزدی کرد چیست؟ اما فرمود در همان حرم حد بر او جاری می‌شود زیرا او حرمت حرم را نگه نداشت تا ما به خاطر حرم به او ترحم کنیم یعنی او برای حرم حرمتی قائل نیست.
 ب: ابن ابی عمیر عن حفص بن البختری [15] قال سألت اباعبدالله عن الرجل یجنی الجنایة فی غیر الحرم ثم یلجأ فی الحرم ایقام علیه الحد قال لا ولا یعطم ولا یسقی ولا یکلم لا یبایع فانه اذا فعل ذلک یوشک ان یخرج فیقام علیه الحد واذا جنی فی الحرم جنایة اقیم علیه الحد فی الحرم لانه لم یر فی الحرم حرمة.
 ملاحظه می‌فرمائید این روایت هم مانند روایت قبلی مطلق است و علاوه بر بیان حکم قتل؛ جواز اجراء حد در خود حرم را نیز در برخی صور بیان می‌کند.
 نتیجه: اگر کسی جنایتی مطلق اعم از قتل یا زنا یا هرچه که باشد؛ در خارج حرم انجام داد و داخل حرم شد سخت گیری می‌کنند تا بیرون بیاید. اما اگر چنانچه خودش در حرم این کارها را انجام داد عقوبتش در همان حرم انجام می‌شود.
 بحث دیگر این است که حکم در دیگر مشاهد مشرفه چیست؟
 این بحث را ان شاء الله روز بعد از عید در خدمت آقایان هستیم.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] شنبه 14/08/90 مصادف با 08 ذيحجه1432
[2] بحار الانوار 95: 214، ط بیروت.
[3] تهذیب الاحکام 5: 185، ط دارالکتب الاسلامیة.
[4] وسائل الشیعة 13: 544، کتاب الحج، ابواب احرام الحج والوقوف بعرفة، باب17، ح 1، ط آل البیت.
[5] شرایع الاسلام 4: 1018، ط استقلال طهران. گفتنی است متن فوق نقل به مضمون است و کامل متن شرایع در ذیل می‌آید: «ولا يقتص من الملتجئ إلى الحرم فيه، ويضيق عليه في المطعم والمشرب حتى يخرج. ولو جنى في الحرم، اقتص منه لانتهاكه الحرمة.»
[6] مسالک الافهام 15: 322، ط المعارف الاسلامیة: «قوله: «ولا يقتص من الملتجئ . . . إلخ». لا خلاف في الأحكام المذكورة بالنسبة إلى الحرم. وهو مروي في...»
[7] جواهر الکلام 43: 31، ط دارالکتب الاسلامیة.
[8] الخلاف 5: 223، ط جماعة المدرسین: «مسألة 8 [حكم الجاني إذا لجأ إلى الحرم] إذا قتل أو قطع في غير الحرم، ثم لجأ إلى الحرم، لم يقتل ولم يقطع، بل يضيق عليه في المطعم والمشرب حتى يخرج، فيقام عليه الحد. وقال الشافعي: يستقاد منه في الطرف والنفس معا في الحرم. وقال أبو حنيفة وأصحابه: يستقاد منه في الطرف، فأما في النفس فلا يستقاد منه حتى يخرج، ويضيق عليه، ويهجر، ولا يبايع ولا يشارى حتى يخرج. قالوا: والقياس يقتضي أن يقتل به، لكنا لا نقتله استحسانا. دليلنا: إجماع الفرقة وأخبارهم»
[9] المبسوط 7: 117، ط مرتضویة.
[10] بقره(2): 125.
[11] مجمع البیان 1: 383، ط ناصر خسرو.
[12] آل عمران(3): 97.
[13] مجمع البیان 1: 383، ط ناصر خسرو.
[14] وسائل الشیعة 13: 225، کتاب الحج، ابواب مقدمات الطواف، باب14، ح 1، ط آل البیت.
[15] وسائل الشیعة 13: 227، کتاب الحج، ابواب مقدمات الطواف، باب14، ح 5، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo