< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات بدلیت یا اصالت عناوین ششگانه دیه

بدلیت یا اصالت عناوین ششگانه دیه:

مسأله 5

«الظاهر ان الستة اصول فی نفسها ولیس بعضها بدلا عن بعض ولا بعضها مشروط بعدم بعض»[1] گفتیم ظاهر و اجماع و نیز شهرت عظیمه فتوائی نشان می‌دهد پرداخت یکی از عناوین ششگانه دیه بر جانی واجب است و جانی مخیر است هر یک را که خواست برای پرداخت انتخاب کند.

 بحث امروز در واقع متفرع بر همان بحث است یعنی این پرسش مطرح است که آیا این شش عنوان به نفسه اصل است یا وجوب هر یک علی سبیل البدلیة یا ترتیب است و بگوییم مثلاً ابل اصل است و اگر نتوانست غنم یا بقر یا چیز دیگری بپردازد.

 پاسخ این پرسش روشن است که هر یک از شش عنوان بالاصالة و مستقل واجب است و در انتخاب هر یک هیچ ترتیبی مطرح نیست و جانی هرکدام را خواست می‌تواند انتخاب کند.

 در نتیجه می‌گوییم «لا یعتبر التساوی فی القیمة ولا التراضی» در حالیکه اگر بدل بود تراضی لازم بود.

  مرحوم صاحب جواهر[2] در ذیل کلام خود در شرح فرمایش محقق می‌فرماید: «کما صرح بذلک کله غیر واحد. بل ظاهر کشف اللثام ومحکی المبسوط الاجماع علیه»

بررسی روایات معارض:

1-

معاویه بن وهب[3] «قال سئلت اباعبدالله عن دیة العمد فقال مأة من فحولة الابل المسان» یعنی شتری که نر باشد و 5 سالش تمام شده باشد «فان لم یکن ابل فمکان کل جمل عشرون من فحولة الغنم»

کیفیت استدلال به روایت:

 در روایت دو جهت خلاف وجود دارد.

جهت اول:

ترتیب قائل شده است که اول ابل و اگر نشد غنم بپردازد.

جهت دوم:

بدل تعیین کرده است که جای هر شتر بیست گوسفند بدهد که می‌شود دو هزار گوسفند در حالیکه روایات کثیره داشتیم هزار گوسفند را عنوان دیه قرار داده بودند.

2-

زید شحام[4] «عن ابی عبدالله(ع) فی العبد یقتل حرا عمدا قال مأة من الابل المسان فان لم یکن إبل فمکان کل جمل عشرون من فحولة الغنم»

3-

ابی بصیر[5] «قال دیة الرجل مأة من الإبل فإن لم یکن» اگر شتر نبود «فمن البقر بقیمة ذلک فإن لم یکن فألف شاة»

 این روایت هم ترتیب را می‌رساند با این تفاوت که در روایات قبلی دویست گاو به عنوان بدل تعیین شده بود ولی در اینجا می‌گوید به قیمت ابل گاو بدهد که ممکن است کمتر یا بیشتر از دویست گاو بشود.

مناقشه در روایات معارض:

اولا:

در مورد دو روایت اول- معاویة بن وهب «زید شحام» - مرحوم صاحب جواهر[6] می‌فرماید: «لم اجد عاملا بهما» یعنی مطرود است بنابراین باید توجیه کرد.

توجیه دو روایت معارض:

1-

بعضی گفته‌اند با توجه به اینکه در بین علماء سنی اینگونه فتوی بوده است پس دو روایت حمل بر تقیه می‌شود.

2-

توجیه دوم روی مبنای تنویع است یعنی چون قاتل اهل منطقه پرورش ابل است باید ابل بدهد و اگر امتناع کرد باید گاو یا گوسفند بدهد.

مناقشه در توجیه دوم:

 در جواب باید گفت ما مبنا را رد کردیم زیرا گفتیم اصلا تنویع صحیح نیست بلکه ظاهر روایات تخییر است.

ثانیا:

روایت سوم هم خلاف ظاهر آن بیشتر است که این مخالف تمام آن روایات می‌شود که می‌گفت دویست گاو.

نتیجه:

سه روایت معارض قابل استناد نیست و کسی هم به آن عمل نکرده است و هر کدام از این شش عنوان اصل است و جانی هرکدام را انتخاب کرد کافی است و ولی دم هم حق اعتراض ندارد و تساوی در قیمت هم معتبر نیست.

 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

[1] تحریر الوسیله 2: 555، ط اسماعیلیان.

[2] جواهر الکلام 43: 15، ط دارالکتب الاسلامیة.

[3] وسائل الشیعة 29: 200، کتاب الدیات، باب دوم، ح 2، ط آل البیت.

[4] وسائل الشیعة 29: 201، کتاب الدیات، باب دوم، ح 5، ط آل البیت.

[5] وسائل الشیعة 29: 197، کتاب الدیات، باب اول، ح 12، ط آل البیت.

[6] جواهر الکلام 43: 6، ط دارالکتب الاسلامیة: «إلا أن الأكثر كما في الرياض الاطلاق، بل لم أجد من حكى عنه اعتبار الفحولة غيره»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo