درس خارج فقه استاد مقتدايي
88/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
در مرتد فطری به دو صورت بحث میشود.
صورت اول ارتداد مرد؛ و بحث مرتد اذا کان رجلا مفصل انجام شد و احکامش گفته شد که اگر مردی مرتد فطری شد یتعین قتله. و در مرتد ملی هم اگر توبه نکرد قتل دارد و اگر توبه کرد قتل ندارد. صورت دوم: ارتداد زن؛ در مورد زن، بین مرتده فطری و مرتده ملی تفاوت زیادی نیست زیرا زنی که ارتداد پیدا کند قتل ندارد و کشته نمیشود بنابراین بین فطری و ملی در مورد زن تفاوت چندانی نیست. زن اگر مرتده شد؛ «فطریة کانت که علی فطرة الاسلام» مسلمان بود و بعد مرتد شد یا کافره بود و بعد مسلمان شد و بعد از اسلام دوباره برگشت که مرتد ملی است حکمش فرقی نمیکند.
مرحوم امام(ره)در همین بحث ارتداددرمسالهی یک میفرماید«ولاتقتل مرئه المرتدة و لو عن فطرة»این متعین است که مرئه مرتده گرچه مرتد فطری باشد قتل ندارد «بل تحبس دائما» به حبس ابد محکوم میشود«و تضرب فی اوقات الصلوات بما یراه الحاکم حتی مات»در اوقات نماز (نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء، نماز صبح) به تعدادی که حاکم و قاضی شرع تعیین کند تعزیر میشود.
هر مسلمانی در اوقات خاصی در پیشگاه خداوند نمازهای پنجگانه را میخواند و این شخص که از اسلام دست برداشت و کافر شد و در وقت نماز، نماز نمیخواند به جای آن به عنوان عقوبت تعزیر میشود و این کار تا زمان مرگش ادامه پیدا میکند.«و یضیق علیها فی المعیشة» و در زندگی؛ هم در غذا هم در لباس بر او سخت میگیرند مثلا در غذا به جای سه وعده در شبانه روز به اندازه بخور و نمیر یک یا دو وعده غذا به او میدهیم و در لباس همچنین به جای لباس ظریف و پاکیزه و قیمتی لباسهای خشن و معمولی در اختیارش قرار داده میشود.[1] امام خمینی در ادامه میفرماید«و تقبل توبتها» (البته این مورد اختلاف است که آیا توبهی او قبول میشود یا نه اما امام فرمود) اگر اظهار ندامت کرد توبهاش قبول است«فان تابت» اگر واقعاً توبه کرد مقصود حاصل است و «اخرجت عن الحبس» از حبس آزادش میکنند از این حکم حبس ابد مییابیم نظر امام(ره) این است که ابتدا زندانی میشود اگر توبه کرد آزاد است و اگر توبه نکرد همچنان در زندان به حبس ابد میماند تا بمیرد.
مرحوم آقای خویی[2] چند نکته اضافه دارد و ما برای بیان این نکات اضافی کلام ایشان را نقل میکنیم «اذ ارتدت المرئة» زمانی که مرئهای مرتد شود«ولو عن فطرة»گرچه فطری باشد«لمتقتل» کشته نمیشود«و تبین من زوجها»(این همان اضافه است که آقای خوئی دارد) باید از زوجش جدا شود. چون فرض این است که شوهرش مسلمان است این زن اگر مرتد شد نمیتواند تحت ازدواج یک مرد مسلمان باشد«و تعتد عدة الطلاق»در مورد مرد مرتد میگفتیم زن که جدا شود عدهی وفات نگاه میدارد. اینجا این زن که مرتد شد از شوهرش بدون طلاق جدا میشود و عدهی طلاق نگه میدارد«و تستتاب» توبه داده میشود«فان تابت فهو» اگر توبه کرد آزاد میشود و الا اگر توبه نکرد «حبست دائماً» حبس ابد میشود«و ضربت فی اوقات الصلوات و استخدمت خدمه شدیده» در زندان در اوقات صلاة (نمازهای پنجگانه) او را شلاق میزنند و کارهای سخت به عهدهی او میگذارند «و منعت الطعام و الشراب» از غذا و آشامیدنی منع میشود«الا ما یمسک نفسه» مگر به مقداری که نمیرد و جانش محفوظ بماند «و البست خشن الثیاب» لباسهای خشن به او میپوشانند.
ملاحظه میفرمایید از عبارات مرحوم آقای خویی(ره) به دست میآید قبل از حبس توبه بر او عرضه میشود اگر توبه کرد حکم حبس داده نمیشود و اگر توبه نکرد نوبت به حکم حبس میرسد.
مرحوم محقق(ره)[3] میفرماید «و لاتقتل المرئه بالردة» زن اگر مرتد شد کشته نمیشود (عدم قتل را همه دارند مرحوم امام داشتند آقای خویی دارند مرحوم محقق هم دارد) «بل تحبس دائما ولو کانت مولودة علی الفطرة» ولو مرتد مرتد فطری هم باشد کشته نمیشود بلکه حبس ابد میشود «و تضرب اوقات الصلواة» و اوقات نماز هم او را کتک میزنند.
نکته خیلی مهمی است که آیا زن مرتده که حبس ابد میشود باید در زندان بماند تا بمیرد یا اگر بلافاصله بعد از اینکه ارتدادش ثابت شد توبه کرد و شهادتین گفت توبهی او قبول است.
فرق کلام محقق با حضرت امام(ره) و مرحوم آقای خویی(ره)
امام بعد از بیان حکم عدم قتل مرئة مرتده و حکم حسب دائم آن فرمود «تقبل توبتها».
مرحوم آقای خویی توبه قبل از حبس را مطرح کرد و فرمودند «فان تابت فهو و الا حبس» یعنی ابتدا در محکمه به او پیشنهاد توبه میدهند اگر توبه کرد آزاد است «خلی سبیله» و اگر توبه نکرد محکومیت حبس ابد پیدا میکند.
مرحوم محقق میفرماید«لاتقتل المرئة بالردة بل تحبس دائما و تضرب اوقات الصلواة»مرئه مرتده اعدام ندارد بلکه حبس میشود و هیچ اشارهای به توبهاش ندارد وقتی اشاره نکرد یعنی حکم توبه را نمیپذیرد.
پس روی مبنای بعضی از بزرگان «تقبل توبتها» و روی مبنای بعضی دیگر قبول توبه ندارد بنابراین باید مراجعه کنیم به روایات ببینیم از روایات چه استفادهای میشود؟ به علاوه در مورد موقع غذا و لباس و کار اجباری و نیز تعزیر اوقات الصلواة هم روایات داریم که باید ما مراجعه کنیم.
دلیل مسأله:
الف:اجماع: مرحوم صاحب جواهر[4] بعد از نقل کلام محقق که فرمود «لاتقتل المرئة بالردة»میفرماید«اجماعاً بقسمیه» مساله اجماعی است هم اجماع محصل هم اجماع منقول داریم که زن مرتده اعدام نمیشود یعنی گاهی فقهیی نقل میکند که فلانی گفته است مسأله اجماعی است و گاهی خود مستقیماً فتاوای فقهاء را بررسی میکند و حکم واحد را به دست میآورد.
ب: روایات:
1-صحیحهیحماد[5] عنابیعبدالله(ع)«فی المرتده عن الاسلام قال» امامدر مورد زنی که از اسلام خارج میشودفرمودند«لاتقتل و تستخدم خدمة شدیدة»اعدامنمیشودوبهکارسخت اجباری وادار میشود«و تمنع الطعامو الشراب الا ما یمسک نفسها»وبه مقداری که جانش را حفظ کند ونمیردآبوغذا به او میدهند«و تلبس خشن الثیاب» للباسهای زبر به او میپوشانند«و تضرب علی الصلوة» و اوقات صلاة او را تعزیر میکنند.
بررسی روایت:این روایت صحیحه است
اولاً:میفرماید«فیالمرتدةعن الاسلام»مرتده اطلاق دارد میخواهد فطری باشد یا ملی باشد حکم یکی است.
ثانیاً:عبارت از این جهت که صریحاً فرمود لاتقتل ولی نامی از تحبس دائما نیامده است اطلاق دارد در حالیکه بزرگان فتوا به حبس ابد میدهند.
شایدبشوداز روایت حبس ابد را نیز استفاده کرد زیرا وقتی میفرماید:«به کار سخت وادار میکنند. در آب و غذا بر او سخت میگیرند. اوقات نماز او را میزنند. لباس خشن بر او میپوشانند.» نشان میدهد که چنین شخصی برای اجرای چنین احکام باید تحت مراقبت باشد قهراً باید یک جا او را نگه دارند و بدیهی است نام آن زندان است. پس گرچه در روایت تحبس دائماً ندارد اما از احکامی که بیان میکند استفاده میشود باید در زندان حبس ابد باشد.
2-خبرغیاثبن ابراهیم[6] عن جعفر عن ابیه عن علی(ع) قال امیرالمومنین میفرماید«اذارتدتالمرئه عن الاسلام لمتقتل و لکن تحبس ابداً» اگر زن مرتد شد کشته نمیشود و به حبس ابد محکوم میشود.
ملاحظه میفرمایید هر دو روایت صریح در عدم قتل است و روایت دوم صریح در حبس ابد است و در مورد روایت اول گفتیم لازمهی آن رفتار این بود که در زندان باشد.br>
33-صحیحهیحریز[7]عنابی عبدالله(ع)قال«لایخلدفی السجن الا ثلاثة» فقط سه دسته هستند کهمحکوم به حبس ابد میشوند و غیر این سه دسته حبس ابد ندارد:
اول«الذییمسک علی الموت»اینعبارت به توضیح نیاز دارد در کتاب قصاص مطرح است که گاهی برای انجام قتل یک کسی دیده بانی میکند یعنی یک نفر مشغول کشتن میشود و یک نفر هم دیده بانی میکند که اگر مأموریا افرادی از راه برسند به قاتل اطلاع دهد.قاتل عمد قصاص میشود و حکم دیدهبان این است که چشمانش را کور میکنند(به هر وسیلهای نظیر فرو کردن میله داغ در چشمش یا وادار کردنش به نگاه به خورشید چشمش را کور میکنند) و یک نفر هم مقتول را نگه میدارد تا قاتل بیاید او را بکشد«ممسک علی الموت» یعنی همین شخص نگه دارنده مقتول، برای قتل این مسک علی الموت محکوم به حبس ابد میشود پس گاهی در رابطهی با یک قتل سه دسته محکوم میشوند یکی آن کسی که دیده بان است و یکی هم آن کسی که ممسک است یکی هم خود قاتل[8].
دوم:«و المرئة ترتد عن الاسلام»زنی که مرتد از اسلام شود حبس ابد میشود و عبارت اطلاق هم دارد و مرتد فطری و مرتد ملی را شامل میشود.
سوم:«والسارقبعدقطعالید و الرجل» کسی که دزدی کند (با آن شرائطی که خواندیم) دفعهی اول دست راستش قطع میشود دفعهی دوم پای چپش را قطع میکنند دفعهی سوم اگر دزدی کرد محکوم به حبس ابد میشود دفعهی چهارم اگر دزدی کرد کشته میشود حکمش قتل است.
بررسی اجمالی سه روایت خوانده شده:
اولاً:هرسه روایت صریحا بر عدم قتل مرتده (چه ملی یا فطری) دلالت دارد.
ثانیاً:برخی از سه روایت صریحاً و برخی غیرصریح بر حبس ابد مرئه مرتده (ملی یا فطری) دلالت دارد. اما ذکری از توبه در این روایات نیست.
دو روایت دیگر داریم که در آنها ذکر توبه است به اینگونه که اگر از ابتدا توبه کرد زندان نمیرود و اگر بعد از مدتی از حبس ابد توبه کرد از حین توبه آزاد میشود. اکنون آن دو روایت را تحت شمارگان 4 و 5 مورد بررسی قرار میدهیم:
4-معتبرهیا موثقه عبادبن صهیب عنابی عبدالله(ع) قال«المرتد یستتاب فان تابوالا قتل»[9]از ابتدا سوال در مورد مرد مرتد بود (چه فطری و چه ملی) امام فرمود به او پیشنهاد توبه میشود اگر توبه کرد آزاد است و اگر توبه نکرد اعدام میشود«و المرئة تستتاب» زن اگر مرتد شد توبهاش میدهند «فان تاب و الا حبس فی السجن» اگر توبه کرد آزاد است و اگر توبه نکرد زندانی میشود«و عزر بها»یعنی اذیتش میکنند مثلاً در زندان هنگام نماز تعزیر میشود و در معیشت و غذا و لباس و غیره بر او سخت میگیرند. شکی نیست که این در مورد مرد مرتد اطلاق دارد ولی باید مقیدش کنیم بهمرتد ملی چون مرد مرتد فطری توبه نداشت بلکه«یتعینقتله»پس به قرینهی آن روایات که قبلاً در مرتد خواندیم و صراحت در قتل مرتد فطری داشت و توبهاش قبول نبود باید این روایت را قید بزنیم که «المرتد یستتاب اذا کان ملّیاً»والااگرفطریباشدتوبه داده نمیشود. بعد میفرماید «والمرئة تستتاب» زن توبه داده میشود این هم اطلاق دارد مرتد فطری باشد یا مرتد ملی و در اینجا به اطلاقش باقی است.
5-صحیحه حسن بن محبوب[10] (روایتاز نطر سند صحیحه است) عن غیرواحدمناصحابنا عن ابی جعفر و ابی عبدالله(ع) بسیاری از بزرگان روات و اصحاب از امام پنجم و امام ششم نقل کردهاند که در مورد مرتد فرمود: «یستتاب» مردی که ارتداد پیدا کند توبهاش میدهند(چه فطری چه ملی) اینجا هم باید به قرینه روایات قبلی قیدش بزنیم به ملی و الا فطری «یتعین قتله» بعد میفرماید«والمرئة»بحث ما در این است که زن «اذا ارتدت عن الاسلام استتیب»توبه داده میشود«فان تابت» اگر توبه کرد آزاد میشود«و الا خلدت فی السجن» اگر توبه نکرد مخلد در سجن میشود «و ضیق علیها فی حبسها» در حبس هم به او سخت میگیرند.
نتیجه: چند نفر از بزرگان مثل امام و مرحوم آقای خویی و صاحب جواهر میفرمایند توبهاش قبول است. بعضی هم مثل مرحوم محقق اصلاً بحث توبه را نیاورده است.
آنهایی که بحث توبه را نیاوردند استدلال به آن روایت اول میکنند که نامی از توبه در این روایات سه گانه نیامده است.br>
آنهایی که بحث توبه را میآورند به این دو روایت اخیر استناد میکنند که در این روایات بحث توبه آمده است.
راه جمع بین این روایات و اینکه قول اقوی چیست؟ بحث فردا انشاءالله.
وو صلی الله علی سیدنا محمد و ال محمد
[1] (در ادامه بحث روایتش را میخوانیم که امام میفرماید در معیشت چه از نظر لباس چه از نظر غذا به او سخت میگیرند)
[2] السید الخویی، مبانی تکملة المنهاج، ج1، ص332، مسألة271:«إذا ارتدت المرأة ولو عن فطرة لمتقتل و تبين من زوجها و تعتد عدة طلاق و تستتاب فإن تابت فهو، و إلا حبست دائما و ضربت في أوقات الصلاة، و استخدمت خدمة شديدة، و منعت الطعام و الشراب إلا ما يمسك نفسها، و ألبست خشن الثياب»
[3] محقق حلی، شرایع الاسلام، ج4، ص962.
[4] شیخ جواهری، جواهرالکلام، ج41، ص611.
[5] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص 330، باب4، ابواب حد مرتد، ح1.
[6] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص 330، باب4، ابواب حد مرتد، ح2.
[7] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص 331، باب4، ابواب حد مرتد، ح3.
[8] در جای خود محل بحث است که آیا کور کردن چشم دیدهبان و حبس ابد ممسک علی الموت مثل قصاص حق الناس است و ولی دم میتواند ممسک و دیدهبان را عفو کند یا از حدود الهی است و قابل عفو نیست که در آن صورت ممکن است قاتل عفو شود و آزاد باشد اما آنکه نگه داشت باید تا آخر عمر در زندان بماند این یک بحثی است که به موقع بررسی میشود.
[9] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص 331، باب4، ابواب حد مرتد، ح4.
[10] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص 332، باب4، ابواب حد مرتد، ح6.