< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدايي

87/11/23

بسم الله الرحمن الرحيم

چیزی که واقعا در وضع کنونی جهان ماية تأسف است این قضیه حمله و تهاجم وحشیانه به غزه است كه به صورت حیوانی و بیرحمانه به طور تقریبا عام در مقابل چشم جهانيان دارد صورت می‌گیرد انسان وقتي تلويزیون را باز می‌کند نگاه می‌کند واقعا آدم آتش می‌گیرد قلب انسان به هم می‌ریزد و جریحه‌دار می‌شود این بچه‌ها طفل‌های معصوم حتی بچه‌ی شیرخوار غرق خون مشاهده می‌شود بچه‌های شش ماهه یک ساله دو ساله اینها چه گناهی کردند که اینجور مورد حمله‌ی وقیحانه و بیرحمانه واقع می‌شوند؟! شاید حیوانات هم اینجور بیرحمانه ظلم نمی‌کنند یک درنده هم ممكن است به یک بچه‌ی شیرخوار کوچک رحم کند اما اينها در مقابل چشم دنيا و اين همه مدعيان حقوق بشر بیمارستان کودکان را می‌زنند بمباران می‌کنند در حاليكه مي‌دانند و پیداست بیمارستان کودکان است. همين مدعیان حقوق بشر اگر یک نفر بهایی آنهم نه به عنوان جرم بهایی بودن بلكه به جرم و جنایتی که مرتکب شده مجازات می‌شود بهانه می‌کنند که به یک بهایی ظلم کردند و در دنیا سر و صدا راه مي‌اندازند و می‌گویند در ایران نقض حقوق بشر است. حالا این همه انسان این همه زن این همه کودک این بچه‌ها همه قطعه قطعه می‌شوند صدا و نعره و فریاد و واویلای مادران آنها بلند است هیچ کسی صدایش در نمی‌آید حتي آقای ملک عبدالله با حسنی مبارک با همدیگر مي‌نشینند و از این جنایت‌ها حمایت مي‌کنند و مي‌گویند حماس بايد مثلاً خلع سلاح شود حماس باید برچیده شود. 15 کشور عربی اعلام آمادگی کردند اتحاديه عرب نشستی داشته باشد اما این دو نفر ملك عبدالله و حسني مبارك به عنوان سران کشورهای اسلامی عربی مخالف کردند می‌گویند نشست لازم نیست نه تنها حمایت می‌کنند بلکه اسرائیل را به این حمله تشويق مي‌كنند. مقابل چشمشان می‌بینند که اين همه ظلم و جنایت به یک عده‌ی مظلوم واقع می‌شود کشورهای اسلامی و غیراسلامی که هميشه دادشان برای حقوق بشر بلند است و ژست می‌گیرند و فریاد می‌کشند و کشورهای مخالف خود را به نقض حقوق بشر متهم مي‌كنند و به صورت ابزاري از حقوق بشر استفاده مي‌كنند؛ الان با این وضعی که در فلسطين می‌بینند صدايشان در نمی‌آید و برعكس از اسرائيل حمایت می‌کنند. نمی‌دانم چه دنیایی است چنانچه تلويزيون نشان مي‌دهد كشورهاي مختلف تظاهرات كردند مثلاً صدها هزار نفر از ترکیه تظاهرات كردند حتي خود آمریکا این همه تظاهرات دسته جمعی است و فرياد مي‌زنند ما راضی نیستیم از پول مالیاتی که ما می‌دهیم خرج جنگ علیه فلسطین و غزه شود اما صداي مردم به هیچ جا نمی‌رسد کمتر کشوری است که تظاهرات در آن نباشد نوعاً این تظاهرات واقع می‌شود روز اول روز دوم روز سوم اما صدایشان به هیچ جا نمی‌رسد هیچ موقع سابقه نداشته است كه اين جهان عليه يك ملت مظلوم متحد شود همه سران کشورها دستشان توی هم است و با رضايت آنها اسرائيل در غزه نسل كشي مي‌كند مع الأسف جوامع بین المللی همه متحد هستند و مردم دنيا هر چه می‌گویند و تظاهرات می‌کنند قدرت‌هاي جهان هيچ اقدامي نمي‌كنند واقعاً باید دعا کنیم خدا کند انشاءالله خداوند به این دشمن‌ها مهلت ندهد و هر چه زودتر آنها را هلاک کند و از روی صفحه‌ی روزگار بردارد این ظلم‌ها را به خودشان برگرداند اختلاف بین خودشان بیاندازد خودشان بدست خودشان از بین بروند انشاءالله و این قدرت پروردگار است و خداوند اگر بخواهد می‌شود. حداقل وظیفه‌ي ما اكنون دعاست برادران انشاءالله سعی کنید در یک مظان دعا برای همه‌ی مظلومین برای عزت اسلام پیشرفت اسلام غلبه‌ی مسلمانان هلاکت دشمنان اسلام دعا كنيد انشاءالله خداوند کمک کند. واقعاً جاي تأسف دارد در مقابل این همه ظلم و جنایت و به خاک و خون کشیدن افراد مظلوم و نسل کشی که دارد انجام می‌شود. آقای اوباما می‌آید می‌گوید که دغدغه‌ی بیشتر من این چند روزه راجع به انتخاب یک سگ برای دخترم بوده است دغدغه‌ی مهمش در چند روز این است که یک سگی مطابق میل دخترش برای او پیدا کند. مهمتر از اين ملاحظه مي‌كنيد وضع به کجا کشیده می شود که می‌گوید انتخاب این سگ برای من از انتخاب وزیر بازرگانی كه می‌خواهم انتخاب كنم مهمتر است. انتخاب یک سگ برای او بیشتر ارزش دارد تا انتخاب یک وزیر بازرگانی اینها چیزهایی است که صریحا می‌گویند و در دنیا منعکس می‌شود یا آقای بوش با آن همه جنایت می‌گوید وقتی من به آینه نگاه می‌کنم به کارهای خودم افتخار می‌کنم.

در روایت دارد در آخر الزمان روزگاري بيايد که منکر معروف شود و معروف منکر شود دستور این همه کشتار می‌دهد و مقابل چشمشان مردم قتل عام مي‌شوند می‌گوید من به اعمال خودم افتخار می‌کنم در عراق و افغانستان و در جاهای دیگر نيز به جنايت مشغولند.

تحريف تبليغاتي: دیشب یک فرصتی شده بود در جایی بودیم چند تا از این شبکه‌های ماهواره‌اي نظير الجزیره و العالم و عربستان را گرفتند ساعتی فرصت شد از شيطنت‌هاي تبليغاتي آگاهي پيدا كنيم وقتی غزه و فلسطین را مي‌خواهد نشان دهد مثلا یک بمبی می‌زنند از یک جایی دود بلند می‌شود اما در كنارش وضع خود شهر را نشان می‌داد یک جاهایی که هیچ سر و صدایی نیست مثل اینکه یک جای آرام مثلا یک ماشین دارد می‌رود چند نفر کنار خیابان دارند می‌روند دو تا بچه دارند بازی می‌کنند در همان غزه دو تا دختر را نشان مي‌داد یکیشان هم یک چیزی در دهانش بود داشت یک چیزی می‌خورد داشتند با هم می‌خندیدند بازی می‌کردند گويا مي‌خواستند نشان دهند كه اسرائيل به شهرها و زنان و كودكان حمله نمي‌كند. اما آنکه در آغوش مادر خون سر و صورتش را گرفته یا جنازه‌های بچه‌هاي روی دست را اصلاً نشان نمي‌داد.

ملاحظه مي‌فرمائيد این هم رسانه‌هاي آنهاست این چنين کنترل می‌کنند که خبر اين جنايت‌ها به مردم نرسد آقاياني كه وارد بودند خیلی جاها از شبكه‌ها را آوردند نگاه می‌کردیم بر صفحه‌ی تلویزیون كه آدم شرمنده می‌شود که اين همه جنايت! اين دشمنان بشريت اينگونه اوضاع را عادی نشان می‌دهند مثلا براي نشان دادن حمله اسرائيل یک بیابانی را نشان می‌داد که دو تا تانک داشتند می‌رفتند و مناطق را تصرف مي‌كردند گويا هيچ انساني كشته نمي‌شود. اميدواريم خداوند مهلتشان ندهد و هر چه زودتر فرجی برای مسلمین نازل شود انشاءالله خداوند از همه‌ی مسلمانان مخصوصا مسلمانان غزه انشاءالله رفع ظلم كند. از درگاه خداوند متعال و همچنین وجود مبارک حضرت صاحب الامر ارواحنا له الفداه می‌خواهیم هرچه زودتر به اين مردم کمکی برسد انشاءالله.

ما در یک اطلاعیه‌ای از آقایان اساتید و فضلا و علما و بزرگان خواستيم امروز در درسهاشان یک مقداری در مورد غزه و جنایت‌هایی که می‌شود صحبت كنند و تذکر بدهند که برای این مظلومینی که تحت ستم هستند دعا شود زيرا با توجه به اينكه تحركاتي در مدارس بود مثلاً دیروز در مدرسه‌ها زنگ غزه را زدند در هر مدرسه‌ای به عنوان زنگ غزه بچه‌ها هم جمع می‌شوند خوب یک شعار مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل تلویزیون هم نشان می‌داد لذا ما گفتیم در حوزه‌ها آقایان اساتید و بزرگان در درسهاشان یک صحبتی بکنند هم در خود قم هم در شهرستان‌ها در حوزه‌های دیگر این یک حرکتی است انشاءالله بشود خداوند بواسطه‌ی همین نفس‌هایی که از بزرگان فضلا از عباد صالح پروردگار انجام می‌شود به این مظلومین ترحم کند انشاءالله.

بحث فقهي:

مساله‌ی10 «لو سرق من جیب انسان فان کان المسروق محرزا کأن کان فی جیب الذی تحت الثوب او کان علی درب جیبه آلة کالآلات الحدیثة تحرزه فالظاهر ثبوت القطع» بحث در این است که اگر کسی از جیب کسی پولی را بزند یک مالی را از جیب کسی بدزدد در چه صورت صدق می کند از حرز دزدیده است و دستش قطع می شود؟ در مسأله دو قول است.

قول اول: تفصيل بين جيب ظاهر و باطن؛ مرحوم محقق[1] بین جیب ظاهر و جیب باطن یا به تعبیر دیگر جیب اعلی و اسفل تفصیل مي‌دهد و می‌فرماید «و لایقطع من سرق من جیب انسان او کُمِّهِ الظاهرین»

توضيحي پيرامون كُمِّهِ (آستين) آن وقتها مرسوم بود پیراهن عربی نازك می‌پوشیدند و به آستینش دو جیب يكي از رو و يكي از داخل مي‌دوختند جيب روي آستين جيب ظاهر يا اعلي نام داشت و جيب داخل آستين جيب باطن يا اسفل نام داشت و پولشان را گاهي در آن جیب آستین مي‌گذاشتند.

حال مي‌گوئيم اگر سارق از جیب معمولي ظاهري يا از جیب ظاهري آستین كه روی آستین است بدزدد دستش قطع نمی‌شود «و يقطع لو كانا باطناً» اما اگر از جيب باطن لباس و يا مثلاً از جيب لباس باطن يعني لباسي كه در زير پوشيده است. یک لباسی پوشیده یک لباس دیگر روی آن پوشیده اگر از آن جیب بدزدد می‌گویند از جیب باطن دزدیده و حرز بوده و دستش قطع می‌شود. مرحوم صاحب جواهر[2] بعد از عبارت مرحوم محقق می‌فرماید «علی المشهور بین الاصحاب» این تفصیل مشهور بین اصحاب است «بل فی کشف اللثام[3] انهم قاطعون بالتفصیل المذکور» مرحوم فاضل هندي فرمود علما به طور قطع حکم به این تفصیل داده‌اند و در ادامه مي‌فرمايد ديگران ادعاي نفي خلاف كرده‌اند و گفتند خلافي در مسأله نیست. «بل عن الشیخ و ابن زهره الاجماع علیه» شيخ طوسي و ابن زهره گفتند مسأله اجماعي است پس؛

1- قول به تفصيل بين جيب ظاهر و باطن مشهور است.

2- عدم خلاف ادعا شد.

3- قطع اصحاب به این مساله.

4- ادعای اجماع کردند.

نكته: همین جیب روی کت يا روی لباس جيب ظاهري است و دزديدن از این جیب قطع يد دارد اگر روی آن لباسي كه جيب ظاهري دارد پالتو پوشید جيب ظاهري لباس زير جيب باطن محسوب مي‌شود مثلاً اگر روي جلیقه کت پوشيد جیب ظاهري جلیقه‌اش هم جیب باطن محسوب مي‌شود چون اكنون لباس زیر است و ظاهر این است که تعبد خاصی در مساله نیست و دائر مدار صدق حرز است.

مستند دليل قول اول:

1- صدق عرفي؛ این تفصیلي كه مشهور قائل شدند صدق و عدم صدق عرفي است و تعبد خاصی نیست بلکه دائر مدار صدق حرز است و گفتیم حرز را باید از نظر عرف بدست آوریم و عرف جیب رو را حرز نمی‌دانند و جیب زیر را حرز می‌دانند امام (رض) قیدي مطرح می‌کند و می‌فرماید دزدي از جیب ظاهر در صورتي قطع يد ندارد که درب جیب بسته نباشد و الا اگر با این آلات جدیده نظير زیپ و يا دكمه درب جیب ظاهري بسته باشد دزدي از آن قطع يد دارد. تعبیر امام این است «او کان علی درب جیبه آلة کالآلات الحدیثة» آلات حدیثه همین دکمه‌ها يا زیپ است كه زده می‌شود ولو جیب ظاهر است ولی زیپ دارد زیپش را بسته است یا چند دکمه دارد و يا لبه دارد می‌اندازد روي درب جیب و با دکمه می‌بندد قفل می‌شود لذا مي‌گوئيم جيب ظاهر حرز نیست در صورتی که باز باشد اما اگر همان جیب ظاهر زیپ داشت و بسته شد يا دکمه داشت و بسته شد حرز است اگر زیپش را باز کرد یا با چاقو يا تیغ جيب را برید و پول را در آورد از حرز دزديده است.

2- روايات: سه دسته روایت داریم؛

دسته اول؛ قطع مطلقا.

دسته دوم؛ عدم قطع مطلقا.

دسته سوم روایات تفصیل؛ يعني عدم قطع در دزدي از جيب ظاهري و قطع در دزدي از جيب باطني.

بررسي روايات دسته اول

1- سکونی[4] روایت سکونی به تنهائي معتبره است ولی چون روایات دیگر هم موافق با این روايت وجود دارد لذا صاحب جواهر از اين روايت به «قویّ سکونی» تعبير می‌کند. عن ابی عبدالله(ع) «قال اتی امیرالمومنین(ع) بطرار قد طر دراهم من کمّ رجل» طرار همان جیب بر است که با تردستی دست می کند در جیب کسی پولش را در می آورد یا با تیغ يا چاقو با بريدن جيب پولش را درمی آورد. راوي مي‌گويد یک جیب بر را که جیب بری کرده و از آستین کسی مالش را دزديده بود براي قضاوت نزد اميرالمؤمنين آوردند «قال» امام امیرالمومنین(ع) در جواب فرمود «ان کان طر من قمیصه الاعلی» اگر از قمیص رویی که روی لباسهای دیگر پوشیده مي‌شود مال را در آورده است «لم‌اقطع» یده دستش را قطع نمی‌کنم چون جيب ظاهر است و حرز نیست «و ان طر من قمیصه السافل» (یک لغت نسخه ی بدل دارد «الداخل») اگر از قمیص زیری سافل یا از قمیص داخل بدزدد «قطعته» دستش را قطع می‌کنم.

2- روایت مسمع ابی سیار[5] عن ابی عبدالله(ع) ان امیرالمومنین(ع) اتی بطرار قد طر من رجل من ردنه دراهم (ردن بالای آستین را می‌گویند كه در آن قسمت روي بازو جيب مي‌دوختند) طراری كه از آن قسمت بالای آستین یک شخص دراهمی را در آورده بود نزد اميرالمؤمنين آوردند «قال» امام امیرالمومنین(ع) فرمود «ان کان طر من قمیصه الاعلی لم اقطعه و ان کان طر من قمیصه الاسفل قطعناه»

دسته دوم: عدم قطع مطلقاً؛ روایاتي داریم كه به طور اطلاق می‌گوید دست طرار قطع نمی‌شود.

1- عبدالرحمن ابن ابی عبدالله[6] عن ابی عبدالله(ع) «قال لیس علی الذی یستلب قطع» مستلب يعني آنکه مقابل چشم آدم یک چیزی را برمی دارد فرار می‌کند. دستش را قطع نمی‌کنیم چون سرقت نیست «و لیس علی الذی یطر الدراهم من ثوب الرجل قطع» بنحو اطلاق مي‌فرمايد کسی که از ثوب کسی پول در می‌آورد قطع ندارد.

2- صحیحه‌ی عیسی بن صبيح[7] قال سئلت اباعبدالله(ع) عن الطرار و النباش و المختلس عيسي بن صبيح مي‌گويد از امام صادق(ع) در مورد کسی که جیب بر است و نبش قبر می‌کند و کفن می‌دزدد و يا اختلاس می‌کند پرسيدم؛ «قال لایقطع» امام فرمود دستشان قطع نمی‌شود.

ملاحظه مي‌فرمائيد این دو روایت به نحو مطلق حكم به عدم قطع يد داده است و بين جیب داخل یا جیب ظاهر فرق نمي‌گذارد.

دسته سوم: قطع مطلقا؛

صحیحه‌ی منصور بن حاضم[8] قال سمعت اباعبدالله(ع) یقول «یقطع النباش و الطرار و لایقطع المختلس» دست نباش و جيب بر را قطع می کنیم ولی دست مختلس قطع نمي‌شود.

بررسي كلي سه دسته روايت قاعده اقتضا می‌کند که این دسته روایاتی که می‌گوید به نحو مطلق قطع نمی‌شود و نيز آن روایاتی که می‌گویند به نحو مطلق قطع مي‌شود را حمل بر آن تفصیل بکنیم يعني این روایتی که می‌گوید قطع می‌شود را حمل مي‌کنیم بر آنجایی که از جیب داخل سرقت کرده باشد و روایاتی که می‌گویند قطع نمي‌شود را حمل می‌کنیم بر آنجایی که از جیب ظاهر سرقت کرده باشد.

بنابراین تعارضی بین روایات دیده نمی‌شود و نتيجه اين مي‌شود که اگر از جیب داخل و باطن سرقت کرد صدق حرز می‌کند و دستش قطع می‌شود.

تنبيه: انواع جيب ظاهري و باطني؛

الف: جيب ظاهر؛ اگر روي لباس و طرف بيرون لباسي كه انسان بر تن دارد جیب داشت باشد آن را جیب رو يعني همان جیب ظاهر مي‌گوئيم. مرحوم شهيد[9] مي‌فرماید «و المراد فی الجیب الظاهر ما کان فی ظاهر الثوب الاعلی» مراد از جيب ظاهر جيب روي لباس رو است.

ب- جيب باطني

1- لباسي كه بر تن دارد از باب اينكه روايت مي‌گفت «قميصه الأعلي» اگر از قسمت درون جيب داشته باشد جيب باطني محسوب مي‌شود مرحوم شهيد[10] مي‌فرمايد «و الباطن ما کان فی باطنه» اگر همین ثوب اعلی یک باطنی دارد و در زیر آن یک جیب دارد آن را جیب باطن می‌گوییم.

2- در صورتي كه دو لباس پوشيده باشد جيب روي لباس داخل هم جيب باطن محسوب مي‌شود مرحوم شهيد[11] مي‌فرمايد «او فی ثوب داخل» یا ثوبی که زیر پوشیده باشد.

3- جيب داخل لباس زير هم جيب باطن محسوب مي‌شود كه فرمايش مرحوم شهيد «او في ثوب داخل» مطلق است و شامل جيب داخل لباس زير هم مي‌شود می‌خواهد جیب روی آن یا جیب بغلی آن لباس زیری باشد.

نتيجه: یک ظاهر داریم سه تا باطن كه در مجموع چهارتا است

1- جیب ظاهر یعنی آن جیبی که روي لباس رویی است.

2- جیب باطن همین لباس رویی جيب باطن است.

3- جیب روي لباس زیر هم جيب باطن است.

4- جیب باطن لباس زير هم جيب باطن محسوب مي‌شود.

محصول بحث اگر از جیب ظاهر لباس رویی که ظاهر است سرقت کند به قید اینکه درب جيب روئي بسته نباشد و زیپ يا دكمه نداشته باشد؛ قطع ندارد اما از همین جیب ظاهر اگر درب دار و زیپ دار بود و زیپش را هم کشیدند یا همین لباس رویی اگر جیب بغلی دارد در زیر و باطن یک جیب دارد و نيز لباسی که زیر پوشیده می‌خواهد جیب روی آن یا جیب بغلی آن كه صدق حرز می‌کند اگر سرقت کرد دستش قطع می‌شود. بحث بعدی انشاءالله فردا.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آل محمد

[1] المحقق الحلي، شرايع الاسلام، ج4، ص954.

[2] الشيخ الجواهري، جواهر الكلام، ج41، ص504.

[3] الفاضل الهندي، كشف اللثام، ج10، ص599.

[4] الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص270، باب13، ابواب حد سرقت، ح2.

[5] الشيخ الكليني، الكافي، ج7، ص226، ح8.

[6] الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص270، باب13، ابواب حد سرقت، ح1.

[7] الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص271، باب13، ابواب حد سرقت، ح4.

[8] الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص271، باب13، ابواب حد سرقت، ح3.

[9] الشهيد الثاني، شرح اللمعه، ج9، ص246.

[10] همان.

[11] همان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo