< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

92/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : علم اجمالی
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 دیروز گفتم شیخ بزرگوار فرمودند العلم الاجمالی کالعلم التفصیلی فی ثبوت التکلیف و سقوط التکلیف همین طوری که به واسطه علم تفصیلی می شود انسان تکلیف را ساقط کند به واسطه علم اجمالی هم می شود.
 نمی داند نماز ظهر واجب است یا نماز جمعه؟ هردو را می خواند هم نماز ظهر می خواند هم نماز جمعه به واسطه علم اجمالی تکلیف را ساقط می کند همین طور که نمی داند آیا جمعه واجب است یا ظهر؟ باید هر دو را بخواند فی ثبوت التکلیف مثل آن جا که می داند ظهر واجب است چه جور باید بخواند؟ حالا هم که نمی داند ظهر واجب است یا جمعه؟ هر دو را باید بخواند پس العلم الاجمالی کالعلم التفصیلی فی ثبوت التکلیف و سقوط التکلیف.
 راجع به ثبوت تکلیف صحبت کردیم و گفتیم مشهور حرف مرحوم شیخ بزرگوار را فرموده اند اما مرحوم آخوند در کفایه در سایر کتابهایشان و استاد بزرگوار ما آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیهما در سقوط تکلیف گفته اند آری و اما در ثبوت تکلیف به واسطه علم اجمالی تکلیف ثابت بشود گفته اند نه، برای این که دو طرف مشکوک است وقتی دو طرف مشکوک شد اصل جاری است کل شیئ طاهر یا رفع ما لا یعلمون راجع به آن جاری است رفع ما لا یعلمون هم راجع به آن یکی جاری است.
 گفتم حرف مرحوم آخوند حرف آقای بروجردی خیلی خوب است اشکال عقلی هم ندارد اشکال عقلی که می کنند اشکال عقلیش را هم مرحوم آخوند رفع می کند و این که وقتی دو تا اصل را جاری بکنیم مثل نماز ظهر و نماز عصر هر دو را بگوید واجب نیست خب مغرب که می شود می داند تارک الصلاه است این را هم جواب دادند مرحوم آخوند می دانیم تارک الصلاه است اگر بدانیم نماز برایش واجب است اما اگر اصل را جاری کنیم دیگر نماز برایش واجب نیست وقتی نماز برایش واجب نشد دیگر مولا رفع ید از تکلیف کرد همین احتمالش هم بس است اصل این طرف جاری است آن طرف هم جاری است.
 گفتم که آقای داماد رضوان الله تعالی علیه می فرمودند که بله حرف مرحوم آخوند حرف مرحوم آقای بروجردی درست است عقلا اما روایت به ما می گوید که علم اجمالی کالعلم التفصیلی برای این که روایت می گوید اگر دو تا آب داری نمی دانی کدام پاک است کدام نجس؟ نه، نوبت می رسد به تیمم و نمی توانی با یکی وضو بگیری یهریقهما ویتیمم که من عرض کردم یک مقدار بالاتر از این بگوییم، بگوییم روایت ها اصلا ارشادی است و حرف مرحوم آخوند عقلی است عقل دقی است و عرف حرف مرحوم شیخ انصاری را می زند می گوید العلم الاجمالی کالعلم التفصیلی فی ثبوت التکلیف و سقوط التکلیف اصلا اگر یک کسی اصل جاری بکند نه نماز ظهر بخواند نه نماز جمعه مسخره اش می کنند دیگر، استنکار عرفی.
 پس روایات که می گوید باید احتیاط بکنی هر دو نماز را بخوانی یا آن جا می گوید باید تیمم کنی و از دو تا آب استفاده نکنی این ها ارشاد به حکم عقل است نه عقل دقی،ارشاد به عرف است عرف استنکار می داند که مخالفت علم اجمالی بکنی روایت ها هم ارشاد است.
 ندیدم کسی حرف من را بزند اما حرف خوبی است دیگر حالا اگر کسی حرف من را قبول نکند دیگر حرف آقای داماد بلا اشکال است و این که علم اجمالی تکلیف را مثل علم تفصیلی ثابت می کند، این خلاصه بحث دیروز بود.
 بحث امروز راجع به سقوط تکلیف است آیا کسی می تواند در حالی که می تواند با علم تفصیلی جلو برود با علم اجمالی تکلیف را ساقط بکند؟ نمی داند نماز ظهر واجب است یا نماز جمعه؟ هر دو را می خواند در حالی که می تواند برود توی رساله نگاه بکند ببیند مقلدش چه می گوید هر چه مرجع تقلیدش می گوید عمل بکند یا این که نه مسئله را هم می داند اما می خواهد احتیاط بکند و تکلیف را ساقط می کند با علم اجمالی، دو تا نماز می خواند خب مرحوم شیخ می فرمایند می شود این جا را دیگر مرحوم آخوند آقای بروجردی و آن کسانی که می گفتند که ثبوت تکلیف نه، در سقوط تکلیفش فرمودنده اند می شود علم اجمالی مثل علم تفصیلی است همین طور که علم تفصیلی تکلیف را ساقط می کند علم اجمالی هم می تواند تکلیف را ساقطش بکند ندیدم کسی از نظر فتوی بگوید نه. لذا می توانیم بگوییم در فقه ما یک اجماع توی مسئله هست که علم اجمالی کالعلم التفصیلی فی سقوط التکلیف.
 در اصول هم همه همه من جمله مرحوم آخوند در کفایه می فرمایند که علم اجمالی کالعلم التفصیلی فی سقوط التکلیف.
 لذا مرحوم سید در عروه همین یهریقهما و یتیمم را درستش کرده اند که با آب نجس می تواند وضو بگیرد طرز خوبی هم درست کرده اند.
 لذا با همان علم اجمالی وضو می گیرد و نماز می خواند تکلیف ساقط است، الا این که هم مرحوم شیخ انصاری در فرائد هم مرحوم آخوند سه چهار تا اشکال کرده اند اما اشکالها را خودشان جواب داده اند هم مرحوم شیخ جواب داده هم مرحوم آخوند و مسئله از این نظر هم اختلاف نیست وقتی که مراجعه به ادله بکنیم می بینیم که همه آنها یک جور جواب داده اند.
 اشکال اول که شده راجع به قصد وجه است گفته اند آقا این وقتی می گوید نماز ظهر به جا می آورم اگر علم اجمالی باشد نمی تواند بگوید نماز ظهر واجب اما می رود رساله می بیند می فهمد نماز ظهر واجب است می گوید نماز ظهر واجب می تواند این کار را بکند و قصد وجه واجب است و چون قصد وجه واجب است پس العلم الاجمالی کالعلم التفصیلی فی سقوط التکلیف نه، آن جاها علم اجمالی کار علم تفصیلی را می کند که نتوانیم به علم تفصیلی برسیم این باید با علم تفصیلی تکلیف را ساقط بکند.
 شیخ بزرگوار به طور فشرده فرمودند کی گفته قصد وجه واجب است؟ نه، قصد وجه واجب نیست اما مرحوم آخوند یک قاعده دارند این قاعده خیلی شیرین است به درد می خورد خیلی جاها و مرحوم آخوند هم چندین جا در کفایه در کتابهای فقهی استعمال کرده اند.
 بعد از مرحوم آخوند هم اساتید ما بلکه خیلی ها مثل مرحوم نایینی ها شاگردهای مرحوم آخوند از این قاعده مرحوم آخوند استفاده کرده اند و آن قاعده این است:
 گفته اند چیزهایی که از مهام امور است و فعلش مشهور در اسلام است اگر نفیا یا اثباتا درباره آن صحبت نشده باشد همین عدم کلام یدل علی عدم الوجوب یا یدل علی عدم الحرمه این یک قاعده کلی، آن وقت مرحوم آخوند این جا نتیجه گرفته اند فرموده اند قصد وجه مردم نماز می خوانند دیگر و این قصد وجه اگر واجب بود چون از مهام امور است چون مشهور در میان مردم است نفیا اثباتا سؤال و جواب نشده همین نفیا و اثباتا که سؤال و جواب نشده دلیل بر این است که قصد وجه واجب نیست حتی قصد تمیز هم واجب است یا نه؟ آن هم واجب نیست.
 حالا قصد وجهش این که نماز می خوانم واجب قربه الی الله این عوامانه است حالا واجب را می خواهد بگوید می خواهد نگوید.
 بنابراین از جاهایی که عدم الدلیل دلیل العدم است این جاست ما طلبه ها که می گوییم آقا عدم اللیل عدم دلیل العدم که نیست اما مرحوم آخوند درست کرده عالی درست کرده می فرماید بعضی اوقات عدم الدلیل دلیل العدم است آن جا که مسئله ای از مهام امور باشد و نفیا و اثباتا درباره آن صحبت نشده باشد همین صحبت نشدن سؤالا و جوابا مفروغ عنه بوده نزد ائمه طا هرین علیهم السلام که واجب نیست، در حرمتش هم مفروغ عنه بوده که حرام نیست.
 همه چیز همین طور است نمی شود چیزی بدون دلیل مسلم است ما من شیئ یقربکم الی الجنه و یباعدکم عن النار الا و قد امرتکم به.
 مسلم است ما من شیئ یباعدکم عن الجنه و یقربکم الی النار الا و قد نهیتکم عنه واقع و نفس الامر همه چیز گفته شده ولو حکم آن نخ در وسط هسته خرما به ما نرسیده، حالا راجع به این جمله قصد وجه این جمله قصد وجه سوال نشده از نماز همه سوال شده چندین هزار مسئله راجع به نماز اما هیچ کس راجع به قصد وجه سوال نکرده ائمه طاهرین علیهم السلام هم خودشان ارتجالا یا جوابا نگفته اند همین عدم الدلیل دلیل بر این است که واجب نبوده، یک چیز مفروغ عنه بوده که قصد واجب نیست خب معلوم است قصد وجه واجب نیست حالا یک کسی نیت هم می کند عوام دیگر نیت می کنند چهار رکعت نماز واجب پشت سر امام جماعت بعضی اوقات اسم هم می آورند پشت سر آ شیخ حسن توی مسجد محله مان قربه الی الله به جای این که آن قربه الی الله را درست کند این حرفهای عوامانه را می بافد به هم.
 خب هیچ چیزی نگوید اصلا نگوید خب همان توجه یعنی نیت کفایت می کند.
 خب این حرف اول که گفته اند در علم اجمالی چون قصد وجه را نمی تواند محرز بکند جاهایی خوب است که با علم تفصیلی نشود تکلیف را ساقط بکنی. و اما اگر بشود تکلیف را ساقط بکنی قصد وجه باید باشد در ما نحن فیه باید این خصوصیت ذکر بشود.
 دلیل دوم که باز این هم مرحوم آخوند در کفایه دارند گفته اند که اصلا این احتیاط بعضی اوقات لغو به امر مولاست لعب به امر مولاست یک کسی می داند قبله کدام طرف است به چهار طرف نماز بخواند یک کسی از یک کسی بپرسد قبله کدام طرف است به او می گوید، قبول نکند به چهار طرف نماز بخواند این مسخره است دیگر لعب به امر مولا جایز نیست این هم دلیل دومشان است.
 خب این را هم مرحوم آخوند در کفایه جواب می دهند این لعب به اصل امر مولا که نیست والا کفر است و لعب به کیفیت است و لعب به کیفیت کی گفته اشکال دارد؟
 از وقتی که می گوید الله اکبر تا وقتی که می گوید السلام علیکم و رحمه الله و برکاته با ریش ها یش بازی می کند با عبایش بازی می کند از اول که می گوید الله اکبر تا السلام علیکم بازی است دیگر، چیزی که نیست توی نماز است اما بعضی اوقات این جوری است که با خودش هم بازی می کند یا نه، زن بچه کولش است برای این که بچه گریه می کند با بچه بازی می کند نمازش را هم می خواند کی گفته نمازش باطل است؟
 فرق است بین کیفیت و اصل، اگر لعب به اصل باشد این کفر، است معلوم است اصلا خدا را مسخره کرده و اما اگر لعب به کیفیت باشد اشکال ندارد.
 خدا رحمت کند استاد ما کفایه را پیش او خواندیم مثال می زد می گفت که بعضی اوقات انگشتر مولا می افتد روی زمین می گوید انگشتر من را بده خب این خم می شود انگستر را می دهد بعضی اوقات این به جای این که انگشتر را بدهد دو تا دستش را زیر خاک می کند بلند می کند انگشتر هم روی خاکها می رود در مقابل مولا که مولا چون خسته است یک قدری بخندد حالا بگوییم این انگشتر را داد کتک می خورد چرا کتک می خورد؟ برای این که کیفیت غیر متعارف بوده.
 علی کل حال به قول مرحوم آخوند این لعب به اصل که نیست لعب به کیفیت است و لعب به کیفیت کی گفته نماز را باطل می کند؟
 شما یک مقدار بالاتر از مرحوم آخوند بگویید بگویید اصلا بعضی اوقات نه لعب به امر مولا نیست مولا یک آفرین هم به او می گوید مثل این که یک کسی می خواهد احتیاط بکند خب نماز ظهرش را می خواند بعد هم می رود نماز جمعه می خواند یا یک کسی نمازش را خوانده دو دفعه احتیاطا نماز می خواند، یک کسی مثلا اگر احتیاط نباشد حال عبادت کردن ندارد، اما قضیه احتیاط می آید جلو هی نماز می خواند بعضی ها این جوریند دیگر، نماز می خوانند و می داند هم نماز به ذمه اش نیست وصیت می کند 70 سال نماز برای من بدهید حالا این ها که من نمی دانم خوب است یا نه؟ ولی خودش پیر شده بیکار است حالا که بیکار است می گوید نماز بخوانم یک شبانه روز نماز می خواند خب مولا به این می گوید بارک الله آفرین یک دفعه احتیاط منجر به وسواسی گری آن نه.
 و اما اگر احتیاط ها منجر به وسواسی گری نشود احتیاط خیلی هم خوب است الاحتیاط حسن چه در اطراف علم اجمالی باشد چه در شبهات بدویه مگر اختلال نظام لازم بیاید مگر وسواسی گری جلو بیاید آن مسئله دیگر ی است والا راستی یک مرد مقدسی و این زن و بچه هم ندارد یک زندگی آرام دارد توی خانه می خواهد از شبهات پرهیز بکند خب خیلی خوب است دیگر خیلی عالی است از حرام که پرهیز می کند از شبهات هم پرهیز می کند، نه، خیلی ها هستند برای ریاضتهایشان چون که طلبه است توی حجره هیچ کس را ندارد به اندازه ضرورت چیز می خورد که اگر شبهه ناک باشد اگر حرام باشد حلال شود. این ها خیلی خوب است دیگر و این لعب که نیست بلکه خیلی جاها الاحتیاط حسن علی کل حال.
 اگر مربوط به مولا بشود و مسخرگی مولا کفر است اگر به کیفیت باشد و می خواهد احتیاط بکند می خواهد مولا به او بگوید آفرین، می خواهد مولا را بخنداند مثل همان مثالی که زدم لعب به کیفیت است لعب به کیفیت چرا نماز باطل باشد؟ این حرف دوم.
 حرف سوم مال مرحوم نایینی رضوان الله تعالی علیه است نمی دانم چرا فرمودند؟ مرحوم نایینی اصرار هم روی آن دارند چند جا هم توی این تقریراتشان هم تقریراتی که مرحوم کاظمینی نوشته اند هم تقریراتی که مرحوم آقای خویی نوشته اند مرحوم نایینی دو تا تقریرات در اصول دارند یکی از مرحوم آقای خویی است یکی از مرحوم آقای کاظمینی ایشان می فرمایند که اسقاط تکلیف مراتب دارد علم تفصیلی بعدش علم اجمالی بعدش اماره بعدش اصل و تا علم تفصیلی بشود نوبت به علم اجمالی نمی رسد تا علم اجمالی بشود نوبت به اماره نمی رسد تا اماره بشود نوبت به اصل نمی رسد پس بنابر این در ما نحن فیه چون می تواند با علم تفصیلی تکلیف را ساقط کند به علم اجمالی نمی رسد.
 حالا نمی دانم چه می خواهند بگویند مرحوم نایینی؟ یک کسی می تواند قطع پیدا بکند اما با اماره می رود جلو با روایات اهل بیت می رود جلو کسی می تواند بگوید نه؟ یعنی در حالی که علم تفصیلی هست علم اجمالی هم هست اختلال نظام لازم نمی آید اما با اماره یعنی مثل رساله مرحوم نایینی رساله ها همه همه 95 درصدش با اماره است یا با اصول.
 با علم اجمالی می تواند تکلیف را ساقط کند نمی کند با اماره تکلیف را ساقط می کند کسی می تواند بگوید نمی شود؟ لذا نمیدانیم مرحوم نایینی چه می گویند؟ تا علم تفصیلی باشد نوبت به علم اجمالی نمی رسد تا علم اجمالی باشد نوبت به اماره نمی رسد تا اماره باشد نوبت به اصل نمی رسد مثل این که آن آخر را اشتباه به اول کرده اند.
 بله چون اصول تعیین وظیفه در ظرف شک است لذا تا اماره باشد نوبت به اصول نمی رسد این خوب است.
 واما تا علم اجمالی باشد نوبت به اماره نمی رسد این خلاف اصل است خلاف سیره است خلاف رساله هاست رساله ها همه همه گفته اند اصلا احتیاط یعنی چه؟
 لذا من اصلا در رساله ام یک احتیاط هم ندارم اشکال هم دارم حتی به استاد بزرگوارم آقای بروجردی که این قدر احتیاط احتیاط، خود آقای بروجردی روی منبر بارها و بارها با یک تبسم قشنگی تبسم های آقای بروجردی خیلی شیرین بود می فرمودند آخر ما احتیاط بکنیم خلاف احتیاط است برای این که مردم را توی دردسر می اندازیم اما خودشان رساله شان پر از احتیاط است.
 لذا تا علم اجمالی نه بابا، علم اجمالی نمی خواهد با اماره می رود جلو رساله ما هم روی اماره است، عرف می تواند دو تا نماز بخواند اما می گوید مرجع تقلید من می گوید یک نماز بخوان کفایت می کند.
 حساب مخالفت قطعیه اصلا نیست حساب این است که این می گوید مراتب دارد تا علم اجمالی باشد نوبت به اماره نمی رسد می گوییم خیر علم اجمالی هست یعنی سقوط تکلیف به واسطه احتیاط این را می گویند علم اجمالی، علم اجمالی هست اما رساله ما می گردد روی امارات. لذا نمی دانم مرحوم نایینی چه می خواهند بفرمایند؟ چون خواجه حافظ نیست ما را پس معلوم نیست ما را.
 الحمد لله مسئله قطع تمام شد جلسه بعد مان راجع به مسئله مظنه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo