< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

92/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 درس‌خارج‌اصول‌حضرت‌آیت‌الله‌العظمی‌مظاهری«مدظله‌العالی»
 موضوع : تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص
 تاریخ 26 /1 /92
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 بحث ما راجع به تنبیهاتی بود که در عام مخصص فرموده بودند.
 تنبیه دوم یک جمله ای از شیخ انصاری رضوان الله تعالی علیه نقل می کنند و من نمیدانم مال شیخ است یا نه؟ این که شیخ انصاری فرموده اند اگر یک مایعی باشد نمی داند که آب است یا نه؟ نمی داند مضاف است یا نه؟ نذر بکند با این آب وضو بگیرد با این مایع وضو بگیرد شیخ فرموده اند که وضو گرفتن برایش واجب می شود و با این آب باید وضو گرفت، دیگر خواه ناخواه باید هم بگویند این وضو صحیح است و با این وضو می شود نماز خواند و کارهای دیگر.
 استاد بزرگوار ما آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه می گفتند حرف شیخ حرف درستی است می گفتند ما تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز می دانیم و این همین تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص است بنابراین نذر می کند وضو می گیرد اوفوا بالنذور می گوید این وضو صحیح است.
 تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص این بود که سابقا صحبت کردیم واگر یادتان باشد گفتیم مسئله یک بغرنج در اصول است و خیلی از بزرگان مثل مرحوم آخوند می گویند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص نمی شود اما مرحوم سید در عروه خیلی جاها تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص کرده اند.
 مثلا استاد بزرگوار ما حضرت امام می گویند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص نمی شود اما استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می گویند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص اشکال ندارد.
 تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص این است گفته مثلا اکرم العلماء بعد گفته لا تکرم الفساق منهم من این زید در خارج را می دانم عالم است نمی دانم فاسق است یا نه؟ به قول آقای بروجردی با یک تبسمی می فرمودند خب اکرم العلماء می گوید که این مال من برای این که قطعا عالم است، لا تکرم الفساق منهم می گوید من نمی خواهم این را برای این که من نمی دانم فاسق است یا نه؟ زن مشکوک نمی خواهم بنابراین اکرم العلماء می گوید می خواهمش، لا تکرم الفساق منهم می گوید نمی خواهمش بنابراین تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز است.
 آنها که می گویند نمی شود و من جمله ما سابقا می گفتیم که این اکرم العلماء که شما می گویید که عام است این اراده استعمالی است نه اراده جد، اراده جدش اکرم العلماء الا الفساق منهم است و این زید توی خارج را که می دانیم عالم است نمی دانیم فاسق است، نمی دانیم مصداق اکرم العلماء الا الفساق منهم هست یا نه؟ تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام می شود، جایز نیست، و ما می گفتیم که عمومات اول گفته می شود از باب اراده استعمالی نه اراده جدی و این تبصره ها این تخصیص ها دلیل بر این است که اراده استعمالی بوده نه اراده جد، اراده جد روی عام مخصص بوده است و توی مثال اراده جد مولا روی اکرم العلماء نبوده، روی اکرم العلماء الا الفساق منهم بوده و زید در خارج که می دانم عالم است نمی دانم فاسق است یا نه؟ برگشتش به این است که نمی دانم مصداق اکرم العلماء الا الفساق منهم هست یا نه؟ پس تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز نیست برای این که بر می گردد به تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام، این حرف مرحوم آخوند بود که ما قبول کردیم و حرف مرحوم سید در عروه و مرحوم آقای بروجردی و خیلی ها را قبول نکردیم برای همین نکته ای که مرحوم آخوند در کفایه فرموده بودند.
 حالا آقای بروجردی در مسئله ما می فرمایند که خب این آب مضاف یعنی نمی داند مضاف است یا نه؟ این مایع که نمی داند آب مطلق است یا آب مضاف خب نذر روی آن می کند وقتی نذر کرد اوفوا بالنذور عام ماست می گوید من این را می خواهم آن الا یعنی الا ماء مضاف آن خاص ما می گوید من این را نمی خواهم برای این که مشکوک است حالا که مخصص ما مصداقش مشکوک است عام ما مصداقش یقینی است پس شیخ انصاری که گفتند تمسک به اوفوا النذور می توانم بکنم و این را درستش بکنم بنابراین با اوفوا بالنذور آن وضو را می گیرد با آن وضو هم مثلا نماز می خواند، تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص و هو یجوز.
 ایرادی که در مسئله هست آن است که نذر شرطش این است که رجحان باشد تخصیص نیست آقای بروجردی مثل این که شرط را با تخصیص با هم خلط کرده بودند یشترط در باب نذر رجحان، یشترط در آب وضو الاطلاق خب باید این را احرازش بکنم بدانم این آب مطلق است، اگر شک داشته باشم مطلق است یا نه؟ شک دارم به این که با این آب می شود وضو گرفت یا نه؟ شک دارم آیا روی این می شود نذر کرد یا نه؟ بخواهم نذر بکنم تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است یعنی اوفوا بالنذور عامش این است اوفوا بالنذور کدام منذور؟ آن که آب مطلق باشد این را باید احراز کنم و وقتی که می خواهد وضو بگیرد این احراز شده نیست وقتی احراز شده نیست مصداق فِ بنذرک مصداق اوفوا بالنذور معلوم نیست، اگر وضو گرفت درست نیست چرا؟ تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است.
 آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه فرض می کردند عام ما تمام است گفتند خب فِ بنذرک اوفوا بالنذور این که بیل به کتش نخورده خب می تواند نذر کند با این مایع وضو بگیرد پس اوفوا بالنذور می گوید که وضو گرفتن با این مایع طوری نیست حالا ما این آب را نمی دانیم مایع است یا نه؟ تا الا بیاید و بگوید با این وضو نگیر، مخصص ما نمی تواند کار بکند الا المایع الا المضاف، عام ما می تواند کار بکند پس من نذر می کنم با آن مایع وضو می گیرم اوفوا بالنذور می گوید نذرت درست است
 اگر از باب تخصیص بود فرمایش آقای بروجردی خوب بود یعنی ما یک عامی داشتیم و یک خاصی داشتیم مثل اکرم العلماء لا تکرم الفساق منهم و زید را می دانم عالم است نمی دانم فاسق است یا نه؟ اکرم العلماء می گوید من می خواهمش، لا تکرم الفساق منهم می گوید من نمی خواهمش پس تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز بود و اما اگر رجحان در باب نذر اگر شرط باشد نه تخصیص بگوید یشترط در باب وضو این که آب مطلق باشد آن وقت می توانید نذر بکنید بعد از آن که احراز بکنید آب مطلق است اما الان من نمی دانم آب مطلق است یا نه؟ بخواهم نذر بکنم نمی شود چرا نمی شود؟ برای این که عام اوفوا بالنذور را ندارم اوفوا بالنذور وقتی است که مسلم باشد این آب آب مطلق است و این تسلم که نیست بنابراین بخواهم وضو بگیرم با این مایع مشکوک جایز نیست مثل آن جاست که بخواهم وضو بگیرم با مایع یقینی با هندوانه با گلاب بخواهم وضو بگیرم چه جور جایز نیست؟ چرا جایز نیست؟ برای این که احراز کرده ام این آب آب مطلق نیست اگر هم مشکوک باشد گلاب است یا آب؟ باز نمی توانم وضو بگیرم چرا؟ تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است، نذر هم روی آن نمی توانم بکنم چرا؟ برای این که تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است ثبت العرش ثم انقش اول باید احراز بکنم این آب مطلق است وقتی احراز کردیم آب مطلق است می گوییم یجوز الوضوء یجوز النذور روی این آب اما در وقتی که مشکوک باشد لا یجوز الوضوء به و لا یجوز النذر علیه برای این که احراز موضوع نکرده ام ثبت العرش ثم انقش اول موضوع را درست بکن بعد حکم را بار بکن.
 می خواهد وضو بگیرد دیگر الان که می خواهد وضو بگیرد باید احراز بکند صحت وضو را ثم نذر بکند روی وضو الان می خواهد این نذر بکند نمی داند وضوی این صحیح است یا نه؟ برای این که اگر در آب مضاف باشد وضو صحیح نیست اگر آب مطلق باشد وضو صحیح است اگر آب مطلق باشد می تواند وضو بگیرد می تواند نذر هم بکند اگر آب مضاف باشد نمی تواند وضو بگیرد نمی تواند هم نذر بکند، حالا مشکوک است مشکوک که هست بر می گردد به این که نمی دانم وضو با آن صحیح است یا نه؟ نمی دانم نذر روی آن صحیح است یا نه؟ تمسک به اوفوا بالنذور تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است مثل این که گفته اکرم العلماء من نمی دانم زید عالم است یا نه؟ بخواهم تمسک بکنم به اکرم العلماء برای اکرام زید، نمی شود چرا؟ برای این که زید را نمی دانم عالم است یا نه؟ آن مثال ما که تمسک به عام در شبهه مصداقی جایز است یا نه؟ گفته اکرم العلماء یک دلیل دیگر گفته لا تکرم الفساق منهم من می دانم زید عالم است وقتی می دانم اکرم العلماء می گوید خیلی خوب این مال من، لا تکرم الفساق منهم می گوید من نمی خواهمش برای این که من نمی دانم فاسق است یا نه؟ نمی خواهمش، پس تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز است بنابر قول مرحوم سید و آقای بروجردی و این‌ها.
 و آن جا اشکال می کردیم می گفتیم بله اکرم العلماء می گوید می خواهمش اما کدام اکرم العلماء؟ اکرم العلماء که اراده جد است و این اراده اراده استعمالی است پس در حقیقت این جور می شود تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص به حسب ظاهر به حسب اراده استعمالی جایز است، به حسب اراده جد جایز نیست این حرفهایی بود که سابقا زدیم.
 اما این مثال شیخ انصاری اصلا از باب تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص که نیست یک آب در خارج است اگر بخواهم با آن وضو بگیرم باید احراز بکنم این آب مطلق است و الا اگر احراز نکنم نمی توانم وضو بگیرم دیگر خواه ناخواه نمی توانم روی آن نذر بکنم حالا مشکوک است حالا که مشکوک شد بر می گردد به این که می توانم نذر کنم یا نه؟ نه چرا نه؟ اوفوا بالنذور عام است، این موضوع در این جا نمی دانم مصداقش است یا نه؟ لذا حرف شیخ انصاری درست نیست چرا؟ برای این که تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است.
 لذا من اصلا نمی دانم این مثالی که شیخ انصاری نسبت به او می دهند نسبت فتوی به ایشان می دهند اصلا راستی این مورد فتواست؟ مورد فتوی نیست؟ اگر راستی این حرف را بتوانیم درست کنیم خیلی جاها توی رساله که برویم خیلی جاها می توانیم با نذر مشکوک ها را یقینی بکنیم و گمان نکنم کسی ملتزم به این حرف بشود که من مشکوک در فتوی را یقینی بکنم با اوفوا بالنذور، ظاهراً جایی هم نداریم این مثالی است که مثال طلبگی است مرحوم شیخ انصاری درست کرده اند اما در روایتی باشد در رساله ای باشد مورد فتوی باشد روی آن ان قلت قلتی شده باشد، لذا نمی دانم اصلا یک مثال توی فقه ما دارد یا نه؟ اگر حرف شیخ انصاری درست باشد لازمه اش این است از اول رساله تا آخر رساله ما هر کجا شک در موضوع بکنیم با نذر درستش بکنیم و می شود گفت این را؟ ما باید در باب نذر مصداق درست بکنیم مصداق یقینی وقتی مصداق درست شد آن وقت که جایز شد رجحان پیدا کرد می توانم نذر بکنم آن امر رجحان را آن امر جایز را و اما اگر ندانم اصلا توی شرع مقدس اسلام جایز است یا نه؟ اوفوا بالنذور که مشرع نیست اصلا یک قاعده کلی داشته باشید در همه قوانین ثانویه این ها هیچ کدام نمی توانند مشرع باشند.
 آقای داماد رضوان الله تعالی علیه این مرد محقق از مرحوم حاج شیخ نقل می کردند می گفتند مرحوم حاج شیخ برای این که بگوید عناوین ثانویه نمی تواند حکم درست بکند می گفتند که یک کسی یک دیوانه مانندی برود توی کوچه عصایش را دستش گرفته هی دور سرش بگرداند بگوید الناس مسلطون علی اموالهم مردم بروند کنار، این آقا با این بازیش بخواهد توی کوچه بگردد خب می گفتند نمی شود برای این که الناس مسلطون علی اموالهم در چارچوب شریعت مقدس اسلام در چارچوب قانون لذا اسمش را می گذارند دلیل حیثی، نذر دلیل حیثی است قاعده تسلط بر اموال دلیل حیثی است یعنی در چارچوب قانون تو می توانی نذر بکنی اما با نذر قانون درست بکنی، در چارچوب الناس مسلطون علی اموالهم تو می توانی تصرف در اموالت بکنی اما با الناس مسلطون علی اموالهم تو بخواهی تصرف در اموالت حیث شاء خب معلوم است نمی شود همه عناوین ثانویه اسمش را می گذارند دلیل حیثی یعنی من حیث این که موضوع درست است من حیث این که خلاف قانون نیست آن وقت اوفوا بالنذور آن وقت الناس مسلطون علی اموالهم تا آخر.
 و علتش هم همین است که ما بخواهیم با ادله حیثیه قانون درست بکنیم تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است به عبارت دیگر موضوع مشوک را با عام درستش بکنیم به قول مرحوم آخوند بعضی اوقات این جا نه، جاهای دیگر می گوید دور لازم می آید موضوع توقف بر حکم می شود حکم توقف بر موضوع می شود، این خلاصه حرف است.
 مطلب سوم که برای فردایمان است این است دوران امر بین تخصیص و تخصص گفته است اکرم العلماء یک دلیل دیگر گفته لا تکرم زیدا زید را نمی دانم عالم است تا اکرم العلماء تخصیص خورده باشد یا زید جاهل است تا اکرم العلماء تخصیص نخورده باشد دوران امر بین تخصیص و تخصص آیا تخصص مقدم بر تخصیص است یا نه؟ مرحوم آخوند می گویند آری ما می گوییم نه مطالعه اش را بکنید تا فردا انشاء الله.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo