< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/12/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : عام مخصص در مابقی حقیقت است یا مجاز؟
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 دیروز عرض کردم مشهور در میان اصحاب این است که عام مخصص حجت در مابقی است البته مجاز است اما مجاز است استعمال شیئ در غیر ما وضع له است کل گفته از آن اراده جزء کرده یا کلی گفته از آن اراده بعض اجزاء کرده و اما حجت در مابقی است گفتم ما بقی اقرب المجازات است این حرفی که تقریبا یک تسلمی در میان بزرگان در میان اهل اصول داشتند
 مرحوم آخوند در کفایه خیلی مفصل یک نکته ای دارند و این نکته اگر هم از خودشان نباشد اما این شرح و تفصیل و این ها یک ابتکاری از کفایه است ایشان فرموده اند که عام مخصص علاوه بر این که حجت در مابقی است مجاز هم نیست بلکه حقیقت است اصلا استعمال کل و جزء و کلی و جزئی و این ها نیست و عام مخصص یک وادی برای خود دارد، مرحوم آخوند این را نفرموده اما این هم مسلم است عام مخصص یک دفعه در محاورات عرفی است معلوم است مجاز است قرینه حسابی می خواهد یک دفعه نه در قوانین است در کلیات است به قول مرحوم آخوند ضربا للقانون است می خواهد قانون وضع بکند مسلم پیش اصحاب است که باب عام و خاص باب مطلق و مقید باب ظاهر و اظهر و این جاهایی که توفیق عرفی دارد می گویند این ها در محاورات عرفیه نمی آید لذا مثلا مرحوم آخوند اگر در جلد اول کفایه یک عامی گفته باشد در جلد دوم کفایه یک خاصی گفته باشد شما فضلاء به مرحوم آخوند ایراد می کنید می گویید آقا تو در جلد اول به نحو عام گفتی این جا به نحو خاص می گویی یعنی اصلا تعارض می بینند تباین می بینند ظاهر و اظهر و مطلق و مقید و عام و خاص و توفیق عرفی و امثال این ها همان دیگر همیانه ملاقطبش همان توفیق عرفی است که مرحوم آخوند درست کردند توی آخر کفایه این ها مربوط به قوانین است مربوط به روایات اهل بیت است مربوط به قرآن شریف است حتی آن هم مربوط به قرآن و روایات در قوانین و اما اگر مسئله مسئله محاوری شد مسئله مسئله جزئی شد مقاوله شد مکالمه شد دیگر نه حمل عام بر خاص است نه حمل مطلق بر مقید است نه حمل ظاهر بر اظهر است نه توفیق عرفی، تباین است و این هم کسی حرف در آن ندارد اختلاف نکرده که در محورات عرفیه ما حمل عام بر خاص نداریم حمل مطلق بر مقید نداریم چه جوری جمع بین کلام آقا بکنیم به توفیق عرفی؟ نداریم این ها همه مختص به قوانین است یعنی حرف را بزند این جمله مرحوم آخوند جمله شیرینی است حرف را بزند ضربا للقانون خب حالا که این طور شد مرحوم آخوند می فرمایند در جایی که ضربا للقانون باشد در همه ملل در همه مثلا شوراهای ملی شوراهای اسلامی این ها اول یک کلیاتی جعل می کنند از همین جهت مثلا مجلس ما یک روز یک هفت هشت ده تا قانون، بعد می گوید کلیاتش تصویب شد دیگر حالا فردا روی تبصره ها روی جزئیات روی مخصص ها صحبت می کنیم.
 همه وقت در همه جا عند العقلاء اینجوری بوده وقتی چنین شد در وقتی که می گوید اکرام عالم واجب است می خواهد جعل قانون بکند در مقابل این که اکرام مثلا فاسق حرام است آن هم می خواهد جعل قانون بکند خب به نحو کلی می گوید اکرام عالم واجب است فردا می آید تخصیص می زند میگوید آن عالمی که تبصره اول عادل باشد آیا بس است یا نه؟ تبصره دوم یعنی خاص دوم مشغول تحصیل باشد تبصره سوم خاص سوم آن که نتواند خودش را اداره بکند محتاج باشد بعضی اوقات می بینیم مثلا می گوید که تبصره 64 یعنی 64 تا تخصیص این ها همه ضربا للقانون است وقتی ضربا للقانون شد در آن وقتی که می گوید اکرام عالم واجب است لفظ را استعمال کرده در عموم اما به قول مرحوم آخوند به اراده استعمالی نه اراده جدی، استعمال لفظ در معنی، این در مجاز استعمال لفظ در غیر معناست استعمال لفظ در غیر ما وضع له است اما در حقیقت استعمال لفظ در معنا این کسانی که قوانین جعل می کنند این جوری است وقتی که امام علیه السلام روایت را می فرمایند استعمال کرده اند لفظ را در معنا اراده کرده اند از آن همان معنای عام را الا این که اراده جد نیست برای عمل، اراده استعمال است ضربا للقانون به آن می گویند اراده استعمالی و اراده جدی لذا مثلا در روایات ما نمی دانیم این اراده استعمالی بوده یا اراده جدی می گردیم توی روایت ها اگر خاصی پیدا نکردیم می گوییم تطابق اراده استعمالی با اراده جدی بعد می گوییم از عموم اراده شده همه افراد و اما اگر یک خاصی پیدا کردیم می گوییم این استعمال عام مجاز نه، استعمال لفظ در آن معنای واقعی نه در معنای استعمالی آری یعنی اراده کرده اراده استعمالی از لفظ نه اراده حقیقی.
 خب روی فرمایش مرحوم آخوند دیگر ما در باب عام و خاص در باب مطلق و مقید در باب ظاهر و اظهر در باب توفیق های عرفی هیچ جا دیگر مجاز نداریم اصلا این حرفی که مشهور شده عام مخصص مجاز است مرحوم آخوند می گویند نه، عام مخصص حقیقت است، فقط باید بگردیم خاص را پیدا کنیم تبصره ها را پیدا کنیم اگر تبصره پیدا کردیم می گوییم اراده استعمالی با اراده جدی دو تا بوده اگر نه می گوییم اراده استعمالی با اراده جدی یکی بوده و الا در استعمال در گفتن لفظ و از آن معنا اراده کردن دیگر همه جا چه آن جا که تبصره بخورد چه آن جا که تبصره نخورد استعمال شده لفظ، لفظ عام اراده شده از آن عموم مثل باب اطلاق باب اطلاق و باب عموم از این جهت هیچ تفاوت ندارد می گوید که جئنی برجل خب اگر مرادش رجل عالم باشد و نگفته باشد خب شما می گویید که این مجاز است برای این که استعمال شده لفظ در غیر ما وضع له، رجل هم عالم را می گیرد هم جاهل را می گیرد اما مرحوم صاحب کفایه و کسانی که متابعت از صاحب کفایه کرده اند می گوید نه جئنی برجل لفظ استعمال شده همان معنای رجل در مقابل مرأه اراده شده، وقتی که تقیید پیدا کردی آن وقت می فهمی که این اراده استعمالی بوده یعنی ضربا للقانون، اراده جدی نبوده است و الا از این که اراده کرده است از لفظ معنای خودش را دیگر تفاوت نمی کند لذا مقدمات حکمت که جاری می کنی می گویی مولا در مقام بیان مراد است قرینه ذکر نکرده پس از این مهمل معنایش را اراده کرده که چند روز قبل گفتم مقدمات حکمت با وضع با عام هیچ تفاوت ندارد اگر بگوید کل رجل دلالت بر استغراق می کند اما به وضع اگر بگوید جئنی برجل مقدمات حکمت جاری کنی باز دلالت بر عموم می کند اما به معونه مقدمات حکمت و انصافا مثل خود مرحوم آخوند خیلی معنای دقیقی معنای ذوقی معنای روشنی و خیلی از بزرگان از اینحرف خیلی خوششان آمده خیلی ان قلت قلت تأیید مرحوم آخوند دارند.
 در میان اساتید ما یا شهرت در میان فقهاء بعد از آخوند این ها همه حرف مرحوم آخوند را پذیرفته اند الا مرحوم نایینی و استاد بزرگوار ما آقای بروجردی در حالی که هر دو هم انصافا از آن شاگردهای خلی بالا بالای مرحوم آخوند بودند مخصوصا روی مرحوم نایینی مرحوم آخوند خیلی حساب می کرده هر دو هم یک حرف دارند هم مرحوم نایینی هم آقای بروجردی رد مرحوم آخوند می گویند آقا این جمله ای که گفته اکرم کل عالم آیا استغراق اراده شده یا نه؟ اگر اراده شده استغراق خب استعمال در مابقی مجاز است اگر نه خب دروغ است به قول مرحوم نایینی از آن قلم کاظمینی به قول حضرت امام با آن قلم شیوایشان می گوید شوخی می کنی این هزل است یا از اکرم کل رجل حقیقت اراده شده یا نه، اگر واقع اراده شده که استعمال در مابقی مجاز است اگر نه دروغ گفته ای، گفته ای اکرم کل عالم از آن اراده کرده ای اکرم بعض العالم یا این که شوخی می کنی انه کذب و هزل.
 استاد بزرگوار ما آقای بروجردی هم در درس همین شوخی را یعنی همین جمله را با یک تبسم خاصی که شیخ ما چنین می فرمود و اصرار روی آن داشت و می گفت ما اراده استعمالی داریم اراده جدی داریم و در باب عام و خاص اراده اراده استعمالی است نه جدی بنابراین چون اراده استعمالی است دیگر مجاز نیست و عام مخصص در ما بقی هم حقیقت است هم حجت است بعد آقای بروجردی می فرمودند که همین حرف مرحوم نایینی این که می گویی اکرم کل عالم از این کل عالم آیا استغراق اراده می کنی یا نه؟ اگر استغراق اراده بکنی خب مخالفت با مرادت است اکرم کل عالم بعد تخصیص می آید تخصیص که می آید می فهمیم اراده همه علماء نبوده می شود مجاز و اگر از اول همه را اراده کرده ای اما همه را که اراده کردی مرادت بعضی است خب این دروغ است یا دروغ گفته ای یا مجاز گفته ای لا اقل مثل مشهور که می گویند مجاز است بگو عام مخصص در مابقی مجاز است اما حجت است.
 بعد مرحوم آقای بروجردی در باب مجاز ذوقی یک اصطلاحی دارند که این اصطلاح را در باب مجازات که صحبت کردیم حرف ایشان را نقل کردیم حرف شیرینی است اتفاقا ابتکاری هم هست از ایشان در مقابل حرف سکاکی و استعاره تخیلیه و مجاز ادعائی و امثال این ها که گفتند خوب گفتند در ادبیت، آقای بروجردی برای خودشان یک امر ذوقی دارند در باب مجاز می فرمایند همه جا استعمال شیئ در ما وضع له است همه جا، اگر می گوید که رایت اسدا آن جا که حیوان مفترس دیده باشد اسد است آن جا که حیوان مفترس ندیده باشد رجل شجاع باز هم حیوان مفترس اراده کرده الا این که آن جا که حیوان مفترس نباشد این را معبر قرار می دهد با قرینه که ما را بکشاند به این که رجل شجاع دیده نه حیوان مفترس لذا آقای بروجردی این ابتکار از ایشان است ندیدم کسی بگوید، مسلم کسی هم نگفته اگر گفته بعد از آقای بروجردی گفته اند، در باب مجازات چون ادبیت آقای بروجردی انصافا خیلی بالا بود خیلی، مثل ما طلبه ها نبود که بعضی از ما عبارت نمی توانیم بخوانیم ایشان بعضی اوقات در سن 90 سالگی شعرهای سیوطی را روی منبر می خواندند با یک تبسمی یعنی طلبه باید ادبیتت خوب باشد ادبیت آقای بروجردی خیلی خوب بود یک ابتکاراتی هم داشتند حالا من جمله در باب مجاز لذا ایشان می گفتند روی مبنای ما عام مخصص هم حقیقت است هم حجت در مابقی اما روی فرمایش مرحوم آخوند نه، باید بگوییم عام مخصص مجاز در مابقی است با قرینه اما حجت در مابقی است به همان حرف اقرب المجازات که دیروز ما قبول نکردیم.
 اما ایرادی که به مرحوم نایینی و به آقای بروجردی هست این است که آقا این اراده استعمالی مرحوم آخوند معنایش این است که عرف بنایش بر این است که یک کلیاتی را وضع بکند در وقتی که کلیات را می خواهد وضع بکند کلی لفظ کلی را می گوید اراده می کند از آن همان کلی را اما عمل کردن نه، می خواهد قانون وضع بکند نمی خواهد بگوید برو عمل کن و روی این کلی گفتگو می شود آیا صلاح است؟ آیا صلاح نیست؟ اشکالش چیست؟ نقضش کدام است؟ بعد از آن که ان قلت قلت ها را با هم ضربا للقانون کردند می گویند که این کلی فی الجمله صحیح است مثل مهمل است که می گوید جئنی برجل رجل در مقابل مرأه آن که دیگر مسلم حقیقت است آن وقت اگر به همین قانون گذار بگویند که این جمله تو که گفتی اکرم کل عالم حالا بر من واجب شد همه علماء را اکرام کنم؟ می گوید نه صبر کن من کلیش را گفتم کلی را مرحوم آ خوند اسمش را گذاشته اراده استعمالی، من جد نگفتم اما از لفظ اراده کردم کلی را، اراده کردم کلی را گفتم عالم در مقابل جاهل او اکرام دارد آن ندارد اما صبر بکن من فکرهایش را بکنم یا ما فکرهایش را بکنیم ضربا للقانون ببینیم تبصره دارد؟ تبصره ندارد؟ اگر تبصره ندارد اعلام می کنیم می گوییم آن عامی که به اراده استعمالی بوده حالا شده اراده جد می گویند تطابق اراده استعمالی با جد و اما اگر تبصره دارد تبصره اش را می زنند تبصره زدند چه می شود؟ می شود اراده استعمالی تطابق با اراده جد ندارد اراده جد عام مخصص در مابقی است اراده استعمالی استعمال لفظ است در معنا.
 در محاورات همین است که شما می گویید اما در قوانین اصلا بنا همین است که از آن حقیقت اراده نکنند استعمال اراده بکنند اصلا در قوانین همین است در همه قوانین کلیات را که می گویند از آن حقیقت اراده نمی کنند بلکه چه اراده می کنند؟ قانون لذا اراده استعمالی همان کلی استعمال شیئ در ما وضع له اراده جد گاهی با این می خواند گاهی نه، در محاورات باید بخواند در ضربا للقانون باید بگردیم ببینیم آیا تبصره پیدا می کنیم یا نه؟ اگر تبصره پیدا نکردیم آن وقت می گوییم که اراده استعمال و اراده جد تطابق داشته از همین جهت هم آن بحثی که بعد هم می آییم می کنیم عام قبل الفحص اصلا لیس بحجه از همین جهت ما می گوییم قرآن قبل از فحص از روایات اهل بیت لیس بحجه، ما قرآن را حجت می دانیم با تلو اهل بیت اما بدون اهل بیت اصلا قرآن حجت نیست مثل عام است که بدون تفحص بخواهیم به عام عمل بکنیم، نمی شود کی می توانم به عام عمل بکنم؟ بعد الفحص و الیأس عن التخصیص، به قرآن کی می توانم عمل بکنم؟ بعد از آن که تفحص بکنم در روایات اهل بیت تخصیص از اهل بیت نبینم یا ببینم، اگر دیدم می شود عام مخصص اگر ندیدم می شود عام جد، این خلاصه حرف ماست خلاصه حرف آخوند و شاگردهای مرحوم آخوند و حالا بعضی گفته اند حرف مال مرحوم آخوند نیست خیلی خب حالا مال شیخ انصاری باشد بهتر، مال شیخ انصاری باشد و مال مرحوم آخوند هر دو، مال آمیرزا حبیب الله باشد و همشاگردی مرحوم آخوند این ها خیلی تفاوت ندارد اما آن که الان مشهور است مرحوم آخوند است و شاگردها، شاگردها معمولا همه آن ها موافقت کرده اند با مرحوم آخوند الا آقای بروجردی و آقای نایینی هر دو هم یک دلیل بیشتر ندارند و آن همین است که این آقا می گوید که آقا این که می گویی کل رجل حقیقت اراده می کنی یا نه؟ اگر حقیقت اراده نکنی مجاز است اگر حقیقت اراده بکنی دروغ است.
 به آقای بروجردی می گوییم نه، یک سومی هم دارد که کل اراده می کنم امابه اراده استعمالی نه به اراده جدی، نمی خواهم عمل بکنی تا بگویی دروغ است یا بگویی هزل است، نه، اراده اراده استعمالی یک سومی دارد که مرحوم آخوند درست کرده گاهی کل عالم می گوید و راستی بعض العلماء اراده می کند، نمی گوید، دروغ گفته شوخی کرده ،گاهی کل العالم می گوید و راستی اراده کرده واقع و کل العالم را خب واقعیت دارد اما گاهی کل العالم می گوید اراده نکرده عمل را اراده کرده استعمال را استعمال لفظ در معنا، کل برای چه معنا شده؟ برای استغراق این هم اراده کرده استعمال کرده لفظ را در معنا اما نه به اراده جد یعنی اراده عمل شما به اراده استعمالی ضربا للقانون.
 انصاف حرف مرحوم آخوند خیلی خوب است حالا چون بحث بحث مشکلی است اگر توانستم بفهمانم که فهمیده بوده اید مسلم شماها که دیگر مجلس دیگر برویم سر حرف دیگر اگر نه اگر احتیاج به تکرار داشته باشد بحث امروز را شنبه تکرارش بکنیم.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo