< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : مفاهیم
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 دیروز عرض کردم استاد بزرگوار ما آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند که مفاهیم همه همه حجت است به معنا این که همه شرط و وصف و عدد مفهوم دارد، حجت است یعنی مفهوم دارد.
 نسبت به قدماء اصحاب هم می دادند که قدماء هم گفته اند همه مفاهیم حجت است مفهوم شرط باشد مفهوم وصف باشد مفهوم عدد باشد مفهوم حصر باشد این مفاهیمی که بعد درباره اش صحب می کنیم.
 بعد هم دلیلی که می آوردند برای قدماء هم این را می آوردند که آنها هم فرموده اند مثلا اکرم زیدا العالم این عالم آیا قیدیت دارد یا نه؟ اگر بگویید قیدیت دارد یعنی مفهوم معنایش این است که اگر زید عالم نباشد دیگر وجوب اکرام ندارد، اگر قیدیت نباشد لازمه اش لغویت است اکرم زیدا العالم گفته و از آن اراده کرده اعم از این که زید عالم باشد یا جاهل باشد و به قاعده اذا انتفی القید انتفی المقید باید بگوییم که همه مفاهیم حجت است، ان جائک زید فاکرمه اگر مجیی زید دخالت در وجوب اکرام نداشته باشد خب ان جائک زید می شود لغو پس این ان جائک زید باید دخالت داشته باشد معنای دخالت یعنی مفهوم.
 بعد یک حرفهای دیگر هم می زدند اما نه قبول داشتند شوخی می کردند عمده چیزی که در کلمات مبارکشان بود و نسبت به قدماء می دادند همین بود اما وقتی که حال داشتند می گفتند قاعده الواحد هم می گوید مفاهیم حجت است قاعده توارد علتین بر سر معلول واحد محال است آن هم به ما می گوید مفاهیم همه حجت است برای این که قاعده الواحد می گوید که از شیئ واحد یک چیز بیشتر صادر نمی شود الواحد لایصدر منه الا الواحد یا توارد علتین بر سر معلول واحد محال است یک چیز دوعلت داشته باشد اگر اکرم زیدا العالم قید باشد مفهوم باشد خیلی خوب اگر نه لازم می آید توارد علتین بر سر معلول واحد هم جهل داشته باشد هم علم دخالت داشته باشد لازم می آید از شیئ واحد دو چیز صادر شود اما این ها را نسبت به آقای بروجردی نباید داد و نمی دهیم اما علی کل حال در کلمات مبارکشان بود به عنوان این که سر ما را گرم بکنند چون که مرحوم اقای بروجردی از نظر فلسفه انصافا بالا بودند خیلی خوب بودند اصفهان هم این فلسفه را به ایشان داده بود هم مرحوم آخوند کاشی هم مرحوم جهانگیرخان و بعض دیگر، ایشان وقتی که رفتند نجف یک فیلسوفی بودند رفتند نجف لذا بعضی اوقات البته کم بعضی اوقات این مبانی فلسفی را دخالت می دادند توی فقه یا دخالت می دادند در اصول.
 حالا در این جا این توارد علتین بر سر معلول واحد و قاعده الواحد لا یصدر منه الا الواحد و این ها را هم طردا للباب دخالت دادند در مسئله و این که قدماء گفته اند همه مفاهیم حجت است به معنا این که این چیزهایی که در کفایه آمده که آیا مفهوم دارد یا نه؟ همه این ها مفهوم دارد که اگر یادتان باشد دیروز عرض کردم اصلا نزاع نزاع صغروی است نزاع کبروی نیست کسی را نداریم بگوید مفهوم دارد حجت نیست مثلا مفهوم شرط را نداریم یک کسی بگویدکه مفهوم دارد اما حجت نیست می گویند مفهوم ندارد یا مفهوم وصف را یک کسی بگوید مفهوم دارد اما حجت نیست لذا این که می گوییم مفاهیم حجت است مسئله صغروی یعنی همه این ها مفهوم دار است.
 دلیلمان چیست؟ همان که در کلمات مبارکشان بوده خیلی اوقات نسبت به قدماء هم می دادند به این که این قید که آمده در کلام ظهور در احترازیت دارد وقتی ظهور در احترازیت دارد می گوییم بنابراین این قید آمده چیزی را بیرون کند وقتی می خواهد چیزی را بیرون کند یعنی مفهوم، به قاعده اذا انتفی القید انتفی المقید اکرم زیدا العالم یعنی حالا که عالم نیست دیگر وجوب اکرم ندارد.
 اما قاعده الواحد و قاعده توارد علتین بر سر معلول واحد و این ها به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام می گفتند این ها برای اسفارمان این ها را نباید بیاوریم توی فقه نباید بیاوریم توی اصول برای این که قاعده الواحد اگر درست باشد مختص به وجود حقه حقیقیه است آن که توارد علتین بر سر معلول واحد مربوط به تکوین است و اما تشریع توارد علتین بر سر معلول واحد نمی شود معنایش این است که این زید وجوب اکرام دارد می خواهد عالم باشد می خواهد نباشد لذا اصلا توارد علتین بر سر معلول واحد به قول حضرت امام برای اسفارمان برای فلسفه مان و اصلا ما نباید در اعتباریات توارد علتین بر سر معلول واحد دیگر مخصوصا قاعده الواحد، قاعده الواحد آن کسانی که یک فوق العاده اهمیت به آن داده اند و درستش کرده اند مرحوم صدرالمتألهین بیش از هفت هشت صفحه درباره اش صحبت کرده است مختص به ذات باری تعالی است اصلا مسئله به غیر حق تبارک و تعالی نه کسی گفته است و نه کسی می گوید و آن مختص ذات باری تعالی است با آن مقدماتی که در فلسفه دارد بنابراین قاعده الواحد و توارد علتین بر سر معلول واحد و امثال این ها این ها برود کنا.
 عمده دلیل آقای بروجردی همین اذا انتفی القید انتفی المقید بر می گردد به این که ان جائک زید فاکرمه اگر مجیی زید دخالت نداشته باشد لازم می آید لغویت پس باید دخالت داشته باشد حالا که دخالت دارد بنابراین این جور می شود همه قیودات در مفاهیم احترازی است همه قیودات احترازی است یعنی چه؟ یعنی اگر باشد حکم است اگر نباشد حکم نیست.
 دیروز عرض کردم به آقای بروجردی فرموده اند، شاگردهای آقای بروجردی حضرت امام و آقای داماد و این ها گفته اند به آقای بروجردی که آقا این فرمایش شما اصلا غیر بحث ماست آن کسانی که بحث مفهوم می کنند این است آنها قبول دارند اذا انتفی القید انتفی المقید شکی نیست اکرم زیدا العالم اگر علم نباشد اکرام نیست اما آیا می تواند به جای علم تقوی بنشیند یا نه؟ آن کسانی که می گویند مفهوم دارد می گویند نه، آن کسانی که می گویند مفهوم ندارد می گویند ممکن است، این بحث است به قول مرحوم آخوند در کفایه بحث مفهوم این است که ما باید در قید علت منحصره درست بکنیم معلوم است آقای بروجردی این ها را از مرحوم آخوند هم شنیده است و هم کفایه را دیده است اما نمی دانم چرا این جا این فراموش شده؟ مرحوم آخوند در کفایه می فرماید که مثلا در قضیه شرطیه خب ان جائک زید فاکرمه شکی نیست که این مجیی سببیت دارد شکی نیست این مجیئ دخالت دارد آن هم علیت دارد شکی نیست علت تامه است این ها هیچ کدام مفهوم نیست اما آیا ان جائک زید فاکرمه این مجیئ زید علت منحصره است یا نه؟ به این می گوییم مفهوم، آن کسی که می گوید ان جائک زید فاکرمه مجیی زید علت منحصره برای وجوب اکرام آن کسی که می گوید مفهوم نه می گوید این علیت دارد مجیئ زید علت از برای وجوب اکرام است اما علت منحصره باشد دلالت ندارد وقتی دلالت نداشت ممکن است یک چیزی به جای مجیی زید بنشیند پسرش را بفرستد دیگر دلالت ندارد که اگر پسرت را فرستادی باز هم وجوب اکرام نه و این در کلمات استاد بزرگوار ما آقای بروجردی نادیده گرفته شده است لذا هم حضرت امام هم مرحوم آقای داماد رضوان الله تعالی علیهما به آقای بروجردی که این ها درس آقای بروجردی هم یک مدتی می رفتند برای این که آقای بروجردی را بالا کنند البته استفاده هم می کردند یک مدتی درس آقای بروجردی می رفتند احترام علمی به ایشان خیلی داشتند اما این دو بزرگوار هم این حرف من را راجع به آقای بروجردی دارند.
 و آن این است که آقای بروجردی کسی که نگفته ان جائک زید فاکرمه این مجیی زید علت نیست خب معلوم است این دو دوتا چهار تاست علت است اکرم زیدا العالم این علم قید است دخالت دارد اذا انتفی القید انتفی المقید این ها یک چیزهایی است که خب مسلم است این ها که حرف توی آن نیست.
 حرف این است که این اکرم زیدا العالم این علم علت است، علت منحصره است یا نه؟ علت تامه هم هست به قول مرحوم آخوند، علت تامه برای وجوب اکرام، اما علت منحصره است یا نه؟ این را باید اثبات کنیم لذا مرحوم آخوند زیر همه مفاهیم می زند می گوید ما هیچ مفهوم حجت نداریم در مقابل آقای بروجردی که می فرمایند که همه مفاهیم حجت است استاد آقای بروجردی مرحوم آخوند می فرمایند نه ما هیچ مفهوم نداریم برای این که اثبات این که این علت است هست اما اثبات این که این علت علت منحصره است نمی شود درستش کرد.
 این مطلب را هم عرض کنم که بحث بحث دقی فلسفی هم نیست بحث بحث عرفی است یعنی همین مفهوم شرط را عرف گاهی می گوید که مفهوم دارد گاهی می گوید نه، موارد فرق می کند مفهوم وصف گاهی عرف می گوید این مفهوم دارد یعنی علت منحصره است گاهی می گوید نه، دیگر بالاتر از مفهوم لقب که نداریم مفهوم لقب را خب اتفق الاصحاب بر این که مفهوم لقب حجت نیست اما توی فقه ما مفهوم لقب زیاد داریم که می گوییم حجت است لذا اخذ المفاهیم من الکلام یک معنای عرفی است نه دقی عقلی و قانون توارد علتین بر سر معلول واحد و قاعده الواحد و این ها نه، عرف باید ببینیم که آیا می گوید علت منحصره است یا نه؟
 لذا اصلا دلیل مفاهیم آن کسانی که می گویند مفهوم داریم دلیلشان فقط عرف است به قول آقای داماد رضوان الله تعالی علیه می فرمودند که این دلیل عرف است یعنی عقلت را به کار بینداز اگر عقل داری درست می شود لذا یک امر عقلایی یک امر عرفی کلام خصوصی، کلی هم اصلا نمی گوییم این که مثلا مشهور شده مفهوم شرط مطلقا حجت است آقای داماد می گفتند نه، این مفهوم شرط گاهی حجت است گاهی نه یک دفعه می گوییم مفهوم لقب اصلا حجت نیست ولی می گوییم همین مفهوم لقب گاهی حجت است گاهی نه چرا؟ برای این که عرف گاهی اخذ مفهوم می کند گاهی نمی تواند آن جا که اخذ مفهوم کرد ما تابع آن هستیم آن جا هم که نتواند اخذ مفهوم بکند هیچ.
 حالا بحث فردا انشاء الله راجع به مفهوم شرط، تقریبا مشهور در میان اصحاب است این که مفهوم شرط حجت است اما مرحوم آخوند خیلی این طرف و آن طرف می زنند و مثل این که در نظر مبارکشان است حتی مفهوم شرط هم حجت نیست به معنا این که قضیه شرطیه هم مفهوم ندارد خیلی عبارت را ایشان مشکل کرده اند تقاضا دارم این را مطالعه بکنید تا فردا راجع به مفهوم شرط صحبت بکنیم.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo