< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

90/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : آیا مجتهد باید مرد باشد؟
  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
  در باب تقلید کردن از مجتهد در آن مجتهد شرایطی را فرموده‌اند یکی شرایط عامه تکلیف است و شرایط دیگر که قبلا هم یک مقداری درباره‌اش صحبت کردم ، اما این شرطی که همه فرموده‌اند فرموده‌اند باید مرد باشد تقلید از زن جایز نیست ولو این که خودش از خودش می‌تواند تقلید کند اگر مجتهد جامع الشرایط باشد و اما دیگری بخواهد از او تقلید بکند ولو مجتهد جامع الشرایط باشد گفته‌اند جایز نیست حتی مثلا زن یک کسی مجتهد است، مجتهد جامع الشرایط ، شوهرش از او بخواهد تقلید بکند بچه‌هایش از او بخواهند تقلید بکنند زنها بخواهند از او تقلید بکنند گفته‌اند که جایز نیست، این اجتهادش فقط برای خودش است و اما اجتهاد برای غیر یشترط فی التقلید الرجولیه.
  این حرف را در باب چیزهای دیگر هم فرموده‌اند مثلا مثل قضاوت اگر یک خانمی مجتهد جامع الشرایط است آیا می‌تواند قاضی بشود یا نه؟ گفته‌اند نه، ولو قاضی بشود برای زنها گفته‌اند نه، قضاوت مختص به مرد است حتی قاضی منصوب می‌شود یا نه ؟ این قضاوتهای در جمهوری اسلامی الان همه‌اش قاضی منصوب است قاضی که مجتهد جامع الشرایط باشد در میان‌شان خیلی کم است همان‌ها هم که کم است باز جمهوری اسلامی نصب می‌کند تا نصب نکند نمی‌تواند قضاوت بکند بالاخره این ها همه قاضی منصوبند حالا آیا ولایت فقیه می‌تواند زنها را قاضی کند یا نه؟ نه، ولو این که مرد اگر مجتهد نباشد اما آشنای به قضاوت باشد ولایت فقیه می‌تواند او را قاضی بکند اما خانم اگر مجتهد هم باشد ولایت فقیه نمی‌تواند او را قاضی بکند.
  همچنین در کارهای اجتماعی زن می‌تواند استاندار بشود یا نه؟ نه، زن می‌تواند وزیر بشود یا نه؟ نه، رئیس جمهور حق ندارد در جمهوری اسلامی وزیر زن داشته باشد استاندار زن داشته باشد فرماندار زن داشته باشد و در کارهای اجتماعی گفته‌اند زن نه می‌تواند خودش دخالت بکند نه می‌تواند ولایت فقیه، حاکم او را نصبش بکند .
  دلیل چیست ؟ گفته‌اند اجماع لذا می‌بینیم مثلا مثل مرحوم صاحب جواهر و دیگران مسلم گرفته‌اند اجماع توی مسئله هست لذا ساده از مسئله رد شده‌اند و فرموده‌اند کارهای اجتماعی مربوط به مردهاست نه مربوط به زنها اجماعا و در فقه ما هر کجا که مسئله را متعرض می‌شوند بلا دغدغه بلا ان قلت قلت می‌گویند زن حق دخالت در امور اجتماعی را ندارد، اما یک دلیل قانع کننده‌ای برای مسئله بیاورند معمولا می بینیم که سرسری گذشته‌اند چرا؟ برای این که مسئله را مسلم دانسته‌اند این که در اسلام ، سنی‌ها بیشتر اهمیت می‌دهند، سنی‌ها مخصوصا مثلا این سعودیی‌ها در حالی که خیلی بد جنس هستند یک غده سرطانی برای اسلام عزیز شده‌اند اما این تقید به ظواهر شرعشان راجع به زن ها خیلی عالی است، زن می‌تواند رانندگی بکند یا نه؟ نه، قدغن است زندان دارد کتک دارد ماشین را مصادره می‌کنند و سایر چیزها، سنی‌ها بیشتر تقید دارند البته سنی‌هایی که ژیگول زده نشده باشند مثل مصری ‌ها نشده باشند اما در مصر هم همین جورها هست در حالی که ژیگول زده شده اند اما این تقیدها را سنی‌ها بیش از ماها دارند.
  در زمان طاغوت هم متدینین این تقید را داشتند لذا رضا شاه، محمد رضا مخصوصا رضا شاه می‌خواست خیلی کارها بکند اما نشد، نتوانست به درک واصل شد ، محمد رضا بعدش هم از این کارها می‌خواست بکند اما بالاخره نتوانست ، نشد و اگر یک کار زشتی هم می‌کرد مثل مثلا وزیر آموزش و پرورش درست می‌کرد خیلی داغ متدینین فقهاء مراجع با آن برخورد می‌کردند و بالاخره آن هم مرد و از این کارها نتوانست بکند، زن را لختی مختی گریش را توانست بیاورد توی اجتماع که آن هم تقصیر زن ها شد زنها اگر نیامده بودند نمی‌توانست کار بکند و اما بیاوردش توی حکومت خب نشد نتوانست خیلی هم مخصوصا محمد رضا خیلی این طرف و آن طرف البته دستور بود از انگلیس ها یا دیگر محمد رضا از آمریکائی‌ها از غربی‌ها از استکبار که زن را بیاورند توی اجتماع ، نشد، اما متأسفانه در جمهوری اسلامی آن سخت‌گیری‌ها که باید بشود نشد، کم کم این جور شد که زن‌هم قاضی شد، دیدند نمی‌توانند بگویند بالاخره قاضیش کردند حالا اسمش را یک چیز دیگر گذاشتند اما الان زنها توی همین دادگستری ها قاضی هستند دیگر، همه کار را می‌کند بعد می‌دهد به قاضی، بدون مطالعه امضا می‌کند ، قاضی است دیگر، خیلی بد شد انصافا هر که کرد بد کرد، بد کرد و همچنین دیگر اگر مراجع جلوی دولت را نگرفته بودند حالا چند تا وزیر زن داشت اما دید مراجع سر و صدایشان بلند می‌شود لذا نتوانست دیگر اما بالاخره به هر جور توانست کرد می‌کند و این خیلی بد است انصافا بد است یعنی یک نقص در جمهوری اسلامی که زن را آوردند توی صحنه.
  در سال اول انقلاب یک بی چادر در تمام ایران نبود، یک بی چادر، اما ما شل آمدیم ما آخوندها شل آمدیم حالا الان چادر شده ضد ارزش، این‌ها را باید روی آن گریه کرد ، خاک بر سرمان بکنیم جا دارد الان چادر شده ضد ارزش لختی مختی‌گری شده ارزش دولت جلوی بی عفتی را راجع به اداره‌هایش بگیرد دو ثلث این بی عفتی‌ها درست می‌شود، نمی‌کند دیگر، بدتر می‌کنند، بدتر می کنند حتی اگر یک کسی هم بخواهد کار بکند توی سرش می‌زنند، حالا زن را کشاندیم توی اجتماع، آمدیم سرمه چشمش بکنیم کورش کردیم .
  حالا بحث ما این است زن می‌تواند بیاید توی اجتماع یا نه؟ نه، چند تا دلیل داریم غیر از آن اجماع.
  یک ) اگر زن کارهای اجتماعی می‌توانست بکند واجب بود بر خدا چند تا پیامبر زن داشته باشد چرا ندارد ؟ 124 هزار پیامبر ، یک زن توی آنها نیست، چرا خدا این ظلم را به زنها کرده؟ حضرت زهرا هیچ تفاوت ندارد از نظر علم و قدرت و فضائل با امیر المؤمنین هیچ تفاوت ندارد این‌ها کلهم نور واحد، پروردگار عالم تجلی کرده با همه اسماء و صفاتش در آن تجلی 14 معصوم پیدا شده لذا علم پیامبر با علم امیرالمؤمنین تفاوت دارد یا نه؟ نه، قدرت امام حسن علیه السلام با قدرت امام حسین علیه السلام فرق می‌کند یا نه؟ نه، فضایل زهرا با فضائل امیرالمؤمنین فرق می‌کند یا نه ؟ نه، کلهم نور واحد خب چرا زهرا سلام الله علیها امام سیزدهم نشده ؟ خدا ظلم کرده اگر می‌توانست می‌شد و حضرت زهرا امام دوم نمی‌شد ظلم به زهرا سلام الله علیها بوده ، چرا نکرده ؟ معلوم است نمی‌شود طبیعت زن غیر طبیعت مرد است اصلا دو طبیعت است یک تباین حسابی دارد آن طبیعت خلق شده برای این که حسن و حسین و زینب و ام کلثوم علیهم السلام تحویل جامعه بدهد امیرالمؤمنین را در رفاه بگذارد خانه دار و بچه دار و شوهر دار باشد آن طبیعت خلق شده 84 جنگ زمان پیامبر را پشت سر بگذارد نه امیرالمؤمنین می‌توانست کار زهرا را بکند نه زهرا می‌توانست کار امیرالمؤمنین را بکند این تاریخ خیلی تاریخ شیرینی است که پیامبر اکرم فردا صبح که ازدواج زهرا سلام الله علیها بود فردا صبح این را عامه هم نوشته‌اند من در کلمات عامه هم دیده‌ام در کلمات شیعه هم دیده‌ام در کلمات بعضی از این روشن فکرها هم من دیده‌ام فردا صبح پیامبر اکرم رفتند دیدن زهرا سلام الله علیها دیدن عروس خانم خب باید هدیه ببرند دیگر، به قول امروزی‌ها باید کادو ببرند یک چیز ببرند پیامبر اکرم این را برد دست گذاشتند در دست امیرالمؤمنین فرمودند یا علی اگر زهرا نبود زن برای تو پیدا نمی‌شد اگر تو نبودی شوهر برای زهرا پیدا نمی‌شد کفو خوبی هستید با هم اما این خانه کار دارد کارهای داخل در خانه مال زهرا، کارهای خارج از خانه مال تو، شوهرداری و بچه داری و خانه داری این مال زهرا ، خب واجب النفقه هم هست نفقه‌اش را باید بدهی کارهای خارج از خانه جنگ و جهاد و قضاوت و حکومت و همه این‌ها مال تو .
  یک جمله این جمله مرادم است از زهرا نقل می‌کنند فرمود که ما یعلم عندالله ما داخلنی من السرور فی هذا الامر خدا می‌داند چقدر خوشحال شدم از این تقسیمی که پدرم کردند طبیعت زهرا حسین و حسن و زینب و کلثوم پرورش دادن، امیرالمؤمنین را صد در صد در رفاه گذاشتن به طوری که دم مرگ به امیر المؤمنین می‌گوید یا علی 9 سال نمی‌توانی یک بدی از من بگیری امیرالمؤمنین هم تصدیق کردند فرمودند بله، جنگ و جهاد و حکومت و زد و خورد با مردها و قضاوت مال علی علیه السلام ، حالا زهرا نمی‌توانست قضاوت بکند ؟ می‌توانست، علمش با امیرالمؤمنین تفاوت ندارد ، امیر المؤمنین نمی‌توانست خانه داری بکند ؟ می‌توانست ، کارش قدرتش با زهرا که تفاوت ندارد، اما طبیعت چنین اقتضا می‌کند یک برتری زن دارد مرد ندارد یک برتری مرد دارد زن ندارد الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا این فضل الله بعضهم علی بعض یک برتری زن دارد مرد ندارد، مرد مسلم نمی‌تواند بچه داری کند، خانه داری کند ، زن داری می‌تواند، چنانچه زن هم نمی‌تواند نه حکومت کند نه قضاوت کند نه توی اجتماع باشد و با مردم زد و بند و برخورد و برخوردها توی کوچه مال مردها، لذا الان می بینیم که خودشان هم اقرار دارند من از کلمات روانشناس‌ها، روان کاوها در کلمات همین زن‌ها زیاد دیده‌ام له هستند برای خاطر کارهای اجتماعیشان ، اعصاب‌شان له شده چون توی دل اجتماع است می‌خواهد یکی دکان داری کند یکی قضاوت کند یکی هم بی بند وباری کند مرجعیت یعنی نشستن و فتوی دادن و با مردم حرف زدن ، نبرید روی زن و شوهری که من مثال زدم، نه، روی کلی قضیه طبیعیه ، زن می‌تواند مرجع تقلید بشود مثل این که الان مرد مرجع تقلید است؟ یا نه؟ نه، چرا؟ برای این که آن کار اجتماعی است مربوط به زن نیست، این اصلا قاعده کلی است، قاعده کلی وقتی حکم بیاید روی طبیعت کاری به فرد ندارد و ممکن است بعضی از افراد خیلی قوی تر باشند اما حکم وقتی بیاید روی طبیعت فرد قوی و ضعیف و این‌ ها اصلا در نظر ندارد می‌گوید این طبیعت ، آن طبیعت ، این طبیعت برای اجتماع ، آن طبیعت هم برای توی خانه والا بعضی اوقات اتفاق می‌افتد احکامی که ما داریم نمی‌رود روی افراد تا این که نقض بکنی بگویی این آقا این کار را نمی‌تواند بکند یا آن خانم این کار را می‌تواند بکند می‌گویم کاری به فرد نداشته باش ، بسنج طبیعت را با طبیعت، این طبیعت نمی‌تواند توی اجتماع باشد وقتی نمی‌تواند پیامبر هم نمی‌تواند باشد و زهرا اگر راستی امام دوم بود چه اشکال داشت ؟ هم خوب رو می‌گرفت و هم خوب اداره می‌کرد و هم خوب کارهای امام حسن علیه السلام را می‌توانست بکند دوش به دوش آن، یعنی هر چه وظیفه امامت بود ، امام حسن علیه السلام کردند زهرا هم می‌توانستند بکنند اما حالا چرا امام دوم نشد؟ برای این که خدا این طبیعت را خلق نکرده برای نبوت، برای امامت ، این طبیعت را خلق کرده برای امام ساختن برای مثل زینب ساختن، این طبیعت برای این خلق شده والا اگر راستی بتواند مرجع تقلید بشود خب زهرا هم می‌تواند امام بشود چرا خدا امامش نکرد؟ آسیه زن فرعون خوب می‌توانست پیامبر بشود این پیامبرهای در زمان حضرت موسی خیلی هم بودند خیلی شاید چندین هزار پیامبر در بنی اسرائیل بوده خب آسیه زن فرعون حسابی می‌توانست پیامبر باشد بازوی حضرت موسی باشد اما به او می‌گفتند آسیه خانم بنشین توی خانه، موسی تربیت کن، این دو تا دلیل برای این که زن مربوط به کارهای اجتماعی نیست .
  یکی این که طبیعت من حیث هی هی منافات دارد اصلا سازگاری ندارد، یکی هم کار خدا راجع به بعثت انبیاء و همچنین بعثت اوصیا 124 هزار پیامبر هر کدامشان چندین اوصیا داشتند و این اوصیاء این انبیاء هیچ کدام زن نبودند، اهل بیت علیهم السلام هم شاید خدا حضرت زهرا را هم زن آفرید برای همین که بفهماند زهرا با امیرالمؤمنین هیچ تفاوت ندارد اما کارهای اجتماعی کارهای امامت مال آن علی علیه السلام .
  لذا حضرت زینب خوب بود که امام حسین علیه السلام او را امامش قرار بدهد خب نکرد دیگر ، گفت بچه داری مال تو، گفت عزیزم این بچه‌ها را به تو سپردم خوب بود بسپارد به امام سجاد علیه السلام ، طبیعت امام سجاد علیه السلام این است که این جوری که در کربلا تا مدینه رفتار کرد رفتار بکند، طبیعت حضرت زینب هم این است که از کربلا تا مدینه آن چه رفتار کرد رفتار بکند، آن راجع به تربیت است آن راجع به نگه داری بچه هاست آن هم راجع به نگه داری دین و حجت خدا و امثال این‌ها و اصلا یکی از حرفهای حضرت زینب به یزید همین را می‌گفت ، می‌گفت من را در این جلسه آوردی چکار؟ تو نامحرم برای چه؟ ایراد می‌کرد که لهش هم کرد همین بود زن وبچه تو پشت پرده‌ها باشند و آل الله در میان مردم باشند؟ زن باید در خانه باشد، این‌ها زیاد هم هست ، حضرت زهرا سلام الله علیها نشسته بود کور آمد پا شد رفت ، پیامبر اکرم گفتند کور است گفت خب می‌دانم کور است من که چشم دارم چه داعی دارم به این نگاه بکنم؟ اگر داعی پیدا بشود خب زن باید مثل زینب حرف بزند و کوبندگی داشته باشد و کار خودش را بکند اگر داعی نداشته باشد برای چه به نامحرم نگاه بکند؟ گفت چه داعی دارم دیگر؟ پا شد رفت، زن مخصوصا ان جاذبه عجیبی که خدا برای زن قرار داده خب این جاذبه‌ را در مرد قرار نداده دیگر برای خاطر این که مرد را استحمار بکند فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا یک نوکر به تمام معنا به او می‌گویند خانم توی خانه بنشین نوکری صد در صد تو را هم مرد باید بکند، واجب هم هست دیگر، واجب است نفقه، آن پول دار هم باشد باز وجوب نفقه دارد و به خانم می‌گویند که یک خانم به تمام معنا ، آقا حق ندارد بر تو عصبانی بشود حرف بزند جسارت بکند نفقه‌ات را هم باید در شأن تو از خوراک و پوشاک ومسکن و ازدواج بدهد و این قیمومت هم خب همین معنا دارد الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا همین معنایش است دیگر، مرد قیومیت دارد بر زن، زن یک کاری برای خودش ،آن جاذبه آن کار خانه و خانه داری، آن از این طرف فضیلت بر مرد دارد مرد هم یک فضیلت دارد از نظر کار اجتماعی و توی دل مردم بودن با مردم اکو مکو کردن و بالاخره انفاقات را به دست آوردن، من خیال می‌کنم این دو تا دلیل دلیل خوبی باشد برای آن اجماعی که مسلم هست ، گفتم در سنی‌ها بیشتر هست تا در شیعه، همیشه هم بوده، همیشه یک سیره از اسلام عزیز ، آن قضیه طبیعیه را هم بگویید اصلا عقل و فطرت و طبیعت و امضایش هم این که نه اسلام، ادیان هیچ کدام امضا نکرده اند همه آنها اگر وصی قرار می‌دهند مرد قرار می‌دهند اگر خدا هم این را پیامبر قرار داده مرد قرار داده چه از طرف خدا چه از طرف پیامبر از زمان حضرت آدم تا به الان کارهای اجتماعی را به زن نداده‌اند، بله یک دفعه استثمارگری باشد و یک دفعه عالم غرب و آن کارهای دیو انگلیس باشد آن یک حرفی، اما این مربوط به عقلای قوم نیست مربوط به سفهانی قوم است و من یرغب عن مله ابراهیم الا من سفه نفسه من نمی‌دانم چه اندازه درست باشد یک روایت عجیبی نقل می‌کنند نمی‌دانم الان سندش چه جوری است که حضرت ابراهیم وقتی که تبعید شد، ساره خب یک پیرزنی بود گذاشتند او را در صندوق می‌خواستند تبعیدش بکنند به خارج، نمی‌دانم فلسطین یا از آن جا که از کنعان حرکت کرده بود؟ نمی‌دانم کجا، می‌خواستند این صندوق را ببینند ایشان نمی‌گذاشت و بالاخره حاضر شد تمام هستی اش را هر چه پول و چیز همراهش هست بدهد صندوق را باز نکنند و آنها هم حساس شده بودند برای صندوق باز کردن ، صندوق را باز کردند دیدند که یک پیر زن است ، و حضرت ابراهیم حاضر نشد به زنش نگاه کنند حاضر شد همه چیزش را بدهد، این را من هم در کلمات شیعه دیده‌ام در کلمات سنی هم دیده ام این ها یک چیزهایی است که ما اگر آن استثمارگرها و آن کاری که استثمارگرها کردند و اثر گذاشت روی همه همه ول کنیم برویم روی فطرت می بینیم که راستی کار حضرت ابراهیم خوب است و این افراط گری ها از یک جای دیگر سرچشمه می‌گیرد ، می‌خواستم بحث را تمامش بکنم نشد ، انشاء الله باز هم بعد درباره‌اش دو سه تا دلیل دیگر برایش می‌آوریم انشاء الله.
  باز هم شما روی آن فکر بکنید ببینید من درست می‌گویم یا نه ؟
 و صلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo