< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

90/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : احکام وضعیه
  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
  بحث دیروز از مسائل مشکل در اصول است ، مسئله این بود که مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه در کفایه احکام وضعیه را منقسم کرده‌اند به سه قسم در مقابل شیخ که فرمودند همه احکام وضعیه جعل مستقل ندارد. همه همه جعل بالتبع است ایشان فرموده‌اند که نه، بعضی جعل مستقل دارد بعضی جعل بالتبع دارد بعضی نه جعل مستقل دارد نه جعل بالتبع، لذا مسئله مشکل شده است و ما دیروز می‌گفتیم ما به حرفهای مرحوم آخوند اشکال‌ها داریم، یکی از فضلاء امروز می‌گفتند که ایرادهای تو وارد نیست ما به تو ایراد داریم ، گفتم اگر نوشته بودی الان نوشته‌ات را در مقابل آقایان می‌خواندم و از شما استفاده می‌کردم ما خیلی دلمان می‌خواهد مخصوصا در این مباحث دغدغه دار که شماها به من ایراد بکنید ان قلت قلت و راستی اگر ایراد من وارد نیست خب مرحوم آخوند که شوخی نیست مخصوصا این کفایه که به قلم مبارک ایشان هم می‌گویند نیست بعضی‌ها به من مدعی بودند من شریک در این کفایه هستم علی کل حال با شاگردهایشان این کفایه را نوشته‌اند این مسلم است بنابراین همین جور کفایه رد کردن خب معلوم است درست نیست از این جهت شماها این فاضل عزیزمان اگر امروز نوشته بودند و من برای شما خوانده بودم خیلی خوب بود بالاخره بحث مشکل است من بحث را تکرار بکنم و باز هم فردا هم تکرار کنیم من یادم نمی رود آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه بعضی اوقات بحث را ده هفده روز تکرار می‌کردند مخصوصا رسم ایشان این بود برای این که القاء کنند به ما تکرار می‌کردند لذا این جوربحث‌ها را هم تکرار کردن طوری نیست شاید از همین تکرار ها یک چیز خوبی بیرون بیاید.
  مرحوم آخوند راجع به آن احکام وضعیه که نه جعل مستقل دارد نه جعل بالتبع یک امر تکوینی است جعل تکوینی دارد مثال زده‌اند به دلوک گفته‌اند این دلوک یک سیری است از این کره زمین خب این یک امر تکوینی است دیگر آن حرکت ناگهان ظهر پیدا می‌شود دیگر جعل دلوک هست اما تکوینی است نه تشریعی ، دلوک شرط از برای نماز است اقم الصلوه لدلوک الشمس الی غسق اللیل این لدلوک الشمس الی غسق اللیل دلوک شرط برای نماز است برای وجوب نماز است تا دلوک نشود نماز واجب نمی‌شود، در حالی که دلوک نه جعل تشریعی نه جعل مستقل دارد نه جعل تبعی اصلاً جعل ندارد و یک امر تکوینی است گاهی هست گاهی نیست این صورت اول مرحوم آخوند بود.
  من به مرحوم آخوند می‌گفتم آقای آخوند اگر جعل تشریعی ندارد چرا شما از احکام وضعیه‌اش قرار می‌دهی؟ احکام وضعیه یک امر اعتباری تشریعی است نه تکوینی ، اگر بخواهیم بگوییم مقررات شرعی باید جعل تشریعی روی آن باشد تا ما بتوانیم بگوییم از شارع است از احکام است از مقررات است و ما دلوک را شرط می‌دانیم، شرط می‌دانیم یعنی چه؟ یعنی دلوکیت شرط است نه دلوک مثل جزئیت، اجزاء و شرایط نماز آن ذاتشان امر تکوینی است ام وقتی که مصدر جعلی آوردیم روی آن و گفتیم جزئیت این می‌شود امر اعتباری این می‌شود حکم شرعی، وضو یک امر تکوینی است رکوع یک امر تکوینی است اما وقتی شارع مقدس جعله جزاً جعله شرطا آن وقت می‌شود از احکام وضعیه و اگر بخواهیم توی خارج بیاوریم باید مصدر جعلی برایش بیاوریم ، باید بگوییم جزئیت شرطیت، دلوک هم همین است یک امر تکوینی است اما آن امر تکوینی که از احکام نیست، احکام شرعی، تا بگوییم جعل مستقل دارد اقم الصلوه لدلوک الشمس جعله شرطا آن وقت آن دلوک را نه ، آن امر انتزاعی را یعنی آن مصدر جعلی را به عبارت دیگر کونه شرطا را ما به این می‌گوییم شرط برای نماز است حکم وضعی شرط برای نماز لذا دلوک با وضو هیچ تفاوت ندارد، وضو با رکوع هیچ تفاوت ندارد ذاتشان نه احکام وضعیه نه احکام تکلیفیه جعله جزاً جعله شرطاً آن جعل جعل تشریعی است ما جزئیت و شرطیت درست می‌کنیم و می‌گوییم دلوک شرط برای وجوب نماز است و همچنین وضو شرط برای وجوب نماز است چنانچه رکوع هم شرط برای این واجب است اجزای نماز این‌ها همه خودشان نه، جعله جزاً این جعله جزاً حکم وضعی است از شارع مقدس است ما توی خارج به آن می‌گوییم جزئیت، لذا می‌گوییم الرکوع جزء للصلوه جعله الشارع جزءً بنابراین این که مرحوم آخوند می‌فرمایند که دلوک نه جعل مستقل دارد نه جعل انتزاعی تبعی در مقابل شیخ انصاری بلکه یک امر تکوینی است به مرحوم آخوند می‌گوییم که نه، دلوک امر تکوینی است درست است اما این شرط نیست آن جعله شرطا آن یک حکم وضعی است شارع مقدس گفته که الدلوک شرط للصلوه دیگر باید روی آن حساب بکنیم که بحث بعد ماست که آیا این جعل جعل مستقل است یا جعل بالتبع، این مسئله اول بود که در جلسه قبل گفتم.
  ایراد دومی که به مرحوم آخوند داریم این است که مرحوم آخوند می‌فرمایند که همه اجزاء و شرایط این‌ها احکام وضعی اما مستقل در جعل نه، بلکه بالتبع یعنی شارع مقدس می‌گوید که اقیموا الصلوه از آن انتزاع می‌کنیم ما شرطیت و جزئیت را و چیزی که جزء مأمور به است این نمی‌تواند جعل مستقل داشته باشد این هم حرف دوم ایشان است که قضیه تبعیت را می‌آورند جلو می‌گویند تمام اجزاء و شرایط تابع تکالیف است و تا تکالیف نباشد اقم الصلوه نباشد معنا ندارد که جزئیت و شرطیت باشد شرطیت و جزئیت تابع مأمور به است تابع آن تکلیف است، در آخر کار هم می فرمایند بله تصور انسان می‌تواند بکند مستقلا اما این که فایده‌ای ندارد وقتی بیاید توی خارج کی جزء می‌شود؟ وقتی که اقم الصلوه داشته باشیم تا اقم الصلوه نداشته باشیم نه جزء داریم نه شرط داریم این حرف مرحوم آخوند مشهور در میان اصحاب هم هست شیخ بزرگوار هم که می‌فرمایند که احکام وضعیه همه همه این‌ها جعل مستقل ندارند دلیلشان همین است مرحوم آخوند ابتکارشان نیست مرحوم شیخ هم می‌فرمایند ، دیگران هم فرموده‌اند که گفتم قضیه مشهور است که در اجزا و شرایط جعل مستقل روی اجزاء و شرایط نیست اجزاء معنایی که کردم یعنی کونه جزءً کونه شرطا ، وقتی شارع مقدس می‌تواند بگوید هذا جزء که اقم الصلوه داشته باشیم این تابع آن است واگر آن نباشد تصور ممکن است انسان یک جزء و شرط و امثال این‌ها درست کند اما توی خارج تبعیت است تا آن نباشد آن نیست توقف است تا تکلیف نباشد دیگر جزئیت و شرطیت نیست تابع است این حرف مرحوم آخوند است حرف مرحوم شیخ است و حرف دیگران .
  ما دیروز ایراد داشتیم گفتیم آن قضیه تبعیت غیر از قضیه جعل است شکی نیست خب رکوع کی واجب می‌شود ؟ وقتی که اقم الصلوه داشته باشیم تا اقم الصلوه نداشته باشیم رکوع و سجده و وضو و این‌ها که خب معنا ندارد باید اقم الصلوه داشته باشیم تا ما بتوانیم جزئیت شرطیت درست بکنیم، تبعیتش آری معلوم است اما این لازم باشد جعلش هم تبعی باشد این را ما قبول نداریم جعلش چرا؟ شارع مقدس می‌گوید اقم الصلوه آمده روی بسیط، مرکب هم نیست وما این امر بسیط، صلاه من حیث هی صلاه یک امر بسیطی است البته تکوین نه، تکوین را نیاورید توی تشریع ، همه مصیبتها همین است که ما تکوین را با تشریع اشتباه کردیم و آوردیم و به قول آقای بروجردی فلسفه را آوردیم توی اصول و اصول را آماس کردیم، جعل ، جعل تشریعی ، شارع مقدس می‌گوید اقم الصلوه حکم را آورد روی عنوان، عنوان بسیط، حالا که حکم را آورد روی عنوان بسیط من نمی‌دانم اجزائش چیست؟ شرایطش چیست؟ تا آن بسیط متحقق بشود توی خارج ،خب گفته اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم این اخبار است یا انشاء؟ اگر انشاء باشد معنایش یعنی جعل مستقل، لذا فرق این که برای نماز بله، اما جعل مستقل است یا نه؟ ما حکم وضعی می‌خواهیم درست بکنیم، حکم وضعی یعنی جعل، یعنی جعله جزءً این جعله جزءً این اقم الصلوه لدلوک الشمس الی غسق اللیل شارع مقدس دلوک را جعله شرطا به قوله اقم الصلوه لدلوک الشمس، بله تا نماز نباشد دلوک معنا ندارد این را می‌گویند تبع که مرحوم آخوند دو سه جا در همین نصف صفحه تکرار می‌کند این قضیه تبعیت را، این تابع آن است و تا نباشد نیست، می‌گوییم تبعیت که درست است حرفی نداریم اما جعل مستقل است یا نه؟ ما می‌گوییم اقیموا الصلوه یک جعل است ، اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم این هم یک جعل است آن مستقل است این هم مستقل است ولو این که آن وابسته به این است آن برای آن است ، وضو برای نماز است یک حرف است ، قابل جعل است یا نه؟ و اشتباهی که شده همین است که ما می‌گوییم که این اقم الصلوه لدلوک الشمس الی غسق اللیل این یک جعل مستقل است برای چه این جعل را کرده؟ برای چه این جعل را می‌کند شرطیت درست می‌کند. لذا وقتی که جعل کرد ما انتزاع می‌کنیم از آن شرطیت را.
  لذا ما حرف نداریم که اقم الصلوه لدلوک اذا قمتم الی الصلاه فاغسلوا این‌ها برای این است که آن بسیط بیاید شکی نیست اما آیا می‌شود اول جعل کرد اقم الصلوه لدلوک الشمس بعد بگوید اقیموا الصلوه یا اول می‌گوید اقیموا الصلوه بعد این شرطیت را جعل می‌کند تبع برای آن است تا آن نباشد این فایده‌ای ندارد این‌ها که خوب است اما جعل مستقل روی آن می‌شود بکنیم یا نه؟ مرحوم آخوند تبعا لمرحوم شیخ می‌گوید نه، باید جزئیت و شرطیت را از اقیموالصلوه، بگیریم شارع مقدس بگوید اقیموا الصلوه تا این که ما بگوییم آن اجزاء و شرایط جزئیت شرطیت بعد از اقیموا الصلوه می‌گوییم این جعل تبع است چرا؟ چه اشکال دارد جعل هر دو مستقل، ظاهر قرآن هم جعل هر دو مستقل است ، جعل است دیگر چشم بندی که نیست گفته است که اقیموا الصلوه خب بعد هم گفته اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا بگوییم این هیچ، بگوییم چیز است؟ بگوییم جعل است؟ تبع آری، اما اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا این هیچ است، بله یک کسی بگوید اخبار است ولی همین اخبار را هم کسی بگوید حرف آقای بروجردی می‌آید جلو و آن این است که احکام تکلیفی هم روی این قاعده اخبار است برای این که اخبار است از این که این جزء است آن هم اخبار از این است که این تابع مصالح و مفاسد نفس الامری است نماز برای این که مصلحت تامه ملزمه دارد و این‌ها هیچ کدام اخبار نیست همه این‌ها انشاست یعنی ببین چشم بندی که نیست می‌گوید که اقیموا الصلوه بعد می‌گوید که اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا خب ما پی می بریم چه چیزی را؟ جزئیت را یعنی جعل مستقل از این اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا، کونه جزءً ، بله پی می بریم اصل آن است و این فرع است آن متبوع است این تابع است این برای آن است خب این‌ها همه معلوم است اما کی جزئیت را ما درست می‌کنیم؟ از چه جزئیت را درست می‌کنیم؟ وقتی می‌گوید اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا از اقیموا الصلوه جزئیت درست می‌کنیم یا از این اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا؟ همه حرف‌ها توی همین است که ما می‌گوییم جعل مستقل دارد وقتی می‌گوید اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا از این اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق من می‌گویم که هذا جزء للصلوه هذا شرط للصلوه، انتزاع می‌کنم از این نه انتزاع بکنم از اقیموا الصلوه ، اگر حرف مرحوم شیخ و حرف مرحوم آخوند درست باشد باید این جزئیت را کونه جزءً کونه شرطا ما انتزاع بکنیم از اقیموا الصلوه در حالی که عرف استیحاش می‌کند این که این انتزاع از آن بشود خب انتزاع می‌شود از این آن می‌شود حکم تکلیفی این هم می‌شود حکم وضعی، اقیموا الصلوه حکم تکلیفی و کبر، اقرء فاتحه الکتاب و ارکع اسجد تشهد سلم این اوامر این‌ها هم می‌شوند بیان اجزاء یعنی امر آمده روی جزء، ما هم جزئیت درست می‌کنیم برای اقیموا الصلوه و می‌گوییم اگر بخواهی آن بسیط یعنی اقیموا الصلوه که بسیط است اگر بخواهی متحقق در خارج بشود باید این اجزاء و شرایط را بیاوری توی خارج تا آن بسیط متحقق بشود در خارج ، لذا اقیموا الصلوه یک حکم است و یک موضوع دارد حکمش وجوب است موضوع و متعلقش این صلاه است یک امر بسیطی هم هست حالا می‌گوید نماز را بیاور، نماز چیست؟ خودش باید بیان کند چون مرکب اختراعی است اگر مرکب عرفی بود از عرف می‌گرفتند اما چون مرکب اختراعی است از شرع باید بگیرند به او می‌گویم این نماز چیست؟ می‌گوید اوله التکبیر آخره التسلیم ، یک یک را بیان می‌کند شرایط 5 ، 6 تا اجزاء 10 تا 12 تا یک یک بیان می‌کند هر وقت یکی را بیان کرد من شرطیت یا جزئیت انتزاع می‌کنم از آن، نه از آن اقیموا الصلوه ، آن می‌گوید اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا این یک امر است اما امر برای چیست؟ حکم وضعی برای شرط برای وجوب شرط تا گفت اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا من انتزاع می‌کنم از این قمتم الی الصلوه فاغسلوا کونه شرطا للصلوه ، امرش مال شارع یعنی جعل حکم وضعی مال شارع انتزاع جزئیت و شرطیت از این امر وضعی از من می‌شود همه این‌ها که مرحوم شیخ و مرحوم آخوند می‌فرمایند که جعل بالتبع است ما می‌گوییم جعل بالاستقلال.
  حالا قسم سوم ،می‌خواستم امروز قسم سوم را بگوییم دیگر حالا مقدر چنین بود اگر هر کدامتان چیزی داشتید یا چیزی به شما گفته‌اند توی حاشیه‌ها و توی گفتارها این را بنویسید یا بگویید یا بنویسید تا روی آن ان قلت قلت بکنیم و این بحث مشکل را حل بکنیم انشاء الله.
 و صلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo