< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

89/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : ادامه مبحث شبهه غیر محصوره

  بحث دیروز مثل این که یا نتوانستیم بفهمانیم یا ان قلت قلت پیدا کرد لذا چون بحث فوق العاده مهمی است و از مشکلات بحث هم هست باید یک مقداری امروز درباره‌اش صحبت کنیم.

  اصل مسئله چیزی نیست آسان است و این است که شبهه غیر محصوره اجتناب از آن شبهه لازم نیست اجتناب از اطراف لازم نیست بنابراین اگر بدانم یک میته ای یک گوسفند میته‌ای از من سوال کرده بودند که یکی از مسائل همین بود که آن ذابح این را ذبح شرعیش نکرد اما مخلوط گوسفندها شد و گوسفندها را آوردند قسمت کردند حالا چه بکنیم؟ دیشب سوال کرده بودند از من که جواب دادم حالا بحث ما همین است که ذابحی یک گوسفند را 4 رگ نبریده این گوسفند مرد خب میته شد فورا ریختند توی گوسفندها و گوسفندهای ذبح شده گوسفندها را آوردند اصفهان و قسمت کردند میان مغازه‌ها خب اجتناب از اطراف این شبهه لازم نیست چرا؟ شبهه غیر محصوره است و چون شبهه غیر محصوره است لازم نیست شما امروز گوشت نخوری یا این که این قصابها را همه‌شان را نجس بدانی نه، قصابها پاک هستند و تو هم می‌توانی همان روز بروی گوشت بخوری. حالا دلیل چی؟ ضرورت دلیل چی؟ سیره و آن 10-8 تا دلیلی که بعضی‌اش ذاتی بود بعضی‌اش عرضی آوردیم و مطلب تمام شد لذا مطلبی که دیروز متعرض شدیم یک مسئله نادری هم هست و آن این است که خب حالا این شما بروی گوشت بگیری از قصابتان از قصاب محل طوری نیست اما اگر یک داعی پیدا شد از همه قصابهای اصفهانی گوشت بگیری می‌شود یا نه؟ که می‌خواهی این شبهه غیر محصوره را اطرافش را همه همه مرتکب بشوی.

  مرحوم شیخ فرمودند نه، نمی‌شود ما گفتیم آری می‌شود دیروز روی این صحبت کردیم یکی از فضلای جلسه دیروز می‌گفت که آقا اصلا قضیه سالبه به انتفاء موضوع است برای خاطر این که نمی‌شود اصلا این کار را کرد که به آن آقا می‌گفتم نه، ممکن است اما عرفا به اندازه‌ای کثرت دارد اطراف که اعتنا به آن نجس فی البین نمی‌کنند مرحوم شیخ این جوری معنا کردند شبهه غیر محصوره را و این که ما بخواهیم بگوئیم که مثل غیر مبتلا به است بله مثل آن هست اما در غیر مبتلا به آن هم باید بگوئیم که غیر مبتلا به که اگر بخواهد جمع بکند بشود والا اگر نتواند جمع بشود که مطلب سالبه به انتفاء موضوع می‌شود و مرحوم شیخ می‌دانید در آن غیر مبتلا اصلا مسئله را متعرض نشده و در شبهه غیر محصوره مسئله را متعرض شدند اما نه معنایش این باشد که این مسئله مختص به شبهه غیر محصوره است نه، خیلی جاها مسئله را متعرض می‌شوند مخصوصا در همین جاها مسئله را در یک جا متعرض می‌شوند در مابقی متعرض نمی‌شوند یعنی هر چه آنجا گفتیم اینجا هم هست همین مسئله الان هم همین است این شبهه غیر محصوره را آیا می‌شود بخورد یا نه؟ اینجا متعرض شدند در غیر مبتلا و در اضطرار و اینها متعرض نشدند یعنی باز قیاس بکن اینجا را و آنجا را هم همین جور بگو نه این که خصوصیت داشته باشد.

  لذا خصوصیت در مسئله نیست این که اصلا مسئله سالبه به انتفاء موضوع است که بعضی از فضلای جلسه دیروز می‌گفتند این هم نیست مسئله یک واقعیت است اما معلوم است نادر است یک کسی برود از هر قصابی گوشت بگیرد خب این معلوم است خیلی کم است اما خب می‌شود حالا اگر یک داعی پیدا شد و این کار را کرد حالا این می‌تواند این کار را بکند یا نه؟ مرحوم شیخ می‌گویند نه معنای این گفتن شیخ نه ، معنایش چیست؟ این که مخالفت احتمالیه جایز است اما مخالفت قطعیه جایز نیست این معنایش است دیگر لذا مرحوم شیخ مسلم می‌گویند که اگر هر روز گوشت می‌گرفته از یک قصاب حالا هم که می‌داند یک میته آمده توی اصفهان می‌تواند گوشت بگیرد از این قصاب احتمال هم دارد همان میته توی مغازه این باشد به تو بدهد و تو بخوری این اتمالش هم هست اما احتمال نیشگون است ولی احتمال هست اما مرحوم شیخ، دیگران ادعای ضرورت می‌کنند کل شیء طاهر دارد کل شیء لک حلال دارد اما اگر بخواهد همه را متعرض بشود می‌گویند نه دیگر حالا نه تویش هم می‌مانیم که همین جوری یعنی نه، آن آخری نه، یعنی آن آخری کل شی طاهر ندارد چرا؟ برای این که آن آخری را کل شیء طاهر جاری کردی می‌فهمی؟ یا همین یا قبلی‌ها و این اذن در معصیت است جایز نیست لذا در حقیقت می‌گویند مخالفت قطعیه عملیه هر کجا آمد نمی‌شود جاری کرد اما آنجا که مخالفت احتمالیه باشد تا هست اصل جاری است و اول ایرادی که به مرحوم شیخ است قطع نظر از حرفهای دیروز این است که آقا آن اولی که می‌گوید جایز است مغازه اول دوم جایز است ، سوم جایز است برو تا آخر آخری جایز نیست این خیلی موونه می‌خواهد انسان بگوید این چه گناهی کرده که کل شی لک حلال ندارد؟ آن آخری را مرتکب نشد برای این که اصل دارد ولی اگر اصل را جاری کردی آن وقت می‌فهمی یا این یا آن گذشته‌ها حرام بوده می‌گویم خب شما اجازه دادی اول دوم سوم تا آخر این آخری در حالی که مشکوک است شما بگوئی اصل در این جاری نیست برای این که مخالفت عملیه قطعیه در بین جاری می‌شود و این با هیچ قاعده‌ای جور نمی‌آید قواعدی که مرحوم شیخ یاد ما دادند با هیچ قاعده‌ای جور نمی‌آید و نمی‌دانم این ایراد را چه جوری رفعش بکنیم اگر می‌شود روی همه می‌شود اگر نمی‌شود روی هیچ کدام نمی‌شود.

  اما چیزی که دیروز می‌گفتیم رد مرحوم شیخ ، شیخ بزرگوار می‌فرمایند نمی‌شود چرا؟ برای این که تجری است برای این که اذن در معصیت است و چون تجری واذن در معصیت است نمی‌شود.

  دیروز به مرحوم شیخ می‌گفتیم آقا این که می‌گوئید تجری است خب تجری آنجاست که بدانم گناه است واقعا گناه نباشد یا تجری آنجاست بدانم گناه است اما گناه فی البین نمی‌دانم که کجا؟ یا اذن در معصیت آنجاست که بدانیم معصیت است و اما شما که اصل جاری می‌کنید در همه خب چرا اذن در معصیت باشد؟ برای این که اولی کل شیء لک حلال دیروز می‌گفتم حالا اگر کل شیء لک حلال همان میته باشد یعنی میته اما حلال این معنای کل شیء لک حلال است یعنی کل شیء یشک فی کانه حلال او حرام بگوید حلال خب اولی را اصل جاری می‌کنی همین جور برو تا آخر می‌گوئی مخالفت قطعیه عملیه لازم می‌آید می‌گویم نمی‌آید می‌گوئی بعد فهمیدیم گناه کردیم می‌گویم نه، نه مخالفت قطعیه عملیه لازم می‌آید نه بعد می‌فهمد گناه کرده چرا؟ برای این که روی کل واحد که اصل جاری بکنیم معنایش این است که اگر حرام اینجا باشد نمی‌خواهد به عبارت دیگر تکلیف منجز نیست تکلیف بالفعل هست ، تکلیف بالفعل ربطی به ما ندارد تکلیف منجز نیست خب توی همه اصل جاری می‌کند همه که تمام شد این که دیروز هم می‌گقتم حضرت امام می‌فرمودند می‌فهمیم آخر گناه کرده نه، همان حالا می‌فهمیم اصلا گناهی نبوده تا این بکند برای این که اگر میته‌ای بوده که هست میته بوده نه حرمت میته اصل در همه جاری می‌کند مثل مرحنوم آخوند چه جوری در شبهه محصوره اصل جاری می‌کردند خب اول که وارد شدیم مرحوم آخوند همین را گفتند گفتند که در طرفین شبهه محصوره نمی‌دانیم این کاسه نجس است یا آن کاسه؟ چون تکلیف منجز نیست توی این کاسه اصل جاری می‌کنم توی آن کاسه اصل جاری می‌کنم خب معنایش این است که کاسه که آب نجس بوده خوردم اما حرام به جا آوردم یا نه؟ مرحوم آخوند می‌گفتند نه لذا می‌گفتند در اطراف علم اجمالی اصل جاری است چرا؟ تکلیف منجز نیست وقتی تکلیف منجز نشد کل واحد مشکوک است اصل جاری می‌شود حالا او را مرحوم آخوند ترسیدند و گفتند خلاف اجماع است و ما هم با حرفهای آقای داماد و امثال این‌ها در شبهه محصوره گفتیم اما چیزی که باید توجه کنید اصلا خود مرحوم آخوند گفتند که این حرف‌ها را گفتم و می‌ترسم هوچی بازی بشود لذا توی لفافه می‌زنم اما برای این می‌زنم که اگر در شبهه محصوره گیر کنیم و بگوئیم نه، اما در شبهه غیر محصوره‌اش دیگر این را نمی‌بینیم این‌ها حرفهای مرحوم آخوند است توی کفایه دیگر در غیر مبتلا اصل جاری کنیم دیگر طوری نیست دیگر در اضطرار ارگ اصل جاری کنیم دیگر طوری نیست لذا مرحوم آخوند اصلا قضیه را کوتاه کردند تمام کردند گفتند اصل در اطراف علم اجمالی است الا این که ما به اندازه یقینی دست برمی‌داریم آن جا که شبهه محصوره باشد و مبتلا به باشد اضطرار رویش نباشد و اما اگر اضطراری آمد اگر یکی از طرفین مبتلا به نبود یا شبهه غیر محصوره بود دیگر آن علم اجمالی نمی‌توانیم بگوئیم منجز تکلیف و در حالی که مرحوم آخوند نباید این تنبیهات را ذکر کرده باشند تنبیهات را دیگر برای ما طلبه‌ها ذکر کردند والا مرحوم آخوند با آن یک صفحه توی کفایه مطلب را تمام کردند خب همان حرف مرحوم آخوند در کفایه خب همین جا می‌گوئیم که اصلا اصل در اطراف علم اجمالی جاری است در شبهه غیر محصوره خب اصل جاری است معنایش چیست؟ کل شیء لک حلال روی آن یکی هم کل شیء لک حلال خب یقین داریم حرامی توی کار است می‌گوئیم نه، یقین داریم نجسی توی کار است اما حرامی توی کار است، نه. وقتی که حرامی توی کار نباشد برای خاطر این که مولا رفع ید از تکلیف کرده اجتنب عن النجس فی البین نداریم حالا نجس را بگوئید اجتنب عن النجس فی البین داریم اما اجتنب عن الحرام فی البین دیگر نداریم وقتی نداشتیم این اراده کرده از اول همه این اطراف را مرتکب بشود برمی‌گردد به این که این اراده کرده همه محتملات نجاست نه محتملات حرمت جاری بکند مثل کسی که وسواسی نیست توی زندگی‌اش و می‌خواهد زندگی‌اش را با کل شیء لک حلال یا کل شیء طاهر بگرداند و اگر هم این نباشد دیگر همه چیز لنگ است اختلال نظام لازم می‌آید و از آن طرف هم به قول یکی از بزرگان چه خوش می‌گفت که شارع مقدس عالم را پاک کرده با کل شیء لک حلال می‌گویند مرحوم آقا سید محمد باقر درچه‌ای این آیت الله عظمی خودشان اهل احتیاط بود بارها می‌گفتند که یک تبسمی هم می‌کردند شارع مقدس روزی چندتن نجاست به خورد مردم می‌دهد با کل شیء طاهر یا با کل شیء لک حلال خیلی حرف خوبی است دیگر نجس می‌خورد نه حرام نمی‌دانم میته می‌خورد مال مردم می‌خورد اما نه حرام کی می‌توانید مثلا الان شما مقدسها که اینجا نشستید کجا می‌توانید بگوئید که ما حلال واقعی می‌خوریم؟ حلال واقعی کجاست؟ توی طلبه‌ها حلال واقعی نیست توی کاسبها نیست توی اداره‌ها نیست به قول امام صادق سلام الله علیها خوب جمله‌ای دارند می‌فرمایند توی خط مقدم جبهه آتش بازی کنیم این سخت است اما سخت‌تر طلب حلال خب حالا که نمی‌شد چه؟ اختلال نظام لازم می‌آید برویم ول کنیم به قول مرحوم شیخ همه را ول کنیم برویم توی بیابان و غار زندگی کنیم آب چشمه هم بخوریم بعد خود شیخ می‌گویند فتأمل این می‌شود؟ برویم آنجا حالا همه چیز راستی حلال واقعی می‌خوریم؟ راستی طاهر واقعی می‌خوریم آن هم فیهما فیه فتأمل لذا بنا نیست ما حرام واقعی بخوریم بنا نیست ما پاک واقعی در نماز داشته باشیم یا بخوریم بنا نیست اصلا، شارع مقدس این بنا را نگذاشته گفته یقین اگر داری نخور اگر هم مشکوک است باز هم بخور طوری نیست.

  لذا شبهه محصوره روی عدم قدرت که نمی‌رود خب گفتیم که شبهه غیر محصوره این نیست که نتواند جمع بکند نه، اگر بخواهد می‌تواند اما عرف بنا نیست بکند نادر است همچنین غیر مبتلا یک دفعه غیر مبتلا که این‌ها مثال زدند خب بروندش توی نمی‌دانم آن کاسه پادشاه هند که ما می‌گفتیم آقا نبرید آنجاها ببرید توی همین حجره پیراهن است نمی‌داند این پیراهن نجس است پیراهن خودش است یا پیراهن هم حجره‌ای این جور مثال بزنید که فراوان باشد و مثل عبایش خب احتمال دارد این یک روزی عبایش را بگیرد نماز بخواند اما راجع به پیراهنش ممکن است اما امکانی نیست که نشود جمعش بکنیم لذا غیر مبتلا یا اگر بگوئیم پادشاه هند و کاسه پادشاه هند و کاسه خودمان و قیاس او بله، خب این معقول نیست یعنی ممکن نیست، ممکن عرفی اما غیر مبتلا به را همچنین شبهه غیر محصوره را این جور معنا نمی‌کنیم خود مرحوم شیخ این جور معنا نمی‌کنند می‌گویند شبهه غیر محصوره این است که کثرت اطراف به اندازه‌ای باشد که دیگر آن نجس فی البین عقلا به آن اهمیت ندهند اگر ما از آن همه‌اش بخواهیم اجتناب کنیم عقلا به من می‌گویند وسواسی است اما بخواهد جمع بکند که می‌شود حالا بخواهد جمع بکند می‌شود شیخ روی این فرض کردند حالا اگر بخواهد جمع بکند برود دنبال جمع کردن این هست یا نه؟ مرحوم شیخ می‌گویند نه، اذن در معصیت است ما می‌گوئیم نه، طوری نیست اذن در حرام خوری است در نجس خوری است و اما اذن در معصیت ؟ اذن در حرام؟ اذن در نجس خوردن؟ این‌ها دیگر نیست وقتی که دیگر همه اطراف را خورد می‌داند نجس خورده اما می‌داند حلال خورده یا نه؟ اگر نگوئیم می‌داند حلال خورده لااقل می‌گوئیم نمی‌دانیم چه چیزی است و کثرت اطراف شبهه را غیر محصوره می‌کند اگر ما کثرت اطراف را استعمال کردیم روی کل واحد اصل داریم این جور نیست که روی بعضی اصل داشته باشیم روی بعضی اصل داشته باشیم این از اشکالهای بزرگ مرحوم شیخ انصاری است که آقا اگر روی جمیع اصل جاری نیست روی بعض هم جایز نیست اگر روی بعضی جاری است روی کل هم جاری است اگر مخالفت احتمالیه حرام است مخالفت قطعیه‌اش هم حرام است اگر مخالفت قطعیه طوری نیست؟

  مخالفت احتمالیه هم طوری نیست این‌ها چیزهایی است که خود شیخ یاد ما دادند و ما بگوئیم مخالفت احتمالیه طوری نیست، مخالفت قطعیه حرام است به چه دلیل؟ همان که مخالفت احتمالی بکنید اصل جاری بکنید دیگر بعضی فرمودند گفتند در علم اجمالی در یک طرف بخواهیم اصل جاری بکنیم طوری نیست چرا؟ گفتند مخالفت قطعیه عملیه نیست خب جوابش نیست که آقا اگر مخالفت قطعیه حرام است وافقش هم همین طور است به عبارت دیگر اگر بدانیم تکلیف در بین هست اگر مخالفت احتمالیه طوری نیست آن را هم طوری نیست چرا؟ برای این که می‌دانیم حرام در بین نیست.

  بحث بعدمان که بحث مشکلی است راجع به ملاقی شبهه محصوره و چون مرحوم آخوند یکی ابتکار دارد اینجا و ابتکارشان را هم ما قبول نداریم مسئله هم مشکل است تقاضا دارم یک مطالعه دقیقه روی این شبهه ملاقی شبهه محصوره بکنید تا انشاء الله رویش حرف بزنیم.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo