< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

89/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : برائت

  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

  راجع به برائت یعنی یک حکمی که منصوص نیست نه قرآن دلالت بر آن دارد نه روایت نه عقل نه اجماع گفته‌اند برائت ، برائت یعنی چه؟ یعنی حکم ندارد اگر شک کنیم واجب است یا نه؟ می‌گوییم واجب نیست اگر شک کنیم حرام است ؟ می‌گوییم حرام نیست و یجوز ارتکا به چنانچه یجوز ترکه به این می‌گوییم برائت .

  در مباحث گذشته گفتم که معمولاً راجع به حکم صحبت می‌کنند نه راجع به موضوع.

  در موضوعات هم همین جوری است گاهی ما لانص فیه است و وضع موضوع را نمی‌دانیم چه جوری است و از نظر حکم از نظر خارجی این را بحثش نمی‌کنند اگر هم بحث بکنند به طور مختصر از بحث می‌گذرند و اما آن که محط بحث شیخ انصاری به بعد استاحکام است ، نمی‌دانیم این موضوع ما حکم دارد یانه؟ می‌گردیم از قرآن، روایات، اجماع، عقل چیزی پیدا نمی‌کنیم وقتی چیزی پیدا نکردیم می‌گوییم که اگر شک در وجوب داریم واجب نیست اگر شک در حرمت داریم حرام نیست برای این مطلب برائت که اگر شک کنیم واجب است؟ واجب نیست اگر شک کنیم حرام است؟ حرام نیست بعد از آن که ما لانص فیه است بعد از آن که گردش کردیم و چیزی پیدا نکردیم تمسک کرده‌اند برای این برائت به ادله اربعه.

  مرحوم آخوند در کفایه سرسری از این رد شده‌اند اما مرحوم شیخ چهار پنج تا آیه راجع به این ما لانص فیه می‌آورند یعنی راجع به برائت، اما قبول نمی‌کنند.

  اول آیه‌ای که می‌آورند و قبول نمی‌کنند آیه ما کن معذبین حتی نبعث رسولا خب بزرگان به این آیه تمسک کرده‌اند گفته اند که تا از طرف دین چیزی نباشد عذابی نیست، عذابی نیست یعنی اگر شک در وجوب داشته باشیم وجوب را نیاوریم طوری نیست، اگر شک در حرمت داشته باشیم و حرمت را بیاوریم طوری نیست ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا و معلوم است رسول که دخالت ندارد یعنی حتی نبین لک الحکم تا حکمش معلوم نباشد این اگر شک در وجوب باشد واجب نیست شک در حرمت باشد حرام نیست .

  مرحوم شیخ انصاری نمی‌دانم چه جوری است که بنا دارند بگویند این آیات دلالت ندارد جدی گرفته‌اند این حرف را در حالی که دلالت آِیات خیلی خوب است اما شیخ انصاری هر سه چهار تا آیه را می‌فرماید دلالت ندارد اما در وقتی که می‌خواهند رد بکنند بگویند دلالت ندارد یک ادله‌ای می‌آورند که به مقام شایخ شیخ نمی‌خورد مثلاً این جا سه تا دلیل می‌آورند این که آیه دلالت ندارد می‌فرمایند این ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا مربوط به عذاب دنیوی است یعنی ما تا رسول نفرستید و آن رسول حجت را تمام نکند ما این‌ها را سبیل برایشان نمی‌آوریم نابودشان بکنیم ما این‌ها را زمین لرزه برایشان نمی‌آوریم نابودشان بکنیم، این مربوط به عذاب دنیوی است نه مربوط به عذاب اخروی .

  خب اولاً به شیخ عرض می‌کنیم آقا صدر آیه می‌گوید که مختص عذاب اخروی است می‌فرماید و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه فنخرج له یوم القیامه کتابا یلقیه منشوراً اقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیم حسیبا من اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها و لاتزر وازره و زر اخری و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا مختص به روز قیامت است یعنی در روز قیامت هر کسی شانسش به گردنش است شاید هم مراد تجسم عمل به آن معنای دقیقش است یعنی اگر آن ملکاتش راستی رسوخ کرده باشد به صورت آن ملکه در می‌آید ظالم به صورت سگ، شهوتران به صورت میمون، متکبر به صورت پلنگ، ظاهراً همین معنایش است و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه شانسش با خودش است توی گردنش است ونخرج له یوم القیامه کتابا یلقیه منشوراً نامکه عملش، اگر کسی هم بگوید مراد نامه عمل آن تجسم اعمال است یعنی همه اعمالش به صورت متناسب اطرافش است یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سوء تود لوان بینها و بینه مداً بصیرا و یحذرکم الله نفسه و الله رئوف بالعباد خدا رأفت دارد زنگ خطر می‌زند این که در روز قیامت همه اعمال انسان با انسان است، بعد هم من اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها بعد هم به او می‌گویند و لاتزر وازره وزر اخری این گناهان از دیگری نیست گردن تو باشد خودت به جا آورده‌ای خودت کرده‌ای بعد هم به او می‌گویند عذرت را می‌خواهند می‌گویند و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا بینه هم برایت تمام بود در روز قیامت و این تجسم عملی که می‌بینی این بدبختی که می‌بینی اضله علی علم دانسته این بدبختی را برای خود فراهم کردی، نمی‌دانم چه مراد شیخ انصاری است که مراد و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا یعنی عذاب دنیوی لذا مسلم عذاب عذاب اخروی است .

  حالا یک کسی بگوید عذاب دنیوی است می‌گوییم خب همین مقدار بس است، نمی‌داند واجب است یا نه؟ نمی‌داند حرام است یا نه؟ اخباری می‌گوید که باید احتیاط بکنی آیه شریفه می‌گوید که نه اگر احتیاط نکنی عذاب دنیوی نداری خب معلوم است دیگر وقتی عذاب دنیوی نداشت عذاب اخروی هم ندارد حالا کار به آن هم نداریم همین مقدار عذاب دنیوی جلویش را می‌گیرد اخباری می‌گوید احتیاط این هم باید بگوید احتیاط، اصلاً لازم و ملزوم هم هست، نمی‌شود که عذاب دنیوی باشد عذاب اخروی نباشد و این‌ها لازم و ملزوم است عذاب اخروی لازمه‌اش عذاب دنیاست، عذاب دنیا لازمه‌اش عذاب آخرت است و سرش هم همین است سرش این است این اعمال ما این گفتار و کردار و افکار ما این‌ها مجسم می‌شوند در این دنیا عذاب‌های دنیوی در آخرت عذابهای اخروی لذا اگر بلای دنیوی است خودمان درست می‌کنیم اگر هم آتش جهنم است خودمان درست می‌کنیم خدا آتش جهنم ندارد، جهنم هست الان هم هست اعدت للکافرین بهشت هست الان هم هست اعدت للمتقین اما آتش جهنم مال خود ماست ما درست می‌کنیم چنانچه بلاهای دنیا هم مال ماست خودمان درست می‌کنین ذلک بما کسبت ایدیکم لذا اصلاً با یک وقتی که این به مقام شامخ شیخ می‌خورد، با یک دقتی باید بگوییم عذاب‌های دنیوی همان اخروی است عذاب‌های اخروی همان دنیوی است ، این حرف اول لذا این فرمایش ایشان که می‌فرماید این عذاب دنیوی مربوط به بحث ما نیست می‌گوییم اولا عذاب آخرتی است به عذاب دنیوی و ثانیاً عذاب دنیوی هم باشد یک تلازمی هست بین عذاب دنیا و عذاب آخرت، این یک ایراد که مرحوم شخ دارند به استدلال به آیه شریفه، یک رد دیگر برای استدلال می‌کنند ایراد دوم که مرحوم آخوند این را توی کفایه هم می‌آورند می‌فرمایند که آیه شریفه عذاب بالفعل را می‌گویدف استحقاق را نمی‌گوید و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا یعنی بالفعل اما منافات ندارد که استحقاق عقوبت داشته باشد اما خدا این را عقاب نکند بنابراین دلالت ندارد، ما بحث‌مان این است استحقاق عقوبت دارد یا نه؟ و این آیه می‌گوید من عذاب بالفعل نمی‌کنم ممکن است استحقاق عقوبت به حال خود باقی بماند، این را هم نمی‌دانم مرادشان چیست؟ ولو مرحوم آخوند هم در کفایه آورده‌اند همان حرف مرحوم شیخ را بدون این که نسبت به شیخ بدهند و آن این است اولاً آگر این عقوبت بالفعل برداشته شد عرفا عقوبت استحقاقی هم برداشته می‌شود دیگر مثل این که مولا به عبدش بگوید که هر کار می‌خواهی بکن من کاری با تو ندارم خب یعنی استحقاق عقوبت نداری دیگر بگوییم نه معنایش این است که کاری با تو ندارم الان استحقاق عقوبت داری تلازم عرفی هست بین عدم فعلیت و عدم استحقاق بین فعلیت و استحقاق ، این یک مسئله است.

  یک مسئله دیگر هم که این به مقام شیخ می‌خورد این است که همه همه حتی پیامبرها ما بخواهیم بگوییم این‌ها استحقاق عقوبت ندارند ، نه ، اگر که راستی با عدل خدا بیاییم جلو دیگر همه مستحق عقوبتند همه، یک کسی را پیدا بکنید که با عدالت این که در قنوت می‌خواین خیلی چیز خوبی است ربنا عاملنا بفضلک و لاتعاملنا بعدلک ، می‌گویند یک خرفتی عابد مغروری می‌گفت نه الهی عاملنا بعدلک و لاتعاملنا بفضلک این چون که عابد بود اما خرفت بود خدا می‌خواست به او بفهماند که بابا خراب است .

  لذا خواب دید روز قیامت شده حسابهایش را کردند تمام نماز و روزه و همه چیز مقابله کردند با انارهایی که این خورده، یک درخت انار پیش او بوده، مضادف در آمد گفتند خب 70 سال روزی به تو دادیم حالا چه؟ دیگر هیچ چیزی نداری دیگر باید به فضل خدا نه به عدل یک روایت بنی اسرائیلی هم هست آن شاید درست باشد این که یکی دیگر خواب دید که اعمالش را می‌خواهند بسنجند اعمالش را سنجید رسید به این جا این یک وقت قساوت کرد نمی‌دانم چرا؟ یک سک فرو کرد پشت یک مگش این مگس فرار کرد و بعد بالاخره مرد به او گفتند خب این را می‌خواهیم ما کیفر بکنیم عدالت می‌خواهیم رفتار بشود این از خواب پرید بالا دید نه بابا کارها خراب است مگر می‌شود ما با عدالت خدا و اعمال خودمان و حالا که بالفعل نیست پس استحقاق، این‌ها چیست؟ همه همه دیگر بالاتر از پیامبر اکرم که نیست این پیامبر اکرم اگر عمر دنیا را عبادت کند در مقابل نبوتش در مقابل زهرا خدا کوثر را داده به پیامبر اکرم انا اعطیناک الکوثر تمام عبادات پیامبر در مقابل این نعمت باز هم آن نعمت بیشتر ارزش دارد تا عبادات پیامبر اکرم ، همه همین هستند دیگر لذا این اصلاً نباید ما این حرف‌ها را بزنیم که اگر کسی نمی‌داند حرام است یا نه و به جا آورد استحقاق عقوبت ندارد در مقابل اخباری که می‌گوید نه باب استحقاق عقوبت دارد اصلاً نباید روی استحقاق عقوبت بیاییم جلو باید این جور بگوییم اگر نمی‌دانیم واجب است یا نه؟ اگر ترک کنیم گناه ندارد آن می‌گوید احتیاط کن اصولی می‌گوید نه احتیاط لازم نیست بکنی اگر نمی‌دانی حرام است یا نه؟ به جا بیاوری طوری نیست اما اصلاً روی استحقاق عقوبت و امثال این‌ها نباید بیاییم جلو تا این که نوبت برسد بگوییم که آِیه شریفه دال بر فعلیت است نه استحقاق، نمی‌خورد اینها به مقام شامخ شیخ انصاری .

  فعلیتش هم همین طور است فعلیتش هم منتا علی الامکه لذا حدیث رفع خب همین را می‌گویند که در مقابل اخباری ما می‌گوییم منتا علی الامه این عذابش برداشته نشده. اگر هم عذاب داشته باشد برداشته شده اگر حکمی ما توی اصول این جوری باید بیاییم جلو بگوییم که و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولاً معنایش این است که اگر هم حکم باشد پروردگار عالم منتا علی الامر بر داشته شده، برداشته‌اند، تا ححت تمام نشود عقابی نیست.

  باید بحث کنیم که بالفعل اگر کسی مثلاً شرب توتون کرد همین مثال مشهور، نمی‌داند حرام است یا نه؟ و بکشد اخباری می‌گوید حق نداری بکشی، حالا هم ماها می‌گوییم حق نداری بکشی، حق نداری بکشی اما اصولی می‌گوید حق داری بکشی اگر حرام است خدا رفع ید می‌کند از تکلیف، منتا علی الامه رفع ید می‌کند از تکلیف این خیلی خوب است دیگر.

  حرف سوم مرحوم شیخ این است که خب خیلی خوب، دلالت دارد اما اخباری اگر دلیلش تمام باشد ورود دارد حکومت دارد بر این و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا، خب به شیخ عرض می‌کنیم که رفع ما لایعلمون شما هم همین طور است آن ادله اخباری اگر تمام باشد رفع ما لایعلمون سالبه به انتفاء موضوع می‌شودف ورود پیدا می‌کند برای این که رفع ما لایعلمون می‌گوید که مالایعلم مرفوع است اخباری می‌گوید من دلیل دارم ما لایعلم نیست یعلم است و باید احتیاط بکنیم، لذا اگر ادله اخباری تمام باشد بله، نه بر و ما کنا معذبین، بر همه ادله اصولی ورود پیدا می‌کند حکومت پیدا می‌کند و این که الان بحث ما نیست، بحث ما این است این و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا آیا دلالت دارد بر بحث ما یا نه؟ می‌گوییم دلالت دارد دلالتش هم عالی است هیچ اشکال هم ندارد، حالا بعد برسیم ببینیم اخباری هم می‌گوید ؟ دلیلش تمام است یا ناتمام؟ اگر دلیلش تمام است ادله را با هم بسنجیم ببینیم کدام مقدم است اگر هم ادله‌اش ناتمام است که شیخ بزرگوار همین کار را می‌کنند می‌گویند ادله اخباری ناتمام است و ناتمام هم هست لذا این جا بگوییم که آقا اگر و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا درست هم باشد ادله اخباری مقدم بر این است ، به شیخ عرض می‌کنیم ادله اخباری اگر تمام باشد مقدم بر همه آیات است مقدم بر همه روایات است حتی مقدم بر قاعده قبح عقاب بلا بیان است و بالاخره مقدم بر همه ادله‌ اصولی است و شما شیخ هم همین کار را می‌کنید می‌گویید ادله اگر تمام باشد مقدم است آن جا می‌گویید ادله تمام نیست بس رفع ما لایعلمون دلالت می‌کند بر برائت خب ما هم می‌گوییم ادله تمام نیست پس و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا دلالت می‌کند بر این که تا بیانی نباشد این معذور است، پروردگار عالم وعده داده است عقوبتش نکند نحوه‌اش هم گفتم رفع ید از تکلیف است منتا علی الامم، بنابراین به عقیده ما این و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا یک دلیل محکم مستحکم برای رائتی.

  سه چهار تا آیه دیگر هم داریم آن آیات هم حسابی دلالتش خوب است اما نمی‌دانم چه شده که مرحوم شیخ هم آیات را از نظر استدلال می‌گوید دلالت ندارد می‌روند روی سنت رفع ما لایعلمون. حالا بحث فردا لایکلف الله نفسا الا ما آتاها، می‌گویند دلالت ندارد در حالی که دلالتش بسیار عالی است مطالعه کنید تا فردا انشاء الله.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo