< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

1388/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : آيا تخصيص عام بواسطه مفهوم ممكن است ؟

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

بحث اين است كه ما اگر يك عامي داشته باشيم يك مفهومي آيا بواسطه آن مفهوم ميشود عام را تخصيص داد يا نه ؟

مثلاً گفته است اكرم العلماء يك دليل ديگري گفته است كه اكرم العلماء الا المتقين منهم يا لاتكرم العلماء غير متقين آيا ميشود بواسطه مفهوم كه گفته است فاسق را اكرام نكن ما قيد بزنيم به اكرم العلماء بگوئيم اكرم العلماء الا الفساق منهم آيا ميشود اين كار را كرد يا نه ؟ مشهور در ميان اهل اصول گفتند كه ميشود به قول صاحب معالم جمع بين دليلين است و قاعده اقتضا ميكند مهما امكن اولي من الطرح بالاخره بعبارت ديگر حمل عام بر خاص است و حمل عام بر خاص مسلم است پيش همه .

كساني كه گفتهاند نه مثلاً مثل صاحب قوانين فرمودند حمل عام بر خاص از باب اظهر و ظاهر است چونكه خاص ما اظهر از عام است لذا ما حمل عام بر خاص ميكنيم خاص را مقدم مياندازيم از باب اظهر و ظاهر و الا حمل عام بر خاص وجهي ندارد الا همينكه خاص ما اظهر است عام ما ظاهر است لذا به قاعده حمل ظاهر بر اظهر تخصيص ميدهيم عام را و ما نحن فيه بعكس است براي اينكه ما نحن فيه ما عام اظهر از مفهوم است منطوق اظهر از مفهوم است و وقتي اظهر باشد عام را مقدم مياندازيم بر خاص ، خاص را ميگذاريم كنار معمولاً بعد از قوانين هم اين حرف در كلمات زياد ديده ميشود كه حمل عام بر خاص از باب اظهر و ظاهر است و هر كجا عام ما اظهر شد ديگر حمل عام بر خاص نيست بلكه حمل خاص بر عام است .

ايرادي كه به صاحب قوانين است اينست كه ؛

يك ، حمل عام بر خاص حمل مطلق بر مقيد از باب اظهر و ظاهر نيست العرف وفق اينكه جمع دلالي دارد ، العرف وفق اينكه بين عام و خاص جمع بكند حمل عام بر خاص بكند آنهم نه در همه جا در باب تقنين و الا چند روز قبل گفتم كه در محاوات چه گفتنها چه نوشتن ها حمل عام بر خاص نميشود كرد اگر مثلاً مرحوم آخوند اول كفايه يك عامي داشته باشد آخر كفايه خاصش را گفتند كه مرحوم آخوند تناقض گفته حمل عام بر خاص هيچكس نميتواند بكند نكرده ، نميشود كرد .

لذا حمل عام بر خاص مربوط به تقنين است ضرباً للقانون عام را ميگويند به اراده استعمالي ثم تبصره ها را به آن ميزنند و تبصره ها را مقدم مياندازند بر آن عام بعد از آنكه تبصره ها زده شد آنوقت عام را ميدهند دست اجرا .

لذا اصلاً حمل عام بر خاص از باب اظهر و ظاهر نيست از باب اينست كه العرف وفق جمع بين دليلين بكند ميخواهد آن عام ما اظهر باشد يا نه آن خاص ما ميخواهد ظاهر باشد يا نه ولو ظهورش هم خيلي ضعيف عام ما ظهورش خيلي قوي باز هم حمل عام بر خاص ميشود به قاعده جمع دلالي عرفي به قاعده تقنين و ضربا للقانون كه رسم عرف است بنابراين اصلاً اين فرمايش صاحب قوانين كه حمل عام بر خاص از باب اظهر و ظاهر است اصلاً اين را قبول نداريم ، ندارند ولو اينكه بگوئيد در ما نحن فيه عام ما اظهر است مفهوم ظاهر است باز هم ميگوئيم حمل عام بر خاص .

يك مطلب ديگر هم هست و آن اينست كه كي گفته كه ظهور منطوق اظهر از ظهور مفهوم است ؟ شما اگر مفهوم درست بكنيد مثل مفهوم شرط ان جائك زيد فاكرمه مفهوم بگيريد ان لم يجئك فلا يجب عليك الاكرام كي گفته اين منطوق اگر بود اظهر بود حالا كه مفهوم است ظاهر است ؟ اينها هر دو ظاهراند هيچ كدام اظهر و ظاهري نيست و اينكه ما مسلم دانستيم كه منطوق اظهر از ظاهر است پس عام اظهر از مفهوم است اينهم قبول نداريم .

لذا تا اينجا اين شد به قول صاحب معالم جمع بين دليلين ميكنيم بعبارت ديگر حمل عام بر خاص ميكنيم و مفهوم را مقدم مي گذاريم بمعنا اينكه از عام اراده ميكنيم غير مدلول مفهوم را .

نص كه نه ، نص آن است كه عام نباشد مثلاً زيد نص است اما اگر اطلاق شد يا عام شد نص نيست ديگر اظهر است بعضي اوقات ظاهر است بعضي اوقات اظهر .

مرحوم حاج شيخ موسس حوزه علميه قم ايشان يك دوره اصول دارند بنام دُرر و انصافاً اصول خوبي است و اين درس ايشان بوده بعد هم به قلم ايشان يك دوره دُرر از ايشان چاپ شد يك كتاب صلاه هم دارند آنهم يك دوره صلاه است اما مختصر آنهم چاپ شده و راستي كتاب خوبي است يادم نميرود استاد بزرگوار ما آقاي بروجردي بعضي اوقات كتاب را ميآوردند روي منبر ، كتاب را متنش را ميخواندند و اگر كسي اشكال ميكرد ميگفت من بهتر از تو ميتوانم معنا بكنم اهميت ميدادند ايشان .

مرحوم حاج شيخ در درر ميفرمايند كه حمل ، ما بخواهيم مفهوم را يعني عام را بواسطه مفهوم تخصيص بدهيم جايز نيست چرا جايز نيست ؟ ميفرمايند براي اينكه هر وقت كه بخواهي مفهوم را خاص قرار بدهي خود منطوق هست و خود منطوق تخصيص ميدهد اكرم العلماء يك دليل ديگر ميگويد كه اكرم العلماء المتقين شما ميخواهي مفهومگيري كني و بگوئي غير متقين را اكرم نكن اينرا خود اكرم العلماء متقين دلالت دارد و يكجا پيدا نميتوانيم بكنيم كه منطوق ما تخصيص ندهد ، منطوق نباشد هر كجا مفهوم خاص است منطوق هم خاص است و بواسطه منطوق ما تخصيص ميدهيم عام را و احتياج به تخصيص مفهوم نداريم اينهم حرف مرحوم حاج شيخ .

ايرادي كه به مرحوم حاج شيخ است اين كه خب حرف خوبي است اما اگر مثبتين باشند حمل عام بر خاص يا حمل مطلق بر مقيد اگر مثبتين باشند حمل عام بر خاص نميشود همين مثال اكرم العلماء المتقين خب اين تعدد مطلوب است حمل عام بر خاص نيست ، حمل عام بر خاص آنجاست كه يكي مثبت باشد يكي منفي بگوئيم اكرم العلماء يك دليل ديگر بگويد لاتكرم الفساق منهم آن نفي است ، آن اثبات است جمع دلالي دارد حمل عام بر خاص ميكنيم .

و اما ما نحن فيه هميشه منطوق هست اما حمل عام بر خاص نميشود عرف تعدد مطلوب ميفهمد يعني همينجور كه عرف حمل عام بر خاص ميكند بعضي اوقات عرف تعدد مطلوب درست ميكند مثلاً مشهور در ميان اصحاب است هم قدما هم متأخرين اينكه در باب مستحبات مخصوصاً در باب ادعيه گفتند كه حمل عام بر خاص نيست بلكه تعدد مطلوب است استاد بزرگوار ما حضرت امام مثال ميزدند كه آمد خدمت امام صادق سلام الله عليه گفت روز عاشورا ميخواهم زيارت بخوانم چه كنم ؟ فرمودند كه يك توجهي به قبر حسين عليه السلام بگو السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك و رحمه الله و بركاته گفت يابن رسول الله ميخواهم زيادتر طولانيتر ، زيارت عاشورا را به او ياد دادند كه بنابر آنچه گفته شده زيارت عاشورا قدسي هم هست يعني از طرف پروردگار عالم به پيغمبر اكرم سينه به سينه به امام صادق به مردم گفتند .

لذا سند زيارت عاشورا 3 2 تا سند دارد هر 3 2 تا سند خيلي خوب است .

لذا زيارت عاشورا را يادش دادند . گفت زيادتر از اين دعاي علقمه را يادش دادند اينها همه مثبتتات است با هم منافات ندارد حمل عام بر خاص و حمل مطلق بر مقيد نيست بلكه از باب تعدد مطلوب است هر چه به قول مرحوم آيت الله آقاي زنجاني ( ره ) به من ميگفتند كه هر چه پول بدهي آش ميخوري در باب مستحبات اينجوري است.

لذا مثلاً همين 100 لعن و 100 سلام خب يك مرتبه ، هر چه پول بدهي آش ميخوري 10 مرتبه هر چه پول بدهي آش ميخوري 100 مرتبه هر چه پول بدهي آش ميخوري معمولاً در دعاها و در باب استحباب در مستحبات همه همه نوافل ظهر و عصر گفتند كه 8 ركعت هر دو 16 ركعت هر دو هم قبل از نماز خب اين فرد تامش است نميتواند قبل از نماز ، بعد از نماز . نميتواند ، بعد از هر دو نماز و نميتواند ، قبل از هر دو نماز . و همهاش را ما ميگوئيم اداست قضا هم نيست لذا 16 ركعت نميتواند بخواند بخواند 8 ركعت ، نميتواند 2 ركعت .

نافله مغرب را 4 ركعت 2 ركعت هم غفيله حالا نميتواند در روايات داريم آقا بصورت غفيله بخوان حتي نماز جعفر طيار را در روايات داريم بجاي نوافل بخوان به نيت نوافل نماز جعفر طيار مي شود نوافل هم ميشود وقتي كه برويم توي روايات اهل بيت عليهم السلام ميبينيم كه اين حمل مطلق بر مقيد در مستحبات نيست در ادعيه نيست و در آنجاها تعدد مطلوب است نه حمل عام بر خاص و اين حمل عام به واجبات است . بعبارت ديگر مخصوص به تقنين است و از همين جهت هم معمولاً قدما روي اين قانون تسامح در ادله سنن فتوا ميدهند به استحباب و ميگويند كه هر چه بجا بياوري وقع في محله حالا ثلث او را ، نصف او را اگر هم سند داشته باشد باز هم مستحب است بخوان خدا ثوابش را به تو ميدهد حالا اگر سند داشته باشد خوب اگر سند نداشته باشد تو كارت را انجام بده ولو لم يقل به رسول الله ثوابش را خواهي برد .

لذا ما آنجا رجا هم نميگوئيم بلكه استحباب ميگوئيم و بالاخره در باب استحبابها در باب ادعيه در باب زيارات در باب نوافل و ساير مستحبات گفتند مثل اين است كه قرآن ميگويد لينفق ذو سعت من سعت و من قدر عليه رزقه فلينفق مما آتاه الله تو صدقه و خيرات و مبرات و خدمت به خلق خدا را بكن هر چه ميتواني و من قدر عليه رزقه فلينفق مما آتاه الله تركش نكن حالا هر چه مي شود قرآن را بخوان حالا يك جزء نميشود نيم جزء ، نيم جزء نميشود صد آيه ، صد آيه نميشود 50 آيه ، نميشود توي راه مثلاً 3 تا قل هو الله ثواب يك سوره قرآن يا 11 قل هو الله براي حفظ تو تا برگردي خانه .

و انصافاً اينها خيلي حرفهاي خوبي است و الحمدلله قدما گفتند و متأخرين يك مقدار ان قلت قلت رويش كردند به همان اندازه كه ان قلت قلت رويش كرديم به همان اندازه آن ابهت دعا و ادعيه و زيارات گرفته شده لذا مثلاً آقا بايد زيارت عاشورا اگر ميخواهي بخواني روز عاشورا باشد بعضيها حتي در كتابهايشان آوردند بايد روز عاشورا باشد بايد 100 لعن و 100 سلام باشد بعضيها هم كه ديگر حسابي خرابش كردند بايد توي حرم حسين عليه السلام باشد همه اينها بيخود است اگر توي حرم حسين عليه السلام شد و روز عاشورا شد و 100 لعن و 100 سلام شد و دعاي علقمه چه خوب است خدا قسمت همه ما بكند اگر نشد روز عاشورا از راه دور زيارت عاشورا با علقمه 100 لعن و 100 سلام به قول حضرت امام نشد روز عاشورا ، يك توجه به امام حسين السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك و رحمه الله و بركاته ، اگر بشود بيشتر متن زيارت عاشورا آنهم هر روز ، چه خوب است به تجربه اثبات شده اين زيارت عاشورا را هر روز خواندن خيلي بركت ميدهد هم بركت عمر ميدهد بركت علم ميدهد گرهها را باز ميكند حالا ولو با يك لعن و يك سلام .

لذا اين فرمايش مرحوم حاج شيخ صاحب دُرر كه ايشان فرمودند آقا هر كجا كه ميخواهيد تخصيص مفهومي بدهيد همانجا تخصيص منطوقي هست ديگر نوبت به مفهوم نميرسد جوابش اين است كه آقا در مثبتين حمل عام بر خاص نيست الا خيلي شاذ يك قرينهاي در كار باشد حمل عام بر خاص بكنم معمولاً در مثبتين تعدد مطلوب است در همين مثال اكرم العلماء اكرم العلماء المتقين جمعش اين است كه همه علماء اكرامش خوب است اما متقي بهتر است خب معلوم هم هست عقل هم مي گويد بهتر است و اما تخصيص بدهيم با اكرم العلماء المتقين اكرم العلماء را عرف نميكند اما با مفهومش ديگر يكي نفي و يكي اثبات يكي منفي يكي مثبت حمل عام بر خاص ميشود با مفهوم اكرم العلماء را تخصيص ميدهيم .

حالا علي كل حال اين حرف من كه خيلي حرف خوبي است هيچ اشكال هم تويش نيست و مسلم هم هست كه حرف مرحوم حاج شيخ را نميشود درستش كرد .

بله يك حرف ديگر هست مرحوم آخوند در كفايه اگر مطالعه كرده باشيد كه مطالعه كرديد خيلي طول و تفصيل ميدهد و محشين برذ كفايه هم مخصوصاً مثل مرحوم آقاي كمپاني ( رض ) منقسم ميكند به اقسامي گاهي با هر دو مفهوم و منطوق با وضع است گاهي هر دو به اطلاق است گاهي احدهما به اطلاق است و امثال اينها .

حرفها خوب است اما ربطي به بحث ما ندارد ، بحث ما اين است اگر يك مفهوم داشته باشيم نه اينكه به اطلاق باشد عام ما بيايد او را از بين ببرد ، نه . يك مفهوم داشته باشيم مثلاً مفهوم را به وضع بدانيم كه ما ميدانيم ، يك عام هم داشته باشيم مطلق نباشد تا مقدمات حكمت جاري نشود ، نه راستي يك عام داريم حسابي دلالت دارد يك مفهوم داريم حسابي دلالت دارد آيا بواسطه اين مفهوم ميشود تخصيص داد يا نه ؟ كه مرحوم آخوند هم ميگويند بله .

اگر يادتان باشد در باب مفاهيم روي اين اذا خفي الجدران فقصر و اذا خفي الاذان فقصر ما آنجا ميگفتيم كه منطوق كل واحد مفهوم كل واحد را از بين ميبرد اين جمع عرفي ميكرديم .

لذا ميگفتيم كه خفاي جدران ، خفاي اذان هر كدامش كه باشد موجب قصر است . آقايان آنجا ميماندند و ميگفتند 2 تا مفهوم با هم ميجنگند چه بكنيم ؟ و معمولاً ميرفتند روي قدر متيقن و امثال اينها و ما آنجا ميگفتيم عرف بواسطه منطوق كل واحد رفع مفهوم از كل واحد ميكند اين عبارت اخري عبارت كفايه هم ميشود كه ما اگر بتوانيم مفهوم را از كار بيندازيم بواسطه منطوق حالا آن منطوق ما عام باشد ، عام من وجه باشد ، عام مطلق باشد هر چه آنوقت يك كسي بگويد كه عام مقدم بر مفهوم است براي اينكه عام ميآيد مفهوم را بطور كلي از بينش ميبرد .

اگر حرف آنجا را بپسنديد ديگر خواه ناخواه بايد بگوئيم كه اگر عرف وفق اينكه بواسطه عام سلب مفهوم بكند آنوقت عام بحال خود باقي است مفهوم نميتواند كار كند ، نه اينكه نميتواند كار كند چون مفهوم نيست سالبه به انتفاء موضوع شده .

ديگر اينجا چيزي نداريم ديگر مباحثه ما هم كه دهه صفر تعطيل است .

وصلي الله علي محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo