< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- اگر مأموم در رکعت دوم امام اقتداء کند 2- باید بین امام و مأموم تأخر فاحش نباشد 3- اگر مأموم در نمازهای اخفاتی، حمدوسوره را بلند بخواند/ مسئله 19و20و22و23/ احکام نماز جماعت/ کتاب الصلوة

 

مسئله 19:

إذا أدرك الإمام في الركعة الثانية تحمّل عنه القراءة فيها ووجب عليه القراءة في ثالثة الإمام الثانية له، ويتابعه في القنوت في الأولى منه وفي التشهد، والأحوط التجافي فيه، كما أن الأحوط التسبيح عوض التشهد وإن كان الأقوى جوازالتشهد بل استحبابه أيضاً وإذا أمهله الإمام في االثانية له للفاتحة والسورة والقنوت أتى بها، وإن لم يمهله ترك القنوت، وإن لم يمهله للسورة تركها، وإن لم يمهله لإتمام الفاتحة أيضاً فالحال كالمسألة المتقدمة من أنه يتمّها ويلحق الإمام في السجدة أو ينوي الانفراد أو يقطعها ويركع مع الإمام ويتم الصلاة ويعيدها.[1]

آنچه در مسئله هست، مسئله‌ی مشهوری است و اختلاف هم در مسئله نیست به غیر از یک جا که آنجا را هم در بحث قبل صحبت کردیم و بالاخره مسئله اینست که مأموم به یک رکعت نرسیده،‌ خواه ناخواه در رکعت دوم اقتدا می‌کند و رکعت اول بعد از سجدتین، رکعت دوم می‌شود برای مأموم و رکعت سوم می‌شود برای امام، البته اگر نماز چهار رکعتی باشد. این باید تشهد بخواند. بعضی فتوا دادند که در حال تجافی باشد. بعضی گفتند تجافی خوب است، اما لازم نیست. مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» نتوانستند فتوا داهند و احتیاط واجب کردند که این در حال تجافی باشد، در حالی که امام تشهد می‌خواند. یا اگر در رکعت آخر است و باید تا آخر رود، بالاخره در حال تجافی باشد. معنای تجافی هم اینست که دو دست را روی زمین و زانوها بالا باشد مثل آدمی که می‌خواهد بلند شود. امام تسبیحات اربع می‌خواند و برای این آقا رکعت دوم است و باید حمد بخواند. اگر می‌تواند حمد و سوره و قنوت بخواند، خوب است و اما اگر نتواند، قنوت را ترک می‌کند. باز اگر نتواند، تسبیحات اربع را یک مرتبه می‌گوید و یا اگر نمی‌تواند به رکوع امام برسد، به سجده هم به امام برسد، کفایت می‌کند و اما اگر نشد، حمد را ترک کند و خود را در سجده به امام برساند.

قبلاً خلاصه‌ی این مسئله را گفتیم و همه‌ی مسئله‌دان‌ها می‌دانند و حرف ندارد. فقط حرفش در اینست که اگر نمی‌تواند در سجده به امام برسد، حمد را ترک کند و بدون حمد نماز بخواند. ما در مباحثه‌ی قبل گفتیم که این نمی‌شود، «لا صلاة الاّ بفاتحة الکتاب»؛ لذا تا در سجده است، حتی در سجدۀ دوم، باید در رکعت دوم حمد را بخواند و اگر نشد، قصد فرادا کند. ما گفتیم قصد فرادا هم نمی‌خواهد و خود به خود فرادای قهری می‌شود.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» اختلاف فتوا دارد. در یک جا می‌فرماید فرادای قهری می‌شود و در یک جا هم می‌فرماید نماز بدون حمد بخواند. در مباحثه‌ی قبل می‌گفتند نماز بدون حمد بخواند و اینجا هم کما مرّ سابقا می‌گویند، اما بعضی اوقات هم احتیاط واجب می‌کنند از اینکه قصد فرادا کند.

روایت معاویة بن وهب را خواندم و دلالت روایت خوب است الاّ اینکه ما گفتیم روایت معرضٌ‌عنها عندالأصحاب است و قدری بالاتر، روایت با سیرۀ نماز خوان‌ها متابعت و مطابقت ندارد، لذا باید قصد فرادا کند و حمدش را بخواند و رکوع کند و به سجده یا تشهد به امام برسد. لذا در این مسئله چیزی نداریم جز همین فرمایشی که سابقاً فرمودند و اینجا در آخر کار تکرار می‌کنند و متعرض هم می‌شوند کما مرّ سابقا.

لذا مسئله از اول تا آخرش، مسئله‌گویی است، یعنی هر عامی می‌داند اگر در رکعت دوم اقتدا کرد، چه باید بکند. فقط آنجا که مسئله‌گویی نیست و مورد فتواست، اینکه اگر می‌بیند به سجدۀ دوم نمی‌رسد، به رکوع برود و به سجده برود و به امام برسد ولو اینکه نماز بدون حمد بخواند و ما نماز بدون حمد را ولو روایت معاویة بن وهب هم هست، قبول نداریم و روایت معاویة بن وهب را اعراض اصحاب، بلکه اعراض شیعه می‌دانیم.

 

مسئله 20:

المراد بعدم إمهال الإمام المجوز لترك السورة ركوعه قبل شروع المأموم فيها أو قبل إتمامها وإن أمكنه إتمامها قبل رفع رأسه من الركوع، فيجوز تركها بمجرد دخوله في الركوع ولا يجب الصبر إلى أواخره، وإن كان الأحوط قراءتها ما لم يخف فوت اللحوق في الركوع، فمع الاطمینان، بعدم رفع رأسه قبل إتمامها لا يتركها و لا يقطعها.[2]

این مسئله همان مسئله‌گویی است و اینست که تأخر فاحش باید بین امام و مأموم نباشد، حال در هرکجا که باشد. اگر در رکعات بعد از حمد و سوره است که حمد و سوره‌اش را امام می‌خواند، سابقاً گفتیم باید تأخر فاحش نباشد. مثلاً امام حمد و سوره می‌خواند و این هنوز به سجده یا تشهد است. اگر تأخر فاحش باشد، نماز جماعت نیست و خود به خود فرادا می‌شود و اگر تا آخر به وظیفه عمل کند نمازش درست است و اگر کم و زیاد در نماز کند، نمازش باطل است. یک قاعدۀ کلی اینکه تأخر فاحش، تأخری که عرف بگوید این با امام نیست، باید بین امام و مأموم نباشد.

این مسئله هم مثل مسئله‌ی قبل یک مسئله‌گویی است و اختلافی در مسئله نیست و نداریم کسی بگوید تأخر فاحش مانع در نماز جماعت نیست. معلوم است که تأخر فاحش در هر کجا باشد، جماعت را به هم می‌زند. حال اگر این بخواهد ذکر بگوید، تاخر فاحش پیدا می‌شود و یا به رکعت اول نرسیده و می‌خواهد همه چیز در رکعت دوم بخواند و نمی‌شود و یا در جاهای دیگر. هرکجا تأخر فاحش پیدا شد، این نماز، نماز جماعت نیست. بنابراین مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» در همه جا می‌گویند فرادای قهری. ما این فرادای قهری را در بعضی جاها قبول کردیم و در بعضی جاها قبول نکردیم و به جای فرادای قهری گفتیم نماز باطل است. بنابراین این مسئله هم مثل مسئله‌ی قبل، مسئله گویی است. ان قلت قلت طلبگی ندارد و بحث فقهی هم ندارد و یک مسئله هست که تأخر فاحش باید بین امام و مأموم نباشد. حال اگر تأخر فاحش پیدا شد، ما گفتیم نماز باطل است و معمولاً من جمله سیّد«رحمت‌الله‌علیه» فرمودند نماز صحیح است، اما فرادای قهری می‌شود. نماز هم نماز خودش است و باید عمل به وظیفه کند. تا حال در این دو مسئله، مسئله‌گویی کردیم و چیز استدلالی یا اختلافی در این دو مسئله نیست.

 

مسئله 22:

يجب الاخفات في القراءة خلف الإمام وإن كانت الصلاة جهرية سواء كان في القراءة الاستحبابية كما في الأولتين مع عدم سماع صوت الإمام أو الوجوبية كما إذا كان مسبوقا بركعة أو ركعتين، ولو جهر جاهلا أو ناسيا لم تبطل صلاته، نعم لا يبعد استحباب الجهر بالبسملة كما في سائر موارد وجوب الاخفات.[3]

دو مسئله در یک مسئله آوردند و آن اینست که در رکعت اول و دوم، چه امام و چه مأموم، در نماز مغرب و عشا و صبح، باید حمد و سوره را بلند بخواند. مأموم می‌تواند ساکت بماند و از فقه می‌فهمیم که بهترین راه همین سکوت با خضوع و خشوع و گوش دادن به حمد و سورۀ امام است و اما اگر این هم حمد و سوره بخواند و حمد و سورۀ بلند بخواند، آیا نمازش باطل است یا نه؟!در اینجا اختلاف است. بعضی گفتند نمازش باطل است و بعضی هم گفتند این نماز خود به خود فرادا می‌شود و بعضی‌ هم گفتند نه. اسم کراهت را هم نیاوردند و گفتند جایز است. لذا در این مسئله تا اینجا، این اختلاف‌های طلبگی هست، ولی خیلی اهمیت ندارد و آن اینست که ولو اینکه چیز واجبی را هم ترک کرده باشد، موجب فساد نماز نیست. چیزی که قبلاً گفته نشد و الان می‌گویند، اینست که اگر بخواهد حمد بخواند، باید آهسته بخواند و اگر بسم الله آن را بلند بخواند، طوری نیست. این وجهی ندارد. نه تنها وجهی ندارد بلکه قیاس است. برای اینکه چه امام و چه مأموم، چه فرادا و چه جماعت، در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر که باید آهسته خواند، بسم الله الرحمن الرحیم حمد و سوره را مستحب است که بلند بخواند.

مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» قیاس کردند مانحن فیه را به آنجا و گفتند بعید نیست اینکه باید حمد و سوره را آهسته بخواند، بسم الله آن را بلند بخواند. اما قیاس است و اگر ما بخواهیم از نماز بیاییم در نماز جماعتی که اختلاف بین امام و مأموم است، جایز نیست. اگر عمداً بسم الله را بلند بگوید، نمی‌گوییم نماز باطل است، اما این را هم که مرحوم سیّد می‌فرمایند: «نعم لا يبعد استحباب الجهر بالبسملة كما في سائر موارد وجوب الاخفات»؛ این را هم قبول نداریم.

 

مسئله 23:

المأموم المسبوق بركعة يجب عليه التشهد في الثانية منه الثالثة للإمام، فيتخلف عن الإمام ويتشهد ثم يلحقه في القيام أو في الركوع إذا لم يمهله للتسبيحات، فيأتي بها ويكتفي بالمرة ويلحقه في الركوع أو السجود، وكذا يجب عليه التخلف عنه في كل فعل وجب عليه دون الإمام من ركوع أو سجود أو نحوهما، فيفعله ثم يلحقه إلا ما عرفت من القراءة في الأوليين.[4]

این هم یک تکرار و یک مسئله گویی است و اشکالی هم در مسئله نیست و اینکه مرحوم سیّد«رحمت‌الله‌علیه» فرمودند، به جاست و اختلاف هم در مسئله نیست. امروز سه مسئله داشتیم اما سه مسئله‌ی مسئله‌گوها بود و احتیاجی به استدلال نبود و یا استدلالی از مرحوم سیّد نبود و اگر جایی هم بود، احتیاط بود و اینگونه احتیاط‌ها، چه وجوبش و چه استحبابش، خیلی اهمیت ندارد کما اینکه مباحثه‌ی امروزمان احتیاط‌هایش خیلی اهمیت نداشت مگر قضیه‌ای که نماز بدون حمد بخواند. اما حالا تجافی داشته باشد یا نه! صبر کند تا امام نمازش تمام شود و این در حال تجافی باشد، تشهد بخواند یا نه؟! خواندن تشهد مستجب است یا ذکر بگوید بهتر است و امثال اینها، ذوق‌های فقهی است که اعمال شده به عنوان احتیاط. گاهی احتیاط مستحبی و گاهی احتیاط واجبی و ذوق‌هایی در اینگونه مسائل آمده به عنوان انفراد قهری و ذوق‌هایی آمده که آیا انفراد قهری داریم یا نداریم و علی کل حالٍ هرکسی اگر مجتهد است، با ذوق خودش. روایت نیست تا ان قلت قلت کنیم. اگر مجتهد نیست با تقلید از مجتهدش عمل می‌کند و اینگونه مسائل نماز را باطل نمی‌کند و اگر احتیاط را به جا آورد، خوب است و اگر احتیاط را به جا نیاورد، باز نماز صحیح است. لذا مباحثه‌ی امروزمان استدلالی نبود و مسئله‌گویی بود و در اصل سه مسئله اشکال و اختلافی نبود و همه فرموده بودند و همه قبول داشتند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo