< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- اگر حائل بين امام و مأموم ستون باشد 2- پيدا شدن حائل در حال نماز خواندن 3- اگر شخص نابينا درحاليکه علم به اتصال ندارد، اقتداء کند 4- حکم نماز جماعت در صورت جدا شدن صفوف مياني 5- اگر نمازگزار شک در اتصال يا ايجاد حائل بکند 6- اگر صف اول سلام بدهند درحاليکه امام جماعت هنوز سلام نداده باشد، نماز صفوف دو و سه چه حکمي دارد؟/ مسئله 9و10و11و12و13و14و15/ شرايط نماز جماعت/ کتاب الصلوة

 

مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در باب جماعت، اول چهار شرط براي جماعت ذکر فرمودند و دربارۀ اين شروط صحبت کردند يعني اصول چهارگانه در نماز جماعت داريم و اين اصول چهارگانه فروعاتي دارد که اين فروعات بيش از بيست فرع مي‌شود و همه‌ی اين فروعات از آن چهار شرط نشأت مي‌گيرد. يا تکرار است و يا عبارة أخري است و يا توضيح است و به غير چهار شرطي که اول فرمودند، شرط اضافه نداريم. علي کل حالٍ هشت فرع را ديروز مباحثه کرديم و نهم از آن فروع اينست:

 

مسئله 9:

لا يصح اقتداء من بين الاسطوانات مع وجود الحائل بينه وبين من تقدمه إلا إذا كان متصلا بمن لم تحل الاسطوانة بينهم، كما أنه يصح إذا لم يتصل بمن لاحائل له لكن لم يكن بينه وبين من تقدمه حائل مانع.[1]

اين فرع نهم است. اما واقع و نفس‌الامر تکرار يکي از آن شروط چهارگانه است. در شروط چهارگانه فرمودند شرط اول اينست که حائل بين امام و مأموم نباشد و اين حائل را منقسم به اقسامي کردند و يکي از اقسامش اينست که اينجا گفتند و آن ستون‌هاست. ستون‌ها بين امام و مأموم اگر عرفاً حائل باشد، نماز باطل است. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» اختلاف فتوا دارد و گاهي در اينگونه مسائل را مي‌گويند نماز باطل است و گاهي مي‌فرمايند جماعت باطل است. اينجا مي‌فرمايند جماعت باطل است و فرادا قهري مي‌شود. و اما اگر ستون‌ها عرفاً حائل نباشد، نماز جماعت صحيح است.

 

مسئله 10:

لو تجدد الحائل في الأثناء فالأقوى بطلان الجماعة و يصير منفردا.[2]

اگر در حال خواندن نماز حائل پيدا شد، در اينجا يا قصد فرادا مي‌کند و يا قصد فرادا نمي‌کند و نماز باطل است. اما مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» الان فرمودند قصد فرادا کند يا نه، نماز صحيح است و فرادا قهري است. يعني يک تناقض بين مسئله‌ی 9 و 10 هست. اما از نظر ما معلوم است که هر دو يک فرع است از اصلي که سابقاً درباره‌اش صحبت کرديم.

 

مسئله 11:

لو دخل في الصلاة مع وجود الحائل جاهلا به لعمى أو نحوه لم تصح جماعة، فإن التفت قبل أن يعمل ما ينافي صلاة المنفرد أتم منفردا، وإلا بطلت.[3]

کور بود و نمي‌دانست اتصال هست و نماز را اقتدا کرد و بعد ديد نماز جماعت نخوانده است. آيا نماز جماعت صحيح است يا نه؟ما سابقاً گفتيم که نماز باطل است و مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» مي‌فرمايند نماز صحيح است اما نماز فراداست و نماز جماعت نيست و اين فرادا قهري است. اين دائرمدار همين حرف است که آيا نماز جماعت و نماز فرادا دو امر متباين است يا يک امر ذومرتبه است. اگر بگوييم دو امر متباين است، در اينگونه حرف‌ها بايد بگوييم جماعت و نماز باطل است و اگر بگوييم دو امر مُتباين نيست، بايد بگوييم نماز صحيح است اما فرادا قهري است. اين يک تکرار از قبل است و تقريباً از اول تا اينجا دو سه مرتبه تکرار شده است.

 

مسئله 12:

لا بأس بالحائل غير المستقر كمرور شخص من إنسان أو حيوان أو غير ذلك، نعم إذا اتصلت المارة لا يجوز وان كانوا غير مستقرين لاستقرارالمنع حينئذ.[4]

اين زياد اتفاق افتاده است که نماز جماعت شروع شده و ناگهان مثلاً صد نفر در وسط جماعت زدند و جماعت را از هم جدا کردند و اين جمعيت از وسط اين جماعت گذشتند. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در اينجا اشکال دارد اما همان مسئله‌ی قبل است. اگر بگوييم اتصال عرفاً باقي است، مانعي ندارد، اما اگر بگوييم اتصال از بين رفت. اگر قصد فرادا کند مانعي ندارد و اگر قائل به فرادا قهري هم بشويم، نماز مانعي ندارد، اما اگر فرادا قهري نگوييم و اين قصد فرادا نکند، بايد بگوييم صفوف بعد نمازهايشان باطل است. اين نيز تکرار قبل است و اين مطالب از نظر لفظ گفته شده و از نظر معنا گفته شده است. حال از نظر لفظ، الفاظ مختلفه‌اي در آن فرع آمده که در اين فرع نيامده، اما اصل مطلب واضح است و همه مي‌فهميم.

 

مسئله 13:

لو شك في حدوث الحائل في الأثناء بنى على عدمه، وكذا لو شك قبل الدخول في الصلاة في حدوثه بعد سبق عدمه، وأما لو شك في وجوده وعدمه مع عدم سبق العدم فالظاهر عدم جواز الدخول إلا مع الاطمئنان بعدمه.[5]

مثلاً چند نفري از جلوي او رد شدند و اتصال را به هم زدند، آيا نماز باطل است يا نه؟! آيا حائلي پيدا شده يا نه؟!در اينجا استصحاب مي‌گويد نه. همچنين اگر شک کند به شکش اهميت ندهد. اما اگر شک او شکّ حادثي باشد. مثلاً شک کرد که آيا چيزي که نماز جماعت را از بين ببرد، پيدا شد يا نه؟در اين باره اگر بخواهيم درست کنيم، بايد استصحاب عدم ازلي جاري شود. در باب استصحاب عدم ازلي خيلي اختلاف هست و يک مسئله‌ی بغرنجي در اصول ماست. مشهور در ميان قدماء، استصحاب عدم ازلي را جاري مي‌کردند و بعد گفتند استصحاب عدم ازلي نيست و به قول آقاي بروجردي«رحمت‌الله‌عليه» از مدرسه بيرون آمده و عرفيت ندارد و بعضي‌ها تفصيل قائل شدند و مسئله‌ی ما دائرمدار آنست. ما استصحاب عدم ازلي را جاري نمي‌دانيم، براي اينکه حالت سابقه ندارد و کساني که استصحاب عدم ازلي را جاري بدانند، در اينجا نمي‌دانند آيا اتصالي شده يا نه؛ بنابراين اتصال نشده است. و اما ما که استصحاب عدم ازلي را جاري نمي‌دانيم، پس اين استصحاب جاري نيست. پس نمي‌شود با استصحاب عدم ازلي جلو بياييم و اگر بخواهيم اين شخص را با جماعت يکي کنيم، وجهي ندارد و از نظر ما نماز باطل است و از نظر مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» فرادا قهري است و از نظر بعضي هم استصحاب عدم ازلي جاريست و اگر استصحاب عدم ازلي جاري باشد، بنابراين استصحاب عدم ازلي برايمان کار مي‌کند.عبارت مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» اينست:لو شك في حدوث الحائل في الأثناء بنى على عدمه، وكذا لو شك قبل الدخول في الصلاة في حدوثه بعد سبق عدمه، وأما لو شك في وجوده وعدمه مع عدم سبق العدم فالظاهر عدم جواز الدخول إلا مع الاطمئنان بعدمه.يعني من استصحاب عدم ازلي را جاري نمي‌دانم، بنابراين اصلي نداريم. حال اينجا مي‌گويند نماز باطل است و قبلاً مي‌فرمودند فرادا قهري مي‌شود. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در اين استصحاب ازلي در عروه اختلاف فتوا دارند. گاهي استصحاب عدم ازلي را جاري مي‌دانند و گاهي استصحاب عدم ازلي را جاري نمي‌دانند و اينجا از جاهايي است که استصحاب عدم ازلي را جاري نمي‌دانند.

 

مسئله 14:

إذا كان الحائل مما لا يمنع عن المشاهدة حال القيام ولكن يمنع عنها حال الركوع أو حال الجلوس والمفروض زواله حال الركوع أو الجلوس هل يجوز معه الدخول في الصلاة فيه وجهان والأحوط كونه مانعا من الأول، وكذا العكس لصدق وجود الحائل بينه وبين الإمام.[6]

اين مسئله همان مسئله‌ی قبل است. اما در اينجا اختلاف پيدا کرد و در اينجا مي‌فرمايند: لصدق الوجود الحائل بينه و بين الإمام. بنابراين اگر شک کنيم که مشاهده از اول بوده يا نه، پس نبوده است. اگر شک کنيم که مشاهده از بين رفت يا نه، پس نرفته است. اگر بدانيم مشاهده بوده، آيا از بين رفته يا نه؟ از بين نرفته است. و اگر از اول ندانيم مشاهده پيدا شده يا نه، در اينجا مشاهده پيدا نشده است.

 

مسئله 15:

إذا تمت صلاة الصف المتقدم وكانوا جالسين في مكانهم أشكل بالنسبة إلى الصف المتأخر لكونهم حينئذ حائلين غير مصلين، نعم إذا قاموا بعد الإتمام بلا فصل ودخلوا مع الإمام في صلاة أخرى لا يبعد بقاء قدوة المتأخرين.[7]

نماز تمام شد و صف اول سلام دادند و امام جماعت هنوز سلام نداده است، صف دوم و سوم که سلام ندادند، آيا در نماز هستند يا نه؟ آيا سلامي که مي‌دهند فراداست يا جماعت است؟

الان در رساله‌هاي عمليه اختلاف هست. بالاخره گفتند نماز درست است. اما حرف اينجاست که در رکعت دوم رسيده و الان رکعت آخر امام است و تشهد مي‌خواند براي اينکه سلام دهد و براي اين رکعت سوم است و بايد بلند شود. در اينجا اشکال ندارد. صبر مي‌کند تا امام سلام دهد و يا قصد فرادا مي‌کند اگر قصد فرادا را جايز بدانيم که ما جايز دانستيم و بلند مي‌شود و آن رکعت را مي‌خواند و اشکال ندارد. اما اگر اين نماز شکسته بخواند و امام نماز تمام بخواند. سر دو رکعت سلام مي‌دهد و امام براي رکعت سوم بلند مي‌شود. در اينجا نماز اين شخص تمام است و مي‌تواند بلند شود و اقتدا کند و اگر به رکوع برسد يا نرسد، مسائلش را قبلاً گفتيم. حرفي که در اينجا هست، اينست که مي‌فرمايند: نعم إذا قاموا بعد الإتمام بلا فصل ودخلوا مع الإمام في صلاة أخرى لا يبعد بقاء قدوة المتأخرين.

الان بعضي‌ها در رساله‌هاي فتوا دادند و مشهور هم مي‌گويند جايز نيست و اگر بخواهد خودش را به امام بچسباند وجهي ندارد. اين مسئله‌ی امروز ما فرعي از آن چهار اصل است اما تکرار نشده بود و اين فرع از فروعات تازه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo