< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- به جا آوردن قضاي نمازهاي مستحبّي 2- آيا ترتيب در خواندن نماز قضاء شرط است يا نه؟/ مسئله 14 و 15/ نماز قضاء‌/ کتاب الصلوة

 

مسئله 14:

يستحبّ ‌قضاء النوافل الرواتب استحباباً مؤکّداً، بل لا يبعد ‌استحباب قضاء غير الرواتب من النوافل الموقّتة دون غيرها، والأولي قضاء غير ‌ ‌الرواتب من الموقّتات بعنوان احتمال المطلوبية، ولا يتأکّد قضاء ما فات حال‌ ‌المرض، ومن عجز عن قضاء الرواتب استحبّ له الصدقة عن کلّ رکعتين بمدّ،‌ ‌و إن لم يتمکّن فعن کلّ أربع رکعات بمدّ، و إن لم يتمکّن فمدّ لصلاة الليل، ومدّ ‌ ‌لصلاة النهار، و إن لم يتمکّن فلا يبعد مدّ لکلّ يوم وليلة، ولا فرق في قضاء‌ ‌النوافل أيضاً بين الأوقات.‌[1]

مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» خيلي طولاني بحث فرمودند. اصل کلام، کلام مطلوبي است و آن اينست که ما در مستحبات خوب است که اگر نخوانديم، قضاي آن را بخوانيم. فرقي هم نمي‌کند از رواتب باشد مثل نماز شب و يا غيررواتب باشد اما موقته باشد مثل نمازهاي شب‌هاي ماه مبارک رجب و شعبان و رمضان و يا اينکه اصلاً موقته نباشد. مقداري بالاتر ما از روايات استفاده مي‌کنيم که «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي، فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ»؛ نور چشم خدا نماز است. هرکه هرچه مي‌تواند؛ لذا نمازهاي مستحبي اما مبتدأ، يعني مثلاً بيکار است و چند رکعت نماز مي‌خواند. البته نماز مستحبي دو رکعتي است و نماز سه يا چهار رکعتي نداريم و سابقاً گفتيم نماز غدير را داريم که معلوم نيست وضعش چگونه است اما آنچه هست، اينست که نمازها مطلقا دو رکعتي است الاّ نمازهاي يوميه که ظهر و عصر چهار رکعتي و مغرب سه رکعتي و عشاء چهاررکعتي است. لذا همه‌ی نمازها دو رکعتي است، لذا اگر همينطور نماز بخواند، مطلوبيت دارد.

مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» اسم اين را مستحب نگذاشته است. بالاخره يکي از مستحبات اينست که نماز مبتدأ يا نماز اختياري است. يعني خودش به مرور نماز تصميم بگيرد صد رکعت نماز بخواند. اما روي بعضي از اين نمازها تأکيد فراوان شده است، مثل نماز شب که خيلي روي آن تأکيد شده است. به اندازه‌اي که يک روايت داريم که اين روايت را حمل کردند بر قضاي نماز شب.

 

روايت 1 از باب 18 از ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، وسائل الشيعه، جلد 4، صفحه 75:

صحيحه عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ يقُومُ فَيقْضِي النَّافِلَةَ فَيعَجِّبُ الرَّبُّ مَلَائِکَتَهُ مِنْهُ فَيقُولُ يا مَلَائِکَتِي عَبْدِي يقْضِي مَا لَمْ أَفْتَرِضه عَلَيهِ[2]

خدا مي‌فرمايد ببينيد بنده‌ام چيزي که برايش واجب نکردم به جا مي‌آورد. گفتند به قرينه‌ی «عَبْدِي يقْضِي مَا لَمْ أَفْتَرِضه عَلَيهِ» يعني نماز شب. اما روايت نماز شب را ندارد. مي‌توانيم روايت را نظير روايت «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي، فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَکْثَرَ» بگيريم يعني هر نمازي. البته مراتب دارد و مثلاً قضاي نماز شب مطلوب‌تر از نماز مستحب ابتدايي است، يا مثلاً نماز قضاي موقته که در مفاتيح محدث قمي اين نمازها زياد آمده است، مطلوبيت دارد اما به اندازۀ قضاي نماز شب نيست. ولي استحباب دارد؛ لذا اينکه مرحوم سيد مي‌فرمايند که «يستحبّ ‌قضاء النوافل الرواتب استحباباً مؤکّداً، بل لا يبعد ‌استحباب قضاء غير الرواتب من النوافل الموقّتة دون غيرها، والأولي قضاء غير ‌ ‌الرواتب من الموقّتات بعنوان احتمال المطلوبية». ما «دون غيرها» را نمي‌گوييم بلکه همه را مي‌گوييم. اين عبارة الأخري به عنوان استحباب است. لذا نمازهاي واجب و نمازهاي مستحب داريم. نمازهاي واجب، مثل نمازهاي يوميه، و نمازهاي مستحب، آن نمازهايي است که برايمان واجب نشده اما براي اينکه مطلوب خداست، مي‌خواهد انجام دهم و تفاوت نمي‌کند موقته باشد يا نباشد و در وقت خاصي باشد يا نباشد و بالاخره هروقت بخواهد نماز بخواند، آن نماز مستحب است و مرحوم سيد اسم اين را مطلوبيت گذاشتند.

بعد مي‌فرمايد: «ولا يتأکّد قضاء ما فات حال‌ ‌المرض»؛ اگر سالم باشد، استحباب مؤکّد است و اگر ناسالم باشد، استحباب مؤکّد نيست. حتي در نماز شب مسلّم پيش اصحاب است کسي که کار دارد و نماز شبش را در راه بخواند. اين شخص اگر نمي‌تواند نماز شب را به طور متعارف بخواند، در راه بخواند. رکوع و سجده ندارد بلکه از الله اکبر تا السلام عليکم و رحمة الله و برکاته را مي‌خواند درحالي که راه مي‌رود. لذا نمي‌دانم مرادشان از جمله‌ی «ولا يتأکّد قضاء ما فات حال‌ ‌المرض» چيست.

ومن عجز عن قضاء الرواتب استحبّ له الصدقة

اگر کسي نتواند نماز شب را بخواند، به جاي آن صدقه دهد. البته در اينجا حرف است که آيا نشسته بخواند بهتر است يا صدقه دهد؟! آيا خوابيده بخواند بهتر است يا صدقه دهد؟! و اما به طور کلي مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» مي‌فرمايند اگر نمي‌تواند، صدقه دهد. بعد راجع به صدقه روايت مفصلي نقل مي‌کند و مي‌فرمايد: «استحبّ له الصدقة عن کلّ رکعتين بمدّ،‌ ‌و إن لم يتمکّن فعن کلّ أربع رکعات بمدّ، و إن لم يتمکّن فمدّ لصلاة الليل، ومدّ ‌ ‌لصلاة النهار، و إن لم يتمکّن فلا يبعد مدّ لکلّ يوم وليلة، ولا فرق في قضاء‌ ‌النوافل أيضاً بين الأوقات»[3]

به عبارت ديگر نمازهاي مستحبي بدل دارد. اگر نمي‌تواند بخواند، بدل دارد و در روايت آخر مي‌فرمايد: «ليس عليک قضاء إن المريض ليس کالصحيح، کلّ ما غلب الله عليه فالله أولى بالعذر»[4]

يک قاعدۀ کلي هم از روايت فهميده مي‌شود که اگر مي‌تواند نماز مستحب را به طور متعارف بخواند و اگر نمي‌تواند، در روايات ديگر آمده که به طور غيرمتعارف بخواند. يعني خوابيده يا در راه و امثال اينها. اگر باز هم نمي‌تواند براي هر رکعتي صدقه بدهد. در روايت آمده صدقه به قدر امکان بدهد.

 

صحيحه إبن سنان عن ‌أبي‌عبدالله عليه‌السلام قلت: لايقدر علي القضاء، قال: يتصدّق بقدر طوله. [5]

اگر قضاء نمي‌تواند پس هرچه مي‌شود. لذا از نظر امکان هرچه مي‌شود و از نظر صدقه هرچه مي‌شود و اين هم مستحب در مستحب است. اين مسئله‌ی طولاني بالاخره برگشت به اين که نماز مستحب بدل دارد. همينطور که نماز واجب قضاء دارد، نماز مستحب هم بدل دارد. حال اسمش را مستحب هم نگذاريم و بگوييم مطلوبيت دارد، تفاوت نمي‌کند. نمازهاي غير رواتب و غير موقته و به عبارت ديگر ابتداء کند و از خود درآورد نماز خواندن را. البته بايد دو رکعتي باشد. اما مثلاً قبل از ظهر است و چند رکعت نماز مي‌خواند تا ظهر شود و بعد نوافل را مي‌خواند. اين مستحب است. يکي هم اينکه اين نمازهاي مستحب حتي غير موقته، بدل دارد. مي‌خواهد نماز بخواند و کار دارد و به دنبال کارش مي‌رود اما به جاي اينکه مثلاً اگر کار نداشت ده رکعت نماز مي‌خواند، الان به جاي اين ده رکعت نماز يک صدقه مي‌دهد به عنوان بدل نما گرچه مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» آنچه من گفتم نفرمودند اما بر روي هم از روايات اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» و از قول فقها استفاده مي‌کنيم آنچه را من عرض کردم.مسئله 15 يک مسئله‌ی فوق‌العاده مشکلي است که در مسئله‌ی 16 مفصل دربارۀ آن صحبت مي‌شود.

 

مسئله 15:

لا يعتبر الترتيب في قضاء الفوائت من غير اليومية لا بالنسبة ‌ ‌إليها ولا إلي بعضها مع البعض الآخر، فلو کان عليه قضاء الآيات وقضاء اليومية‌ ‌يجوز تقديم أيهما شاء تقدّم في الفوات أو تأخّر، وکذا لو کان عليه کسوف‌ ‌و خسوف يجوز تقديم کلّ منهما و إن تأخّر في الفوات.‌[6]

آيا ترتيب در نماز قضاء شرط است يا نه؟!در نمازهاي واجب اختلاف عجيبي است که گفتند ترتيب شرط است و حتي اگر ترتيب را نمي‌داند بايد به اندازه‌اي نماز بخواند تا ترتيب پيدا شود. اما در نمازهاي غير واجب ترتيب شرط نيست و نماز ظهر و عصر را مي‌تواند قبل از نماز صبح بخواند و يا نماز صبح را قبل نماز مغرب و عشاء بخواند و بالاخره ترتيب دربارۀ نمازهاي مستحبي لازم نيست. اين مسئله که ترتيب در قضاي نمازهاي واجب هست، کار مشکلي است. مخصوصاً آنجا که نداند ترتيب نمازها چگونه است. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» از کساني است که ترتيب را در قضاي نمازهاي واجب شرط مي‌دانند و در مسئله‌ی بعد صحبت مي‌کنيم و آنجاها که ترتيب را نداند، تمحّل‌هايي درست مي‌کند.استاد بزرگوار ما آقاي بروجردي«رحمت‌الله‌عليه» اين ترتيب در قضاي نمازها را واجب مي‌دانستند و در اين اواخر کار تمحّلي درست کرده بودند که بعد هم در رساله‌ها آمده و اينکه اول هفده رکعت نماز به عنوان قضا بخواند و بعد نمازهاي قضا را شروع کند، آنگاه ترتيب پيدا مي‌شود. نمي‌دانم آيا اين حرف درست است يا نه! آيا با گفته‌ی فقها مي‌سازد يا نه! آيا با روايات مي‌سازد يا نه اما آنچه مي‌دانم اينست که ترتيب شرط در قضاي نمازها نيست. اگر نماز قضاء دارد، اينکه بايد ترتيب پيدا شود و اگر نمي‌داند به اندازه‌اي نماز بخواند تا ترتيب پيدا شود، تقريباً حرج است و خود استاد بزرگوار ما آقاي بروجردي نقل مي‌کردند که کسي در حرم اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» نماز قضاء مي‌خواند و مي‌خواست ترتيب را مراعات کند و برايش سخت شده بود و مرجع تقليد او آمد و بعد از زيارت اين شخص رفت در مقابل مرجع تقليدش و گفت آقا به حق اين آقا اين فتوايي که شما داديد، خلاف واقع است. بنابراين قائل به ترتيب، يعني حرج. قائل به ترتيب، يعني مشقّت و ما دليلي براي اين ترتيب پيدا نکرديم، لذا مي‌گوييم در قضاي نمازها، چه نماز واجب و چه نماز مستحب و چه يوميه و چه غيريوميه و چه موقت و چه غيرموقت، مطلقا ترتيب در قضاء نيست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo