< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/10/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- اگر قبل از سلام نماز یا موقعی که سلام نماز را می گفت، وقت داخل شود 2- ترتیب در نماز/ سلام‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

مسئله 7:

قد مرّ سابقاً فی الأوقات: أنّه إذا شرع فی الصلاة قبل الوقت ‌ ‌ودخل علیه و هو فی الصلاة صحّت صلاته و إن کان قبل السلام أو فی أثنائه، فإذا ‌ ‌أتی بالسلام الأوّل ودخل علیه الوقت فی أثنائه تصحّ صلاته، و أمّا إذا دخل بعده ‌ ‌قبل السلام الثانی أو فی أثنائه ففیه إشکال، و إن کان یمکن القول بالصحّة؛ لأنّه ‌و إن کان یکفی الأوّل فی الخروج عن الصلاة،لکن علی فرض الإتیان ‌ ‌بالصیغتین یکون الثانی أیضاً جزءاً فیصدق دخول الوقت فی الأثناء، ‌فالأحوط إعادة الصلاة مع ذلک.‌[1]

وقت نشده بود و این خیال میکرد وقت داخل شده و نماز را شروع کرد و در وسط نماز، وقت داخل شد. علاوه بر اینکه روایت داریم که نماز صحیح است، اجماع هم داریم که نماز صحیح است.

مسئله در اینجا تکرار شده و به خاطر سلام است؛ لذا میفرماید وقت نماز داخل شد در وقتی که گفت «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»، یا در وسط یا در آخر، وقت داخل شد. در این باره هم حرفی نیست. باز هم علاوه بر اینکه اتفاق هست، روایت نیز هست.

مسئله را که تکرار کردند به خاطر این جمله است: و أمّا إذا دخل بعده ‌ ‌قبل السلام الثانی أو فی أثنائه ففیه إشکال،

اگر گفت «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» هنوز وقت داخل نشده و اما وقتی گفت «السلام علیکم» وقت داخل شد. حال در اثناء سلام آخر باشد یا قبل از آن باشد، مرحوم سیّد در اینجا اشکال دارند. و إن کان یمکن القول بالصحّة؛ لأنّه ‌و إن کان یکفی الأوّل فی الخروج عن الصلاة،...ما اشکال داریم ولو اینکه قول به صحت وجه و دلیل دارد. ولو با «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» از نماز خارج شد، «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» مستحب است.

چنانچه رسم همه‌ی مردم است که سه تا سلام را جزء نماز میدانند ولو مسئلهدانها میدانند که «السلام علیک أیها النبی» جزء مستحب است و یکی از «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» و «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، جزء است. یا «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» را میگوید و از نماز خارج میشود و «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» مستحب است و یا «السلام علیکم» را میگوید و از نماز خارج میشود و جای «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» نیست.

لکن علی فرض الإتیان ‌ ‌بالصیغتین یکون الثانی أیضاً جزءاً فیصدق دخول الوقت فی الأثناء، ‌

همان کسانی که میگویند «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» انسان را از نماز بیرون میکند، میگویند «السلام علیکم» جزء مستحب نماز است. وقتی چنین باشد، «فیصدق دخول الوقت فی الأثناء»، یعنی در «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» وقت داخل شد و روایت به ما میگوید اگر در اثناء نماز وقت داخل شد، دخل الوقت.

مسئله تا اینجا صاف است، اما مرحوم سیّد میفرماید که: فالأحوط إعادة الصلاة مع ذلک.‌

با فرضی که دلیل آوردیم برای صحت، اما خوب است که این نماز را تکرار کند. ظاهراً وجهی برای این احتیاط دیده نمیشود. برای اینکه نداریم کسی را که بگوید اگر کسی سه تا سلام را بگوید، «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» جزء نماز نیست. میگویند جزء نماز است اما جزء مستحبی است. وقتی جزء مستحب شد، روایت به ما میگوید که اگر در وسط نماز و آخر نماز، در اجزاء آخر، وقت داخل شد، نمازت درست است و این هم در «السلام علیکم» که جزء مستحبی نماز است، بنابر اینکه «السلام علینا» را گفته باشد، یصدق اینکه در نماز وقت داخل شده است. اما توجه داشته باشید که بارها گفتم که رسم مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» اینست که اگر قولی در مسئله باشد و آن قول موافق با احتیاط باشد، ایشان احتیاطی میکنند. اگر آن شخص متوسط باشد، احتیاط مستحبی؛ و اما اگر آن شخص از نظر مرحوم سید مهم باشد، احتیاط واجب میکنند و علی کل حالٍ از نظر فقهی، مسئله این شد که اگر کسی در بین نمازش وقت داخل شد، ولو جزء آخری که مستحب هم هست یعنی «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» را نگفته، وقت داخل شد، نماز صحیح است برای اینکه قبل اتمام نماز وقت داخل شده و اگر سهواً وقت در نماز برای کسی داخل شود، از اول تا آخر نماز او صحیح است. احتیاط مرحوم سید هم وجهی ندارد و برای اینست که بعضی از بزرگان گفتند که اگر «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» را بگویی، «السلام علیکم» جزء نماز نیست. گفتنش خوب است اما خارج از نماز است. مثل الله اکبر گفتن بعد از نماز است که مستحب است بعد از نماز بگوییم «الله اکبر». بعضی گفتند کسی که «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» را بگوید نمازش تمام است و «السلام علیکم» به منزله‌ی الله اکبر است و خارج از نماز است، اما مستحب است و جزء نماز نیست. این احتیاط مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» نیز به خاطر اینست.

 

فصل فی الترتیب:

یجب الإتیان بأفعال الصلاة علی حسب ما عرفت من الترتیب؛بأن یقدّم ‌ ‌تکبیرة الإحرام علی القراءة و القراءة علی الرکوع وهکذا،فلو خالفه عمداً بطل ‌ ‌ما أتی به مقدّماً،وأبطل من جهة لزوم الزیادة؛سواء کان ذلک فی الأفعال أو ‌ الأقوال،وفی الأرکان أو غیرها،و إن کان سهواً،فإن کان فی الأرکان،بأن قدّم ‌ ‌رکناً علی رکن،کما إذا قدّم السجدتین علی الرکوع فکذلک،و إن قدّم رکناً علی ‌ ‌غیر الرکن کما إذا قدّم الرکوع علی القراءة أو قدّم غیر الرکن علی الرکن کما إذا ‌ ‌قدّم التشهّد علی السجدتین،أو قدّم غیر الأرکان بعضها علی بعض،کما إذا قدّم ‌ ‌السورة-مثلاً-علی«الحمد»فلا تبطل الصلاة إذا کان ذلک سهواً،وحینئذٍ فإن ‌ ‌أمکن التدارک بالعود؛بأن لم یستلزم زیادة رکن وجب وإلّا فلا،نعم یجب علیه ‌ ‌سجدتان ‌لکلّ زیادة أو نقیصة تلزم من ذلک. ‌[2]

نماز را آنطور که گفتیم و از روایات اهل بیت استفاده کردیم، باید بخواند. اول بگوید الله اکبر و بعد یک حمد و سوره و بعد رکوع و بعد سجدتین و بعد هم بلند شدن برای رکعت دوم تا بالاخره برسد به آنجا که بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛ ترتیبی که گفته شده باید مراعات شود.

گفتیم که نماز یک امر تعبدی است. دلیلش را هم کسی نمیداند به غیراز خدا و کسانی که علمشان از علم خدا سرچشمه گرفته است، یعنی اهل بیت «سلاماللهعلیهم». و الاّ غیر از خدا و عترت، احدی راجع به تعبدیات جزماً نمیتواند چیزی بگوید.

اگر گفته شد، حکمت حکم است که همان حکمت حکم هم احتمال است. اگر مطالعه کرده باشید علل الشرائع صدوق، انصافاً کتابی خوبیست اما از اول کتاب تا آخر کتاب، ولو اینکه مرحوم سید خیلی جزماً علت حکم میآورد، اما علت نیست و حکمت است و حکمتش هم فیه ما فیه است. یعنی اگر علل الشرائع را مطالعه کرده باشید، نود درصد این حکمتها تقریب ذهن است. لذا احتمال دادن طوری نیست اما حتی اگر بخواهد به عنوان حکمت یا علت باشد، مسلّم جایز نیست؛ برای اینکه اگر بگوید من این را میفهمم که علت الله اکبر اول نماز اینست، مسلّم بیخود گفته و کلیّه‌ی تعبدیات ما چنین است. از وقتی که غسل کند، یعنی اول سر و گردن و بعد طرف راست و بعد طرف چپ باشد. اما نمیدانیم چرا چنین است. عامه وضو میگیرند و از احتمالات خودشان است و شیعه میگوید یک تعبد است. اینکه اول صورت بشوی و بعد هم طرف راست از آرنج تا سر انگشتان و بعد هم طرف چپ و بعد هم مسح جلوی سر و بعد هم مسح پای راست و بعد هم مسح پای چپ. چرا؟

حال کسی بگوید شما میخواهید سر و صورت من شسته شود، و من از پایین بشویم تا بالا و مثلاً اول پاها را بشوید و بعد دستها را. گمان نکنم کسی گفته باشد جزماً چنین است. حتی حکمی که در زبان ائمه‌ی طاهرین «سلاماللهعلیهم» است، هیچکدام علت حکم نیست، بلکه تقریب است. برای اینکه جا بیندازند و تقریب به ذهن کنند چیزی فرمودهاند. یکی از اختلافهایی که در میان ائمه‌ی طاهرین هست، عمده آن تقیههاست که خلاف واقع گفتند برای اینکه وحدت را حفظ کنند و یکی هم حکَم گفتند برای اینکه ذهن را نزدیک عبادات کنند. وقتی ائمه‌ی طاهرین «سلاماللهعلیهم» چنین باشند، معلوم است که علل الشرائع صدوق هم چنین است و ما باید از اول تا آخر نمازمان از خود درآوری نداشته باشیم.

میفرمایند: یجب الإتیان بأفعال الصلاة علی حسب ما عرفت من الترتیب؛بأن یقدّم ‌ ‌تکبیرة الإحرام علی القراءة و القراءة علی الرکوع وهکذا،فلو خالفه عمداً بطل ‌ ‌ما أتی به مقدّماً، وأبطل من جهة لزوم الزیادة...

یکی مقدم و مؤخر انداخته و نماز باطل است؛ و یکی هم زیاد آورده و نماز باطل است و علی کل حال آنچه شارع مقدس گفته، نیاورده؛ بنابراین نماز باطل است.

سواء کان ذلک فی الأفعال أو ‌ الأقوال،وفی الأرکان أو غیرها،و إن کان سهواً،فإن کان فی الأرکان،بأن قدّم ‌ ‌رکناً علی رکن،کما إذا قدّم السجدتین علی الرکوع فکذلک،و إن قدّم رکناً علی ‌ ‌غیر الرکن کما إذا قدّم الرکوع علی القراءة أو قدّم غیر الرکن علی الرکن کما إذا ‌ ‌قدّم التشهّد علی السجدتین، أو قدّم غیر الأرکان بعضها علی بعض،کما إذا قدّم ‌ ‌السورة-مثلاً-علی«الحمد» فلا تبطل الصلاة إذا کان ذلک سهواً،وحینئذٍ فإن ‌ ‌أمکن التدارک بالعود؛بأن لم یستلزم زیادة رکن وجب وإلّا فلا،نعم یجب علیه ‌ ‌سجدتان لکلّ زیادة أو نقیصة تلزم من ذلک. ‌

و اما اگر کم و زیاد کند اما عمداً نباشد، نماز باطل است. مثلاً اول سهواً سجدتین را به جا میآورد و بعد رکوع را به جا میآورد. در اینجا نماز باطل است. اما اگر رکوع را به جا آورد و بعد حمد و سوره را خواند، معلوم است که مانعی ندارد برای اینکه جزء سهوی است و رکنی هم زیاد نشده، بنابراین حمد کم شده یا زیاده شده و مانعی ندارد. لذا همه‌ی اینها اشکال ندارد و آخر کار مرحوم سیّد یک امر مستحبی در بیش از صد جا فرمودند «لکل زیادة و نقیصة» که غیررکنی باشد، اگر سهواً به جا آورده شد، نماز درست است؛ اما واجب است که دو سجدۀ سهو به جا بیاوریم. ولی انشاء الله مفصل در باب سجدۀ سهو میگوییم که سجدۀ سهو در بیش از پنج جا واجب نیست اما در غیر آن پنج جا، اگر کسی زیاد و کم آورد، اگر رکن نباشد، مانعی ندارد و سجدۀ سهو هم نمیخواهد اما مستحب است که سجدۀ سهو را به جا بیاورد. و اما بعد میگوییم اینکه مرحوم سید پنج جا را فرمودند و بعد گفتند «بل لکل زیادة و نقصیة فی الصلاة»؛ «بل» ایشان وجه ندارد و اگر فرموده بودند سجدۀ سهو در پنج جا واجب است اما برای «کل زیادة و نقیصة» مستحب است که سجدۀ سهو به جا بیاورد، خیلی بهتر بود اما بیش از چهل پنجاه جا مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» برای اینکه فرمایشان خودشان را جا بیندازد، میفرماید اگر سهواً مقدم و مؤخر شود و رکن هم نباشد، نماز درست است اما «لکل زیادة و نقیصة یجب سجدۀ سهو». ما میگوییم: لایجب بل یستحب. اما مرحوم سید نتوانستند جازم شوند و بعضی اوقات فتوای وجوب میدهند و بعضی اوقات احتیاط واجب میکنند بر اینکه «لکل زیادة و نقیصة» دو سجدۀ سهو به جا بیاورد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo