< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دربارۀ سلام نماز/ سلام‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

فصل: فی التسلیم‌

‌و هو واجب علی الأقوی،... [1]

سلام نماز یکی از اجزای نماز است و جزء واجب هم هست.

در اینکه نماز سلام دارد، ظاهراً اشکالی در مسئله نیست. از ضروریات فقه است که یکی از اجزاء نماز، سلام است، «اوله التکبیر و آخره التسلیم». عوام مردم این را از جمله‌ی نماز میدانند و خواص یعنی فقها هم آخر جزء نماز میدانند و ما که فعلاً به امید خدا وارد جزء آخر نماز شدیم، اصحاب اول نماز را تکبیرة الاحرام و آخر نماز را سلام میدانند. و اینکه مرحوم سیّد میفرمایند «و هو واجب علی الأقوی»، کوتاهی در لفظ است. علتش هم اینست که مرحوم صدوق «رضواناللهتعالیعلیه» در من لایحضره الفقیه، روایت مرسلی نقل کرده است که آخر نماز، تشهد است. وقتی تشهد تمام شد، نماز تمام میشود. برای اینکه رسم مرحوم سیّد اینست آنجا که بزرگی حرفی داشته باشد و آن حرف درست نباشد، ایشان با لفظ «والأقوی» از مسئله بگذرد. لذا به جای اینکه بگویند «و هو واجبٌ اجماعاً، ضرورتاً، بلااشکال» گفتند «و هو واجبٌ علی الأقوی»، و اگر نفرموده بودند، خیلی خوب بود. معلوم است روایات فراوانی داریم که صحیحالسند و ظاهرالدلاله است و میگوید «الصلاة أوله التکبیر و آخره التسلیم». از آن طرف هم روایاتی داریم که اگر کسی سهواً سلام را ترک کرد، دو سجدۀ سهو به جا بیاورد. حتی حال سهو و سجدۀ سهوش هم در روایتها آمده است. و علی کل حال، این سلام جزء نماز است و حتی پیش متشرعه و عوام مردم. عوام مردم هم اگر ببینند کسی بعد از صلوات نمازش را رها کرد، به او میگویند نمازت باطل است و سلام نماز را ندادی. بلکه پیش عوام مردم، سه تا سلام هم واجب و لازم است و عوام مردم «السلام علیک أیها النبی» را هم واجب میدانند؛ لذا مرحوم سید اگر فرموده بودند والأقوی سلام اول واجب نیست، برای اینکه بزرگان گفتند و روایت داریم، جا داشت؛ و علی کل حال، این جمله‌ی اول مرحوم سیّد باید بگوییم از اجزاء آخر نماز، سلام است و بعد در خصوصیاتش هم صحبت میکنیم و اینکه سلام جزء نماز است و اگر نیامد، نماز باطل است، در پیش خواص و عوام و حتی پیش ائمه‌ی طاهرین «سلاماللهعلیهم» روایات فراوانی داریم و حرفی در این باره ندارند.

وجزء من الصلاة فیجب فیه جمیع ما یشترط ‌ ‌فیها من الاستقبال وستر العورة و الطهارة وغیرها،ومخرج منها ومحلّل ‌ ‌للمنافیات المحرّمة بتکبیرة الإحرام،ولیس رکناً فترکه عمداً مبطل لا سهواً، ‌ ‌فلو سهی عنه وتذکّر بعد إتیان شیء من المنافیات عمداً وسهواً أو بعد فوات ‌ ‌الموالاة لا یجب تدارکه، نعم علیه سجدتا السهو للنقصان بترکه،...

میفرمایند هرچه در اول تشهد هست، در آخر تشهد هم هست. باید صورتش را از قبله برنگرداند و باید با کسی حرف نزند و باید حدثی از او سر نزند و بالاخره هرچه تشهد دارد، سلام هم دارد. این هم امر واضحی است و اشکالی در آن نیست. بله، رکن نیست؛ برای اینکه سابقاً ارکان نماز را شمردیم و سلام از واجبات نماز است و نه از ارکان نماز باشد. مثلاً اگر کسی سلام را فراموش کرد، وقتی صلوات فرستاد، قبل از سلام، سهواً صورتش را از قبله برگرداند و یا با کسی حرف زد. مثلاً قبل از سلام، سهواً گفت برو در را باز کن. در اینجا نماز باطل نیست، به قاعدۀ رفع. از ارکان نیست، لذا از اول نماز تا آخر نماز هرچه عمداً نیامد، نماز باطل است و هرچه سهواً نیامد، نماز صحیح است و چون سهواً نیاورده، دو سجدۀ سهو میخواهد.

بعد مرحوم سیّد میفرمایند:

... وله صیغتان،هما:«السلام علینا وعلی ‌ ‌عباد اللّٰه الصالحین»و«السلام علیکم ورحمة اللّٰه وبرکاته» والواجب إحداهما،...[2]

این دو صیغه است که مربوط به سلام نماز است. یکی هم مقدم بر دیگری است و اول باید بگویید «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» و بعد بگویید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». و اما یکی از این دو صیغه واجب است. اگر گفت «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» و رویش را از قبله برگرداند، طوری نیست و اگر بعد از صلوات گفت «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، مانعی ندارد. ‌ ‌فإن قدّم الصیغة الاُولی کانت الثانیة مستحبّة؛بمعنی کونها جزءاً مستحبّیاً ‌ ‌لا خارجاً،و إن قدّم الثانیة اقتصر علیها،و أمّا«السلام علیک أیّها النبی...»‌ ‌فلیس من صیغ السلام، ...

میفرمایند یکی از آنها واجب و یکی مستحب است. همچنین ایشان میفرمایند «السلام علیک أیها النبی» جزء تشهد است و جزء سلام نیست و مستحب است.

در اینکه «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته» جزء مستحب نماز است، حرفی نیست، اما از اول باید فرموده باشند «و له صیغ هما السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته، السلام علینا و علی عبادالله الصالحین، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و بعد بفرمایند اما «السلام علیک ایها النبی» مستحب است و اما «السلام علینا و السلام علیکم» علی سبیل منع الخلو، یکی از آنها انسان را از نماز خارج میکند و یکی از آنها هم مستحب است. اگر این را فرموده بودند، خیلی رساتر بود، بلکه موافق با مشهور و موافق با فرمایشات خودشان است. و اما اینکه میفرمایند «السلام علیک» جزء تشهد است، لازمهاش اینست که اگر کسی در رکعت دوم بگوید «السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته» به عنوان جزء نماز، آنگاه نماز باطل است. بالاخره در رکعت آخر است که «السلام علیک ایها النبی» وارد شده است و اگر بگوید ثواب دارد و اگر نگوید، هیچ؛ و اما در رکعت دوم وقتی صلوات فرستاد، اگر بگوید «السلام علیک ایها النبی»، اگر سهواً باشد طوری نیست و اما اگر عمداً باشد، نماز باطل است و اینکه ایشان میفرمایند که: و أمّا«السلام علیک أیّها النبی...»‌ ‌فلیس من صیغ السلام، بل هو من توابع التشهّد»، اینطور نیست، بلکه «من توابع السلام» است، اما مستحب است و انسان را از نماز بیرون نمیکند. بعضی عوام مردم هم هر سه را واجب میدانند. اما خواص مردم چون روایت خواندند، میدانند که «السلام علیک أیها النبی» مستحب است و «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» و یا «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» واجب است و بهتر اینست که اگر میخواهد از نماز بیرون رود، سلام آخر را بگوید. رسم خواص همین است و رسم عوام نیز همین است؛ لذا اصلاً مربوط به تشهد نیست.

بل هو من توابع التشهّد، ولیس واجباً، بل هو ‌ ‌مستحبّ، و إن کان الأحوط عدم ترکه لوجود القائل بوجوبه،...

در این هم روایتی نداریم. مرحوم صدوق «رضواناللهتعالیعلیه» در من لایحضر، با روایت مرسل آوردند. من لا یحضر دو قسمت روایت دارد. در اول من لایحضر تعهد کرده است که همه‌ی روایات صحیحالسند است اما به این تعهد عمل نشده است و اما راجع به مرسلاتش دو قسمت است. گاهی مرسل را جزماً نسبت میدهد به امام «سلاماللهعلیه» و مثلاً میگوید قال الصادق (ع). بنابراین میگویند مرسلات صدوق حجت است و مشهور در میان اصحاب اینست که اگر صدوق جزماً یا مرسلاً روایتی را نقل کرد، مثل مستندات می‌بینند.همینطور که مرسلات ابن ابی عمیر به منزله مستند است، مرسلات جزمی صدوق هم به منزله‌ی مستند است. اما در من لایحضر در خیلی جاها میفرماید «و رُوی»؛ میگویند این مرسلات حجت نیست، برای اینکه مرسل میشود و روایت مرسل حجت نیست. مانحن فیه اینگونه است. روایتی هست که میفرماید «و رُوی ان یقال» «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته، السلام علینا و علی عبادالله الصالحین، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛ و رسم مرحوم سید اینست که اینگونه جاها بفهمانند که اختلافی هم در مسئله هست؛ لذا میفرمایند: «و إن کان الأحوط عدم ترکه لوجود القائل بوجوبه» و این قائل، مرحوم صدوق «رضواناللهتعالیعلیه» است.

ویکفی فی ‌ ‌الصیغة الثانیة: «السلام علیکم» بحذف قوله: «ورحمة اللّٰه وبرکاته»، و إن کان ‌ ‌الأحوط ذکره،بل الأحوط الجمع بین الصیغتین بالترتیب المذکور، و یجب ‌ ‌فیه المحافظة علی أداء الحروف و الکلمات علی النهج الصحیح مع العربیة ‌والموالاة، والأقوی عدم کفایة قوله: «سلام علیکم»؛ بحذف الألف و اللام.‌

این در روایتها نیست و حتی در همان روایت مرسل، «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته» است و اینکه «رحمة الله و برکاته» جزء نباشد، اگر عمل به روایت کنید «و رحمة الله و برکاته» دارد و اگر عمل به روایت نکنید، از اول تا آخر مستحب است، و اما روایت نداریم که نصف مستحب و نصف واجب باشد؛ لذا همینطور که در پیش عوام مردم، اگر مثلاً کسی که نماز میخواند بگوید «السلام علیک أیها النبی، السلام علینا و عبادالله الصالحین»، تعجب میکنند که چرا «و رحمة الله و برکاته» را نگفت. اما مشهور در میان اصحاب تمسک به اصل کردند و بگوییم رفع مالایعلمون میگوید اگر «السلام علیک أیها النبی» را بگویی «و رحمة الله و برکاته» لازم نیست. اگر مستحب باشد، «و رحمة الله و برکاته» مستحب است و اگر واجب باشد، «و رحمة الله و برکاته» واجب است. اما کسی نگفته «السلام علیک أیها النبی» بدون «و رحمة الله و برکاته» واجب است یا مستحب است. اما مرحوم سید جزماً میگویند جزء نیست و محشین بر عروه هم فتوا ندارند.

در این بارهها روایات فراوانی هم داریم و چون این سه مسئله حرفی ندارد، از این جهت خیلی لازم نیست دربارهاش صحبت کنیم.

چیزی که در مسئله مهم است، اینست که این مسئله‌ی سلام، از نظر معنا، معرکهآرا شده است که آیا میشود «السلام علیک ایها النبی» به عنوان تحیت باشد؟! آیا میشود «السلام علینا» به عنوان تحیت باشد؟! مثلاً امام جماعت به مأمومین بگوید «السلام علینا»، به عنوان اینکه به یکدیگر سلام میکنیم، در اینجا هم به یکدیگر سلام کنیم. مثلاً مأمومین که میگویند «السلام علیکم»، یعنی أیها المؤمومین سلام علیکم. آیا میشود به عنوان تحیت باشد یا باید به عنوان حکایت باشد! یعنی به ما گفتند نماز بخوان. اول تکبیر و بعد حمد و سوره بخوان. حال کسی حمد را به عنوان نماز نخواند، بلکه به عنوان خواندن قرآن بخواند. آیا این میشود یا نه؟! یا اینکه در رکوع به عنوان رکوع نگوید بلکه به عنوان ذکر بگوید «سبحان ربی العظیم و بحمده»، آیا این میشود یا نه؟!

دیروز میگفتیم که نمیشود. تمام این نماز از اول تا آخر، تعبد است، یعنی به ما گفتند که بگو «الله اکبر». چون جزء نماز است، میگویم الله اکبر و اما اگر بخواهم ذکر بگویم، وارد نماز نمیشوم. یا به من گفتند در رکعت اول و دوم حمد بخوان و من به جای حمد، قرآن بخوانم. این هم نمیشود برای اینکه نماز باید به عنوان نماز قربة الی الله خوانده شود. حتی اگر مستحبات نماز را هم به عنوان نماز نیاورد، باز نماز باطل است.

روایتی داریم که «کل ما یکون ذکراً أو دعاءاً أو قرآناً لا بأس فی الصلاة» و معنایش اینست که مستحب است که در نماز قرآن بخوانیم و اما اگر من بخواهم از خود درآوری کنم و الله اکبر بگوید به عنوان تحیت و یا حمد و سوره بخوانم به عنوان قرآن و یا ذکر رکوع و سجده بگوید به عنوان ذکر و بعد هم سلام بگوید و اراده کنم پیغمبر اکرم را؛ اینها نمیشود و خطورات دل غیر از گفتن است. اگر بخواهم قصد کنم در «السلام علیک ایها النبی» سلام به پیغمبر را. یا از روی ﴿اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَۖ﴾ خود را در محضر رسول اکرم میبیند و میگوید «السلام علیک ایها النبی» و سلام به پیغمبر میکند و جواب سلام از پیغمبر میخواهد. گفتند این درست نیست، زیرا نماز باید به عنوان نماز باشد و اگر سلام به عنوان تحیت شد، نماز باطل است. اما مرحوم سیّد می‌فرمایند «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» اشاره به ملائکه است و «السلام علیکم» نیز اشاره به یکدیگرا ست و لذا در «السلام علینا» اراده میکنیم ملائکه را و در «السلام علیکم» اراده میکنیم یکدیگر را، یعنی در حقیقت تحیت است و تحیت غیر از سلام نماز است و سلام نماز غیر از تحیت است. اگر به عنوان تحیت بگوید «السلام علیکم»، آنگاه نماز باطل است. کلام بیجا عمداً نماز را باطل میکند.

مسئله مشکل است و مرحوم شهید دوم «رضواناللهتعالیعلیه» در مسالک میفرمایند مسئله فی غایة الاشکال؛ اما مرحوم سید خیلی جزماً این سلامها را به عنوان تحیت قبول دارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo