< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/04/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیا دو سوره خواندن در نماز جایز است؟/ قرائت‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

مسئله 10:

الأقوی جواز قراءة سورتین أو أزید فی رکعة مع الکراهة فی ‌ ‌الفریضة،والأحوط ترکه،و أمّا فی النافلة فلا کراهة.[1]

مشهور در میان اصحاب اینست که اگر بخواهد در نماز واجب، دو سوره بخواند، جایز نیست. مثلاً دو تا قل هو الله بخواهد و به رکوع رود، جایز نیست؛ اما در نماز مستحب، نه تنها جایز است، بلکه روایات فراوان راجع به نافله اینست که بعد از حمد، مثلاً ده تا قل هو الله بخوانید و یا در رکعت دوم ده تا انا انزلناه بخوانید، و آن نماز که هزار قل هو الله در رکعت اول و یکی در رکعت دوم، مشهور در کتابهای دعاست؛ لذا همه فرمودند قران بین سورتین در نماز مستحبی اشکال ندارد، بلکه در روایات ما قران بین سُوَر در نماز مستحبی زیاد دیده میشود؛ و اما این کار را در نماز واجب و با اختیار خودمان میتوانیم انجام دهیم یا نه؟!

مثلاً حال دارد و توجه خوبی پیدا کرده و بعد از حمد، دو مرتبه قل هو الله میخواند. گفتند این جایز نیست.

مرحوم صاحب جواهر و من جمله مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند در نماز واجب کراهت دارد. یعنی میتواند ده تا قل هو الله بخواند و میتواند سوره ی مفصل بخواند، و اگر بخواهد ده تا قل هو الله و انا انزلناه بخواند، جایز است اما کراهت دارد.

مرحوم صاحب جواهر و من جمله مرحوم سیّد و محشین بر عروه، جمع بین روایات کردند و گفتند روایت اقتضا میکند که در نمازهای مستحبی تکرار سوره اشکال ندارد، کراهت هم ندارد، و اما در نماز واجب، فقط باید یک قل هو الله بخواند. و اما مثل مرحوم سیّد و صاحب جواهر، جمع بین روایات کردند و گفتند در نماز واجب هم میشود اما مکروه است.

 

صحیحه ابن حازم عن أبی عبدالله علیه السلام: لَا تَقْرَأْ فِی الْمَکْتُوبَةِ بِأَقَلَّ مِنْ سُورَةٍ وَ لَا بِأَکْثَر.[2]

 

صحیحه مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَقْرَأُ اَلسُّورَتَيْنِ فِي اَلرَّكْعَةِ؟ فَقَالَ «لاَ لِكُلِّ سُورَةٍ رَكْعَةٌ.[3]

دو روایت به خوبی دلالت دارد که قِران بین سورتین و قِران بین سُوَر در نماز واجب نیست و باید یک حمد و یک سوره خوانده شود.

 

صحیحه إبن یقطین عن أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلْقِرَانِ بَيْنَ اَلسُّورَتَيْنِ فِي اَلْمَكْتُوبَةِ وَ اَلنَّافِلَةِ قَالَ لاَ بَأْسَ.[4]

تقریباً صریح در اینست که در نماز مستحب معلوم است و در نماز واجب هم اشکال ندارد. گفتند جمع عرفی بین روایات میکنیم و میگوییم آن روایاتی که میکوید «فیه بأس»، یعنی کراهت. جمع بین نصّ و ظاهر اقتضاء میکند که در نماز واجب هم میشود قِران بین سورتین کرد، اما خوب است که این کار را نکنیم.

در مقابل مشهور که گفتند نمیشود، مثل مرحوم سیّد میگویند میشود و جمع بین روایات هم کردند. لذا میفرمایند:

الأقوی جواز قراءة سورتین أو أزید فی رکعة مع الکراهة فی ‌ ‌الفریضة، والأحوط ترکه، و أمّا فی النافلة فلا کراهة. ‌

دیگران هم تقریباً جمع بین این روایات کردند و گفتند در نماز مستحب مثلاً میخواهد گاهی سوره ی مفصل بخواند، «اذا وقعت» را می‌خواند و گاهی میخواهد اصلاً سوره نخواند. گاهی میخواهد ده تا انا انزلناه بخواند؛ این طوری نیست و اما در نماز واجب می‌تواند این کار را بکند، اما اگر نکند، بهتر است و مرحوم سیّد مقداری بیشتر جلو میروند و میگویند أحوط مستحبی اینست که در نماز واجب، قِران بین سورتین نباشد. و قران بین سُوَر در نماز واجب نباشد.

تا اینجا حرف مشهور و حرف مرحوم سیّد و دلیل برای مرحوم سیّد و مرحوم صاحب جواهر و همه ی اینها تمام است. قِران بین سورتین در نماز مستحب اشکال ندارد، بلکه فضیلت دارد و شاید در مفاتیح محدث قمی بیش از صد نماز اینگونه داریم. در نماز واجب، اشکال ندارد، به خاطر جمع بین دو روایت، صحیحه علی بن یقطین میگوید «لابأس»؛ بنابراین مکروه است.

اما شبههای در مسئله هست که اگر بتوانید این شبهه را رفع کنید، حرف مرحوم صاحب جواهر و مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیهما» عالیست. همچنین محشین بر عروه، حرف مرحوم سیّد را امضا کردند؛ و آن اشکال اینست که در میان متشرعه از خواص و عوام، اینطور است که نماز اول ماه که سی تا قل هو الله و سی تا انا انزلناه دارد و اشکال ندارد و اما در نماز واجبشان دو تا قل هو الله باشد، امر منکری میدانند؛ در مقابل سنّی که میگویند واجب نیست، اینها میگویند حتماً واجب است. اما همین کسانی که می‌گویند حتماً واجب است، متشرعه از عوام و خواص، و حتی خیال نکنم مرحوم سید در مدت عمرشان نماز ظهرشان را با دو قل هو الله خوانده باشند. آنچه مشهور در میان متشرعه است، در نوافل میدانند تکرار بین سُوَر هست، حال یک سوره تکرار شود و یا مثل اینکه در روایات آمده در یک رکعت دو سه تا سوره ی مختلف بخواند. و اما مردم، نمازهایشان را با یک قل هو الله میخوانند و اگر کسی دو تا قل هو الله بخواند، چیز منکری در میان مردم است. اگر بتوانید این اشکال مرا جواب دهید، اقتضای بین روایات همین است که مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» فرمودند که قِران بین سورتین چه در نماز واجب و چه در نماز مستحب، اشکال ندارد و در نماز مستحب کراهت هم ندارد، اما در نماز واجب، این کراهت را دارد و کراهتش هم به خاطر جمع بین روایات است و یک روایت میگوید نه و یک روایت میگوید آری و روایات را جمع بر کراهت میکنیم. مثلاً شما تا حال شده که نماز ظهرتان را با یک قل هو الله و یک انا انزلناه و یا با چهار قل بخوانید؟!

بالاخره اگر بخواهیم با قاعده جلو بیاییم، حرف صاحب جواهر است، یعنی قران بین سورتین در مستحبات بلااشکال است و قِران بین سورتین در واجب هم جایز است اما مکروه است، زیرا روایت داریم که نه و روایتی هم داریم که میگوید «لابأس» و جمع بین روایات میگوید مکروه است. و اما باید جواب مرا بفرمایید که این جواز با این روایات صحیحالسند، پس چرا در میان مردم منکر است! یعنی در نمازهای مستحبی برایشان فراوان است اما وقتی به نماز واجب میرسند، یک سوره میخوانند. حال اگر عرض مرا جواب دهید، حرف مرحوم سیّد و مرحوم صاحب جواهر، حرف متینی است.

 

مسئله 11:

الأقوی عدم وجوب تعیین السورة قبل الشروع فیها، و إن‌ ‌کان هو الأحوط، نعم لو عیّن البسملة لسورة لم تکف لغیرها، فلو عدل عنها‌ ‌وجبت إعادة البسملة.‌[5]

این مسئله هم مسئله ی بغرنجی شده است. مسئله اینست که مشهور میگویند اگر کسی بخواهد سورهای بخواند، باید معلوم کند که میخواهد چه سورهای بخواند؛ و اما اگر معلوم نکند، هر بسم الله مختص به یک سوره است. مثلاً ما صد و چهارده بسم الله الرحمن الرحیم در قرآن داریم که هرکدامش مختص به یک سوره ی اختصاصی است. حال اگر بگوید بسم الله الرحمن الرحیم اگر قصد قل هو الله احد کرده باشد، خوب است اما اگر قصد نکرده باشد، این بسم الله الرحمن الرحیم برای چیست؟!

لذا مشهور شده در میان فقها و در رسالهها هم آمده که بسم الله سوره را که میگوید باید قصد کند که چه سورهای میخواند، تا اینکه آن بسم الله الرحمن الرحیم مختص آن سورهای شود که قصد کرده است.

مرحوم سیّد این را قبول ندارد. مراد جمله ی اول است که اگر قصد نکند، مانعی ندارد.

یک دفعه انسان مانند عموم مردم که قل هو الله میخوانند. در وقتی که میگوید بسم الله الرحمن الرحیم، در ذهن ناآگاهش اینست که میخواهم قل هو الله احد را بخوانم. ظاهراً این طوری نیست. یک دفعه هم گاهی سوره ی قل هو الله و گاهی انا انزلناه را میخواند و در وقت گفتن قصد میکند که این بسم الله برای قل هو الله و یا برای انا انزلناه است. اما یک دفعه میگوید بسم الله الرحمن الرحیم و بعد میگوید قل هو الله احد و اما برای بسم الله، سوره ی قل هو الله را قصد نکرده بود. حال بگوییم این امر مشترک، با گفتن قل هو الله احد مختص میشود به قل هو الله احد. آیا میتوان این را گفت؟!

تقدم پیدا میکند با بعد از آن. یعنی وقتی میگوید بسم الله الرحمن الرحیم، نه قصد قل هو الله را کرده و نه قصد انا انزلناه؛ اما وقتی میگوید قل هو الله احد، آن بسم الله خود به خود مختص به قل هو الله احد میشود. ظاهراً این اشکال ندارد. و اینکه ما بگوییم قبلاً باید تعیین کند که بسم الله برای قل هو الله باشد، خوب است اما اگر بعد از آن هم بسم الله برای قل هو الله شود، اشکال ندارد. به این بواقع التأخر و بواقع التقدم است. بعضی اوقات تقدم و تأخر خود به خود پیدا میشود. معمولاً همین کسانی که به گفتن قل هو الله احد عادت دارند، وقتی میگویند بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد؛ آنگاه قل هو الله آنها بسم الله را تعیین میکند، حال چه تعیین اول و چه تعیین آخر، بالاخره بسم الله قل هو الله خوانده شده است. ظاهراً همین عرض من در ذهن مرحوم سید بوده و میفرمایند: «الأقوی عدم وجوب تعیین السورة قبل الشروع فیها، و إن‌ ‌کان هو الأحوط، نعم لو عیّن البسملة لسورة لم تکف لغیرها، فلو عدل عنها‌ ‌وجبت إعادة البسملة»

رسم مرحوم سید همیشه این بوده که اگر بزرگی حرفی داشته باشد و یا بزرگان حرفی داشته باشند و ایشان قبول نداشته باشد، احترام آن بزرگ را با یک «الأحوط» نگاه میدارند. لذا پنجاه درصد «الأحوط» در عروه، احوطهای احترامی است. یعنی فتوایشان اینست اما گاهی بزرگی حرفی زده و احتیاط میکنند وجوباً. گاهی اینقدر بزرگ نیست و احتیاط میکنند مستحباً. و در اینجا چون بسیاری از بزرگان گفتند در وقتی که میخواهد بسم الله الرحمن الرحیم را برای سوره بگوید، باید توجه داشته باشد که برای چیست. مرحوم سیّد این را قبول ندارند و میگویند خود به خود این توجه پیدا میشود برای اینکه وقتی میگوید بسم الله الرحمن الرحیم، انا انزلناه.... آنگاه این انا انزلناه، بسم الله مشترک را مختص خودش میکند. لذا فرمایش مرحوم سیّد خوب است و اینکه نیت کند یا نیت نکند، وقتی بسم الله را میگوید، هر سورهای که بعد از آن بخواند، کلمات بعد معیّن، بسم الله را مختص به خود میکند. و اینکه بعضیها گفتند این بسم الله الرحمن الرحیم یک امر مشترک است، بنابراین قبول نداریم که آن امر مشترک با بعد از آن معین میشود. ما میگوییم صد و سیزده بسم الله الرحمن الرحیم در قرآن است و از هرکدام یک معنای خاصی برای سوره ی خاص شده و امر اشتراکی نیست. اینطور نیست که اول کلام بسم الله الرحمن الرحیم میگوییم. بلکه اول کلام خدا با اول کلام ما خیلی تفاوت دارد. اول کلام خدا یعنی هر بسم الله مختص به سوره ی خودش است. ممکن است حرفهای ما اشتراکی باشد و بسم الله الرحمن الرحیم را برای حرف بعدمان قرار دهد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo