< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/04/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نمازهای مستحبی سوره لازم ندارد/ قرائت‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

مسئله 5:

لا یجب فی النوافل قراءة السورة و إن وجبت بالنذر أو نحوه،‌ ‌فیجوز الاقتصار علی «الحمد» أو مع قراءة بعض السورة، نعم النوافل التی‌ ‌تستحبّ بالسور المعیّنة یعتبر فی کونها تلک النافلة قراءة تلک السورة، لکن فی‌ ‌الغالب ‌یکون تعیین السور من باب المستحبّ فی المستحبّ علی وجه تعدّد ‌ ‌المطلوب لا التقیید.‌[1]

نماز مستحب، سوره لازم ندارد؛ و اگر نماز مستحب میخواند، سوره در آن نخواند، اشکال ندارد. میفرمایند حتی اگر نذر کرده باشد، باز هم سوره لازم نیست و همان حمد بدون سوره کفایت میکند.

در مسئله ی سوم میفرمایند حتی در نمازهایی که خصوصیاتی ذکر شده، اگر آن خصوصیات را نخواند، باز هم آن نماز مستحب را خوانده است. برای اینکه سوره یا آن خصوصیت، تعدّد در تعدّد است و به عبارت دیگر الأفضل والأفضل است و تعدّد مطلوب است.

بنابراین این سه ادّعا باید دلیل داشته باشد، و مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» برای همه ی آنها دلیل میآورند.

 

صحیحه ی عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: يَجُوزُ لِلْمَرِيضِ أَنْ يَقْرَأَ فِي اَلْفَرِيضَةِ فَاتِحَةَ اَلْكِتَابِ وَحْدَهَا وَ يَجُوزُ لِلصَّحِيحِ فِي قَضَاءِ صَلاَةِ اَلتَّطَوُّعِ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ .[2]

 

صحیحه علی بن یقطین سألت أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ تَبْعِيضِ اَلسُّورَةِ؟ قَالَ: أَكْرَهُ [ذَلِكَ] وَ لاَ بَأْسَ بِهِ فِي اَلنَّافِلَةِ.[3]

عبارت «و لا بأس بِهِ فی النّافلة» میگوید در نافله تبعیض سوره هم کردی، اشکال ندارد. مثل اینکه مثلاً نصف سوره ی یس را میخواند و نصف آن را نمیخواند. میفرمایند باز هم مانعی ندارد. علاوه بر اینها مسلّم در میان اصحاب است که سوره در نماز واجب است، اما در نماز مستحب، واجب نیست. تبعیض در سوره که سنّیها دارند، در نماز واجب جایز نیست.

در این مسئله حرفی ندارند و روایت هم دلالت دارد.

مسئله ی دوم صورت نذرش است. مثلاً نذر کرده که نماز شب بخواند، میتواند این نماز شب را یازده رکعت بدون سوره و بدون قنوت و بدون آن خصوصیات قنوت نماز وتر، بخواند. برای اینکه نذر روی اصل میآید و نه روی عوارض؛ و نماز شب یازده رکعت است. و اما عوارض و خصوصیات آن، مربوط به نماز شب نیست، بلکه تعدّد مطلوب است. اگر کسی یک رکعت نماز وتر بدون سوره و بدون قنوت بخواند، نماز وتر را خوانده است و البته اگر با خصوصیات بخواند، الأفضل فالأفضل است. حال اگر نذر کرده باشد که نماز مستحبی را بخواند، این نذر روی اصل میآید و نه روی خصوصیات؛ بنابراین خصوصیات به حال خود باقیست و خصوصیات در نمازهای مستحب، ولو نذر هم کرده باشد، لازم نیست. در این مسئله هم تقریباً حرفی نیست و مسئله ی سوم اینست که خصوصیات در نماز مستحب، جزء نماز مستحب نیست و میتواند خصوصیات را اصلاً به جا نیاورد. مثلاً برای نماز شب حال ندارد و اما میبیند که نمیشود طلبه نماز شب نخواند؛ لذا یازده رکعت بدون سوره و بدون قنوت در عرض ده دقیقه میخواند. قدری بالاتر اینکه مثلاً در نماز اول ماه که سی تا انا انزلناه و سی تا قل هو الله دارد، این هم وقت و حال ندارد؛ بنابراین دو رکعت نماز بدون سوره به عنوان نماز اول ماه میخواند. از همه ی شما تقاضا دارم این نماز اول ماه را حتماً بخوانید، راجع به برکت ماه تأثیر بسزایی دارد؛ و اگر اتفاقی افتاد و حالش را ندارید، دو رکعت نماز به نیت اول ماه بخوانید. آنگاه نماز اول ماه خوانده شده است. همچنین نماز غفیله خیلی برکت دارد، موجب توفیق است. حال اگر شخص در شبی کار دارد و نمیتواند و یا حالی ندارد، بنابراین دو رکعت نماز غفیله بدون آن خصوصیاتش میخواند و آن نماز غفیله میشود.

بعضی از بزرگان گفتند تداخل هم جایز است. مثلاً نافله ی مغرب چهار رکعت است و این دو رکعتش را به عنوان نافله و دو رکعتش را به عنوان نافله اما به صورت و یا به نیت غفیله میخواند. در اینجا فرمودند تعدّد مطلوب است و میتواند چنین باشد. روی این تعّدد مطلوب در مستحبات خیلی سفارش شده و درباره ی آن خیلی کوتاه آمدند؛ هم از نظر روایات اهل بیت و هم از نظر فتاوای فقها. و این ثوابهایی که بر آن بار است، برای اینست که ترغیب و تحریص به مستحبات کنند، و الاّ نباید یک نماز شب اینقدر ثواب داشته باشد. استحقاقی نیست بلکه ثواب ترغیبی است. به قول حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» دانه میریزند که کبوتر بگیرند. آسان کردند برای اینکه مردم استقبال کنند، و ثواب بالا بر آن بار کردند برای اینکه مردم اهل مستحبات باشند. راجع به همه ی مستحبات نیز همین است. میدانید که خیلی ثواب بار بر مستحبات است. مرحوم محدث قمی در مفاتیح بعضی اوقات ثوابهایی بر یک عمل مستحبی می‌فرمایند که محیرالعقول است. هیچکدام از اینها ثواب استحقاقی نیست و دو رکعت نماز اینقدر مستحق ثواب نمیشود؛ اما این ثواب را میدهند برای اینکه ما اهل مستحبات باشیم؛ و ما طلبهها باید اهل مستحبات باشیم، و الاّ عمرمان برکت ندارد و تقوایی که باید کسب کنیم، کسب نمیشود و آن توفیقاتی که بعضیها دارند به دست نمیآید و اینها وابسته ی به مستحبات است؛ لذا از همه ی شما تقاضا دارم اهل مستحبات باشید.

استاد بزرگوار ما آقای بروجردی علاقه ی خاصی به شیخ طوسی داشت. شیخ طوسی تقریباً بیش از شصت و چند سال عمر نکرده و در خفقان عجیبی بوده است. کتابخانه ی ایشان را آتش زدند و مدرسه او را آتش زدند. آمده بودند خودش و شاگردانش را بکشند اما خدا نخواست و شیخ طوسی پیاده فرار کرد و به نجف آمد و اول کاری که کرد، تشکیل حوزه داد. آقای بروجردی میفرمودند مصباح المتهجد را نوشت و اول خودش یک دوره عمل کرد و بعد برای اینکه اطرافیانش هم عامل باشند، آنها را واداشت یک دوره عمل کردند و بعد اجازه ی چاپ داد. بنابراین در خفقان، دو کتاب اصلی ما از کتب اربعه به نام تهذیب و استبصار از شیخ طوسی است. تقاضا دارم از همه ی شما که اهل مستحبات باشید، حتی مثلاً لیلة الدفن مستحب است که دو رکعت نماز برای میّت خوانده شود؛ که مشهور شده اگر چهل نفر باشند، خیلی خوب است. این نماز، آیة الکرسی و ده انا انزلناه دارد و اگر کسی حالش را ندارد، دو رکعت نماز برای میّت میخواند.

 

مسئله 6:

یجوز قراءة العزائم فی النوافل و إن وجبت بالعارض،فیسجد‌ ‌بعد قراءة آیتها و هو فی الصلاة ثمّ یتمّها.‌[4]

مسئله ی امروز مقداری مسئله ی مشکل دیروز را حل میکند. میفرماید در نمازهای مستحبی میشود سوره ی إقرأ را بخوانند. «یجوز قرائة العزائم فی النوافل و إن وجبت فی العارض»؛ ولو اینکه به واسطه ی نذر واجب شده باشد، اما نذر روی نماز آمده و مربوط به خصوصیات نیست. وقتی به خصوصیات نشد، در روایات آمده که در نماز مستحبی اگر سور عزائم خوانده شود، در وسط نماز سجده کند؛ «یجوز قرائة العزائم فی النوافل و إن وجبت فی العارض فیسجد بعد قرائة آیتها و هو فی الصلاة».

این عرض دیروز من و فرمایش مرحوم سیّد را تأیید میکند که سجده کردن در وسط نماز، فعل کثیر نیست، و موجب فساد نیست. اگر به ما میگفتند در نماز واجب سور عزائم نخوان، به این خاطر نیست که فعل کثیر است، بلکه برای اینست که میخواهند در نماز توجه به این طرف و آن طرف نرود. لذا در نماز مستحبی میتواند بعد از اینکه حمد و سوره ی سجده دار را خواند، سجده کند و بعد از سجده، مابقی نماز را بخواند تا نماز تمام شود.

 

مسئله 7:

سور العزائم أربع: «الم السجدة»،و«حم السجدة»،و«النجم»،‌ ‌و«اقرأ باسم».‌[5]

روایات فراوانی در این باره داریم که ما چهار جا در قرآن اگر آیه را خواندیم، باید سجده کنیم. چیزی که در روایتها نداریم و در این قرآنها پیدا شده، اینست که تقریباً ده بیست جا سجده ی مستحب داریم. هرجا لفظ «سجد» به کار رفته است، در حاشیه نوشتند مستحب است که سجده کنید. این در میان عامه هست اما در میان خاصه نداریم و اسمی هم در روایات ما نیامده و چیز سنّیگری است و لذا مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» اصلاً اسمش را نمیآورد.مرحوم صاحب جواهر هم برای این چهار سوره روایاتی نقل می‌کند و مسئله را تمام میکند. اما اینکه مثلاً در جواهر نداریم که چهار جا واجب است و یازده جا مستحب است؛ و نمیدانم چه شده که در این قرآنها آمده است. چنانچه مسئله ی مهمی که چند روز قبل اشاره کردم و خیلی مایه ی تأسف است، اینست که ما در روایات داریم 114 سوره داریم که 113 آن بسم الله دارد و یکی از آنها بسم الله ندارد. بعد هم همه ی فقها فرمودند که بسم الله الرحمن الرحیم یک آیه در قرآن است. سوره ی برائت هم چون بسم الله ندارد، گفتنش بدعت است و جایز نیست. همه ی فقها این فرمایش را فرمودند که قرآن 113 بسم الله دارد و اما 114 سوره دارد و سوره ی برائت بسم الله ندارد و جایز هم نیست که بسم الله آن را بگوید.

این یک تسلّم در میان شیعه است، اما قرآنهایی که در میان شیعه است، تحریفی از سنّیها گرفتهاند؛ و آن اینست که بسم الله را جزء سوره نمیدانند. این از نظر معنا خیلی زشت است، برای اینکه تحریف در آن است و تحریف به نقیصه است و معمولاً علما و بزرگان میگویند ذرهای کم و زیاد در این قرآن نشده و تحریف به این معنا نداریم که آیاتی حذف شده باشد. حتی اخباریها تبعاً از سنّی روایاتی نقل میکنند که بدیهی البطلان است و میگویند اینها در قرآن بوده است و چون عثمان قرآن را جمع کرده، آیات مربوط به ولایت را حذف کرده است. و حتی من دیدم که اخباریها آیه و سوره را هم نقل کردند؛ اما از فقهای بزرگ مثل شیخ طوسیها و محققها و شهیدها و صاحب جواهرها، ادعای ضرورت میکنند که این قرآن، ذرهای کم نشده است؛ و این قرآنی که به دست ماست، تحریف نشده است؛ یعنی آیهای از آن افتاده نشده است.

درباره ی نقیصه وحشت میکنند که بگویند از قرآن چیزی افتاده است؛ اما متأسفانه در قرآنهای ما، 113 آیه را انداختند. یعنی در همه ی قرآنهایی که در دست ماست، آیه ی بعد از بسم الله را آیه ی اول حساب میکند. یعنی درحالی که از قرآن است و روایت داریم که از قرآن است، آن را آیه حساب نمیکنند. و اما باید بدانیم که این قرآن کم و زیاد نشده است و جمع آن در زمان پیغمبر اکرم بوده است. اگر در زمان پیغمبر جمع نشده بود که نمیتوان گفت (ذلک الکتاب لا ریب فیه). تحریف نداریم به معنای اینکه آیهای از قرآن حذف کردند. اما به این معنا داریم که از قرآن برداشته باشند. مثلاً بسم الله الرحمن الرحیم که جزء قرآن است، بگویند بسم الله جزء قرآن نیست. این را نمیگوییم و مرحوم سید هم نفرموده، اما در قرآنی که در دست مرحوم سیّد بوده، این تسامح شده و بسم الله را جزء آیات نیاوردند و مثلاً سوره ی حمد که 8 آیه است، 7 آیه حساب کردند تا آخر. و من از همه ی شما و مخصوصاً فضلا تقاضا دارم راجع به این تحریف در قرآن خیلی مباحثه کنید و خیلی به درد میخورد، مخصوصاً در زمان ما که میخواهند با ایجاد شبهه، قرآن را از ما بگیرند و با ایجاد شبهه، اهل بیت را از ما بگیرند. ما طلبههائیم که باید قرآن را از نظر تحریف، حفظ کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo