< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الصوم

94/06/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اول و دوم: اکل و شرب/ فصل دوم: ما یمسک عنه الصائم (مفطرات روزه)/ کتاب الصوم
مرحوم سید فرموده‌اند: «فصل فیما یجب الإمساک عنه فی الصوم من المفطرات و هی امور: الاول و الثانی: الاکل و الشرب من غیر فرق فی المأکول و المشروب بین المعتاد کالخبز و الماء و نحوهما و غیره کالتراب و الحصی و عصارة الأشجار و نحوها، و لا بین الکثیر و القلیل کعشر حبة الحنطة أو عشر قطرة من الماء أو غیرها من المائعات، حتی أنه لو بلّ الخیاط الخیط بریقة أو غیره ثم ردّه الی الفم و ابتلع ما علیه من الرطوبة بطل صومه إلا إذا استهلک ما کان علیه من الرطوبة بریقه علی وجه لا یصدق علیه الرطوبة الخارجیة، وکذا لو استاک و أخرج المسواک من فمه و کان علیه رطوبة ثم ردّه الی الفم فإنه لو ابتلع ما علیه بطل صومه إلا مع الاستهلاک علی الوجه المذکور، و کذا یبطل بابتلاع ما یخرج من بقایا الطعام من بین أسنانه[1]
چند چیز است که باید در روزه امساک شود که اسم این چیزها را مفطر گذاشته‌اند؛ یعنی مبطل روزه است. خوردن و آشامیدن روزه را باطل می‌کند ولو خوردن و آشامیدن متعارف هم نباشد؛ مثل این‌که مثلاً روزه ماه مبارک رمضان است و مقدار کمی از تربت ابی عبدالله (علیه السلام) را روی زبانش می‌گذارد، یا مثلاً قرصش را نخورده و باید بخورد و یک قرص در حلقش می‌اندازد، یا مثلاً ریگی در خلقش می‌گذارد و بعد فرو می‌دهد، یا مزمزه می‌کند و هنوز ذرات آب مستهلک نشده، آب دهان را فرو می‌دهد. بعد هم مرحوم سید می‌فرماید: اگر مثلاً خلط سینه در فضای دهان بیاید و فرو دهد، یا چیزی که در دماغ هست را در حلق فرو ‌دهد و امثال اینها و بالاخره هر چیزی که وارد بدن شود، مبطل روزه است.
در أصل أکل و شرب دلیل داریم. حتی قرآن می‌فرماید: باید نخورد و نیاشامد.[2] روایت هم در موارد متعدد و شاید به اندازه‌ی تواتر داریم که باید نخورد و نیاشامد. در اصل مطلب حرفی نیست، اما در خصوصیاتش که اگر غیر متعارف شد، آیا باز روزه را باطل می‌کند یا نه، اختلاف است.
مشهور در میان أصحاب که ادعای اجماع هم روی آن زیاد شده و بعضی ادعای ضرورت روی آن کرده‌اند و گفته‌اند: فرق نمی‌کند کم باشد یا زیاد، حتی اگر ریگ خیلی کوچکی را فرو دهد، یا ذراتی که هنوز در دهان مستهلک نشده و حتی مرحوم سید در آخر کار می‌فرمایند: کسانی که مزمزه می‌کنند، خوب است که سه مرتبه آب دهان را از دهان بیرون بیاورند تا ذرات ابی که در آب دهان هست، فرو نرود.
برای اینها دلیل نداریم؛ یعنی ما بخواهیم دلیل درست کنیم مثل اصل خوردن و اصل آشامیدن، باید روی صدق عرفی برویم و هرکجا عرف می‌گوید أکل و شرب، قرآن می‌فرماید مفطر است و هرکجا صدق عرفی ندارد، باید با احتیاط جلو بیاییم. می‌بینیم مرحوم سید در عروه و محشین بر عروه، روی این احتیاط‌ها که سبیل النجاة است، جلو آمده‌اند. بنابراین هرچه خیلی و لو کم وارد حلق و بدن شود، روزه را باطل می‌کند. لذا مثلاً رسیده به اینجا که فقها در عروه و حاشیه بر عروه می‌گویند آمپول زدن روزه را باطل می‌کند، درحالی که أکل و شرب هم نیست. می‌گویند أکل و شرب از باب مثال است، بلکه باید چیزی وارد بدن نشود. لذا می‌گویند اگر به واسطه‌ی دهان یا به واسطه‌ی دماغ یا به واسطه‌ی آلت رجولیت چیزی وارد بدن شود، یا به واسطه‌ی عقب اماله کند، بالاخره هرچه وارد بدن شود، روزه را باطل می‌کند. احتیاط خوب است، اما بخواهیم دلیلی بیاوریم که آمپول زدن در ماه رمضان نمی‌شود، به جز احتیاط دلیلی نداریم.
راجع به اماله هم بعد صحبت می‌کنیم که مرحوم سید فتوا می‌دهند که جایز نیست و حتی مثلاً الان در رساله‌ها راجع به غبار آمده است که اگر مثلاً باد و گرد و خاک بیاید و گرد وارد دهان و حلق می‌شود، یا خانم چیزی می‌پزد و از ظرف که غذا را برمی‌دارد و بخارها به صورتش و از صورتش در دهانش و از دهانش در حلقش می‌رود، در این جا می‌گویند: روزه را باطل می‌کند و اسمش را غبار غلیظ می‌گذارند. معمولاً می‌گویند دود که وارد حلق شود، روزه را باطل می‌کند. اما بعضی‌ها جرأت کرده‌اند و می‌گویند: کشیدن سیگار در ماه رمضان طوری نیست. نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی.
همه‌ی این‌ها باید صدق أکل و شرب کند و الاّ تا صدق أکل و شرب نکند، باید بگوییم طوری نیست. مثلاً ما مدعی هستیم آمپول زدن طوری نیست. آقای بروجردی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) بین آمپول تقویتی و آمپول بی حسی فرق می‌گذاشتند، درحالی که هر دو وارد بدن می‌شود و آن کسانی که وارد بدن شدن را مبطل می‌دانند، پس هر دو را باید اشکال کنند و کسی که وارد بدن شدن را باطل نداند، باید بگوید هر دو آمپول طوری نیست، خواه برای تقویت باشد و خواه برای بی حس کردن باشد. چنانچه الان هم در رساله‌ها معمولاً می‌گویند آمپول بی حسی هم اشکال دارد و بعضی‌ها مثل آقای بروجردی که خیلی محتاط بودند، اما راجع به آمپول می‌گفتند: آمپول بی حسی طوری نیست. ولی مثل ما می‌گوییم: آمپول زدن در ماه رمضان طوری نیست. ما می‌گوییم: وارد شدن در بدن که شما می‌خواهید القای خصوصیت کنید، دلیل ندارد و آنچه دلیل دارد أکل و شرب است و أکل و شرب هم بر این صادق نیست. اما در سیگار کشیدن أکل و شرب صادق است؛ یعنی شرب توتون یک چیز عرفی است و ما می‌گوییم شرب توتون، عرفاً صدق شرب می‌کند، اما آمپول صدق شرب ندارد و طوری نیست، اما سیگار کشیدن و تریاک کشیدن، مبطل روزه است.
بنابراین ما می‌گوییم: زدن سرُم طوری نیست و باید صدق اکل و شرب کند، اما اینجا صدق اکل و شرب نمی‌کند. همه‌ی کسانی که می‌گویند اشکال دارد، می‌گویند و حتی مثلاً سید مرتضی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و ابن جنید می‌گویند: اگر مثلاً قرصش را نخورده و یک حبه قرص در حلقش بیند‌ازد و فرو دهد، این کار طوری نیست. مثلاً در اماله کردن یا دوایی از راه جلو وارد کردن، اختلاف است. بعضی می‌گویند: اماله اشکال دارد و بعضی می‌گویند اگر وارد روده شود، اشکال دارد، اما اگر فقط وارد مقعد شود، طوری نیست. هیچ‌کدام دلیل ندارد و همه برمی‌گردد به احتیاطات؛ اما معلوم است که در احتیاطات بعضی اوقات می‌توان گفت و خیلی جرأت می‌خواهد که بگوید در ماه رمضان تریاک بکشد، یا در روز هفت هشت ده تا سیگار بکشد. ولی دلیل همین است که او می‌گوید صدق أکل و شرب می‌کند و دیگری می‌گوید صدق أکل و شرب نمی‌کند. اگر کسی جرأت داشته باشد، مثل بعضی از فقها که الان می‌گویند کشیدن سیگار طوری نیست، می‌توان گفت. اما ما احتیاط هم نمی‌کنیم و فتوا می‌دهیم که اشکال دارد و می‌گوییم صدق شرب می‌کند.
یا این‌که مثلاً می‌خواهد وضو بگیرد و مزمزه می‌کند، یا استنشاق می‌کند که برای این‌ها روایت هم داریم. حالا وقتی مزمزه کرده و آب‌ها را بیرون ریخت، آب دهان را فرو دهد، صدق آب خارجی نمی‌کند و صدق فرودادن آب دهان می‌کند. یا مثلاً اخلاط در فضای دهان آمده و فرو دهد یا فین می‌کند و در حلق می‌رود و فرو می‌دهد، این صدق شرب نمی‌کند. لذا معمولاً می‌گویند اخلاط طوری نیست. ولی مرحوم سید از کسانی است که می‌گوید اشکال دارد و حتی ذرات آبی که مزمزه کرده، باید دو سه مرتبه آب دهان را بریزد تا یقین کند که ذرات نیست. درحالی که معمولاً در همان بار اول مستهلک می‌شود و اگر فرو دهد، عرف نمی‌گوید آب فرو داده بلکه عرف می‌گوید آب دهان فرو داده است.
اگر این‌طور باشد مسأله خیلی واضح می‌شود و ده بیست مسأله‌ای که مرحوم سید فرموده‌اند، از همین جا سرچشمه می‌گیرد. روی دلیل نمی‌آید، بلکه روی صدق أکل و شرب می‌آید. یکی می‌گوید صدق أکل می‌کند و دیگری می‌گوید نمی‌کند و یکی می‌گوید صدق شرب می‌کند و دیگری می‌گوید که صدق نمی‌کند و آنکه می‌گوید صدق أکل و شرب می‌کند، می‌گوید اگر پایین دادی، روزه باطل است و دیگری می‌گوید صدق أکل و شرب نمی‌کند و اگر یک قرص در حلق انداختی طوری نیست و او می‌گوید این أکل و بلع است و روزه را باطل می‌کند، خواه متعارف باشد یا غیرمتعارف باشد. این مسأله امروز است که باید فروعات را مطالعه کنید و مجبوریم؛ زیرا فوق العاده مبتلابه است و دارای اهمیت است و باید مقداری روی آن صحبت کنیم.
اما چیزی که مشکل است و اجماع حسابی هم روی آن است، بحث دو روز قبل است؛ یکی راجع به ریا است که اجماع حسابی هست، بلکه مسأله مفروغٌ عنها است که ریا روزه را باطل می‌کند، بلکه هر عبادتی را باطل می‌کند. حتی در توصلی هم گفته‌اند روزه را باطل می‌کند. مثل نفقه دادن به کسی یا خانه‌ای را برای کسی بخرد، بدون قربة الی الله، گفته‌اند: این هم روزه را باطل می‌کند. ادعای اجماع هم کرده‌اند و گفته‌اند ضرورت هم در کار است و حتی خیلی گفته‌اند‌ این از ضروریات فقه ما است. این یک مسأله است که دیروز مقداری درباره‌اش صحبت کردیم و نمی‌توانیم دلیلی برای آن پیدا کنیم؛ برای این‌که تمام این ادلّه‌ مربوط به قبول است، نه این‌که مربوط به صحت باشد. که بهترین آیات «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ»[3] است، اما همین که می‌گوید «لاَ تُبْطِلُواْ صدَقاتِکُم»، راجع به منّ و اذی نگفته، بلکه راجع به ریا گفته که در حد کفر است و باطل است و منّ و اذی بد است، اما موجب فساد نیست. مثلاً به زن و بچه که واجب النفقه هستند، نفقه می‌دهد، اما بر سر آنها منّت می‌گذارد و نق می‌زند و اذیّت می‌کند. حالا بگویند: نفقه‌ای که دادی هنوز به ذمّه‌ی تو است و این وجوب ساقط نشده است، ولی کسی این را نگفته است. راجع به ریا هم کسی را ندیدیم که بگوید صحیح است و یک تفکیکی بین منّ و أذی و بین ریا انداخته‌اند. این مسأله چون ضرورت و اجماع و امثال اینها روی آن است، نمی‌توانیم همین‌طور از آن بگذریم.
اما مسأله‌ی مهمتر، مسأله‌ی قطع و قاطعی است که مرحوم سید فرموده‌اند. مرحوم سید فرموده‌اند: اگر کسی نیت قطع یا نیت قاطع کند، روزه‌اش باطل است. مسأله‌ی 21 و 22 که درباره‌ی آن صحبت کردیم، این بود و مرحوم سید فتوا می‌دهند و محشین بر عروه هم فتوا می‌دهند که اگر تصمیم گرفت به خانه برود و ناهار بخورد، می‌گویند تا این تصمیم را گرفت، تردید در نیت است و تردید در نیت روزه را باطل می‌کند. یا این‌که تصمیم گرفت سیگار بکشد، همین که سیگاررا از جیب بیرون آورد، ولو آتش نزده، قاطع است و روزه‌اش باطل شده است. لذا می‌گویند نیت قطع و نیت قاطع روزه را باطل می‌کند و دلیلی هم برای مطلب ندارند؛ یعنی نتوانستیم روایتی پیدا کنیم که نیت قطع و قاطع، تردید در نیت است و تردید در نیت روزه را باطل می‌کند.
راجع به نماز نیز همین است، مثلاً در نماز در می‌زنند و تصمیم می‌گیرد در را باز کند و بعد می‌فهمد که آنها رفته‌اند و در را باز نمی‌کند. می‌گویند همین که تصمیم گرفته در را باز کند، نماز باطل است. تردید در نیت است و نماز باطل است. یا در قاطع، تصمیم می‌گیرد، اما چیزی نمی‌خورد و کار را انجام نمی‌دهد، بلکه تصمیم می‌گیرد حرف بزند و بگوید در را باز کنید، اما این کار را نمی‌کند، آن‌وقت می‌گویند نماز باطل است.
روایتی در مسأله نداریم، اما مسأله عمده که دو روز قبل عرض کردم، در اینجا است که اگر بگوییم قطع و قاطع روزه را باطل می‌کند، آن‌وقت فرمایش مرحوم سید که می‌گویند الاول والثانی الأکل و الشرب، بی فایده است، برای این‌که قبل از أکل و شرب، نیت قطع یا قاطع کرده و روزه اش باطل شده است. مثل این‌که کسی اول آب بخورد و بعد غذا بخورد، در این صورت غذا روزه را باطل نمی‌کند و آب روزه را باطل کرده است. در قطع و قاطع هم اگر ما قائل شویم که تردید در نیت روزه را باطل می‌کند، به مجرد این‌که تصمیم گرفت غذا بخورد، روزه‌اش باطل شد. آ‌ن‌وقت خوردن روزه، مبطل روی مبطل است و این روزه را باطل نمی‌کند و مثل این است که دو مرتبه غذا بخورد.
لذا در تردید در نیت آنچه همه می‌گویند و من جمله مرحوم سید می‌گوید، راجع به فسادش است. حالا این‌که کفاره دارد یا نه، مسأله‌ی دیگری است و سابقاً صحبت کردیم و اما راجع به بطلان روزه و مفطرات روزه صحبت می‌کنیم. مثلاً کسی خربزه را در مقابلش آورد و برای خوردن آماده کرد، حتی یک قاچ از آن را برداشت و تا نزدیک دهان آورد و پشیمان شد و از خدا ترسید. ما می‌گوییم: طوری نیست، اما پیش فقها مسلّم است که می‌گویند این روزه باطل شد. لذا این جمله مشهور شده که قطع و قاطع روزه را باطل می‌کند.
پس مرحوم سید باید بگویند الأول و الثانی القطع و القاطع و الریا و سو م و چهارم أکل و شرب است. آ‌ن‌وقت ایراد وارد می‌شود که اگر تردید در نیت روزه را باطل بکند، همه‌ی این‌ها سالبه به انتفاع موضوع می‌شود و أکل بعد أکل و شرب بعد از شرب می‌شود. برای این‌که شما می‌گویید قطع و قاطع روزه را باطل کرد. مثلاً تصمیم گرفت خربزه بخورد، اما نخورد. می‌گویند روزه باطل است و برای دلیلش می‌گویند تردید در نیت است.
لذا این مسأله، مسأله‌ی مهمی است. البته مسأله ریا هم مهم است که آیا ریا مثل منّ و أذی است و حقیقت روزه را از بین می‌برد و گردوی پوچ می‌کند و اصلاً ارزش ندارد و حتی قدری بالاتر بگویید معصیت هم دارد؟ مسلّم پیش اصحاب است که مفسد هر عبادتی حتی توصلی است. اما می‌گوییم: اگر مبطلات روزه دوازده مورد است و اول و دوم أکل و شرب است، پس تصمیم بر أکل و شرب باید روزه را باطل نکند و الاّ اگر با تصمیم أکل و شرب روزه باطل شد، آ‌ن‌وقت أکل و شرب روزه را باطل نمی‌کند، برای این‌که قبلاً روزه باطل شده است و أکل بعد أکل است و أکل بعد مفطر است و أکل بعد مفطر، موجب فساد نمی‌شود. این دو شبهه خیلی مهم است و تقاضا دارم روی این دو قدری فکر کنید و شاید چیزی به نظرتان برسد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo