درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الحج
93/03/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
عرفات
بحث امروز به بعد مربوط به عرفات است. بعد از اینکه مُحرم شد به احرام حج، باید به عرفات برود. الان عرفات الحمدلله مورد اختلاف نیست و محدود به حدودی است و هم سنّی و هم شیعه آن محدوده را مراعات میکنند. قبل از آنکه وارد عرفات شود، مستحب است مسائلی را مراعات کند که میفرماید مستحب است که اول غسل کند. غسل برای رفتن به عرفات. البته خود احرام غسل دارد و همان موقع که محرم میشود و میخواهد به عرفات رود، میتواند غسل تداخلی انجام دهد. یعنی دو نیت میکند، هم برای احرام و هم برای رفتن به عرفات و یک غسل انجام میدهد. اما اگر فاصله زیاد باشد، مستحب است یک غسل برای احرامش کند و یک غسل هم برای رفتن به عرفات کند. مستحب است در روز ترویه نماز ظهر و عصر را در مسجد الحرام بخواند و همان وقت به طرف منی حرکت کند.
سنّیها مثل اینکه واجب میدانند قبل از اینکه به عرفات روند، به منی روند و شب را در منی بمانند و در روایات ما این رفتن به منی خیلی سفارش شده است، اما واجب نیست. در این باره قبلاً زیاد صحبت کردیم که هم مبدأ و هم منتهایش. علی کل حالٍ چون در اینجا اول میخواهند ذکر مستحبات کنند، پس مستحب است نماز ظهر و عصر را در مسجد الحرام بخواند و بعد به منی رود. معمولاً اصل ترویه، منی است و اعمالی هم دارد و شب ترویه هم منی است و اعمالی هم دارد؛ آنگاه مستحب است بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب، چون از منی تا عرفات راه زیادی نیست، آرام و با سکینه و وقار و با طمأنینه و با دعا و تضرع و زاری این راه را طی کند.
از واجباتش نیز اول نیت است و هر عملی نیت میخواهد و اما در اینجا خیلی این نیت تکرار شده است. یعنی هر جزئی از اجزای حج را فرمودند نیت میخواهد. معلوم است اصلاً بدون نیت نمیتوان کار کرد. نیت برای عرفات و برای ماندن در عرفات، و نیت هم محرک است و همانست که به واسطه آن فعل صادر میشود، لذا این تکرارها هم خیلی اهمیت ندارد. آنچه خیلی اهمیت دارد و یک مسئله خیلی مشکلی شده است، اینکه در روز عرفه باید در عرفات باشد. اینکه از چه وقت تا چه وقت است، یک اختلاف عجیبی در میان فقها پیدا شده است. قدمای اصحاب فرمودند از منی آهسته آهسته بیاید تا نرسیده به عرفات و در آنجا یک مسجدی هست و گفتند در آن مسجد نماز ظهر و عصر را بخواند، حال یا با جماعت و یا فرادی و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شود. اما متأخرین از اصحاب و من جمله مناسکها میگویند نه؛ این باید نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و ارکان من الزوال الی الغروب مراعات شود. یعنی هنوز ظهر نشده از باب مقدمات علمیه و کمی زودتر به گونهای که ظهر در عرفات باشد و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند.
هرکدام از اینها برای خود دلیل دارند و دلیلهای رسایی نیز هست، هم از قدماء و هم از متأخرین.
آنچه پیش قدماء از نظر دلیل مهم است، اینکه گفتند فعل رسول گرامی است. نقل میکنند که پیغمبر اکرم هنوز ظهر نشده آمدند و در نرسیده به عرفات توقف کردند و در آنجا به دست مبارکشان یک مسجد ساختند برای اینکه نماز ظهر و عصر در غیر مسجد نباشد بلکه در مسجد باشد و نماز ظهر و عصر را در آن مسجد خواندند و بعد از نماز ظهر و عصر به عرفات آمدند و در وسط عرفات در مقابل کوهی که کوه نور است و فوقالعاده اهمیت دارد و در آن سطحی که حاجیها متوقف میشوند، پیغمبر اکرم در همان وسط عرفات رفتند و در آنجا محرم شدند تا غروب. (روایت 4 از باب 2 از ابواب احرام، ج 8، ص 152) گفتند این بهترین دلیل برای اینکه هنوز زوال نشده در پشت عرفات باشند و نماز ظهر و عصر را در غیر عرفات بخواند و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شود. البته قدماء واجب نگفتند. الان من سراغ ندارم یکی از بزرگان از قدماء یا متأخرین بگوید واجب است و آنچه میگویند جایز است. برای اینکه در روایات میخوانیم که من الزوال الی الغروب و گفتند این من الزوال الی الغروب ظهور دارد در اینکه باید ظهر در عرفات باشد و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند، اما قدماء میگویند میشود و از همین جهت بعد از ان قلت قلتهای صاحب جواهر در آخر کار احتیاط میکند و احتیاطش اینست که نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و در اول ظهر در عرفات باشد. حال اگر بتواند قبل از ظهر در عرفات باشد، پس باشد و میخواهد نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و اگر لازم باشد، باید ظهر در عرفات باشد.
مسلّم در میان شما افرادی هستند که به این مسائل مسلط باشند و اگر این کار را پیغمبر اکرم به جا آوردند، اما واجب نیست و قبل از اینکه وارد عرفات شوند نماز ظهر و عصر را خواندند. ما این را میدانیم که اگر نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوانیم، حتماً بلااشکال است. لذا فردا میخوانیم که دَوَران امر بین تعیین و تأخیر میگوید نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوان و هنوز ظهر نشده وارد عرفات شو. اما دلیلی که خیلی از برای قدماء مهم است، همین فعل رسول گرامی است که رسول گرامی از منی آهسته و با سکینه و وقار و با رابطه با خدا آمدند تا نرسیده به عرفات و در آنجا توقف کردند و اصحاب هم توقف کردند و پیغمبر اکرم یک مسجدی ساختند به این معنا که پیغمبر اکرم امر میکردند و خودشان هم سنگ میآوردند و اصحاب هم سنگ میآوردند و یک مسجد چهاردیواری ساختند و نماز ظهر و عصر را در مسجد خواندند و بعد وارد عرفات شدند.
مرحوم صاحب جواهر یک اشکال خوبی دارد. [1] (جواهرالکلام، ج 19، ص17)
ایشان میفرمایند در اینجا که پیغمبر اکرم توقف کردند، از کجا معلوم است که عرفات نباشد و همان جا عرفات بوده یعنی مسجد را در عرفات ساختند. از منی به عرفات آمدند و وقتی وارد عرفات شدند، مسجدی ساختند و نمازی خواندند و بعد از نماز آمدند و در آن زمینی که مقابل کوه است، منزل کردند. لذا صاحب جواهر میفرماید فعل رسول الله است و این فعل رسول الله نه اطلاق دارد و نه دلالت دارد. آنجا که رسول گرامی ماندند، اگر عرفات نبوده، آنگاه حرف قدماء خوب است و اینست که رسول گرامی، ظهر در عرفات نبودند. بلکه مسجد میساختند و بعد هم نماز ظهر و عصر را در مسجد خواندند و بعد وارد عرفات شدند. لذا اینکه قدماء تمسک کردند به فعل رسول گرامی، صاحب جواهر میفرمایند این نمیشود. اگر آنجا که مسجد ساختند و توقف کردند، اثبات کنیم که عرفات نبوده، آنگاه حرف خوبی میشود که پیغمبر اکرم در غیر عرفات ماندند و مسجد ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند و بالاخره ظهر گذشته در غیر عرفات بودند، آنگاه حرف قدماء درست میشود و اما اگر احتمال دهیم که آنجا که پیغمبر اکرم توقف کردند، عرفات بوده یعنی قبل از ظهر وارد عرفات شدند و در همان اول عرفات یک مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را در آنجا خواندند و بعد در وسط عرفات منزل کردند. اگر اینطور باشد، روایاتی که فردا میخوانیم که میفرماید من الزوال الی الغروب، آنگاه منافات با این فعل رسول گرامی ندارد. اگر آنجا که مسجد را ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند، اثبات کنیم که عرفات نبوده، آنگاه دلیل محکمی برای قدماء میشود و فعل رسول گرامی هم اینکه ظهر شده بوده و در عرفات نبودند بلکه زمینی که ایشان مسجد ساختند، عرفات نبود و ایشان مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را در غیر عرفات خواندند و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شدند. آن مسجد در محلی به نام نمره بوده و نمیدانیم الان هست یا نیست. علی کل حالٍ کار پیغمبر اکرم این بوده است و قبل از عرفات و خارج از عرفات بوده و مسجد ساختند و در آنجا نماز خواندند. این فرمایش صاحب جواهر فرمایش خوبیست و همین مقدار که شک کنیم که آیا آنجا عرفه بوده یا نبوده و آیا میشود قبل از ظهر در آنجا باشیم یا نباشیم، آیا وضع این چگونه میشود؛ دَوران امر بین تعیین و تخییر میگوید باید حتماً وارد عرفات شویم و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوانیم و ظهر نشده وارد عرفات شویم. آیا میتوان قطع نظر از ادلّه، اصل جاری کرد! و بگوییم آیا واجب است از آن مسجد تجاوز کنیم یا نه؟!
میگوییم رُفع مالایعلمون میگوید نه و در همان جا بمانی، طوری نیست و تجاوز کنی، باز طوری نیست. لذا دَوَران امر بین تعیین و تخییر یک مسئله اصولی میشود و ما در دَوَران امر بین تعیین و تخییر میگوییم خصوصیت برائت دارد. یعنی مثلاً گفته یا زید را اکرام کن «اما زید أو عمرو» و نمیدانیم آیا زید مختص است و یا عمر هم تلو آنست و اگر زید را اکرام کنم حتماً تکلیف را آوردم و اگر امر را اکرام کنم، نمیدانم تکلیف آمده یا نه، پس دوَران امر بین تعیین و تخییر میگوید زید را اکرام کن. به این میگوید دَوَران امر بین تعیین و تخییر، و این در اصول مشهور بین اصحاب است که در دَوَران امر بین تعیین و تخییر، تعیین است؛ اما اگر کسی بگوید این زید بخصوص است، نمیدانم وجوب اکرام دارد یا نه، انگاه خصوصیتش مشکوک، رُفع مالایعلمون است و آنگاه تخییر میشود. یعنی دَوَران امر بین تعیین و تخییر، خصوصیت را با رُفع مالایعلمون میزنند و آنگاه تخییر میشود. در مانحن فیه همین است. این اگر در عرفات باشد، مسلّم مجزی است و اگر خارج از عرفات باشد، مسلّم مُجزی نیست. ما نمیدانیم آیا این مسجدی که رسول گرامی ساخته، آیا از عرفات است یا نه و میگوییم نه. اگر بگوییم نه، آنگاه باید وارد عرفات شود و اما اگر کسی در دَوَران امر بین تعیین و تخییر برائتی شود، میتواند برائت جاری کند و همان جا با رُفع مالایعلمون نماز بخواند. اما نوبت به اصل نمیرسد زیرا طرفین ادله فراوانی دارند و مسئله هم مسئله مشکلی است و مخصوصاً اینکه اصحاب دو دسته شدند، یک دسته از قدماء و آدمهای حسابی در میان قدماء و یک دسته هم از متأخرین و آن هم آدمهای حسابی از متأخرین، مثل محققین و شهیدین و علامه، لذا مسئله به اندازهای مشکل است که صاحب جواهر نتوانسته از مسئله در رود و با حال تردید از مسئله در رفته است که معنای تردید را خودشان میفرمایند معلوم است که احتیاط اینست که نماز ظهر و عصر را در آنجا بخوانیم که بدانیم عرفه است. یعنی در آن مسجدی که رسول گرامی ساخته نماز را نخوانیم و وارد عرفات شویم در آنجا که بدانیم عرفه است و در آنجا نماز را بخوانیم. ایشان از باب احتیاط جلو میآیند و صاحب جواهر درحالی که ده صفحه در اینجا صحبت کردند و وقتی مطالعه کنیم، خواهیم دید که نقل اقوال از قدماء و متأخرین است و بعد افتادند و مسائل اقوال عامه و مقداری از اقوال عامه نقل کردند، ولی بالاخره معلوم است که نقل اقوالشان بعضی اوقات فایده دارد و ده صفحه در این باره صحبت کرده و نتوانستند به جایی برسند، لذا در آخر کار احتیاط کردند و از مسئله گذشتند. تا اینجا اینطور شد و آن دلیلی که قدماء آوردند برای اینکه قبل از ظهر میتواند در نرسیده به عرفات توقف کند و در آن مسجد نماز بخواند و هنوز ظهر نشده در غیر عرفات باشد و وقتی ظهرشد، باز در غیر عرفات باشد، عمده دلیل این فعل رسول گرامی است و اینطور که صاحب جواهر گفتند، این فعل رسول گرامی دلالت بر مطلب ندارد. باید اول اثبات کنیم که آنجا از عرفات نبوده و آنگاه بگوییم پیغمبر اکرم در غیر عرفات توقف کردند و نماز خواندند و بعد وارد عرفات شدند، و اما اگر کسی بگوید همان جا در زمان رسول گرامی عرفات بوده است. پیغمبر اکرم از منی تا عرفات آمدند و وارد عرفات شدند و در همان اول عرفات مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند، یعنی در عرفات بودند و بعد در وسط عرفات منزل کردند و آنگاه «من الزوال الی الغروب» درست میشود. پس تا اینجا نمیتوان این را درست کرد که دلیل قدماء فعل رسول گرامی است. قدماء میگویند الان قبل از عرفات توقف میکنند و نماز ظهر و عصر را میخوانند و مثلاً یک ساعت بعد از زوال وارد عرفات میشوند، بنابراین من الزوال الی الغروب نیست و باید بگوییم یک ساعت از زوال گذشته اگر بخواهد احتیاط کند، آنگاه من الزوال الی الغروب خوب در میآید و اگر نخواهد احتیاط کند، باید اثبات کند که رسول گرامی در غیر عرفات نماز خواندند و اثبات این، کار مشکلی است. حال تقاضا دارم نگاهی در مناسکها و در جواهر بکنید و امیدواریم فردا از شما استفاده کنیم.
بحث امروز به بعد مربوط به عرفات است. بعد از اینکه مُحرم شد به احرام حج، باید به عرفات برود. الان عرفات الحمدلله مورد اختلاف نیست و محدود به حدودی است و هم سنّی و هم شیعه آن محدوده را مراعات میکنند. قبل از آنکه وارد عرفات شود، مستحب است مسائلی را مراعات کند که میفرماید مستحب است که اول غسل کند. غسل برای رفتن به عرفات. البته خود احرام غسل دارد و همان موقع که محرم میشود و میخواهد به عرفات رود، میتواند غسل تداخلی انجام دهد. یعنی دو نیت میکند، هم برای احرام و هم برای رفتن به عرفات و یک غسل انجام میدهد. اما اگر فاصله زیاد باشد، مستحب است یک غسل برای احرامش کند و یک غسل هم برای رفتن به عرفات کند. مستحب است در روز ترویه نماز ظهر و عصر را در مسجد الحرام بخواند و همان وقت به طرف منی حرکت کند.
سنّیها مثل اینکه واجب میدانند قبل از اینکه به عرفات روند، به منی روند و شب را در منی بمانند و در روایات ما این رفتن به منی خیلی سفارش شده است، اما واجب نیست. در این باره قبلاً زیاد صحبت کردیم که هم مبدأ و هم منتهایش. علی کل حالٍ چون در اینجا اول میخواهند ذکر مستحبات کنند، پس مستحب است نماز ظهر و عصر را در مسجد الحرام بخواند و بعد به منی رود. معمولاً اصل ترویه، منی است و اعمالی هم دارد و شب ترویه هم منی است و اعمالی هم دارد؛ آنگاه مستحب است بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب، چون از منی تا عرفات راه زیادی نیست، آرام و با سکینه و وقار و با طمأنینه و با دعا و تضرع و زاری این راه را طی کند.
از واجباتش نیز اول نیت است و هر عملی نیت میخواهد و اما در اینجا خیلی این نیت تکرار شده است. یعنی هر جزئی از اجزای حج را فرمودند نیت میخواهد. معلوم است اصلاً بدون نیت نمیتوان کار کرد. نیت برای عرفات و برای ماندن در عرفات، و نیت هم محرک است و همانست که به واسطه آن فعل صادر میشود، لذا این تکرارها هم خیلی اهمیت ندارد. آنچه خیلی اهمیت دارد و یک مسئله خیلی مشکلی شده است، اینکه در روز عرفه باید در عرفات باشد. اینکه از چه وقت تا چه وقت است، یک اختلاف عجیبی در میان فقها پیدا شده است. قدمای اصحاب فرمودند از منی آهسته آهسته بیاید تا نرسیده به عرفات و در آنجا یک مسجدی هست و گفتند در آن مسجد نماز ظهر و عصر را بخواند، حال یا با جماعت و یا فرادی و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شود. اما متأخرین از اصحاب و من جمله مناسکها میگویند نه؛ این باید نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و ارکان من الزوال الی الغروب مراعات شود. یعنی هنوز ظهر نشده از باب مقدمات علمیه و کمی زودتر به گونهای که ظهر در عرفات باشد و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند.
هرکدام از اینها برای خود دلیل دارند و دلیلهای رسایی نیز هست، هم از قدماء و هم از متأخرین.
آنچه پیش قدماء از نظر دلیل مهم است، اینکه گفتند فعل رسول گرامی است. نقل میکنند که پیغمبر اکرم هنوز ظهر نشده آمدند و در نرسیده به عرفات توقف کردند و در آنجا به دست مبارکشان یک مسجد ساختند برای اینکه نماز ظهر و عصر در غیر مسجد نباشد بلکه در مسجد باشد و نماز ظهر و عصر را در آن مسجد خواندند و بعد از نماز ظهر و عصر به عرفات آمدند و در وسط عرفات در مقابل کوهی که کوه نور است و فوقالعاده اهمیت دارد و در آن سطحی که حاجیها متوقف میشوند، پیغمبر اکرم در همان وسط عرفات رفتند و در آنجا محرم شدند تا غروب. (روایت 4 از باب 2 از ابواب احرام، ج 8، ص 152) گفتند این بهترین دلیل برای اینکه هنوز زوال نشده در پشت عرفات باشند و نماز ظهر و عصر را در غیر عرفات بخواند و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شود. البته قدماء واجب نگفتند. الان من سراغ ندارم یکی از بزرگان از قدماء یا متأخرین بگوید واجب است و آنچه میگویند جایز است. برای اینکه در روایات میخوانیم که من الزوال الی الغروب و گفتند این من الزوال الی الغروب ظهور دارد در اینکه باید ظهر در عرفات باشد و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند، اما قدماء میگویند میشود و از همین جهت بعد از ان قلت قلتهای صاحب جواهر در آخر کار احتیاط میکند و احتیاطش اینست که نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و در اول ظهر در عرفات باشد. حال اگر بتواند قبل از ظهر در عرفات باشد، پس باشد و میخواهد نماز ظهر و عصر را در عرفات بخواند و اگر لازم باشد، باید ظهر در عرفات باشد.
مسلّم در میان شما افرادی هستند که به این مسائل مسلط باشند و اگر این کار را پیغمبر اکرم به جا آوردند، اما واجب نیست و قبل از اینکه وارد عرفات شوند نماز ظهر و عصر را خواندند. ما این را میدانیم که اگر نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوانیم، حتماً بلااشکال است. لذا فردا میخوانیم که دَوَران امر بین تعیین و تأخیر میگوید نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوان و هنوز ظهر نشده وارد عرفات شو. اما دلیلی که خیلی از برای قدماء مهم است، همین فعل رسول گرامی است که رسول گرامی از منی آهسته و با سکینه و وقار و با رابطه با خدا آمدند تا نرسیده به عرفات و در آنجا توقف کردند و اصحاب هم توقف کردند و پیغمبر اکرم یک مسجدی ساختند به این معنا که پیغمبر اکرم امر میکردند و خودشان هم سنگ میآوردند و اصحاب هم سنگ میآوردند و یک مسجد چهاردیواری ساختند و نماز ظهر و عصر را در مسجد خواندند و بعد وارد عرفات شدند.
مرحوم صاحب جواهر یک اشکال خوبی دارد. [1] (جواهرالکلام، ج 19، ص17)
ایشان میفرمایند در اینجا که پیغمبر اکرم توقف کردند، از کجا معلوم است که عرفات نباشد و همان جا عرفات بوده یعنی مسجد را در عرفات ساختند. از منی به عرفات آمدند و وقتی وارد عرفات شدند، مسجدی ساختند و نمازی خواندند و بعد از نماز آمدند و در آن زمینی که مقابل کوه است، منزل کردند. لذا صاحب جواهر میفرماید فعل رسول الله است و این فعل رسول الله نه اطلاق دارد و نه دلالت دارد. آنجا که رسول گرامی ماندند، اگر عرفات نبوده، آنگاه حرف قدماء خوب است و اینست که رسول گرامی، ظهر در عرفات نبودند. بلکه مسجد میساختند و بعد هم نماز ظهر و عصر را در مسجد خواندند و بعد وارد عرفات شدند. لذا اینکه قدماء تمسک کردند به فعل رسول گرامی، صاحب جواهر میفرمایند این نمیشود. اگر آنجا که مسجد ساختند و توقف کردند، اثبات کنیم که عرفات نبوده، آنگاه حرف خوبی میشود که پیغمبر اکرم در غیر عرفات ماندند و مسجد ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند و بالاخره ظهر گذشته در غیر عرفات بودند، آنگاه حرف قدماء درست میشود و اما اگر احتمال دهیم که آنجا که پیغمبر اکرم توقف کردند، عرفات بوده یعنی قبل از ظهر وارد عرفات شدند و در همان اول عرفات یک مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را در آنجا خواندند و بعد در وسط عرفات منزل کردند. اگر اینطور باشد، روایاتی که فردا میخوانیم که میفرماید من الزوال الی الغروب، آنگاه منافات با این فعل رسول گرامی ندارد. اگر آنجا که مسجد را ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند، اثبات کنیم که عرفات نبوده، آنگاه دلیل محکمی برای قدماء میشود و فعل رسول گرامی هم اینکه ظهر شده بوده و در عرفات نبودند بلکه زمینی که ایشان مسجد ساختند، عرفات نبود و ایشان مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را در غیر عرفات خواندند و بعد از نماز ظهر و عصر وارد عرفات شدند. آن مسجد در محلی به نام نمره بوده و نمیدانیم الان هست یا نیست. علی کل حالٍ کار پیغمبر اکرم این بوده است و قبل از عرفات و خارج از عرفات بوده و مسجد ساختند و در آنجا نماز خواندند. این فرمایش صاحب جواهر فرمایش خوبیست و همین مقدار که شک کنیم که آیا آنجا عرفه بوده یا نبوده و آیا میشود قبل از ظهر در آنجا باشیم یا نباشیم، آیا وضع این چگونه میشود؛ دَوران امر بین تعیین و تخییر میگوید باید حتماً وارد عرفات شویم و نماز ظهر و عصر را در عرفات بخوانیم و ظهر نشده وارد عرفات شویم. آیا میتوان قطع نظر از ادلّه، اصل جاری کرد! و بگوییم آیا واجب است از آن مسجد تجاوز کنیم یا نه؟!
میگوییم رُفع مالایعلمون میگوید نه و در همان جا بمانی، طوری نیست و تجاوز کنی، باز طوری نیست. لذا دَوَران امر بین تعیین و تخییر یک مسئله اصولی میشود و ما در دَوَران امر بین تعیین و تخییر میگوییم خصوصیت برائت دارد. یعنی مثلاً گفته یا زید را اکرام کن «اما زید أو عمرو» و نمیدانیم آیا زید مختص است و یا عمر هم تلو آنست و اگر زید را اکرام کنم حتماً تکلیف را آوردم و اگر امر را اکرام کنم، نمیدانم تکلیف آمده یا نه، پس دوَران امر بین تعیین و تخییر میگوید زید را اکرام کن. به این میگوید دَوَران امر بین تعیین و تخییر، و این در اصول مشهور بین اصحاب است که در دَوَران امر بین تعیین و تخییر، تعیین است؛ اما اگر کسی بگوید این زید بخصوص است، نمیدانم وجوب اکرام دارد یا نه، انگاه خصوصیتش مشکوک، رُفع مالایعلمون است و آنگاه تخییر میشود. یعنی دَوَران امر بین تعیین و تخییر، خصوصیت را با رُفع مالایعلمون میزنند و آنگاه تخییر میشود. در مانحن فیه همین است. این اگر در عرفات باشد، مسلّم مجزی است و اگر خارج از عرفات باشد، مسلّم مُجزی نیست. ما نمیدانیم آیا این مسجدی که رسول گرامی ساخته، آیا از عرفات است یا نه و میگوییم نه. اگر بگوییم نه، آنگاه باید وارد عرفات شود و اما اگر کسی در دَوَران امر بین تعیین و تخییر برائتی شود، میتواند برائت جاری کند و همان جا با رُفع مالایعلمون نماز بخواند. اما نوبت به اصل نمیرسد زیرا طرفین ادله فراوانی دارند و مسئله هم مسئله مشکلی است و مخصوصاً اینکه اصحاب دو دسته شدند، یک دسته از قدماء و آدمهای حسابی در میان قدماء و یک دسته هم از متأخرین و آن هم آدمهای حسابی از متأخرین، مثل محققین و شهیدین و علامه، لذا مسئله به اندازهای مشکل است که صاحب جواهر نتوانسته از مسئله در رود و با حال تردید از مسئله در رفته است که معنای تردید را خودشان میفرمایند معلوم است که احتیاط اینست که نماز ظهر و عصر را در آنجا بخوانیم که بدانیم عرفه است. یعنی در آن مسجدی که رسول گرامی ساخته نماز را نخوانیم و وارد عرفات شویم در آنجا که بدانیم عرفه است و در آنجا نماز را بخوانیم. ایشان از باب احتیاط جلو میآیند و صاحب جواهر درحالی که ده صفحه در اینجا صحبت کردند و وقتی مطالعه کنیم، خواهیم دید که نقل اقوال از قدماء و متأخرین است و بعد افتادند و مسائل اقوال عامه و مقداری از اقوال عامه نقل کردند، ولی بالاخره معلوم است که نقل اقوالشان بعضی اوقات فایده دارد و ده صفحه در این باره صحبت کرده و نتوانستند به جایی برسند، لذا در آخر کار احتیاط کردند و از مسئله گذشتند. تا اینجا اینطور شد و آن دلیلی که قدماء آوردند برای اینکه قبل از ظهر میتواند در نرسیده به عرفات توقف کند و در آن مسجد نماز بخواند و هنوز ظهر نشده در غیر عرفات باشد و وقتی ظهرشد، باز در غیر عرفات باشد، عمده دلیل این فعل رسول گرامی است و اینطور که صاحب جواهر گفتند، این فعل رسول گرامی دلالت بر مطلب ندارد. باید اول اثبات کنیم که آنجا از عرفات نبوده و آنگاه بگوییم پیغمبر اکرم در غیر عرفات توقف کردند و نماز خواندند و بعد وارد عرفات شدند، و اما اگر کسی بگوید همان جا در زمان رسول گرامی عرفات بوده است. پیغمبر اکرم از منی تا عرفات آمدند و وارد عرفات شدند و در همان اول عرفات مسجدی ساختند و نماز ظهر و عصر را خواندند، یعنی در عرفات بودند و بعد در وسط عرفات منزل کردند و آنگاه «من الزوال الی الغروب» درست میشود. پس تا اینجا نمیتوان این را درست کرد که دلیل قدماء فعل رسول گرامی است. قدماء میگویند الان قبل از عرفات توقف میکنند و نماز ظهر و عصر را میخوانند و مثلاً یک ساعت بعد از زوال وارد عرفات میشوند، بنابراین من الزوال الی الغروب نیست و باید بگوییم یک ساعت از زوال گذشته اگر بخواهد احتیاط کند، آنگاه من الزوال الی الغروب خوب در میآید و اگر نخواهد احتیاط کند، باید اثبات کند که رسول گرامی در غیر عرفات نماز خواندند و اثبات این، کار مشکلی است. حال تقاضا دارم نگاهی در مناسکها و در جواهر بکنید و امیدواریم فردا از شما استفاده کنیم.