< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الحج

93/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط لباس احرام (پاک بودن و غصبی نبودن)

درباره کیفیت لبس ثوبین دیروز یک مسئله داشتیم که باید دوخته نباشد و گفته شد آن خصوصیاتی که در مناسک آمده باید حمل بر احتیاط کنیم، اگر موجب عسر و حرج برای مردم نباشد؛ و الاّ همینطور که حضرت ولی عصر «روحی فداه» فرموده بودند، باید صدق لنگ کند عرفاً و صدق عبا کند عرفاً و به هر نحوی باشد، باید بگوییم اشکال ندارد. گرچه دیروز گفتم این مخالف با مناسک الان هم هست اما علی کل حالٍ تا بتوانیم احتیاط نکنیم جا دارد و راه دارد. مسئله امروز مثل مسئله دیروز است. فرمودند این لباس احرام مثل لباس نمازگزار است و کلیه شرایطی که در نمازگزار گفته شده است، در این احرام هم آن شرایط هست. مثلاً باید پاک باشد و غصبی نباشد و از مالایأکل لحم نباشد و برای مردها ابریشم خالص نباشد و بالاخره گفته شده است این لباس احرام مثل لباس نمازگزار است. هر شرطی که در آنجا در باب صلاة راجع به لباس نمازگزار شد، اینجا هم هست. این هم مثل مسئله دیروز است و اثبات کردنش انصافاً کار مشکلی است. لذا مثلاً در باب طهارت، مرحوم صاحب مدارک گفته لاأقل بگویید آن وقت که می‌خواهد محرم شود و الاّ دو سه روز مواظب باشد که این لباس نجس نشود و اگر نجس شد فوراً آب بکشد و عوض کند، دلیل نداریم. و اگر دلیل باشد، بیش از این دلالت ندارد.
دیروز می‌گفتم هرکجا شک کنیم، اصل اقتضاء می‌کند عدم را. در اینجا نیز همینطور است. اگر شک کنیم که آیا این لباس باید طاهر باشد یا نه، برائت می‌گوید نه. اگر یک روایتی داشتیم، بگوییم قدر متیقنش آنجاست که می‌خواهد محرم شود و اما بعد از آن برای نجس شدن بدن و لباس دلیلی نداریم و برائت است. مرحوم صاحب مدارک فرمودند و مرحوم صاحب جواهر پذیرفتند که درباره خود بدن کسی نگفته است که باید طاهر باشد. معمولاً این دو سه روزه این برای قضای حاجت می‌رود و ادرار یا مدفوع دارد و اگر گفتید این دو سه روز باید در حال احرام پاک باشد، فوراً خود را تطهیر کند و طول نکشد و بعد صاحب مدارک می‌فرماید برای خود بدن اصلاً فقها متعرض نشده‌اند. اگر در لباسش متعرض شدند، در بدنش اصلاً متعرض نشدند. حال بخواهیم فرق بگذاریم بین بدن و لباس و بگوییم لباس را متعرض شدند پس باید پاک باشد و بدن را متعرض نشدند، اصل هم می‌گوید نه؛ به قول صاحب مدارک این کار مشکلی است که انسان اینگونه مشی کند.
این کسانی که الان در مناسکها مثل صاحب جواهر و امثال صاحب جواهر که گفتند هرچیز که در نمازگزار شرط است در این لباس احرام هم شرط است. تمسک کردند به دو سه روایت و این روایتها را می‌خوانیم و ببینیم که چه باید گفت.

روایت 2 از باب 30 از ابواب احرام:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُقَارِنُ بَيْنَ ثِيَابِهِ وَ غَيْرِهَا الَّتِي أَحْرَمَ فِيهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا كَانَتْ طَاهِرَةً [1]
این محرم شد به دو لباس و بعد سردش است و می‌خواهد کت بپوشد یا یک پتو به خودش بگیرد. حال یا روی احرام و یا احرام روی آن لباس باشد. حضرت فرمودند طوری نیست اما وقتی طاهر باشد. تمسّک کردند به مفهوم این روایت و گفتند حضرت فرمودند لباس زائد بر آن دو لباس می‌توان پوشید اما شرطش اینست که آن لباس طاهر باشد.
مرحوم صاحب جواهر تبعاً از صاحب مدارک می‌فرماید این حین احرام است و یا هر دو سه روز است. اگر بخواهیم بگوییم همه این دو سه روز، یک عسر و حرجی لازم می‌آید و راجع به بدش نیز باید بگوییم. راجع به بدنش گفتند کار مشکلی است و کسی نگفته و تصرف در روایت کنیم و بگوییم مراد از روایت حین الاحرام است و نه همیشه.
مرحوم فاضل هندی می‌فرمایند که اصلاً این روایت دلالت داشته باشد بر اینکه واجب است لباس احرام پاک باشد، دلالت ندارد و اگر حمل بر استحبابش کنیم، بهتر از اینست که بگوییم این واجب است. اما می‌دانید و در مناسکها گفتند که باید طاهر باشد و معمولاً کسانی که استدلال کردند به همین روایت معاویة بن عمار تمسک کردند و گفتند وقتی پتویی که می‌خواهد دورش بگیرد باید پاک باشد پس در لباس احرامش به طریق اولی همینطور است. اما حرف در اینست که اگر به راستی پتو نجس است و این سردش است و می‌خواهد یک ساعت این پتو را به خود بگیرد و نشود، به قول صاحب جواهر و فاضل هندی و به قول مرحوم صاحب مدارک ملتزم شدن به این خیلی مشکل است. از این روایت هم پی ببریم وقتی می‌گوید لباس باید طاهر باشد، به طریق اولی بدن هم باید طاهر باشد. اگر بدن باید طاهر باشد، نه در روایت و نه در کلمات فقها نیامده است، حتی حین الاحرام.
سابقاً خواندیم که زن حائض می‌تواند محرم شود. سابقاً خواندیم کسی که وضو ندارد بدون وضو می‌تواند محرم شود. از اینها می‌فهمیم که لباس نمازگزار غیر از لباس احرام است. شرایطی در لباس نمازگزار هست که این شرایط در باب لباس احرام نیست و اگر هم پافشاری کنیم، می‌گوییم مستحب است.
تمسّک به روایت برای اثبات کردن اینکه لباس احرام باید پاک باشد، مشکل است از آن طرف با این روایتی که راجع به لباس مقارن حضرت فرمودند باید پاک باشد، دست برداشتن از این اولویت و اینکه بگوییم لباس مقارن باید پاک باشد و اما اگر خود لباس احرام نجس باشد، طوری نیست، این نیز عرف پسند نیست. از آن طرف بگوییم راجع به بدنش کسی نگفته و این روایتها هم دلالت ندارد، پس بدنش اگر نجس باشد، طوری نیست اما لباس احرامش باید پاک باشد. این نیز استیحاش عرفی دارد. لذا بعد از آنکه وضع روایت این شد، نمی‌دانیم آیا در لباس نمازگزار و در بدن لباس گزار آنچه در لباس و بدن مصلی شرط است، در این هم شرط هست یا نه؛ و رُفع مالایعلمون می‌گوید نه.
لذا این روایت راجع به لباس احرام حرف ندارد و می‌خواهید به طریق اولی آن را درست کنید، آیا می‌شود یا نه؟!
ممکن است کسی بگوید اگر بخواهد لباس زائد بپوشد باید طاهر باشد و لباس احرام نباشد، طوری نیست. اولویت قطعیه است و الاّ می‌شود قیاس. لذا نمی‌دانیم که روایت چه می‌گوید و اصل می‌گوید هیچکدام از اینها واجب نیست. گفتم مخصوصا اینکه درباره زن حائض در موقع احرام گفتند وارد مسجد نشو و احرام ببند و بگوییم اینکه احرام ببند یعنی غسل کن و خودت را تطهیر کن و لباسهایت را عوض کن و آنگاه محرم شو. همه اینها را باید خودمان بگذارد و اصلاً در آنجا فقها مسئله را متعرض نشدند. ظهور فتاوا این بود که احتیاج به تطهیر ندارد، نه بدن و نه لباس و فرمودند زن اگر حائض است یا مرد اگر مریض است یا معذور است که وارد مسجد شود و یا جُنُب است، گفتند خارج از مسجد می‌تواند محرم شود و غسل جنابت و حیض لازم نیست و در حال حیض هم می‌تواند محرم شود اما یک فقیه همان جا پیدا شود و بگوید این زن حائض یا مرد جُنُب الان که می‌خواهد محرم شود، نمی‌تواند در مسجد برود و اما باید غسل احرام کند و باید لباسهایش را عوض کند و باید بدنش را تطهیر کند، اما اینها را نگفتند و اصلاً مسئله را متعرض نشدند و عدم تعرض دلیل بر اینست که واجب نبوده است.

روایت 1 از باب 27 از ابواب احرام:
صحیحه حريز عن ابی عبدالله عليه السلام " كل ثوب تصلى فيه فلا بأس أن تحرم فيه. [2]
یعنی هرلباس که بتوان با آن نماز خواند، می‌توان با آن محرم شد. گفتند پس معلوم می‌شود لباس احرام مثل لباس نمازگزار است و هر شرطی که لباس نمازگزار دارد، این نیز باید داشته باشد.
به قول صاحب جواهر از کجا ما این عمومیت را بگیریم.
حال مفهوم گیری کنیم و بگوییم «کل ثوب یحرم فیه یجب أن یکون فیه شرائط لباس المصلی».
لذا غیر از این دو روایت هم روایتی نداریم که بتوانیم به آن تمسک کنیم و آنطور که در مناسک آمده تمام شرایط که در نماز نمازگزار و در بدن نمازگزار هست، در احرام هم هست اما راجع بدن اصلاً مسئله را متعرض نشدند و این عجیب است که در اینجا راجع به نماز لباس گزار این بحثها را کردند و اما راجع به بدن نمازگزار متعرض مسئله نشدند. بلکه الان گفتم ما اگر بخواهیم بگوییم بدن مصلی باید پاک باشد، در نماز اگر کسی بول کند نمازش باطل است و وضویش هم باطل می‌شود اما در اینجا اگر بول کند فوراً باید آب بریزد و فورا استبراء کند به اندازه حرج. و اگر مثلاً دستش خون افتاد فوراً باید دست را آب بکشد. اگر شرط باشد باید بگوییم اصلاً احرام باطل می‌شود اما این را متعرض نشدند. احرام صحیح است اما فوراً باید تطهیر کند، این را نیز متعرض نشدند. یا احرام صحیح است ولو بدن نجس باشد، اما احرام باطل است اگر لباس نماگزار نجس باشد، که خواه ناخواه گفتند فوراً باید تبدیل کند و یا فوراً باید تطهیر کند. لذا یک روایت دلچسبی که یشترط در این دو لباس ما یشترط فی لباس المصلی باشد، نداریم. مائیم و این دو روایت و آن هم مفهوم و نه منطوق و این اشکالها هم هست. لذا به هر اندازه اجماع هست، بگویید.
لذا همینطور که در آخر کار صاحب جواهر فرمودند که ما بگوییم هیچ شرط ندارد و شرایطی که لباس نماز گزار دارد، این ندارد اما مستحب است همینطور که غسل احرام مستحب است و همینطور که آن دعاها مستحب است، لذا لباس نمازگزار هم همیشه و مخصوصاً حین الاحرام مثلاً از ابریشم خالص نباشد و مالایأکل نباشد و غصبی نباشد و من جمله لباس نباشد.
حمل بر استحبابش خوب است و هم ذوق پسند است و هم می‌توانیم از روایات احرام استفاده کنیم اما برای وجوب دلیل نداریم وقتی دلیل نداریم نوبت به اصل می‌رسد و اصل اقتضاء می‌کند عدم اشتراط را. هر چیزی که شک کنیم شرط هست یا نه، بگوییم شرط نیست. حتی عجب اینجاست که راجع به طهارت، فقها غیر از بعضیها مثل صاحب مدارک و صاحب جواهر، معمولاً متعرض مسئله نشده‌اند اما راجع به مالایأکل لحم متعرض شده‌اند. این چیزهاست که باید مطالعه داشته باشید و جواب مرا بدهید. آقای داماد بعضی اوقات به من می‌گفتند دیشب 8 ساعت روی این مسئله مطالعه کردم. ذر این مسئله مانحن فیه، آنچه هست همین دو روایت راجع به طهارت بود، و اما راجع به سایر شرایط روایت نداشتیم، اما وقتی در فقه برویم، می‌بینیم فقها راجع به طهارت مسئله را متعرض نشدند و مثل اینکه مفروغٌ عنه گرفتند که جایز است طاهر نباشد و نجس باشد. و اما راجع به مالایأکل لحم و یا ابریشم خالص متعرض شدند که باید ابریشم خالص نباشد و مالایأکل لحم نباشد و راجع به غصب هم اصلاً فقها مسئله را متعرض نشده‌اند. و در حالی که مناسکها بعد از ان قلت قلتها آمده و خلاصه گیری برای حاجیها اما مسئله غصب اصلاً نیامده است. درحالی که مهمتر از همه چیز است. اگر خمس پولش را نداده باشد و احرام بخرد، که خیلی از این زنها خمس نمی‌دهند و خمس احرام را حساب می‌کند و می‌گوید می‌خواهم خمس احرام را بدهم تا حلال باشد. راجع به غصب اصلاً مسئله را متعرض نشده‌اند.
راجع به طهارت مسئله را متعرض شدند، با این روایاتی که عرض کردم و اما سایر شرایط لباس نمازگزار معمولاً متعرض شدند و تمسک کردندبه روایت که باید طاهر باشد. درحالی که نمی‌شود گفت اینکه باید به لباس طاهر باشد بنابراین مالایأکل لحم هم نباشد باشد. آنگاه از این دو روایتی که خواندم یک قاعده کلی به دست آوردند و فرمودند هرچه شرط در لباس مصلی است، شرط در لباس احرام است. در مناسکها هم همینطور گفتند و حتی در مناسک خود من یک قاعده گفتند نوشتند که هرچه شرط در لباس نمازگزار هست، در لباس احرام هم شرط است. اگر بخواهیم احتیاط کنیم خوب است به شرطی که موجب فلج شدن این مُحرم نباشد و شما اورا در مضیقه عجیبی قرار دهید. البته احتیاطش خوب است و اصلش هم خوبتر است برای اینکه «اِنَّ اللّه‌َ يُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كَما يُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِعَزائِمِهِ» و روایت هم صحیح السند و هم ظاهرالدلاله است و انصافاً خوب روایتی است. یعنی خدا دوست دارد آنجا که می‌توانی برائت جاری کنی، برائت جاری کن و احتیاط نکن. مخصوصاً اینکه ما بنویسیم و دردسر برای حاجیها درست کنیم.
حرف سومی که الان زدیم اینست که این آقای محرم با آن دو لباس باید محرم شود اما درحال احرام و بعد از احرام اگر بخواهد لباسهای اضافه بپوشد، مانعی ندارد. اینکه شما روحانیون برای حاجیها دردسر درست می‌کنید که این پتو را به دوش نگیر و یا دو تا لباس نپوش، اینطور نیست بلکه با دو لباس احرام می‌شود و اما لباس زیرین دارد اما درنمی‌آورد و یا محرم شده با دو لباس و الان سر است و یک پتو به خودش می‌گیرد، باز گفتند طوری نیست. روایت هم داریم و روایت را می‌خوانم تا ببینید که چقدر عالیست.

روایت 1 از باب 30 از احرام:
صحيحة الحلبي قال: سألت أباعبداللّٰه (عليه السّلام) عن المحرم يتردّى بالثوبين؟ قال: نعم و الثلاثة أن شاء يتقي بها البرد و الحرّ. [3]
گفت اگر یک لباس دیگر مثل پتو به خودم بگیرم، می‌شود یا نه؟ فرمود بله سه یا چهار تا لباس هم می‌شود. با آن دو لباس محرم می‌شوی و اما اگر لباس زیرین و لباس رو داشته باشی، اشکال ندارد و یک داعی عقلائی پیدا می‌کند و مثلاً پتو به خود می‌گیرد و یا زیرپیراهنی خود را می‌پوشد.
علاوه بر روایت نمی‌دانیم آیا لباس زائد پوشیدن مانع هست یا نه، و اصل عدم مانع است و مسئله قبل اصالة الجواز بود و این مسئله دوم اصالة عدم المانع است. و این نیز انصافاً مسئله خوبیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo