درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الحج
92/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بهجا آوردن اعمال
مستحبّي به نيّت ديگران
فرمودند اشکالی نیست در اینکه در حج مستحبی میتواند از طرف خودش و دیگران حج به جا بیاورد، حال به نحو نیابت باشد یا به نحو تبرّع باشد. همین که مشهور در میان عوام شده راجع به زیارتها، مثلاً در حرم امام حسین «سلاماللهعلیه» میگوید زیارت میکنم برای خودم و پدرت و مادرم و خویشانم و ذوی الحقوق و رفقایم، قربة الله. این پایهی روایی دارد. یعنی در روایات اهل بیت هم آمده است که یک نفر میتواند از طرف چندین نفر نائب شود یا اینکه تبرّعاً از طرف دیگران زیارت بخواند. در نیابت و تبرّع، چون نیابت از عقود است، معلوم است که باید با اذن دیگری باشد. اما تبرّع از ایقاعات است و میتواند بدون اینکه به غیر بگوید کاری را برای کسی انجام دهد. فقها اسم این را هم نیابت گذاشتند. لذا در عبارات فقها میبینیم که فرمودند که اگر بخواهد در واجب نیابت کند از طرف دیگری و برای خودش، جایز نیست. اما در حج مستحبی جایز است. بعد هم گفتند که بخواهد با اذن باشد یا نباشد و حتی گفتند اگر نمیخواهد، میتواند این ابراء ذمه یا اهدای ثواب را بکند.
در مسئله سه فرض موجود است. یکی نیابت، یکی تبرّع که حج را نیابتاً از طرف غیر به جا میآورند و یا حج را تبرّع میکنند به دیگری و یکی هم اهدای ثواب است. یعنی حج را برای خودش انجام میدهد و ثوابش را برای پدر و مادرش میفرستد و حتی مثلاً ثوابش را خدمت یکی از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» و یا ثوابش را برای ذوی الحقوق میفرستد.
فقها هر سه را در حج مستحبی فرمودند و گفتند در حج مستحب میتواند نیابت کند از جانب خود و غیر. میتواند تبرّع کند از خود و از غیر و یا میتواند اهدای ثواب کند و آنچه خدا به او داده است، به دیگری بدهد، حال آن یک نفر باشد یا هزار نفر.
گفتم این مسئلهای که در میان عوام است که میگویند زیارت میکنم برای خودم و حتی بعضی اوقات شنیدم که عوام میگویند زیارت میکنم برای خودم و به نیابت از پدر و مادرم و ذوی الحقوق و خویشانم. این جنبهی روایی دارد.
روایت هم در مسئله زیاد است. مرحوم صاحب وسائل هم این روایتها را در ابواب مختلفه نقل میکنند. تعدادی از روایات را در باب نیابت، حج نیابی و تعدادی از روایتها را در باب 21 و 28 و تعدادی از روایتها را در باب نیابت نقل میکنند. و شاید بر روی هم بیش از 20 روایت هست که در آن روایتها بعضی بلکه اکثر هم دلالت خوب است و هم سند خوب است. حال یکی از روایتها را میخوانم و مابقی را خودتان لاأقل روایات باب 28 از ابواب حج نیابی را مطالعه کنید.
صحیحه معاویة بن عمار قال قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن أبي قد حج و والدتي قد حجت، و إن أخوي قد حجا، و قد أردت أن أدخلهم في حجتي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم.
ظاهرش همان حجة الاسلام است. میگوید پدر و مادرم حج خود را به جا آوردند. برادرهایم نیز حجشان را به جا آوردند. من میخواهم اینها را در حج خودم داخل کنم. فرمود خدا ثواب حسابی به تو میدهد و حج خودت را میدهد و به آنها هم حج عنایت میکند.
ظاهر روایت ثواب نیست برای اینکه هم سؤال و هم جواب راجع به اینست که میخواهم حج را بدهم. اسم این را نیابت گذاشتند. این مشکل است الاّ اینکه با اجازه باشد و شاید در این روایت که میخواهد برای پدر و مادر و برادرهایش حج به جا بیاورد، آنها از او التماس دعا خواستند و گفتند ما را فراموش نکن و یا آنها چیزی نگفتند و این میخواهد تبرعاً این کار را بکند.
تفاوتی در مسئله نداریم. از همین جهت نیز فقها روی این مسئله که به عنوان نیابت و تبرّع، خیلی اهمیت نمیدهند. آنچه اهمیت دارد، اینست که در حج واجب نمیتواند یک حج انجام دهد و دو نیت کند و اما در حج مستحبی میتواند یک حج به جا بیاورد و صد تا نیت یا هزار تا نیت کند. هزار نفر نیز به این معنا که بگوید ذوی الحقوق. روایتها و من جمله همین روایت که گفته «انی أبی قد حج و والدتی قد حجت، و ان أخوی قد حجا و قد أردت أن أدخلهم فی حجی» یعنی میخواهم اینها را در حج خودم داخل کنم. فقال: اجعلهم، یعنی این کار را به جا بیاور. فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، با این نیتی که تو میکنی، خدا برای آنها حج قرار میدهد. فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم؛ یعنی تو صله رحم هم کردی و پروردگار عالم ثواب جداگانهای به تو میدهد. یعنی حج را به تو میدهد و حج آنها را هم میدهد و ثواب اضافی هم برای تو هست.
بله، بعضی از روایات دارد که سؤالاً یا جواباً منافاتی با این ندارد. مثلاً میگوید من میخواهم ثواب حج خودم را خدمت رسول گرامی دهم. آیا این میشود یا نه. حضرت میفرمایند بله، کار خوبیست. یا در بعضی از روایات آمده میخواهم ثواب حجّ را به مادرم بدهم. و حضرت فرمودند این کار میشود. لذا اینطور میشود که میتواند به عنوان نیابت اسم بیاورد و یا اینکه به عنوان تبرّع باشد و یا به عنوان ثواب دادن حجی باشد که به جا آورده. الاّ اینکه اگر بخواهد ثواب دهد، ظاهراً برای خودش چیزی باقی نمیماند، مگر همان صله رحم و خدمت به غیر، و اما اگر ثواب نباشد و به عنوان نیابت یا تبرّع باشد، این روایت و خیلی از این روایتها میفرماید پروردگار عالم حج به خودت میدهد و همچنین حجی به پدر و مادر و برادرهایت میدهد و به عبارت دیگر یک حج تو، مثلاً به ده حج تبدیل میشود. علاوه بر این، خدا ثواب صله رحم را نیز به تو عنایت میکند.
در مسئله اختلافی نیست. نقل میکنند که مرحوم علامه در منتهی گفتند این کارها برای میّت است و برای حیّ نیست و اما بعد هم در کتابهای دیگرشان نظیر تذکره، از فتوایشان برگشتند و گفتند زنده و مُرده ندارد. پس زنده و مرده ندارد و فرد و افراد ندارد و فرق ندارد که یک نفر را داخل کند یا هزار نفر را. و یا اسم بیاورد و یا عنوانی بگوید. مثلاً بگوید حج به جا میآورم برای خودم و خویشانم و یا برای خودم و ذوی الحقوق و یا برای خودم و حق داران و یا برای خودم و آشنایان. بعضی اوقات هم از روایتها فهمیده میشود که میگوید برای خودم و همهی شیعیان از زنده و مُرده.
این روایتی که خواندیم و چهار ـ پنج روایت دیگر نیز هست و هم ظاهرالدلاله و هم صحیح السند است و میفهماند که یک حج، چندین میلیون حج میشود و پروردگار عالم ثواب خدمت به خلق خدا و ثواب خدمت به تشیع را نیز به این میدهد. چنانچه میتواند اصلاً همیشه همهی اعمالش برای آقا امام زمان باشد. ملائک مقرب الهی آن اعمال را به خدمت امام زمان میبرند و مثل گلی که به کسی دهند خوشحال میشود، حضرت ولی عصر هم خوشحال میشود و پروردگار عالم ثواب حج این را نیز عنایت میکند.
تا اینجاها حرفی نداریم. اما اینکه حج خودش واجب باشد. اگر بخواهد اهدای ثواب کند، میشود. حج خودش واجب است و نه به نیابت امام زمان بلکه ثوابش را هدیه میکند خدمت آقا امام زمان و یا ثوابش را به پدرش میدهد برای اینکه پدرش این را روانه حج کرده است و یا به مادرش هدیه میکند. اما اینکه نائب کند و بگوید حج واجب خودم اما به نیابت از طرف پدرم، آیا این میشود یا نه؟!
آنچه مسلّم نمیشود، اینست که بخواهد تبرعاً یا نیابتاً حج کسی را به جا بیاورد در حالی که خودش حج به جا میآورد. اما نمیخواهد حج کسی را به جا بیاورد بلکه میخواهد حج خودش را به جا بیاورد و نیابتاً و تبرعاً از دیگری هم حج به جا بیاورد، آیا این میشود یا نه؟!
نمیدانم چرا فقها تذکر ندادند و قاعده اقتضاء میکند جواز را. شاید عدم تعرض در این روایتها و به عنوان مطلق گفتن، بگوییم ثواب کان اینکه حج خودش واجب باشد و بخواهد برای دیگران هم حج به جا بیاورد، وجوباً نمیشود اما مستحباً میشود. برای اینکه روایاتی که داریم و بعد هم میخوانیم اینست که بخواهد نیابت از خودش و دیگران و یا نیابت از دو نفر در حج واجب به جا بیاورد، نمیشود و اما نیابت برای دیگری در حج مستحبی و اما حج خودش واجب باشد، آیا این میشود یا نه؟!
روایت اینست:
صحیحه معاویة بن عمار قال قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن أبي قد حج و والدتي قد حجت، و إن أخوي قد حجا، و قد أردت أن أدخلهم في حجي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم.
من نمیخواهم برای آنها حج به جا بیاورم و آنها حج خود را به جا آوردند. یا من نمیخواهم برای آنها حج واجب یا حج صروره به جا بیاورم. آنها حج خود را به جا آوردند. اما ظهورش اینست که این میخواسته حج واجب به جا بیاورد. حال لاأقل بگوییم طبق عدم تعرض امام «سلاماللهعلیه» و یا عدم تعرض در روایتها بگوییم میتواند حج واجب خودش را به جا بیاورد و نیت میکند و اما پدر و مادرش را در این حج شریک کند به این معنا که میگوید تبرعاً حج به جا میآورم برای خودم و پدر و مادرم. حتی راجع به نماز هم بعضی از بزرگان میگویند که انسان عبد صد در صد یعنی «العبد و ما فی یده کان لمولاه» برای آقا امام زمان است. وقتی نماز میخواند، این نماز واجب است و برای خودش است، اما میتواند این نماز را به امام زمان بدهد. برای ثوابش هیچ اشکالی ندارد و همهی اعمالش برای امام زمان است. در نماز شب هم بلااشکال است. نماز شبش برای خودش و برای امام زمان باشد و یا برای خودش و ذوی الحقوق باشد. یا نماز نافله صبحش برای خودش و پدر و مادرش باشد. اما نماز صبحش برای خودش و برای امام زمان باشد، آیا میشود یا نه؟!
حال اگر کسی بگوید نمیشود، چرا نمیشود؟! مثلاً بگوید برای اینکه واجب نیابت بردار نیست. اگر بخواهد دو نیت کند و یک واجب یعنی یک حج به جا بیاورد، نمیشود. و اما اگر این حج خودش را به جا بیاورد و اهدای ثواب کند برای دیگران، طوری نیست. حتی در حج واجب. اما اهدای ثواب نمیکند بلکه دیگران را در حج خودش داخل میکند. همین که گفت: و قد أردت أن أدخلهم في حجي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، و این اجعلهم معک ظهور در این دارد که تو دیگران را با خودت قرار دهی و بعد حضرت فرمودند الان که این کار را کردی، «فإن الله جاعل لهم حجا»، این ظاهراً ثواب ندارد. در بعضی از روایات آمده «فانّ الله جعل لغیره لمن تبرعاً ثواباً للحج»، این روایتها دو قسم هستند. قسمت ثوابش یک دسته روایت و قسمت نیابت و تبرعش دستهای دیگر است. و این روایت اینگونه است که نمیگوید «فان الله جعل لهم ثواب الحج» بلکه میگوید «فان الله جاعل لهم حجا». تو ثواب صله رحم را داری و خدا هم ثواب حج به تو میدهم و ثواب صله رحم.
ظاهراً این هفت ـ هشت روایت که من یکی از آنها را خواندم، مفروغٌ عنه گرفته که میتواند دو نیت کند و یک حج به جا بیاورد و آن یک حج به دو حج تبدیل شود. یکی برای خودش و یکی برای دیگری. در حج واجب نمیشود و اجماع و تسلّم داریم و حتی روایت داریم که میگوید من میخواهم برای چهار یا پنج نفر حج به جا بیاورد و حضرت میفرماید اگر آنها حج به جا نیاورده باشند، نمیشود و اما اگر حج به جا نیاورده باشند، کار خوبیست. لذا در حج واجب میتواند دو نیت کند ولو تبرّعا، یکی اینکه بگوید حج به جا میآورم برای خودم و پدرم که هر دو واجب الحج هستیم، این نمیشود. و اما بگوید دو نیت میکنم، یکی اینکه من حج برای خودم به جا میآورم و ثوابش برای پدرم باشد، این بلااشکال است. یا بگوید حج به جا میآورم مستحباً برای خودم و پدرم، این نیز بلااشکال است و اما اگر بگوید حج به جا میآورم وجوباً برای خودم و استحباباً برای پدرم، آیا میشود یا نه؟!
وجوباً نمیشود اما چرا استحباباً نشود! ظاهراً باید بگوییم استحباباً میشود. از روایتها استفاده کنیم و بگوییم خلاف قاعده هم نیست.
در آنجا که تبرّعاً دو نیت کند و یک حج واجب به جا بیاورد، سابقاً صحبت کردیم که تسلم اصحاب است و یا روایتی که الان اشاره کردم و اینکه نمیشود. اما قاعده اقتضاء میکند که بشود و به این تداخل میگویند. این الان دو نیت میکند و یک حج به جا میآورد و دو حج میشود. در مستحب میگویید که میشود، پس میگوییم در حج واجب هم میشود، اما میگویید برای حج واجب تسلم اصحاب داریم و روایت داریم و اما برای خودش واجب و برای غیر مستحب باشد. این آقا رفته تا نیابتاً برای کسی حج صروره به جا بیاورد، حال آیا میشود برای خودش هم نیت کند. مثلاً بگوید هم برای منوب عنه و هم برای خودم، آیا میشود دو نیت و یک حج باشد؟!
اگر حج مستحبی باشد، ولو نیابتاً باشد، میگویید بله، میشود. یعنی دو نیت و یک حج، آنگاه دو حج میشود. پس ما هم در وجوبش میگوییم حج واجب را برای او به جا میآورد و برای خودش هم نیت میکند. دلیل ما هم عدم تعرض این روایتهاست، اگر نگوییم اطلاق روایتهاست.
مسئله را متعرض نشدند، بنابراین روی آن فکر کنید و اگر چیزی داشتید که ردّ من باشد، فردا بفرمایید تا اینکه متعرض شوم و الاّ مسئلهی بعدی را بگوییم. انشاءالله.
فرمودند اشکالی نیست در اینکه در حج مستحبی میتواند از طرف خودش و دیگران حج به جا بیاورد، حال به نحو نیابت باشد یا به نحو تبرّع باشد. همین که مشهور در میان عوام شده راجع به زیارتها، مثلاً در حرم امام حسین «سلاماللهعلیه» میگوید زیارت میکنم برای خودم و پدرت و مادرم و خویشانم و ذوی الحقوق و رفقایم، قربة الله. این پایهی روایی دارد. یعنی در روایات اهل بیت هم آمده است که یک نفر میتواند از طرف چندین نفر نائب شود یا اینکه تبرّعاً از طرف دیگران زیارت بخواند. در نیابت و تبرّع، چون نیابت از عقود است، معلوم است که باید با اذن دیگری باشد. اما تبرّع از ایقاعات است و میتواند بدون اینکه به غیر بگوید کاری را برای کسی انجام دهد. فقها اسم این را هم نیابت گذاشتند. لذا در عبارات فقها میبینیم که فرمودند که اگر بخواهد در واجب نیابت کند از طرف دیگری و برای خودش، جایز نیست. اما در حج مستحبی جایز است. بعد هم گفتند که بخواهد با اذن باشد یا نباشد و حتی گفتند اگر نمیخواهد، میتواند این ابراء ذمه یا اهدای ثواب را بکند.
در مسئله سه فرض موجود است. یکی نیابت، یکی تبرّع که حج را نیابتاً از طرف غیر به جا میآورند و یا حج را تبرّع میکنند به دیگری و یکی هم اهدای ثواب است. یعنی حج را برای خودش انجام میدهد و ثوابش را برای پدر و مادرش میفرستد و حتی مثلاً ثوابش را خدمت یکی از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» و یا ثوابش را برای ذوی الحقوق میفرستد.
فقها هر سه را در حج مستحبی فرمودند و گفتند در حج مستحب میتواند نیابت کند از جانب خود و غیر. میتواند تبرّع کند از خود و از غیر و یا میتواند اهدای ثواب کند و آنچه خدا به او داده است، به دیگری بدهد، حال آن یک نفر باشد یا هزار نفر.
گفتم این مسئلهای که در میان عوام است که میگویند زیارت میکنم برای خودم و حتی بعضی اوقات شنیدم که عوام میگویند زیارت میکنم برای خودم و به نیابت از پدر و مادرم و ذوی الحقوق و خویشانم. این جنبهی روایی دارد.
روایت هم در مسئله زیاد است. مرحوم صاحب وسائل هم این روایتها را در ابواب مختلفه نقل میکنند. تعدادی از روایات را در باب نیابت، حج نیابی و تعدادی از روایتها را در باب 21 و 28 و تعدادی از روایتها را در باب نیابت نقل میکنند. و شاید بر روی هم بیش از 20 روایت هست که در آن روایتها بعضی بلکه اکثر هم دلالت خوب است و هم سند خوب است. حال یکی از روایتها را میخوانم و مابقی را خودتان لاأقل روایات باب 28 از ابواب حج نیابی را مطالعه کنید.
صحیحه معاویة بن عمار قال قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن أبي قد حج و والدتي قد حجت، و إن أخوي قد حجا، و قد أردت أن أدخلهم في حجتي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم.
ظاهرش همان حجة الاسلام است. میگوید پدر و مادرم حج خود را به جا آوردند. برادرهایم نیز حجشان را به جا آوردند. من میخواهم اینها را در حج خودم داخل کنم. فرمود خدا ثواب حسابی به تو میدهد و حج خودت را میدهد و به آنها هم حج عنایت میکند.
ظاهر روایت ثواب نیست برای اینکه هم سؤال و هم جواب راجع به اینست که میخواهم حج را بدهم. اسم این را نیابت گذاشتند. این مشکل است الاّ اینکه با اجازه باشد و شاید در این روایت که میخواهد برای پدر و مادر و برادرهایش حج به جا بیاورد، آنها از او التماس دعا خواستند و گفتند ما را فراموش نکن و یا آنها چیزی نگفتند و این میخواهد تبرعاً این کار را بکند.
تفاوتی در مسئله نداریم. از همین جهت نیز فقها روی این مسئله که به عنوان نیابت و تبرّع، خیلی اهمیت نمیدهند. آنچه اهمیت دارد، اینست که در حج واجب نمیتواند یک حج انجام دهد و دو نیت کند و اما در حج مستحبی میتواند یک حج به جا بیاورد و صد تا نیت یا هزار تا نیت کند. هزار نفر نیز به این معنا که بگوید ذوی الحقوق. روایتها و من جمله همین روایت که گفته «انی أبی قد حج و والدتی قد حجت، و ان أخوی قد حجا و قد أردت أن أدخلهم فی حجی» یعنی میخواهم اینها را در حج خودم داخل کنم. فقال: اجعلهم، یعنی این کار را به جا بیاور. فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، با این نیتی که تو میکنی، خدا برای آنها حج قرار میدهد. فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم؛ یعنی تو صله رحم هم کردی و پروردگار عالم ثواب جداگانهای به تو میدهد. یعنی حج را به تو میدهد و حج آنها را هم میدهد و ثواب اضافی هم برای تو هست.
بله، بعضی از روایات دارد که سؤالاً یا جواباً منافاتی با این ندارد. مثلاً میگوید من میخواهم ثواب حج خودم را خدمت رسول گرامی دهم. آیا این میشود یا نه. حضرت میفرمایند بله، کار خوبیست. یا در بعضی از روایات آمده میخواهم ثواب حجّ را به مادرم بدهم. و حضرت فرمودند این کار میشود. لذا اینطور میشود که میتواند به عنوان نیابت اسم بیاورد و یا اینکه به عنوان تبرّع باشد و یا به عنوان ثواب دادن حجی باشد که به جا آورده. الاّ اینکه اگر بخواهد ثواب دهد، ظاهراً برای خودش چیزی باقی نمیماند، مگر همان صله رحم و خدمت به غیر، و اما اگر ثواب نباشد و به عنوان نیابت یا تبرّع باشد، این روایت و خیلی از این روایتها میفرماید پروردگار عالم حج به خودت میدهد و همچنین حجی به پدر و مادر و برادرهایت میدهد و به عبارت دیگر یک حج تو، مثلاً به ده حج تبدیل میشود. علاوه بر این، خدا ثواب صله رحم را نیز به تو عنایت میکند.
در مسئله اختلافی نیست. نقل میکنند که مرحوم علامه در منتهی گفتند این کارها برای میّت است و برای حیّ نیست و اما بعد هم در کتابهای دیگرشان نظیر تذکره، از فتوایشان برگشتند و گفتند زنده و مُرده ندارد. پس زنده و مرده ندارد و فرد و افراد ندارد و فرق ندارد که یک نفر را داخل کند یا هزار نفر را. و یا اسم بیاورد و یا عنوانی بگوید. مثلاً بگوید حج به جا میآورم برای خودم و خویشانم و یا برای خودم و ذوی الحقوق و یا برای خودم و حق داران و یا برای خودم و آشنایان. بعضی اوقات هم از روایتها فهمیده میشود که میگوید برای خودم و همهی شیعیان از زنده و مُرده.
این روایتی که خواندیم و چهار ـ پنج روایت دیگر نیز هست و هم ظاهرالدلاله و هم صحیح السند است و میفهماند که یک حج، چندین میلیون حج میشود و پروردگار عالم ثواب خدمت به خلق خدا و ثواب خدمت به تشیع را نیز به این میدهد. چنانچه میتواند اصلاً همیشه همهی اعمالش برای آقا امام زمان باشد. ملائک مقرب الهی آن اعمال را به خدمت امام زمان میبرند و مثل گلی که به کسی دهند خوشحال میشود، حضرت ولی عصر هم خوشحال میشود و پروردگار عالم ثواب حج این را نیز عنایت میکند.
تا اینجاها حرفی نداریم. اما اینکه حج خودش واجب باشد. اگر بخواهد اهدای ثواب کند، میشود. حج خودش واجب است و نه به نیابت امام زمان بلکه ثوابش را هدیه میکند خدمت آقا امام زمان و یا ثوابش را به پدرش میدهد برای اینکه پدرش این را روانه حج کرده است و یا به مادرش هدیه میکند. اما اینکه نائب کند و بگوید حج واجب خودم اما به نیابت از طرف پدرم، آیا این میشود یا نه؟!
آنچه مسلّم نمیشود، اینست که بخواهد تبرعاً یا نیابتاً حج کسی را به جا بیاورد در حالی که خودش حج به جا میآورد. اما نمیخواهد حج کسی را به جا بیاورد بلکه میخواهد حج خودش را به جا بیاورد و نیابتاً و تبرعاً از دیگری هم حج به جا بیاورد، آیا این میشود یا نه؟!
نمیدانم چرا فقها تذکر ندادند و قاعده اقتضاء میکند جواز را. شاید عدم تعرض در این روایتها و به عنوان مطلق گفتن، بگوییم ثواب کان اینکه حج خودش واجب باشد و بخواهد برای دیگران هم حج به جا بیاورد، وجوباً نمیشود اما مستحباً میشود. برای اینکه روایاتی که داریم و بعد هم میخوانیم اینست که بخواهد نیابت از خودش و دیگران و یا نیابت از دو نفر در حج واجب به جا بیاورد، نمیشود و اما نیابت برای دیگری در حج مستحبی و اما حج خودش واجب باشد، آیا این میشود یا نه؟!
روایت اینست:
صحیحه معاویة بن عمار قال قلت لابي عبد الله عليه السلام: إن أبي قد حج و والدتي قد حجت، و إن أخوي قد حجا، و قد أردت أن أدخلهم في حجي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، فإن الله جاعل لهم حجا، لك حجا، و لك أجرا بصلتك إياهم.
من نمیخواهم برای آنها حج به جا بیاورم و آنها حج خود را به جا آوردند. یا من نمیخواهم برای آنها حج واجب یا حج صروره به جا بیاورم. آنها حج خود را به جا آوردند. اما ظهورش اینست که این میخواسته حج واجب به جا بیاورد. حال لاأقل بگوییم طبق عدم تعرض امام «سلاماللهعلیه» و یا عدم تعرض در روایتها بگوییم میتواند حج واجب خودش را به جا بیاورد و نیت میکند و اما پدر و مادرش را در این حج شریک کند به این معنا که میگوید تبرعاً حج به جا میآورم برای خودم و پدر و مادرم. حتی راجع به نماز هم بعضی از بزرگان میگویند که انسان عبد صد در صد یعنی «العبد و ما فی یده کان لمولاه» برای آقا امام زمان است. وقتی نماز میخواند، این نماز واجب است و برای خودش است، اما میتواند این نماز را به امام زمان بدهد. برای ثوابش هیچ اشکالی ندارد و همهی اعمالش برای امام زمان است. در نماز شب هم بلااشکال است. نماز شبش برای خودش و برای امام زمان باشد و یا برای خودش و ذوی الحقوق باشد. یا نماز نافله صبحش برای خودش و پدر و مادرش باشد. اما نماز صبحش برای خودش و برای امام زمان باشد، آیا میشود یا نه؟!
حال اگر کسی بگوید نمیشود، چرا نمیشود؟! مثلاً بگوید برای اینکه واجب نیابت بردار نیست. اگر بخواهد دو نیت کند و یک واجب یعنی یک حج به جا بیاورد، نمیشود. و اما اگر این حج خودش را به جا بیاورد و اهدای ثواب کند برای دیگران، طوری نیست. حتی در حج واجب. اما اهدای ثواب نمیکند بلکه دیگران را در حج خودش داخل میکند. همین که گفت: و قد أردت أن أدخلهم في حجي كاني قد أحببت أن يكونوا معي، فقال: اجعلهم معك، و این اجعلهم معک ظهور در این دارد که تو دیگران را با خودت قرار دهی و بعد حضرت فرمودند الان که این کار را کردی، «فإن الله جاعل لهم حجا»، این ظاهراً ثواب ندارد. در بعضی از روایات آمده «فانّ الله جعل لغیره لمن تبرعاً ثواباً للحج»، این روایتها دو قسم هستند. قسمت ثوابش یک دسته روایت و قسمت نیابت و تبرعش دستهای دیگر است. و این روایت اینگونه است که نمیگوید «فان الله جعل لهم ثواب الحج» بلکه میگوید «فان الله جاعل لهم حجا». تو ثواب صله رحم را داری و خدا هم ثواب حج به تو میدهم و ثواب صله رحم.
ظاهراً این هفت ـ هشت روایت که من یکی از آنها را خواندم، مفروغٌ عنه گرفته که میتواند دو نیت کند و یک حج به جا بیاورد و آن یک حج به دو حج تبدیل شود. یکی برای خودش و یکی برای دیگری. در حج واجب نمیشود و اجماع و تسلّم داریم و حتی روایت داریم که میگوید من میخواهم برای چهار یا پنج نفر حج به جا بیاورد و حضرت میفرماید اگر آنها حج به جا نیاورده باشند، نمیشود و اما اگر حج به جا نیاورده باشند، کار خوبیست. لذا در حج واجب میتواند دو نیت کند ولو تبرّعا، یکی اینکه بگوید حج به جا میآورم برای خودم و پدرم که هر دو واجب الحج هستیم، این نمیشود. و اما بگوید دو نیت میکنم، یکی اینکه من حج برای خودم به جا میآورم و ثوابش برای پدرم باشد، این بلااشکال است. یا بگوید حج به جا میآورم مستحباً برای خودم و پدرم، این نیز بلااشکال است و اما اگر بگوید حج به جا میآورم وجوباً برای خودم و استحباباً برای پدرم، آیا میشود یا نه؟!
وجوباً نمیشود اما چرا استحباباً نشود! ظاهراً باید بگوییم استحباباً میشود. از روایتها استفاده کنیم و بگوییم خلاف قاعده هم نیست.
در آنجا که تبرّعاً دو نیت کند و یک حج واجب به جا بیاورد، سابقاً صحبت کردیم که تسلم اصحاب است و یا روایتی که الان اشاره کردم و اینکه نمیشود. اما قاعده اقتضاء میکند که بشود و به این تداخل میگویند. این الان دو نیت میکند و یک حج به جا میآورد و دو حج میشود. در مستحب میگویید که میشود، پس میگوییم در حج واجب هم میشود، اما میگویید برای حج واجب تسلم اصحاب داریم و روایت داریم و اما برای خودش واجب و برای غیر مستحب باشد. این آقا رفته تا نیابتاً برای کسی حج صروره به جا بیاورد، حال آیا میشود برای خودش هم نیت کند. مثلاً بگوید هم برای منوب عنه و هم برای خودم، آیا میشود دو نیت و یک حج باشد؟!
اگر حج مستحبی باشد، ولو نیابتاً باشد، میگویید بله، میشود. یعنی دو نیت و یک حج، آنگاه دو حج میشود. پس ما هم در وجوبش میگوییم حج واجب را برای او به جا میآورد و برای خودش هم نیت میکند. دلیل ما هم عدم تعرض این روایتهاست، اگر نگوییم اطلاق روایتهاست.
مسئله را متعرض نشدند، بنابراین روی آن فکر کنید و اگر چیزی داشتید که ردّ من باشد، فردا بفرمایید تا اینکه متعرض شوم و الاّ مسئلهی بعدی را بگوییم. انشاءالله.