درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب النکاح
92/06/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مقدار عدّۀ زني که حيض نميبيند
آیهای در قرآن هست که این آیه در میان قدماء مثل سید مرتضیها و شیخ طوسیها و بعد هم در میان متأخرین، اختلاف در معنا پیدا کرده است. کم کم در فقه آمده و در آنجا هم اختلاف هم معنا پیدا شده است. حال این آیه را بخوانیم و ببینیم که چطور میتوان معنا کرد!
آیهي شریفه در سورهي طلاق، سورهي 65، آیهي 4 است. میفرماید:
وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ وَ أُولاَتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً
آنطور که سابقاً بحث کردیم، زن یائسه عده ندارد. دختری که بالغ نشده هم عده ندارد. این دو دسته افراد بعد از طلاق میتوانند در همان ساعت ازدواج کنند.
روایات معارضی هم داشتیم که من عرض کردم، نگویید روایات معارض، برای اینکه جمع عرفی دارد و روایات را حمل بر استحباب کنید. اما فقهاء روایات را حمل بر استحباب نکرده بودند و در میان روایت، تعارض دیده بودند و آن روایاتی که گفته بود عده دارد، طرح کرده بودند و به آن روایاتی که گفته بود عده ندارد، اخذ کرده بودند. حال مثل مرحوم طبرسی صاحب مجمع البیان، که میدانید انصافاً مفسّر عالیقدری است و مرحوم طبرسی در میان مفسرین، از نظر تفسیر و معنا کردن آیات خیلی بالاست و همه هم او را قبول دارند. ایشان آیهي شریفه را همینطور معنا کرده و فرموده اگر شبههای در آیهي شریفه باشد، به قرینهي آن روایات، ما حمل میکنیم بر همین معنا که زن یائسه عده ندارد و دختر غیربالغه هم عده ندارد. این حرف مرحوم طبرسی است و آیه را اینطور معنا کرده است.
آنگاه مفسرین در (إِنِ ارْتَبْتُمْ) ماندند که اگر مرحوم طبرسی درست بگوید (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را لازم ندارد و آیهي شریفه باید اینطور باشد: (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ فَلا عدة له)، ولی آیه میفرماید: (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)؛ که (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ) مثلاً خانم پنجاه سال به بالا و (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)یعنی دختری که هنوز بالغ نشده است. این دو دسته، عده ندارند. آنگاه معنای (إِنِ ارْتَبْتُمْ) اینست که اگر شک داری که حکمش چیست، پس بگو عده ندارند. اینطور معنا کردن مشکل است که (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را اینطور معنا کنیم که اگر شک در حکم کنی و نه شک در موضوع. اگر شک در حکم کنی، (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ أیضاً کذلک) که مفهومش این باشد که زنی که یائسه است عده ندارد و زنی هم که بالغ نشده عده ندارد. اما اگر (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را به موضوع بزنیم، آنگاه اینطور میشود: (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ ان شَکَکتُم فیه فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ)، یعنی عده دارد و مفهومش اینست که اگر شک نداشته باشی، عده ندارد. یعنی (إِنِ ارْتَبْتُمْ) شک در موضوع باشد و شک در حکم نباشد. معنای (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) هم همینطور باشد که نمیدانیم بالغ شده یا نه، و نمیدانیم یائسه شده یا نه، آنگاه (فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ) و اگر بدانیم که یائسه شده یا بدانیم بالغ نشده، عده ندارد. حال اگر شک در موضوع باشد، باز اشکال دیگری جلو میآید که باز نمیشود حرف مرحوم طبرسی را درست کرد برای اینکه (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ) که نمیدانیم یائسه شده یا نه؛ عده دارد. (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)، که نمیدانیم به بلوغ رسیده یا نه، عده دارد. اگر شک کنیم یک دختری که نمیدانیم هشت سال یا نه سال دارد و خون حیض ببیند و نمیدانیم خون حیض هست یا نیست؛ باید بگوییم نیست. چنانچه زن یائسه اگر نمیداند یائسه شده یا نه و خون دید، باید بگوییم خون حیض هست. آن یکی عده ندارد و این عده دارد درحالی که قرآن شریف هر دو را پیش هم گذاشته و فرموده زن یائسه اگر مشکوک شود که عده دارد یا نه، پس عده دارد. دختر نابالغ هم اگر شک کند که خونش خون حیض هست یا نه، باید بگوید عده دارد. گذاشتن هر دو پیش هم نمیشود، چه شک در موضوع باشد و چه شک در حکم باشد. لذا یک دختر هشت ساله که میدانم 9 سالش نیست، اگر خون ببیند، مسلم این خون حیض نیست. مسلّم اگر شوهر طلاقش دهد، عده ندارد. حتی اگر شک در هشت سال و نه سال هم داشته باشد، باز همین است. یعنی یک دفعه نمیدانیم دختر 9 ساله شده و خون میبیند، باز نمیتوانیم بگوییم خون حیض است. یک دفعه میدانیم 9 سالش نشده و نمیدانیم خون حیض هست یا نه، باز هم خون حیض نیست و باید احراز شود که 9 سالش تمام شده است. لذا اگر (إِنِ ارْتَبْتُمْ) نبود، یک اشکال هست و اگر (إِنِ ارْتَبْتُمْ) بود، یک اشکال هست. اگر (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را مثل مرحوم سید مرتضی که گفته اصلاً (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را شرط نگیر. آنگاه اگر شرط نگرفتیم، آنگاه میشود: (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ) درحالی که (عدّتُهُنّ لیس أصلا). برای اینکه میدانیم یائسه است و وقتی بدانیم یائسه است، عده ندارد اما در (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) میدانیم که به حدّ حیض نرسیده است. این هم عده ندارد و گذاشتن هر دو پیش هم و یک حکم برای آن گفتن، نمیشود. یعنی مسلّم گفتیم که دختر اگر 9 سالش نشده باشد و خون ببیند، این خون حیض نیست. فقهاء گفتند خون حیض نیست و ما نمیتوانیم بگوییم حیض حیض هست. باید فرض کنیم مثل زن یائسه که اگر بدانیم زن یائسه پنجاه سالش تمام است که من در جلسهي قبل میگفتم اینکه بعضی اشکال میکنند و میگویند زن پنجاه ساله اگر خون ببیند و علامات حیض را داشته باشد، حیض است و من میگفتم نه. اگر این یائسه شده، خواه خونش علامت حیض داشته باشد یا نداشته باشد، آن خون استحاضه است و خون حیض نیست. دختری که 9 سالش تمام نشده، ولو خون ببیند و علامت حیض هم داشته باشد، مسلّم این حیض نیست. باید آن 50 سالش تمام شده باشد و این هم 9 سالش تمام شده باشد. اگر 9 سال تمام شده باشد، خون حیض است و دیگری هم اگر 50 سالش تمام نشده باشد، خون حیض است و اما اگر تمام شده باشد، مسلّم خون حیض نیست. گذاشتن هر دو در پیش هم، یعنی یائسه رابا دختری که هنوز 9 سالش تمام نشده، و بخواهیم بگوییم اگر شک کنیم، زن یائسه عده ندارد و دختر هم عده ندارد درحالیکه اگر شک کنیم زن یائسه، یائسه شده یا نه و خونی ببیند، باید استصحاب کنیم و بگوییم این خون حیض است و استحاضه نیست. اگر هم بدانیم 50 سالش تمام است، اگر شک کنیم که خون حیض هست یا نه، باید بگوییم خون حیض نیست. حال روی این قاعدهي مسلّم (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ)، فرض کرده که میدانیم یائسه است، (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ ...) در حالی که عده ندارد.
لذا اگر آیه را اینطور معنا کنیم که مرحوم طبرسی هم اینطور معنا کرده و فرموده است که این مربوط به مسترابه است و مسترابه دو قسم است. یک قسم اینکه شک داریم در حیضش «لکبر سنها أو لعارض یعرثها و قسم لاتحیض فهی فی سنّ من تحیض»، اصلاً مسئله را برده در مسترابه و فرموده این (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را مسترابه معنا کن. آنگاه معنایش اینطور میشود که : (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ...) یعنی مسترابه، یعنی خانمی که گاهی خون میبیند و گاهی خون نمیبیند. به قرینهي (إِنِ ارْتَبْتُمْ)، یعنی اگر شک داشته باشد یائسه هست یا نه.
حال آیه را معنا کنیم:
(وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ) اگر شک کنید این خونی که دیده خون حیض هست یا نه، پس بگویید خون حیض است و حیضش سه طُهر است یعنی عده دارد. اگر (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) نبود، میگفتیم معنای آیهي شریفه مربوط به زنی است که نمیداند عادت شده یا نه. به این معنا که نمیدانیم یائسه شده یا نه و خون او خون حیض هست یا نه، و این عده دارد. اما اگر بخواهیم (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) را مثل آن بگوییم، معنایش اینست که دختری که 10 سالش تمام نشده و خون ببیند، نمیدانیم خون حیض هست یا نه، پس بگوییم خون حیض است و عده دارد. گذاشتن این دو پیش هم، یعنی همهي دعواها، یعنی همهي نفهمیدگیها از آیه، چه متأخرین و چه قدماء اینست که پیش هم گذاشتن این دو به هم نمیخورد. لذا اصلاً مسترابه و اینها در آن دختر خانمی که 9 سالش تمام نیست، راه ندارد و همهي مسترابه مربوط به خانمی است که در سن من تحیض است و حیض نمیبیند و یا دائم الحیض است و نمیدانیم وضع او چیست و یا اینکه نمیدانیم آیا 50 سالش شده یانه؛ که سابقاً خوانیدم و بعد هم میخوانیم که این عده دارد و عدهي او هم سه طُهر است. تا اینجا خوب میتوان آیه را معنا کرد که (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ ...) یعنی مسترابه و به عبارت دیگر یعنی مسترابه عده دارد. لذا اگر این (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) نبود، خوب میتوانستیم آیهي شریفه را معنا کنیم و روز چهارشنبه هم بحث کردیم و بعد هم روی مسترابه بحث میشود و خانمی که نمیتواند وضع خودش را تعیین کند، هرکجا شک کند، اگر او را طلاق دهند، عده دارد و عدهي او هم سه ماه است و قران هم میفرماید (ثلاثة أَشهر) و چون نمیتواند عدهاش را روی طهارت قرار دهد، پس باید روی سه ماه قرار دهد. (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ) یعنی مسترابه (فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ)، آنگاه میمانیم در (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)، یعنی آن خانمی هم که حیض نمیبیند، یعنی دختر نابالغ هم مثل این زن مسترابه است و به عبارت دیگر دختر نابالغ اگر خون ببیند، مثل مسترابه است و همینطور که او باید سه ماه عده نگاه دارد، این هم باید سه ماه عده نگاه دارد. اگر فقیهی ملتزم به این حرف شود، آنگاه میتوان ایه را اینطور معنا کرد. لذا مرحوم طبرسی صاحب مجمع البیان مثل اینکه (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) را نادیده گرفته و فرموده است (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ ...) و گفته قرینهاش هم روایاتی است که خواندیم و روایاتی که میگوید عده دارد. و اما اگر بخواهیم آیه را سر تا پا معنا کنیم و بگوییم (اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ)، اگر شک کنید که خونش چه خونی است! پس باید بگوییم عدهي او سه ماه است. پس بگوییم اگر شک در یأس و عدم یأس داشته باشیم، آنگاه (فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ). و (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) هم أیضاً کذلک، نمیشود ملتزم شد. اگر مطالعه کرده باشید، مرحوم صاحب جواهر تقریباً یک صفحه از سیّد مرتضی آیه را معنا میکند و اما نمیدانیم که مرحوم سیّد مرتضی چه میفرمایند یعنی در آخر کار نمیتوانیم نتیجه از سید مرتضی بگیریم. و همچنین مرحوم طبرسی تقریباً نصف صفحه در مجمع البیان ان قلت قلت کرده و روایاتی که حیض میشود آورده و فرموده است به قرینهي روایات (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)، را با (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ...) به یک گونه معنا میکنیم. حال اگر کسی بتواند اینطور ملتزم شود و بگوید دختر نابالغ اگر خون ببیند و ندانیم خون حیض هست یا نه، پس بگوییم خون حیض است و اگر او را طلاق دهند، باید سه ماه عده نگاه دارد و یا اینکه بعد از اینکه خونش تمام شد، باید در طُهر مواقعه باشد و اگر او را طلاق دهند، باید سه ماه عده نگاه دارد. ظاهراً پیدا نکردیم کسی را که بگوید دختر نابالغ اگر خون ببیند و علامات حیض داشته باشد، بگوید خونش خون حیض است. لذا (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ)، یعنی کسی که نمیدانیم یائسه شده یا نه، عدّه دارد. اگر اینطور معنا کنیم، خوب است. (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ)، آن دختری که حیض نمیشود، مثل آن خانمی است که شک میکند که آیا به حدّ یائسگی رسیده یا نه و این دختر هم اگر شک کند که به حد بلوغ رسیده یا نه، مثل زنی است که شک کند آیا یائسه شده یا نه. درحالی که مسلّم است اگر این دختر شک کند که این خونی که میبیند آیا خون حیض هست یا نه، پس حتماً باید بگوییم خون استحاضه است و یا باید بگوییم خون زخم است.
یک قاعدهي کلی درباب حیض و استحاضه داریم که هر خونی که میبیند باید احراز کند که از زخم است و الاّ خون استحاضه است. بگوییم از متشابهات است و رد شویم، برای اینکه در روایات که حرفی نداریم و در میان اقوال قدماء هم حرف نیست و روز چهارشنبه بحث آن را کردیم و معنای آیهي شریفه را نمیدانیم و بگوییم از متشابهات است و رد شویم. ولی باز از شما تقاضا دارم هم کلمات را ببینید و هم خودتان روی این آیه فکر کنید و ببینید که طبقاً للقاعده آیا میشود آیهي شریفه را درست کرد یا نه؛ و بهترین گفتهها هم حرف مرحوم طبرسی است، اما ایراد به مرحوم طبرسی هست و نمیدانم چرا صاحب جواهر متعرض نشده و آن اینست که این (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) را نمیشود عطف دارد به (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ)، خواه (إِنِ ارْتَبْتُمْ) را ان شرطیه بگیریم و یا ان شرطیه نگیریم و این عطف (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) به (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ) را نمیشود درست کرد. بله هر دو مسترابهاند، مگر اینکه کسی (وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ) را از مسترابه نگیرد و معنای (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) را دختر نابالغ و باکره نگیرد و هر دو را مسترابه بگیرد و آنگاه بگوید مسترابه اقسامی دارد و دو قسم آن را قرآن فرموده است. یک قسمش زنی که پنجاه سال دارد و مرتب خون میبیند و نمیداند از چیست و یا خانمی که اصلاً در سن من تحیض است و گاهی حیض میبیند و گاهی نمیبیند. اسم این دو قسم را مسترابه میگذاریم و آیهي شریفه میخواهد این دو قسم را بگوید. حال بگوییم (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) اصلاً مربوط به دختر نابالغ نیست. و مربوط به زن است و مربوط اضطرابه است که آن هم به دو قسم تقسیم میشود یک قسم زنی که گاهی خون میبیند و گاهی نمیبیند و مسترابه است و یا گاهی سه ماه یک مرتبه و گاهی شش ماه یک مرتبه خون میبیند و مسترابه است و یک قسمت هم اینکه یائسه شده و خون میبیند و نمیداند وضعش چیست و یا شک دارد که یائسه شده یا نه؛ و همهي اینها مسترابه است. آنگاه (وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ) یعنی مسترابهای که اصلاً حیض نمیبیند و در سن من تحیض است و خانمی که در سن من تحیض است و حیض نمیبیند، پس باید عده نگاه دارد. و بگوییم آیهي شریفه مربوط به مسترابه است و یکی در یأس آن و یکی در سن من تحیض است. ندیدم کسی آیه را اینطور معنا کند و اگر اینطور معنا کنید رفع اشکال میشود و معنایش اینطور میشود که مسترابه باید عده نگاه دارد. این پیش فقها هم مسلّم است و روز چهارشنبه خواندیم و قبلاً هم خواندیم و بعد هم میخوانیم که زن مسترابه عده دارد.
حال علی کل حالٍ اینطور که من معنا میکنم، فکر کنید و ببینید که درست هست یا نه و اگر نه خودتان چیزی درست کنید تا از شما استفاده کنیم و الاّ آیه از متشابهات است و ضرری به بحث ما ندارد. بحث ما گذشت و بعد هم میآید و روایات هم داریم و احتیاجی به آیهي شریفه نداریم، اما اگر بتوانیم آیهي شریفه را معنا کنیم، معلوم است که کار خوبیست.