< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/03/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اغسال مستحبه، غسل جمعه

  مسئله سه درباره این بود که غسل جمعه را روز پنج‌شنبه هم می‌شود کرد به عنوان تهیوء و در روایات آمده، مرحوم سید هم اول روی آن فتوی داده بعد هم از فتوایشان برمی‌گردد این‌که در صورتی می‌شود روز پنج‌شنبه غسل کرد که روز جمعه آب نباشد برای این‌که در روایت آمده اعواز الماء روایت این بود که دو تا روایت داشتیم پنج‌شنبه آقا امام صادق علیه السلام امر کردند که در مسافرت بودند روز پنج‌شنبه غسل بکنید برای این‌که روز جمعه آب پیدا نمی‌کنید، لذا مشهور من‌جمله مرحوم سید اول می‌فرمایند که در صورتی می‌شود روز پنج‌شنبه غسل کرد که روز جمعه آب نداشته باشند اما اگر روز پنج‌شنبه می‌تواند غسل کند روز جمعه نمی‌تواند یا حالش را ندارد، روز پنج‌شنبه حمام رفته و روز جمعه دیگر حمام نمی‌رود و این‌که برای غسل برود حمام حالش را ندارد مرحوم سید اول می‌فرماید این نمی تواند غسل بکند غسل روز پنج‌شنبه اما توی مسائل بعدی می‌فرماید که می‌شود، اعواز الماء از باب مثال است خب همین‌جور هم هست یعنی آب نباشد این خصوصیت ندارد حال نباشد خصوصیت دارد بنابراین روز پنج‌شنبه مهیاست برای غسل کردن روز جمعه این تهیوء را ندارد یا این‌که روز جمعه دیگر اب برایش ضرر دارد و امثال این‌ها لذا مثل این‌که نسبت به مشهور می‌شود داد نسبت به روایات می‌شود داد این‌که اگر روز پنج‌شنبه غسل بکنیم کافی از غسل روز جمعه هست البته به عنوان تهیوء، همین را در نماز شب هم فرموده‌اند که اگر نمی‌خواهد آخر شب بیدار بشود یا نمی‌تواند آخر شب بیدار بشود اول شب بخواند اگر هم بعد از طلوع فجر است قضایش را بخواند و علی کل حال نماز شب را بخواند ظاهراً غسل جمعه هم همان تأکید نماز شب را دارد این‌که این غسل جمعه را به جا بیاورد اگر روز جمعه روزجمعه، اگر عنوان تهیوء است تهیوء اگر عنوان قضاست روز شنبه عنوان قضاء، ظاهراً از روایات همین‌طور که از نماز شب این ‌جور استفاده می‌شود از غسل جمعه و روایات غسل جمعه هم این‌جوری استفاده می‌شود مشهور در میان اصحاب هم هست و ظاهراً در مسئله خلافی نیست حتی مثلا یک کسی روز جمعه می‌تواند غسل بکند اما عمدا نمی‌رود حالا ما بگوییم روز شنبه نمی‌تواند نه، دیگر مسلم فرموده‌اند روز شنبه اگر می‌خواهد می‌تواند غسل کند به عنوان قضا، پس مثل نماز شب است عنوان تهیوء دارد عنوان قضا دارد عنوان ادا دارد، روز پنج‌شنبه عنوان تهیوء، روز شنبه عنوان قضا، روز جمعه عنوان اداء، خب این یک مسئله که انسان از روایات می‌تواند استفاده کند شهرت به سزایی هم در مسئله هست.

  اما حرف دومی که هست این است که شب جمعه می‌تواند یا نه؟ روایت نداریم روایت یوم الخمیس است، مرحوم سید این‌جا می‌فرماید که بله اگر روز جمعه آب پیدا نمی‌کند حالش را ندارد حمام نمی‌تواند نمی‌خواهد برود اما شب جمعه مثلا حمام است قبل از اذان صبح یا اول شب می‌تواند شب جمعه مثل این‌که پنج‌شنبه می‌تواند شب جمعه هم می‌تواند دلیل نداریم، اما در مسئله قبلی مرحوم سید می‌فرمودند که اگر روز جمعه نمی‌تواند روز شنبه، اما شب شنبه بخواهد به جا بیاورد نمی تواند فرمودند لا فی لیلته که آن‌جا اشکال کردیم صاحب جواهر نسبت شهرت هم داد به اصحاب این‌که دیگر وقتی روز جمعه نه دیگر شب شنبه یا روز شنبه دیگر تفاوت ندارد، الغاء خصوصیت، همان الغاء خصوصیت را مرحوم سید این‌جا کرده‌اند که حسابی فتوی می‌دهند می‌فرمایند که روز پنج‌شنبه یا شب جمعه، این یا شب جمعه در روایت‌ها نبوده الغای خصوصیت کرده‌اند این‌جا و این مسائل هم پهلوی هم بوده حالا یک دفعه مثلا 5 ، 6 ماه طول بکشد انسان فتوای جدیدی پیدا بکند حرفی است اما این مسائل را مرتب منظم مرحوم سید این‌جا فرموده‌اند دیگر بلافاصله زمانی بوده اما حالا چه جور بوده شب شنبه را می‌گویند نه، حتی به عنوان تسامح در ادله سنن هم می‌فرماید نه، اما شب جمعه‌اش را فتوی می‌دهند که مثل روز پنج‌شنبه، شب جمعه را متصل می‌کنند به روز پنج‌شنبه می‌گویند که همین جور که روز پنج شنبه می‌شود شب جمعه هم می‌شود اما شب شنبه را می‌گویند نمی‌شود روز شنبه می‌شود و علی الظاهر وجهی برای مسئله ندارد الا الغای خصوصیت و الغای خصوصیت را عرف در هر دو می‌کند دیروز می‌گفتم که حتی می‌توانیم قانون تسامح در ادله سنن را بیاوریم هم برای شب جمعه هم برای شب شنبه.

  حرف این بود استصحاب می‌شود یا نه؟ مشکل است اما مثل صاحب جواهر و خیلی استصحاب هم جاری کرده‌اند گفته‌اند زمان دخالت ندارد روز پنج‌شنبه می‌توانسته نمی‌دانیم روز شنبه می‌تواند یا نه؟ استصحاب، یا روز جمعه می‌توانسته نمی‌دانیم شب شنبه می‌تواند یا نه؟ استصحاب، اما انصافا استصحابش مشکل است یعنی تعدد موضوع است روایت بگوید روز پنج‌شنبه من با استصحاب بگویم شب جمعه، از روز بروم به شب، یکی دلیل است یکی استصحاب، یا مثلا روایت بگوید که روز شنبه من استصحاب روز جمعه را بیاورم برای شب شنبه، مشکل است دیگر یعنی تعدد موضوع است عرف ولو خیلی جاها عرف زمان را الغاء می‌کند و اما مثل این‌جا ظاهراً عرف نمی‌تواند زمان را الغاء بکند اگر روایت می گوید پنج‌شنبه دیگر شب جمعه را با استصحاب بخواهیم درست کنیم نمی‌شود اما یا الغای خصوصیت یا تسامح در ادله سنن.

  هیچ‌کدام روایت نداریم نه برای شب شنبه روایت داریم نه برای شب جمعه، هیچ‌کدام روایت نداریم دیروز یک روایتی مرحوم صاحب جواهر تمسک می‌کردند برای شب شنبه فی ما بینه و بین اللیل که می‌گفتیم این را هم ما بخواهیم بگوییم فی ما بینه و بین اللیل عصر را می‌گیرد اما شب را بخواهد بگیرد فی ما بینه و بین اللیل حتما نمی‌گیرد و صاحب جواهر چه در نظر مبارکشان بوده، گفتیم نمی‌دانیم.

  حالا یا الغای خصوصیت ظاهراً در هر دو صورت می‌شود، تسامح در ادله سنن در هر دو می‌شود و مرحوم سید تسامح در ادله سنن را گاهی این‌جاها جاری می‌کنند گاهی نمی کنند نمی دانم چرا؟ و از تسامح در ادله سنن گاهی استحباب می‌فهمند گاهی رجاء و مطلوبیت این را هم نمی دانیم چرا؟ یعنی مرحوم سید جازم نیستند تسامح در ادله سنن آیا مثلا قول فقهاء را می‌گیرد یا نه؟ بعضی اوقات می‌گویند آری مثل این جاها بعضی اوقات می‌گویند نه، تسامح در ادله سنن آیا استحباب درست می‌کند یا نه؟ بعضی اوقات می‌گویند آری بعضی اوقات مثل همان بحث دیروز می‌گویند نه، می‌آورد به عنوان رجا نه به عنوان ورود و استحباب، ولی مثل این‌که شما عزیزان تصدیق می‌کنید این‌که روز پنج شنبه می‌شود غسل جمعه کرد به عنوان تهیوء شب جمعه می‌شود غسل جمعه کرد با الغاء خصوصیت یا تسامح در ادله سنن شب شنبه می‌شود غسل گذشته را غسل روز جمعه را کرد دلیل نداریم با الغاء خصوصیت برای این‌که دلیل روز شنبه داریم این جا عرف بهتر الغای خصوصیت می‌کند با الغای خصوصیت، الغای خصوصیت هم نه، تسامح در ادله سنن، دیگر ببینید فتوای شما، رجاء است یا استحباب؟ ورود است یا نه؟ اگر بگویید قانون تسامح در ادله سنن برای ما ورود درست می‌کند که ما قائلیم دیگر می‌شود استحباب و الا می‌شود به عنوان رجاء، خب این غسل روز جمعه و شب جمعه.

  چیزی که مرحوم سید فرموده‌اند این بود که بعضی از علماء فرموده‌اند غسل جمعه را از روز شنبه تا شب جمعه می‌شود کرد به عنوان تهیوء، و روز جمعه به عنوان خودش و به عنوان اداء و همچنین از شب شنبه اگر غسل روز جمعه نکرده باشد می تواند بکند هر وقت دسترسی به آب پیدا کرد تا شب جمعه، این هفته و آن هفته، هر دو یکی به عنوان تهیوء یکی به عنوان قضا.

  مرحوم سید در بعضی می‌فرمایند بله، در بعضی می‌فرمایند نه و بالاخره می‌فرمایند دلیل برای مسئله نداریم ولی همین جمله‌ای که قال بعضهم همین دلیل است دیگر برای این‌که ما تسامح در ادله سنن را هم برای قبل جمعه هم برای بعد به عنوان قضاء بعد از جمعه و این قانون تسامح در ادله سنن بگوییم که این حرف این علماء درست است حتی نمی‌دانم چه اندازه درست است شما چه اندازه مطالعه داشته‌اید نسبت به قدماء هم می‌دهند که قدماء این را گفته‌اند، به عبارت دیگر گفته‌اند غسل روز جمعه وقت ندارد ولو این‌که برای این است که برای نماز جمعه برویم اما این خصوصیت ندارد و این مثل نماز شب می‌بیند در نماز شب هم خب همین جورها فرموده‌اند دیگر، یک مستحب مؤکد است این مستحب مؤکد را می‌شود از اول شنبه تا شب جمعه به‌جا آورد می‌شود روز جمعه حسابی که وقتش است به‌جا آورد اگر به‌جا نیاورد می‌تواند از شب شنبه تا روز پنج شنبه به‌جا بیاورد به عنوان قضاء، آن‌چه دلیل داریم برای روز جمعه اداءً، آن چه دلیل داریم برای روز پنج شنبه به خصوص تهیوء، آن چه دلیل داریم به عنوان قضاء روز شنبه، دیگر مابقی هیچ کدام دلیل ندارد اگر کسی تجاوز بکند و بگوید با الغای خصوصیت می‌توانم کار بکنم دیگر معنایش این است که زمان را می‌زند وقتی زمان را زد حرف این آقایان درست می‌شود تسامح در ادله سنن هم می‌گوییم که هم قبلی‌ها را درست می‌کند هم بعدی‌ها را، اما مرحوم سید نتوانستند جازم به این مسئله بشوند اما نتوانستند هم از مسئله جدی رد بشوند در حالی که بعضی اوقات می‌گویند لادلیل له اما باز هم تسامح در ادله سنن را جلو می‌آورند بعضی اوقات هم که می‌گویند آری همان جا هم می‌بینند که تسامح در ادله سنن استحباب برایشان درست نمی‌کند می‌گوید رجاءً این حرف‌ها را می‌زنم برای خاطر این‌که شما اگر راستی می‌خواهید در فقه کار بکنید در مسائل باید جازم باشید و راستی برسید به آن جا که مسئله‌ای را در باب طهارت گفتید این مبنا این بنا برای شما باشد تا قصاص و دیات و اما این‌که هی مرتب در باب طهارت یک جور بگوییم در باب نماز جور دیگر بگوییم این‌ها ظاهراً خیلی خوب نیست حالا خوب است ولی علی کل حال آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه بعضی اوقات می‌گفتیم دیروز این جور فرمودید می‌گفت انا فی کل یوم رجل ، حالا یک دفعه این جورها خیلی خوب انا فی کل یوم رجل اما باید غیر از این‌ها باشد.

  مسئله دیگری که عنوان فرموده‌اند این است که این اگر روز پنج شنبه به‌جا آورد و روز جمعه آب پیدا کرد آیا این می‌تواند به عنوان ورود به عنوان استحباب دو دفعه غسل بکند یا نه؟ مرحوم سید فرموده‌اند به عنوان مستحب می‌تواند غسل بکند، بعضی‌ها هم گفته‌اند نه دیگر غسلش را کرد تمام شد دیگر دو دفعه غسل روی غسل معنا ندارد مثل این‌که مثلا یک کسی جنب است غسلش را کرد حالا دو دفعه می‌خواهد غسل جنابت به‌جا بیاورد همان طور که آن نمی‌شود این هم نمی‌شود چه تفاوت می‌کند؟ جنب بود غسل کرد، حائض بود غسل کرد یا حتی روز جمعه غسل کرد حالا دو دفعه می‌خواهد قبل از ظهر غسل بکند اول طلوع فجر غسل جنابت و غسل جمعه و صبر و امثال این‌ها کرده حالا دو دفعه برای نماز جمعه می‌خواهد غسل بکند به عنوان غسل جمعه می‌شود یا نه؟ که مرحوم سید مثال پنج شنبه و جمعه‌اش را زده‌اند که پنج شنبه غسل کرده حالا شنبه آب پیدا کرده دو دفعه مثلا حمام رفته بنا نبود حمام برود حالا بالاخره حمامش بردند حالا دو دفعه می‌خواهد غسل بکند می‌تواند یا نه؟ مرحوم سید می‌گویند می‌تواند به عنوان استحباب ،

  گفتم استاد بزرگوار ما آقای بروجردی همچنین حضرت امام رضوان الله تعالی علیهما این‌ها می‌گویند که اگر قبل از ظهر باشد می‌تواند و اما اگر بعد از ظهر باشد نمی‌تواند لذا قبل از ظهر می‌خواهد برود مثلا برای نماز جمعه دو دفعه غسل جمعه بکند می‌گویند می‌شود مستحب است شاید هم مثلا اول اذان صبح غسل کرده حالا قبل از ظهر دو دفعه می‌خواهد غسل بکند فتوای این دو بزرگوار این باشد به عنوان غسل جمعه آری، اما اگر برای نماز جمعه نیست قبل از ظهر نیست بعد از ظهر است این دو بزرگوار می‌گویند نه و مرحوم سید می‌فرمایند بله، می‌شود به عنوان استحباب هم می‌شود دیروز ما می‌گفتیم که مطلقا نمی‌شود چرا نمی‌شود؟ بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری است همین طور که اگر غسل جمعه کرد دو دفعه بخواهد غسل جمعه بکند این جا هم روز پنج شنبه غسل کرده دو دفعه بخواهد غسل بکند نمی‌شود بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری، چنانچه بدل احتیاری کافی از بدل اختیاری، یک کسی نماز ظهرش را خوانده حالا به دلش نچسبیده دو دفعه می‌خواهد نماز بخواند بعضی اوقات از من همین سؤال را می‌کنند که من نماز ظهرم را خواندم حالا به دلم نچسبید دو دفعه می‌خواهم نماز ظهر و عصرم را بخوانم می‌توانم یا نه؟ خب نه، چرا نه؟ برای این که آن نماز ظهر و عصر اولی تکلیف را ساقط کرد مأتی به مطابق با مأموربه ساقط شد دیگر حالا مأموربه ندارید تا این‌که بخواهید مأتی به بیاید مأتی به آن جاست که مأمور به در کار باشد مأتی به بیاید مأمور به را ساقط بکند اما فرض این است مأتی‌به مأمور به را ساقط کرد وقتی مأمور به ساقط شد خب دیگر ما اصلا مأموربه نداریم تا این‌که بخواهیم مأتی به بیاید لذا ظاهراً اصحاب در صورت این مسئله ما نه، در صورت بدل اختیاری یعنی مأتی به آمد بخواهد مأموربه را بیاورد دو دفعه نمی‌شود برای این‌که مأمور به نیست توی کار وقتی مأموربه نیست مأتی به دیگر معنا ندارد که دو دفعه نماز سه دفعه نماز بخواند از همین جهت هم صلاه معاده توی آن گیر هستند و در صلاه معاده می‌گویند یک تعبدی بیش نیست اگر آن تعبد هم نبود نمی توانستیم بگوییم یا مثلا یک طلبه دو جا می‌خواهد نماز بخواند اگر ما آن روایات صلاه معاده را نداشتیم می‌گفتیم خب نمی‌شود یا باید به عنوان صلاه استیجاری یا قضا برای خودش یا اصلا نه، و اما آن روایات صلاه معاده آن روایت‌ها می‌گوید اگر کسی نماز فرادی خواند دو دفعه جماعت پیدا شد همان نماز را دو دفعه بخواهد بخواند می‌شود از همین جهت هم می‌دانید که اختلاف در فقهاء زیاد است این‌که آیا مطلقا یا آن جا که نماز فرادی خوانده نمی‌دانسته جماعت به دستش می‌آید جماعت به دستش آمده این جا، و اما نماز فرادی خوانده در حالی که می‌داند الان برود توی مسجد نماز جماعت هست گفته‌اند نماز معاده این جاها نه، چرا نه؟ لذا یک دفعه فرمایش ایشان است تیمم کرده هنوز نماز نخوانده آب پیدا کرد خب این سابقا هم خواندیم بعد هم می‌اییم می‌گوییم روایت هم داریم آب آمد تیمم باطل شد، دیگر حالا باید برای نمازش تیمم کند اما تیمم کرد نماز خواند بعد آب پیدا شد حالا در این جا باید نمازش را بخواند یا نه؟ خب فقهاء گفته‌اند نه اگر وظیفه‌اش تیمم بود و تیمم کرد و بعد آب پیدا کرد مثلا در تنگی وقت تیمم کرد و نماز خواند حالا برای مغرب و عشا باید وضو بگیرد نماز بخواند، یا نماز ظهر و عصر را باید قضا کند یا نه؟ هیچ کس نگفته، گفته‌اند که بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری، آن تیمم وضعش این جوری است که یک دفعه عمل را به‌جا نیاورده آب آمد تیمم باطل شد اما یک دفعه عمل را به‌جا آورده مثل ما نحن فیه غسل روز پنج شنبه را کرده و این غسل به عنوان غسل جمعه بوده عنوان پنج شنبه که نبوده گفته‌اند غسل جمعه بکن روز پنج شنبه یعنی راستی هم که نیت می‌کند نیت غسل جمعه می‌کند دیگر غسل جمعه اما روز پنج شنبه حالا غسل را کرد خب غسل جمعه واقع شد مأتی به مطابق با مأمور به مأمور به را ساقط کرد حالا روز جمعه آمد و این هم آب دارد این می تواند غسل بکند؟ ما می‌گوییم نه، چرا نه؟ مثل این‌که اول اذان صبح غسل کرد حالا دو دفعه آب پیدا کرده می‌خواهد غسل جمعه بکند نمی‌شود چرا نمی‌شود مأمور به ندارد آن اول اذان صبح که غسل جمعه کرد دیگر غسل جمعه که مأموربه بود ساقط شد حالا دو دفعه بخواهد غسل کند نمی‌شود، خب مثل این است که اول اذان صبح است روز جمعه غسل کرده به عنوان غسل جمعه حالا آیا می‌شود قبل از ظهر دو دفعه غسل بکند به عنوان غسل جمعه؟ نه، در این جا هم غسل روز جمعه اش را پنج شنبه کرده الان می‌تواند غسل بکند به عنوان غسل جمعه؟ نه، چرا؟ قاعده بدل دیگر آن مبدل منه را ساقط کرد مأتی به مأموربه را ساقط کرد دیگر مأموربه نداریم تا این‌که بخواهیم آن مأمور به را به‌جا بیاوریم فرض این است که روایت گفت که غسل جمعه بکنید و این‌ها چون که روز جمعه آب پیدا نمی‌کردند غسل روز جمعه کردم فرض این جاست، غسل پنج شنبه که نداریم دیگر، غسل روز جمعه کردند خب تکلیف ساقط شد حالا که تکلیف ساقط شد روز جمعه دیگر اصلا تکلیف ندارد یا ایهاالذین آمنوا غسل جمعه بکنید دیگر تکلیف ندارد و حتی این‌که اگر هم یک کسی بگوید غسل جمعه مثل این‌که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی و حضرت امام همین مرادشان است که این غسل جمعه برای نظافت در نماز جمعه است و چون برای این است پس بنابراین قبل از ظهر این الان برای آن نظافت ان علت آن حکمت می‌تواند مستحب است دو دفعه غسل بکند اما چون عصر دیگر آن نظافت و آن حکمت و آن علت نیست عصر بخواهد غسل بکند نمی‌شود ظاهراً تفصیل اقای بروجردی هم همین جاست این معنایش است ولی به همین آقای بروجردی و حضرت امام ایراد می‌کنیم می‌گوییم که این الان که می‌خواهد برای نظافت و رفتن توی مردم و این‌ها همه خوب است غسل کون علی الطهاره بکند خیلی خوب است اما بخواهد غسل روز جمعه خب نمی‌شود چرا نمی‌شود؟ برای این‌که غسل جمعه‌اش را قبلا کرده، همچنین مثلا اول اذان صبح حالا روز پنج شنبه که مسئله ماست نگوییم، اول اذان صبح رفت حمام و غسلش را کرد حالا قبل از ظهر می‌خواهد برود نماز جمعه می‌تواند غسل بکند به عنوان غسل جمعه؟ نه، چرا نه؟ مأموربه ندارد مأموربه همان اول اذان صبح با آن غسلی که کرد مأموربه را ساقط شد مأتی‌به مأموربه را ساقط کرد حالا دو دفعه بخواهد غسل جمعه بکند مأمور به نیست، بله کون علی الطهاره خوب است غسل بکند کون علی الطهاره خیلی عالی می‌شود آن وقت به عنوان غسل کون علی الطهاره به همان نظافتی که در روایت‌ها آمده با آن غسل یا مثلا الان غسل کرده، بعضی اوقات دیگر وقت ندارد که تمام بشود مثلا غسل صبر کرده خب یکی از غسلهایی که هست غسل صبر است مثل خیلی‌ها ما طلبه‌ها هم همین‌طور است یک آدم بی صبری مخصوصا توی خانه داد و فریاد بالاخره آدم بی‌صبری است جزع وفزع دار است این هم نماز صبر داریم هم غسل صبر داریم حالا این غسل صبر کرده دو دفعه بخواهد غسل صبر بکند می‌شود این چرا؟ برای این‌که وقت ندارد چون وقت ندارد در یک روز می‌تواند 10 تا غسل صبر بکند 10 تا نماز هی مرتب نماز صبر، نماز صبر همچنین تا آخر مثل کسی که بخواهد نافله بخواند نه نافله‌های موقت، الصلاه قربان کل تقی من شاء استکثر و من شاء استقل همین جوری می‌خواهد نماز بخواند خب خیلی خوب است این دیگر چون وقت ندارد نماز بعد از نماز نماز بعد از نماز طوری نیست چون‌که کون علی الطهاره وقت ندارد وضو روی وضو، وضو روی وضو هیچ طوری نیست حتی غسلش را هم ما می‌گوییم همین مسئله بعد ماست بعد می‌اییم صحبت می‌کنیم غسل روی غسل غسل روی غسل طوری نیست برای این‌که ذاتا غسل استحباب دارد اما بحث ما این است غسل برای جمعه این فرض است مثل آن جاست که غسل کرده باشد برای جنابت حالا دو دفعه بخواهد غسل جنابت بکند نمی‌شود نماز ظهر و عصر را خوانده حالا دو دفعه بخواهد بخواند حالا دو دفعه بخواهد نماز ظهر و عصر بخواند نمی‌شود، موقت‌ها و اما بخواهد غسل بکند کون علی الطهاره طوری نیست لذا ما به مرحوم سید و به استاد بزرگوارمان آقای بروجردی هر دو ایراد داریم این‌که اگر روز پنج شنبه غسل کرده روز شنبه دو دفعه به عنوان غسل جمعه نمی‌تواند چرا نمی‌تواند؟ مأموربه ندارد تا مأتی‌به را بیاورد.

  لذا به عنوان رجاء هم نمی‌شود اگر شکی شبهه‌ای امثال این‌ها باشد عنوان رجاء خوب است مثل همین جاها مثلا تسامح در ادله سنن اما ما شکی نداریم مأمور به را ساقط کردیم بله یک کسی بگوید نمی‌دانم حرف خوبی است دیگر برمی‌گردد به این‌که اما مرحوم سید این جا فتوی می‌دهند یا مثل اقای بروجردی در روز جمعه‌اش فتوی می‌دهند این فتوی دلیل می‌خواهد و اما اگر کسی بگوید که به عنوان رجاء آن یک حرف دیگر می‌شود برمی‌گردد این‌که الان مثلا یک کسی نمی‌داند نماز به ذمه‌اش است یا نه؟ خب قاعده می‌گوید نماز به ذمه‌ات نیست چیزی برایت واجب نیست اما حالا این می‌خواهد یک سال نماز برای خودش بخواند می‌شود یا نه؟ بله اما به عنوان رجاء به عنوان ما فی الذمه، چنانچه همین مثلا نماز جماعت می‌خواهد بخواند اما برای خودش به عنوان رجاء ما می‌گوییم می‌شود به عنوان نماز قضا برای خودش به عنوان رجاء، دیگران هم که نمازشان اداست، صلاه معاده می‌شود چنانچه نماز استیجاری بگیرد برود دو سه جا نماز بخواند ما می‌گوییم می‌شود برای این‌که آن نماز استیجاری این نماز جماعت می‌شود و آنها هم می‌توانند به این اقتدا بکنند، لذا رجاء را نیاورید جلو اگر به عنوان رجاء باشد بله، نمی‌داند این حرف که ما گفتیم مأتی‌به مطابق با مأموربه نمی‌داند این‌ها چیست؟ درست است؟ نیست؟ برای این‌که یک دسته گفتند بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری، یک دسته گفتند بدل اضطراری کافی از بدل اختیاری نه، این آقا به عنوان رجاء غسل را به‌جا می‌اورد خوب است اما به عنوان غسل جمعه ظاهراً جایز نیست.

 و صلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo