< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/01/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : شرایط نماز میت

  دیروز عرض کردم که فرموده‌اند بین میت و مصلی باید فاصله مفرط نباشد دلیلی بر مسئله نداریم جز اجماع، تسالم و اگر هم بخواهیم قیاس بکنیم به نماز جماعت آن هم مشکل است برای این که نماز میت نماز نیست صورتاً نماز است مگر این که کسی بگوید صدق عرفی این باید باشد یعنی باید نماز بر میت خوانده بشود وقتی نماز بر میت خوانده می‌شود که فاصله بین میت و مصلی کم باشد، دیروز عرض کردم این مسئله با مسئله نماز جماعت تفاوت ندارد هر چه آن جا گفتیم این جا بگوییم هر چه این جا می‌گوییم آن جا بگوییم و آن جا هم دلیل ندارد مگر همین صدق عرفی مگر همین اجماع لذا مشهور شده د رمیان اصحاب که یک متر فاصله طوری نیست اما اگر بیشتر از یک متر باشد گفته‌اند جماعت قطع می‌شود مثلا صف اول دو نفر این‌ها فرادی کردند گفته‌اند تا دو نفر طوری نیست اما اگر سه نفر شد آن دیگر نماز جماعت نیست حالا یا نماز باطل است یا این که فرادا قهری می‌شود ما می‌گوییم فرادای قهری می‌شود مشهور در میان اصحاب این است که اصلا نماز باطل است، دلیل ندارد مگر همین صدق عرفی و هر چه آن جا گفتیم این جا بگوییم هر چه این جا می‌گوییم آن جا بگوییم اما وقتی برویم توی فقه می بینیم که فقهاء بین نماز جماعت با نماز میت را تفاوت قائلند در نماز جماعت همان است که عرض کردم گفته‌اند مثلا صف اول با صف دوم باید مثلا یک متر بیشتر فاصله نباشد البته از موضع سجده آن صف عقب تا موضع پای آن صف قبلی یعنی در وقتی که دو تا با هم ایستاده‌اند اگر دو متری فاصله باشد طوری نیست یک مترش که برای خاطر همان از سجده تا آن عقب با یک متر هم گفته‌اند فاصله طوری نیست اما در این جا دومتر و سه متر و چهار متر و این‌ها را گفته‌اند طوری نیست گفته‌اند مثلا اگر 10 متر که دیگر بگویند اصلا جماعت نیست این نماز برای این میت نیست مثل سنی‌ها که آنها این فاصله‌ها چه در نماز جماعت چه در نماز میت را اهمیت نمی‌دهند لذا در مسجد الحرام دیده‌اید دیگر، در مسجد النبی امام جماعت توی شبستان است دارد نماز می‌خواند اما عده‌ای هم در صحن اصلاً نه جماعت می بینند نه امام جماعت می‌بینند نه مأمومین می بینند اما با بلند گو نماز جماعت می‌خوانند و آنها می‌گویند که نماز جماعت درست است لذا نماز میتش را هم باید بگویند درست است اما شیعه می‌گوید نه باید فاصله نباشد بعد راجع به فاصله می‌گویند فاصله کم طوری نیست باید فاصله زیاد نباشد در نماز جماعت گفته‌اند یک متر اما در مثل نماز میت گفته‌اند چندین متر هم فاصله باشد طوری نیست، همه این‌ها دلیل ندارد مگر یک تسالم یک اجماع در میان شیعه.

  مسئله بعدش هم همین است گفته‌اند که باید میت باآن کسی که نماز می‌خواند خیلی بالا و پایین نباشد در نماز جماعت هم باز همین را گفته‌اند خیلی بالا و پایین نباشد لذا مثلا در طبقه اول گفته‌اند طوری نیست که الان هم رسم است در طبقه اول اگر آن مأمومین مأمومین دیگر را یا امام را ببینند اگر بخواهند بتوانند ببینند گفته‌اند که صدق عرفی برای وحدت دارد، در طبقه دومش اختلاف است در طبقه سوم گفته‌اند حتما نمی‌شود برای این که صدق عرفی نیست که وحدت امام و ماموم ،وحدت جماعت ، همین حرف را هم در نماز میت فرموده‌اند دلیلی برای مسئله نیست مگر همان وحدت عرفی یا اجماع و تسلمی که در میان شیعه هست و بعضی اوقات هم یک اشکالهایی هست مثلا الان رسم است برای زیر زمین می‌خواهند اتصال بدهند یک سوراخ درست می‌کنند مثلا به اندازه یک محراب کمتر این را متصل می‌کنند به پایین و امام جماعت را پایین وا می‌دارند نماز جماعت بخواند آن بالا هم اقتدا می‌کنند می‌گویند همین سوراخ کفایت می‌کند این علی الظاهر مشکل است انصافا این جورها بگوید و می‌گویند خب اگر می‌خواهد ببیند می‌تواند ببیند این‌ها همه برمی‌گردد به این که آیا صدق عرفی برای وحدت داریم یا نه؟ اگر صدق عرفی برای وحدت باشد کفایت می‌کند و الا نه مثلا در همین طبقه اول و دوم خب دو سه متر اقلا سه متر فاصله است دیگر اما گفته‌اند که این سه متر اگر جلو و عقب باشد یعنی در یک طبقه باشد آن نمی‌شود اما در دو طبقه سه متر بالا و پایین گفته‌اند طوری نیست چرا؟ گفته‌اند صدق عرفی هست دلیلی برای مسئله نداریم من جمله مسئله ما الا یک تسالم یک اجماع و آن تسالم و اجماع هم محتمل المدرکیه، نه، بلکه مقطوع المدرکیه است به این که صدق عرفی باید برای وحدت باشد وحدت جماعت یا در مسئله ما وحدت بین میت و مصلی ، بالاخره این مسئله هم مثل مسئله قبل است سهل و ممتنع است این جور مسئله‌ها از یک جهت آسان است چون دلیل نداریم ما می‌گوییم اجماع و تسالم اما از یک جهت هم مسئله مشکل است برای این که باید صدق عرفی درست بکنیم باید اجماع را آن جا که ما می‌خواهیم بتوانیم ببریم و اجماع چون که لبی است بردن این طرف و آن طرف مشکل است صدق عرفی هم همیشه این جور است اگر دادند آن را دست عرف یک قدر متیقن دارد یک قدر مشکوک ، مثلا در همین نماز جماعت خب طبقه اول و دوم بگویید که مجلس واحد کفایت می‌کند صدق عرفی هم دارد طبقه سوم کفایت نمی‌کند صدق عرفی هم ندارد اجماع هم ندارد در طبقه دوم شک می‌کنیم که وضعش چیست؟ آِیا صدق عرفی هست؟ آیا وحدت جماعت هست؟ آن وقت اگر شک کنیم در مسئله دیروز درباره شکش صحبت کردم حالا این جا هم راجع به آن که باید فاصله نباشد هم این که بالا و پایین نباشد اگر شک بکنیم که آیا اتصال هست یا نه؟ دیگر خواه ناخواه باید بگوییم نه، باید اتصال را احرازش بکنیم و اگر شک در صدق عرفی کردیم نمی‌شود به آن تمسک کرد اگر شک در وحدت کردیم تمسک به اجماع نمی‌شود کرد برای این که اجماع لبی است قدر متیقن باید گرفت بر می‌گردد به اصل اصل این است که اتصال را می‌دانیم باید باشد در این جاها نمی‌دانیم اتصال هست یا نه؟ احراز اتصال باید بکنیم و اصل عدم اتصال جاری است، جاری هم نباشد نمی‌خواهد هم اصل عدم اتصال درست بکنیم باید احراز بکنیم اتصال را تا احراز نکنیم اتصال را نماز جماعت درست نیست، در مسئله ما نماز میت درست نیست لذا برائت هم این جاها نمی‌آید برای این که یقین داریم باید این اتصال باشد حالا چه راجع به مسئله اول فاصله زیاد نباشد چه راجع به مسئله دوم بالا و پایین زیاد نباشد هر دو بر می‌گردد به یک معنا باید صدق عرفی باشد یا باید اجماع باشد آن جاها که می‌دانیم اجماع است طوری نیست آن جاها هم که می‌دانیم صدق عرفی است مانعی ندارد اما آن جاها که شک کنیم صدق عرفی هست یا نه؟ شک کنیم آیا اجماع هم این جاها هست یا نه؟ در مسئه ما مثل طبقه سوم بخواهد نماز میت بخواند میت طبقه اول باشد می‌شود یا نه؟ دیگر خواه ناخواه باید احراز بکنیم اتصال را چون که نمی‌توانیم احراز بکنیم دیگر شرط را باید بیاوریم معنایش این است که بر می‌گردد به اصاله عدم اتصال، گفتم ولو این که کسی این اصل را هم جاری نکند همین مقدار بس است که باید شرط را احراز کند نمی‌تواند شرط را احراز کند به قاعده اذا انتفی الشرط انتفی المشروط، این هم این مسئله.

  مسئله هشتم فرموده‌اند که استقبال ، برای مأموم برای مصلی باید استقبال قبله باشد هم باید جنازه رو به قبله باشد هم مأموم باید رو به قبله باشد، دلیلی بر مسئله نداریم مگر قیاس کرده‌اند گفته‌اند همین جور که نماز باید رو به قبله باشد پس نماز میت هم باید رو به قبله باشد اما اشکال حسابی وارد است و آن این است که این نماز نیست لذا شرایط نماز و موانع نماز را ندارد و سابقا مسائلش را خواندیم لذا روایت هم داشتیم روایت هم وقتی که مثلا فرمود توی نماز حرف زدن راه رفتن طوری نیست آن وقت خود امام علیه السلام فرمودند برای این که نماز نیست خب اگر این باشد اگر کسی بتواند از آن علت بیاید این جا بگوید استقبال شرط نیست لذا میت و مصلی هر دو رو به قبله نباشند باید بگوییم طوری نیست از آن علتی که امام علیه السلام فرمودند این نماز نیست پس حرف زدن توی آن طوری نیست اما راجع به استقبال تسالمش اجماعش بالاتر از آن مسائل قبلی است لذا اجماع داریم در فقه ما تسالم داریم در میان متشرعه که نماز میت باید رو به قبله خوانده بشود هم جنازه باید رو به قبله باشد هم مصلی باید رو به قبله باشد ولو این نماز نماز نیست اما این شرط باید باشد برمی‌گردد به این که اگر ما باشیم و قاعده اقتضا می‌کند که لازم نیست اما این قاعده شکسته شده به اجماع به تسالم در میان شیعه این که استقبال باید باشد این هم این مسئله، یک روایتی هم توی مسئله هست این روایت خیلی دلالت ندارد دیروز می‌گفتم این جور روایت‌ها به اجماع و تسالم ما خدشه وارد می‌کند خودش هم دلالتش خوب نیست حالا علی کل حال یک روایت داریم این روایت را بخوانیم ببینیم این روایت چقدر دلالت دارد؟

  روایت 7 از باب 33 از ابواب نماز میت صلاه الجنازه صحیحه حلبی عن ابی عبدالله علیه السلام عن الرجل و المرأه یصلی علیهما قال یکون الرجل بین یدی المرأه مما یلی القبله که این فقط برای مرد است در روایت دیگر برای زن هم هست که دیروز یک اشاره کردم فرمود که نماز می‌خواهد برای مرد یا برای زن بخواند باید این جور باشد مرد بین دو دست زن باشد که تقریباً بالای سینه می‌شود یا همان در مقابل سینه که اگر می‌خواهد به مرد نماز بخواند نماز برای مرد بخواند وسط بایستد اگر می‌خواهد برای زن نماز بخواند یک قدری بالاتر بالای سر به این معنا همین که روایت دارد یعنی بین یدی المرأه این ممایلی القبله آن بین یدی المرأه که روبروی قبله باشد ممایلی القبله تمسک شده به این ممایلی القبله که گفتند خب می‌گوید که مثلا در مقابل سینه رو به قبله لذا اگر پشت به قبله باشد نمی‌شود و باید در مقابل سینه زن در مقابل مثلا بازوها بین یدی المرأه اما رو به قبله.

  ایرادی که هست این اصل مسئله مستحب است واجب نیست لذا اگر مثلا به زن می‌خواهد نماز بخواند می‌رود خیلی پایین می‌رسد مثلا در مقابل پاها خب نماز خواندن که طوری نیست حتی شاید مکروه هم نباشد باید روبروی میت باشد می‌گوییم خیلی خوب روایت هم داشتیم دیروز هم روایت خواندیم باید این محاذی حفظ شود اما حالا دیگر به زن باشد یا به مرد باشد می‌خواهد نماز بر آن بخواند مثلا نماز جماعت بخواند آن امام جماعت وسط ایستاده آن یکی در مقابل سینه‌اش است آن یکی که نماز می‌خواند در مقابل پاهای میت است خب چه زن چه مرد اشکال ندارد همین محاذی می‌خواهیم که دیروز گفتیم اما مستحب است که در مقابل پاها نباشد برای مرد در مقابل شکم باشد برای زن در مقابل سینه خب مستحب است وقتی مستحب شد بخواهیم تمسک کنیم به ممایلی القبله برای این که استقبال واجب است دیگر نمی‌شود اما مرحوم صاحب جواهر تمسک کرده مرحوم آقای حکیم مرحوم آقای خویی این‌ها که بعد از صاحب جواهر شرح بر عروه نوشته‌اند، خود عروه فرموده‌اند و این‌ها هم تمسک کرد‌ه اند به این روایت ظاهراً روایت دلالت ندارد اما آن اجماع توی مسئله به مامی‌گوید که حتما باید رو به قبله باشد بنابراین اگر تمسک به روایت نکرده بودند شاید بهتر بود و همین جور که صاحب جواهر و دیگران با تسالم و اجماع از این 17 تا، 18 تا مسئله گذشته‌اند اگر می‌گذشتند ظاهراً بهتر بود .

  9 ان یکون قائما آن مصلی باید ایستاده نماز بخواند این هم دلیل نداریم برای این که نماز که نیست اگر نماز بود می‌گفتید که نماز را باید ایستاده خواند و اما چون که نماز نیست شبه نماز است دعاست چه ایستاده بخواند چه نشسته باید بگوییم تفاوت ندارد اما باز تسالم اصحاب است اجماع توی مسئله هست که باید ایستاده بخواند حتی اگر مثلا یک نفر نمی‌تواند ایستاده، آن می‌تواند نشسته نماز بخواند اما این نماز کافی نیست یک کسی ایستاده باید براین نماز بخواند لذا مثل نماز می‌بیند همین طور که ماها بخواهیم نماز بخوانیم باید ایستاده بخوانیم مگر نتوانیم می‌توانیم نشسته بخوانیم اما ماها بخواهیم مثلا نماز استیجاری بخوانیم نشسته خب معلوم است نمی‌شود حالا در این جا هم بخواهیم نماز میت بخوانیم نشسته، برای خودمان خوب است اما چون که واجب کفایی است از دیگران ساقط بشود نه، خودش می‌تواند نشسته بخواند نماز میت خوانده اما نماز میت ایستاده باید خوانده بشود لذا مثلا سه چهار نفر توی صف اول دو نفرشان پیرمردند نمی‌توانند، نشسته طوری نیست نمازشان درست است و اما نماز میتی که ساقط می‌شود آن دو نفر یا آن یک نفر که ایستاده است لذا باز در مسئله اجماع نداریم قیاس هم بخواهیم بکنیم به این که نماز این جوری، نماز باید ایستاده باشد این نماز نیست بنابراین قاعده اقتضا می‌کند اگر نشسته همه نشسته نماز بخوانند طوری نباشد اما قاعده شکسته می‌شود به اجماع به تسالم در میان اصحاب.

  10 گفته‌اند قصد قربت در نماز میت گفته‌اند که غسلش قصد قربت می‌خواهد نمازش قصد قربت می‌خواهد اما تکفین و تدفینش قصد قربت نمی‌خواهد اگر ریاء باشد اگر برای پول گرفتن باشد گفته‌اند طوری نیست اما دلیل حسابی برای مسئله نداریم آنها که گفته‌اند قصد قربت گفته‌اند که چون عبادت است باید قصد قربت در آن باشد خب اگر این حرف درست باشد باید برای هر 4 تا قصد قربت باشد برای این که غسلش عبادت است و تکفینش عبادت است تدفینش عبادت است نمازش هم عبادت است اگر چون عبادت است باید قصد قربت بشود لازمه‌اش این است که روی هر 4 تا قصد قربت بشود این یک حرف.

  یک حرف هم ما خیلی از عبادات داریم که قصد قربت در آن لازم نیست اگر قصد قربت کرد ثواب دارد اگر قصد قربت نکرد هیچ من جمله همین مسئله ما که در تدفینش در تکفینش مسلم است قصد قربت نمی‌خواهد در حالی که عبادت است مسلم، لذا مسئله را نمی‌شود درستش کرد به غیر همین چیزی که این دو سه روزه داشتیم یعنی اجماع البته این جور اجماعها باید کاشف از نص معتبر باشد کاشف از قول امام باشد یک چیز مسلم در میان شیعه است که در تجهیزات میت دوتایش قصد قربت نمی‌خواهد دو تا قصد قربت می‌خواهد راجع به نمازش قصد قربت می‌خواهد راجع به غسلش هم قصد قربت می‌خواهد راجع به تکفین و تدفینش قصد قربت نمی‌خواهد.

  قطع نظر از آن اجماع اقل و اکثر ارتباطی یا اقل و اکثر استقلالی است نمی‌دانیم آیا این نماز که دعاست قصد قربت می‌خواهد یا نه؟ قاعده می‌گوید نه راجع به غسلش هم نمی‌دانیم قصد قربت می‌خواهد یا نه؟ شرط است یا نه؟ خب برائت، اصاله عدم شرطیت در اقل و اکثر ارتباطی یا استقلالی می‌گوییم قصد قربت نمی‌خواهد.

  اجماع می‌گوید حتما باید قصد قربت کرد.

  11 فرموده‌اند که مکان باید مباح باشد و اگر مکان مباح نباشد گفته‌اند که نماز باطل است ، باز قیاس کرده‌اند به نماز گفته‌اند چه جور در نماز اگر در خانه غصبی باشد نماز باطل است این جا هم نماز قصد قربت می‌خواهد و همین جور که قصد قربت می‌خواهد باید در مکان غیر غصبی، اگر مکان غصبی باشد نماز باطل است.

  خب این مسئله هم باز همین است اگر اجماع توی مسئله باشد آن اجماع کار می‌کند والا اگر آن اجماع نباشد باید بگوییم این اباحه در این شرط نیست چنانچه مرحوم سید ، دیگران هم می‌گویند اگر میت را بگذارند توی زمین غصبی اما خودشان بایستند توی زمین غیر غصبی نماز بخوانند گفته‌اند درست است البته گفته‌اند کار حرام است کار آن حرام است اما چون که مربوط به نماز نیست گفته‌اند که نماز درست است ولی مسئله اختلاف خیلی توی آن هست مثلا در باب وضو همچنین در باب نماز حالا باب وضو مرحوم سید در عروه می‌فرماید که آب وضو، آن جا که دارد وضو می‌گیرد، حتی می‌فرمایند که آبی که دارد می‌رود ، حتی بالوعه‌ای که آب در آن ریخته می‌شود همه این‌ها باید مباح باشد در حالی که وضو گرفتن غیر آن چاهی است که آب وضو در آن می‌رود یا مثلاً آن آب را از پشت بام می ریزد توی خانه همسایه خب این وضو گرفتن غیر آن است اما مرحوم سید می‌گویند نه، همه این‌ها باید مباح باشد اگر مباح نباشد وضو باطل است ، این یک مسئله است که این تفاوت‌ها چرا؟ که در ما نحن فیه می‌گویند اگر میت را بگذارند توی زمین غصبی اما توی زمین غیر غصبی نماز بخوانند می‌گویند نماز درست است با آن یک تهافتی پیدا می‌کند و اگر این جا درست است آن جا هم باید بگویند که بالوعه و مصب آب و این‌ها طوری نیست فقط آب باید مباح باشد.

  ولی یک مسئله دیگری هست و آن این است که اگر ما در اصول اجتماعی بشویم باید بگوییم که این نماز درست است اما کتک دارد اگر کسی امتناعی است در باب اجتماع امر و نهی امتناعی باشد بگوید مقرب مبعد نمی‌تواند بشود خیلی خوب مبعد مقرب نمی‌تواند باشد د راین جا نماز قصد قربت می‌خواهد این نماز میت بدون قصد قربت آمده مبعد است مقرب نمی‌تواند باشد نماز باطل است واما اگر کسی مجوزی بشود خب می‌گوید من جهه مقرب است من جمه مبعد است و این‌ها را سابقا گفته‌ایم همین جا هم دو دفعه تکرار است و این اباحه‌ای که مرحوم سید می‌گوید منافات با فتوایشان هم دارد برای این که ایشان در اصول اجتماعی هستند امتناعی نیستند اما وقتی توی فقه می‌آیند امتناعی می‌شوند و عمده هم همین است دلیل عمده این‌ها همین است که مقرب مبعد نمی‌تواند بشود اما اگر کسی بگوید مبعد من جهه غیر از مقرب من جهه است بعضی ها هم تمسک کرده‌اند به اجماع اما سابقا اگر یادتان باشد گفتیم نه اصلا فضل بن شاذان از قدماء عبارتش را هم نقل کرده‌اند یکی از فضلا عبارت را آورده بود که عبارت را خواندیم اصلا فضل بن شاذان مسئله را مفروغ عنه گرفته که جایز است یعنی در زمان فضل بن شاذان علماء فقهاء قدماء گفته‌اند که نماز خواندن در ملک غصبی نماز باطل نیست برای این که کتک دارد نماز صحیح است برای این که مبعد است من جهه مقرب من جهه با هم منافات ندارد مسئله ما هم همین است دیگر تکرار ماسبق است اگر کسی اجتماعی بشود دیگر باید بگوید نماز صحیح است اگر امتناعی بشود باید بگوید نماز باطل است اما این مسئله باز فراموش نشود این جا همچنین که توی نماز هم اجماع هست آن اجماع جلوی ما را می‌گیرد آن تسالم در فقه ما حالا در میان مردم نمی‌دانم این جور تسالمی هست یا نه؟ در فقه این تسالم جلوی ما را می‌گیرد و باید بگوییم که شرط 11 این که باید آن جا که نماز میت می‌خواند مباح باشد.

 و صلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo