< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

89/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اگر برای غسل میت آب نباشد

  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

  مسئله دیروز درباره این بود که اگر آب نباشد میت را باید تیمم داد به سه تا تیمم یکی تیمم بدل از آب سدر، یکی بدل از آب کافور، یکی هم بدل از آب خالص.

  مسئله صاف نیست اما می‌شود گفت اجماع در مسئله هست.

  راجع به اصل تیمم گفتیم که یک روایت هست از زیدبن علی از پسر امام زین العابدین علیه السلام، روایت این بود که ان قوماً اتوا رسول الله صلی الله علیه و آله فقالوا یا رسول االه مات صاحب لنا و هو مجدور فان غسلناه انسلخ فقال صلی الله علیه و آله ییمموه گفتند سند روایت خوب است دلالتش هم خوب است ولو راجع به این است که یک میتی که له شده بود که اگر دستش می‌گذاشتند از هم می‌پاشید حضرت فرمودند تیممش بدهید،

  دیروز می‌گفتم که یکی سند روایت پیش ناتمام است حالا آنرا درستش بکنیم این‌که عمل اصحاب جبران ما سند، یکی هم باید یک قیاس بکنیم بگوییم فرقی نیست آن‌جا که آب باشد نتواند استعمال بکند مثل مسئله ما یا اصلاً آب نباشد، فرقی نیست عرف الغاء خصوصیت می‌کند الغای خصوصیت قطعی.

  این هم صاف نیست اشکال دارد ولی علی کل حال صاحب جواهر و دیگران تمسک کرده‌اند به این روایت، اما این ندارد که سه تا تیمم این دارد تیممش بدهید، این را هم باید درستش بکنیم بگوییم که تیممش بدهید بدل از غسل میت است غسل میت سه تا غسل است پس این هم باید سه تا تیممش داد، این یک دلیل است دیروز می‌گفتم صاف نیست، مخصوصا یک روایتی داریم که آن روایت‌ها می‌گوید که اگر نشود غسلش بدهید یدفن بثیابه، آن روایات را هم باید تخصیص بدهیم بگوییم که یدفن بثیابه بعدالتیمم، این‌ها همه مشکل است دیگر، این یک روایت، خیلی دلم می‌خواهد این‌جاها از شما استفاده بکنیم .

 روایت 1 از باب 18 از ابواب تیمم صاحب جواهر و دیگران تمسک کرده‌اند به این روایت صحیحه عبدالرحمن بن ابی نجران عن موسی بن جعفر عیهما السلام عن ثلاثه نفر کانوا فی سفر احدهم جنب و الثانی میت و الثالث علی غیر وضوء و حضرت الصلوه و معهم من الماء قدر ما یکفی احدهم من یأخذ الماء؟ و کیف یصنعون؟ قال یغسل الجنب و یدفن المیت بتیمم و تیمم الذی هو علی غیر وضو لان غسل الجنابه فریضه یعنی توی قرآن آمده و غسل المیت سنه توی قرآن نیامده و تیمم للآخر جایز، روایت سه چهار تا اشکال دارد دیگر شما باید این سه چهار تا اشکال را رفع بکنید.

  اشکال اول این‌که این مرحوم شیخ در تهذیب روایت را نقل کرده‌اند اما این بتیمم ندارد، یدفن المیت، بتیمم نیست، این یک اشکالی که مرحوم کلینی نقل کرده‌اند یدفن بتیمم، مرحوم شیخ در تهذیب نقل کرده‌اند یدفن بدون این‌که تیمم باشد، همان که یدفن بثایبه که در روایات دیگر بود این اشکال را رفع بکنید رفع بکنید مثلا بگویید که کافی اضبط است پس آن را می‌گیریم، حالا یکی هم بگوید باز مسئله ناصاف است دلچسب نیست.

  اشکال دوم این است که این‌که فرمودند غسل الجنابه به فریضه خب این تیمم برای غیر جنب این هم در قرآن آمده و این مربوط به جنب نیست و ان لم تجدوا ماءً فتیمموا صعیدا طیبا لذا آن هم فریضه است این ندارد، برای این‌که لان غسل الجنابه فریضه باید بفرماید که لان غسل الجنابه و التیمم برای کسی که آب ندارد آن هم فریضه، غسل المیت سنه، اما فرمود غسل الجنابه فریضه، غسل المیت سنه، و التیمم للاخر جایز.

  اشکال سومی که هست این جایز یعنی چه؟ بگوییم که معنایش این است و التیمم للاخر واجب یعنی مشروع است ولی این خیلی اشکال دارد که، لذا یک کسی آب ندارد باید تیمم کند، جایز که نیست، علاوه بر این‌که فریضه است و ان لم تجدوا ماء فتیمموا امر است باید تیمم کند جایز یعنی چه؟ این را هم باید مثلا معنا کنیم جایز است معنایش این است که یعنی بدون وضو بدون تیمم نماز نخواند یک چنین چیزی،

  یک حرف دیگر هم این‌که خب این بتیمم ظاهرش است یک تیمم، اما سه تا تیمم دیگر ندارد، این را هم درستش بکنیم بگوییم که این‌که فرموده بتیمم یدفن المیت بتیمم یعنی تیمم بدل از غسل است، آن‌جا سه‌تاست این‌جا هم سه‌تا، دیگر دلیل در مسئله نداریم.

  اما مثل این‌که یک تسلم هست که یدفن بثیابه نیست حتما باید تیمم بشود و معمولاً هم مثل صاحب جواهر و شیخ انصاری و مرحوم حاج آقا رضا همدانی و این‌ها دل خوش کرده‌اند به این اجماع به این شهرت خب این را هم که می‌دانید این‌ها تمسک به این روایت‌ها کرده‌اند یعنی وقتی که برویم توی کتاب فقهاء از قدماء می‌بینیم تمسک شده به همین روایت‌ها، می‌شود اجماع یا شهرت محتمل المدرکیه، مقطوع المدرکیه حجت نیست ولی علی کل حال دست نمی‌شود برداشت و بگوییم یدفن بثایبه، یا مثلا یکفن و یدفن و تیمم نمی‌خواهد، حالا که آب نیست تیمم نمی‌خواهد، کسی جرأت داشته باشد می‌تواند بگوید، بگوید که خب خیلی جاها داریم که فرموده‌اند یدفن بثیابه بلاغسل و بلاکفن و من‌جمله مماثل که سابقا خواندیم که اگر مماثل نیست خب گفتند سقط الغسل و یدفن بثیابه یا یدفن مع کفنه، خیلی جاها داریم اما گفتن این خیلی جرأت می‌خواهد.

  بنابراین دیروز می‌گفتم دیگر از جاهایی که باید احتیاط کرد آن مسئله بود که می‌گفتیم خب حالا سه تا غسلش بده بعد هم یک تیمم خیلی آسان است تحمیلی بر مکلف نیست که بگوییم احتیاط کردن تحمیل است، خب نه، سه تا غسل می‌دهد با اب خالص و بعد هم تیمم می‌دهد، ما نحن فیه هم همین‌طور است بگوییم که خب سه تا تیمم می‌دهد و بعد هم دفنش می‌کند حالا بدون تیمم این خلاف احتیاط است مخصوصاً این‌که این دو تا روایت هست، شهرت هم هست، خب هذا کله راجع به اصل تیمم. ولی راجع به سه تا تیمم آن قول دارد که یک تیمم کافی است از جمله کسانی که می‌گویند یک تیمم کافی است صاحب جواهر و شیخ انصاری، گفته‌اند این روایتی که می‌گوید یدفن بتیمم این تیمم ظاهرش این است که یک تیمم، ولی به مرحوم صاحب جواهر به مرحوم شیخ انصاری عرض می‌کنیم خب حالا که شما توی اصل مسئله به اجماع و شهرت و این روایت و این‌ها چسبیده‌اید دیگر معنا ندارد که بگویید یک تیمم، مخصوصاً ظاهر این روایت که فرمود که یدفن بتیمم این اشاره است به تیمم بدل از غسل میت، غسل میت سه تا غسل است، تیممش هم باید سه تا باشد لذا این‌که صاحب جواهر و مرحوم شیخ و امثال این‌ها خیلی گفته‌اند که تیمم مسلم اما سه تا تیمم دلیل نداریم بنابراین یک تیمم کفایت می‌کند، این حرف دیگر مسلم نارساست ولو مثل شیخ انصاری و مثل صاحب جواهر فرموده‌اند این حرف دیگر نارساست انسان بگوید که یدفن بلاغسل و بلاتیمم این خیلی آسان‌تر از این است که بگوییم که یدفن بتیم، بعد هم یک سؤال می‌آید جلو از شیخ انصاری از صاحب جواهر می‌کنیم تیمم چه؟ بدل از سدر؟ بدل از کافور؟ بدل از خالص؟ هیچ کدام؟ و ما تیمم هیچ کدام که نداریم دیگر برای میت، مثل غسل جنابت که نیست بگوییم بدل از غسل جنابت تیمم کن آن یکی است این هم یکی، خب این را صاحب جواهر یا شیخ انصاری می‌خواهند چکارش بکنند؟ لذا این فرمایش شیخ انصاری و صاحب جواهر که در اصل مسئله مرحوم صاحب جواهر ادعا تسلم و اجماع و حتما باید چنین، در حالی‌که دلیل که نداشتند الا این دو تا روایت که خواندیم و ان شهرت به سزایی که در مسئله هست آن وقت توی اصل تیممش بگویند بلااشکال اما وقتی می‌رسند به این سه تا تیمم بگویند نه، یک تیمم کفایت می‌کند، به صاحب جواهر می‌گوییم یک تیمم، تیمم چه؟ ما که یک غسل برای میت نداریم ما سه تا غسل برای میت داریم پس اگر فرمود تیممش بدهید یعنی همین‌جور که سه‌تا غسل، سه‌تا تیمم، و اگر هم از شهرت می‌ترسید خب در دومش هم از شهرت بترسید، شهرت روی هر دو هست همین‌طور که مرحوم سید در عروه دیگر بدون اشکال و این‌ها خیلی جازم فرمودند اگر آب نباشد تیمم بدهند به سه‌تا تیمم یکی بدل از سدر، یکی بدل از کافور و یکی بدل از آب خالص، این هم حرف مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شیخ انصاری که ظاهراً درست نیست.

  مسئله بعدی این است که اگر اب به مقدار یک غسل باشد یا غسل با اب سدر یا با آب کافور یا با آب خالص مثلا یک ظرف آب بیشتر نیست این میت را سه‌تا غسل نمی‌شود داد یا باید غسل با سدر بدهند یا با کافور یا با آب خالص، مرحوم سید در عروه همچنین صاحب جواهر فرموده‌اند که آن آب را صرف غسل اول می‌کند بعد دیگر آب ندارد آن با آب کافور و با آب خالص را دوتا تیمم می‌دهد، اما این‌ها تمسک کرده‌اند به قاعده حرج به قاعده میسور، گفته‌اند قاعده میسور می‌گوید اول با آب سدر بعد با آب کافور بعد با آب خالص، سه‌تا که نیست، یک آب هست با اب سدر، دیگر قاعده میسور می‌گوید دوم و سوم تیمم، اصل مطلب خوب است ولی این فرمایش این‌ها که تمسک کرده‌اند به قاعده میسور جا ندارد یعنی ولو این‌که کسی قاعده میسور را بگوید که ما در این مسائل گفتیم که قاعده میسور یک امر عقلایی است و همه جا می‌آید الا ما اخرجه الدلیل اما این‌جا جای قاعده میسور نیست، چرا؟ برای این‌که خود دلیل دلالت دارد این آب دارد دلیل می‌گوید این را غسلش بده، خب با آب سدر غسلش می‌دهد، وقتی با آب سدر غسلش داد دیگر آب ندارددلیل می‌گوید تیممش بده، نمی دانم چه جورشده که مرحوم صاحب جواهر و همچنین شیخ انصاری و این‌ها تمسک کرده‌اند به قاعده میسور، باید تمسک کرده باشند به ظهور دلیل بگویند که خب این را غسل با اب سدر که می‌شود داد برای این‌که این مقدار آب داریم وقتی آن غسل با آب سدر را دادیم دیگر آب ندارد وقتی آب ندارد نوبت می‌رسد به تیمم حالا بگویید این روایت که خواندیم تمام است دیگر با آب کافور، ندارد، تیمم، با آب خالص، ندارد، تیمم، خود ظهور دلیل می‌گوید که همین‌جور که بزرگان همه فرموده‌اند اول غسلش بدهند با اب سدر بعد با آب کافور بعد هم با آب خالص، این هم این مسئله، ظاهراً مسئله صاف است و دیگر خیلی احتیاج نداریم که قاعده میسور را جلو بکشیم اما تعجب این است که شهید دوم در مسالک صاحب جامع المقاصد در جامع المقاصد این‌ها هر دو هم انصافا در فقه افتخار برای ما طلبه‌ها هستند افتخار برای عالم تشیع هستند این دو بزرگوار هم تمسک کرده‌اند به قاعده میسور گفته‌اند قاعده میسور به ما می‌گوید که سه‌تا غسل نمی توانی بدهی، یک غسل، قاعده میسور به ما می‌گوید حالا که آب نداریم، تیمم، ولی به این دو بزگوار هم عرض می‌کنیم آقا در ظهور دلیل می‌گوید آب داری غسلش بده، خب غسلش می‌دهد حالا که آب نداری تیمم بده، تیمم بدل از غسل با آب کافور، یکی هم با آب خالص این هم این مسئله.

  مسئله بعد راجع به همین است که الان روایتش را خواندیم مرحوم سید یک مسئله‌اش کرده است و این‌که اگر نشود میتی را غسل بدهیم این مسئله خیلی وقت‌ها هم به درد می‌خورد مخصوصا توی این تصادف‌ها، زخم دارد خون بند نمی‌آید نمی‌تواند غسلش بدهد یا این‌که مجدور است مثل حالا بعضی از معتادین اگر دست به آن بگذارند پخش می‌شود و علی کل حال آب هست مانع هست از این‌که این میت را غسل بدهند چه بکنند؟

  قاعده اقتضا می‌کند اگر می‌شود این میت را غسل جبیره بدهند و غسل جبیره معنایش این است که مثلا سرش شکسته، خون می‌اید نمی‌شود خونش بند بیاید مثلا گچ می‌ریزند توی این زخم خونش بند می‌آید اما آن گچ‌هایی که ریخته‌اند جای آن زخم خب نمی‌تواند دیگر آب به بشره برسد، این را غسلش می‌هند می‌شود غسل جبیره، در غسل جبیره هم که این قدر مشکلش کرده‌اند این‌که آب نه، دست نمناک و باید به دست نمناک به عنوان غسل روی بشره بکشد این را سابقا گفتیم هیچ کدام لازم نیست مثلا مانع توی پشتش است روی دستش است این مانع را نمی‌تواند رفع بکند حالا که نمی‌تواند رفع بکند چه؟ وضو بگیرد به جای مانع آب به بشره نمی‌رسد به مانع می‌رسد خب همین غسل جبیره است و کفایت می‌کند و اما این‌که حالا یک دست تر روی آن بکشد به عنوان غسل جبیره این‌که توی رساله‌ها آمده و توی عروه آمده و این مسئله را این‌قدر مشکلش کرده‌اند علی الظاهر وجهی ندارد دیگر، لذا این خیلی اسان می‌شود یعنی یک مسئله خیلی آسانی می‌شود برای مکلفین این‌که اگر مانع در کار است و مانع را نمی‌تواند رفع بکند وضو بگیرد غسل بکند با همان مانع اسمش را می‌گذاریم وضو و غسل جبیره مانحن فیه هم همین طور است حالا سرش را گچ ریخته‌اند در آن، مانع هست، خب این وقتی که خونش بندآمد دیگر غسلش می‌دهند چه جوری غسلش می‌دهند؟ دیگر مثل غسل معمولی و غسل با اب سدر و با اب کافور و با اب خالص آن سر را همه‌اش را نشده غسل بدهند اما شده آب به مانع رسیده کفایت می کند، ولی این‌که مشهور شده که سر را توی پلاستیک بکن و میت را غسلش بده ظاهراً این یک احتیاط است نمی‌شود درستش کرد، جبیره آن‌جاست که بعضی از مواضع وضو و اما اگر همه مواضع وضو مثل این‌که مثلا صورتش زخم است می‌خواهد وضو بگیرد نمی‌شود مگر این‌که پلاستیک توی سرش بکند آب را بریزد به صورت، نه، این نوبت به غسل جبیره نمی‌رسد، بله نوبت به تیمم می‌رسد تیمم روی مانع آن هم بعد در تیمم می‌آییم بعضی اشکال می‌کنند می‌گویند که اگر مستوعب باشد تیمم مستوعبی دیگر نمی‌شود و دیگر می‌شود فاقد الطهورین وقتی فاقد الطهورین شد آن مسئله می‌آید جلو که حالا که فاقد الطهورین شد آیا نماز ساقط است یا نه؟ مشهور در میان اصحاب می‌گویند نماز ساقط است قضا هم ندارد و ما می‌گوییم نه، نماز ساقط نیست.

  مثلا همه سر زخم است، وقتی همه سر زخم باشد آن وقت نوبت می‌رسد به این‌که آیا این را غسل بدهند بدون سر یا نه؟ خب تمسک شده به آن روایتی که سابقا خواندیم که اگر پاره پاره شده باشد آن‌جا که گوشت دارد غسل نمی‌خواهد آن‌جا که استخوان دارد ما گفتیم غسل نمی‌خواهد و بالاخره آن‌جا که صدر است یعنی سینه و قلب آن‌جاست روایت داشت که این‌جا را غسل بدهید معنایش این است که دیگر سر غسل لازم نیست، مانحن فیه همین‌جور می‌شود، دیگر فرق نمی‌کند بین این‌که تن باشد بدون سر یا با سر است اما سر را نمی‌شود غسل داد چون که زخم است خون می‌اید چه باید کرد؟ دیگر باید سر را درست مانعش را مثلا پلاستیک یا غیر پلاستیک و این سر را که به تن هم هست حائل درست بکنند آن وقت غسلش بدهند بدون سر و غسل بدون سر را سابقا گفتیم درست است و دیگر لازم نیست این‌که غسل جبیره‌ای باشد اگر مستوعب باشد، بله احتیاط خوب است در این‌جاها، چون مسائل این‌جاها ناصاف است و احتیاط هم سخت نیست این‌که مثلا سر میت همه‌اش از بین رفته اما متصل به تن است خب این سر را حسابی را می‌بندند و وقتی تمام را بستند دیگر غسل جبیره هم همین است ولو مستوعب است اما خب احتیاط خوب است بگوییم که مثل این‌که این میت سر دارد چه جوری غسلش می‌دهند؟ الان هم همین‌جور و همین سر و گردن را به عنوان جبیره، تنه را هم که می‌شود، غسل اول، غسل دوم، غسل سوم، اما اگر ما باشیم و دلیل، دلیل اقتضا ندارد بلکه یدفن بثیابه همین‌جاها می‌آید اما چنانچه مشهور در میان اصحاب هم هست این غسل جبیره به او بدهیم به این طرزی که گفتم ولو همه سر مستوعب باشد اگر همه سر مستوعب نباشد که خیلی واضح است خیلی خوب است درست غسلش می‌دهند مشهور هم هست در رساله‌ها هم آمده و اشکال ندارد و اما اگر مستوعب شد دیگر ظاهراً آن را لازم نیست غسل بدهند اما روایات می‌گفت که مابقی بدن غسل داده بشود که همان روایتی که صحیح السند هم بود سابقا خواندیم که فرمود یک کسی را کشته‌اند یک قطعه‌اش آن‌جا افتاده، یک قطعه آن‌جا و یک قطعه آن‌جا حضرت فرمودند آن‌جا که سینه دارد غسل بدهید مابقی را دیگر لازم نیست غسل بدهید خب این روایت خیلی خوب است، حالا الان این سر دارد اما مثل همان بی‌سر است یعنی نمی‌شود غسلش داد اگر مستوعب نباشد غسل جبیره را صحبت کردیم و مفصل هم صحبت کردیم غسل جبیره، و اگر مستوعب است غسل جبیره می‌گویند نه، اگر غسل ندهند و مابقی بدن را غسل بدهند ان روایت می‌گفت کفایت می‌کند اما احتیاط این است که غسل بدهند همه سر و بدن را با غسل جبیره‌ای، یعنی آب به سر نرسانند و اما درست غسلش بدهند آب بریزند روی سر تا پا آن مستوعب را هم به عنوان جبیره غسل بدهند.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo