درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/10/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کیفیت غسل میت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
در مسئله 14 فرمودهاند که اگر یک قطعه مبانه از میت پیدا شد حالا مثلا دست او و نمیدانند زن است یا مرد، میفرماید هم مردها هم زنها باید آن را غسل بدهند و این از عجایب فتوای مرحوم سید است برای اینکه مرحوم سید قبلاً در عضو مبان از حی یا در باب خنثی میفرمودند که غسل ساقط است برای اینکه نمیداند کی او را غسل بدهد؟ لذا مثل خنثی غسل ساقط است و باید همین جور دفن بکنند و انجا یک احتیاطی میکردند که هم مردها غسلش بدهند هم زنها که ما ایراد میکردیم میگفتیم که احتمال حرمت هست لذا نه زنها میتوانند غسل بدهند نه مردها اما اینجا میفرماید که فتوی نمیدهند اما احتیاط میکنند میگویند اذا کانت القطعه المبانه یعنی از میت مشتبهه بین الرجل و الانثی الاحوط ان یغسلها کل من الرجل و المرأه.
خب این منافات دارد با آن مسائل قبلی که میفرمودند سقط الغسل الا اینکه معنا کنیم الاحوط احوط مستحبی نه احوط وجوبی که یک چیزی از خودمان روی آن بگذاریم بگوییم اذا کانت القطعه المبانه مشتبهه بین الرجل و الانثی سقط الغسل و الاحوط ان یغسلها کل من الرجل و المرأه، ولی ظاهر این احوط احوط واجبی است نه احوط مستحبی و سابقا در خنثی در قطعه مبانه از حی میگفتیم سقط الغسل، حالا احتیاط در اینجا هم این اشکال را پیدا میکند آنجاها هم این اشکال بود که این زن احتمال میدهد بخواهد این دست را غسل بدهد حرام باشد آن مرد هم بخواهد غسل بدهد احتمال میدهد حرام باشد برای اینکه مماثلت شرط است و چون احتمال میدهد حرام باشد باید بگوییم که الاحوط سقوط الغسل، و اگر یادتان باشد آنجاها مرحوم صاحب جواهر میفرمودند این مثل آنجاست که میدانند یکی از اینها جنب است میگفتند آن غسل برایش واجب نیست، آن هم غسل برایش واجب نیست و اما دو تا بخواهند همدیگر را دوش بگیرند بروند توی مسجد نمیشود و ما نحن فیه همین طور است، علم اجمالی اصلاً نیست، ان نمیداند برایش واجب است یا نه؟ آن هم نمیداند برایش واجب است یا نه؟ آن نمیداند برایش حرام است یا نه؟ آن هم نمیداند برایش حرام است یا نه؟ خب اصل دارد، آن اصل دارد که این غسل واجب نیست آن اصل دارد که این غسل واجب نیست حالا اگر احتیاطا بخواهد غسل بدهد احتمال حرمت است لذا نمیتواند این احتیاط را بکند حتما باید با اصل بگوید غسل برایم واجب نیست ان هم بگوید اصل این است که غسل برایم واجب نیست، حالا چه جورشده در حالیکه هفت هشت ده تا مسئله هم از آن نگذاشتهایم مرحوم سید یک اختلاف در فتوی پیدا کرده است نمیدانیم چه جوری شده؟ الا این که عرض کردم این احوط را احوط استحبابی بگیرید آن وقت ان ایراد صاحب جواهر به آن وارد است هم اینجا هم در آن مسائلی که چند روز قبل خواندیم.
وعلی کل حال این مسئله ما با آن مسئله قطعه مبانه از حی دو تا مسئله با مسئله خنثی مشکل هیچ تفاوت ندارد، هر چه در خنثی مشکل گفتیم در این دو تا باید بگوییم هر چه در قطعه مبانه از حی گفتیم در قطعه مبانه از میت هم همان را باید بگوییم، قاعده این را اقتضا میکند و ما سابقا گفتیم سقط الغسل.
مسئله بعدی در کیفیت غسل میت است چه جوری غسل بدهیم؟
فرمودهاند یجب تغسیل ثلاثه اغسال الاول بمل السدر الثانی بماء الکافور الثالث بماء القراح، دیگر این مسئله اجماع است و تسالم روی مسئله است و روایت هم روی آن زیاد داریم و از جمله روایات روایاتی است که در باب 1 و 2 از ابواب غسل میت مرحوم صاحب وسائل آوردهاند حالا از جمله آن روایتها صحیحه حلبی عن ابی عبدالله علیه السلام یغسل المیت ثلاث غسلات مره بالسدر و مره بالکافور و مره اخری بالماء القراح، کیفیت این غسل چیست؟ خب اینجا بیان نشده اشاره ای به معهود است و اشاره به معهود این است که در هر غسلی باید سروگردن طرف راست طرف چپ شسته بشود یا ارتماسی باید به حسب عادی یک مرتبه بروددر اب، با حرفهایی که در غسل ترتیبی و ارتماسی زدیم همه همه اینجا میاید لذا دیگر در روایتها خصوصیت گفته نشده مثل اول مثلا میگویند غسل چیست؟ بعد میگویند که اغسال منقسم میشود به چند قسم، واجب مستحب، غسل واجب مثل جنابت، غسل مستحب هم مثل غسل روز جمعه، دیگر آن روایتها کیفیت غسل را معلوم میکند لذا این روایت هم که میفرماید که ثلاثه اغسال یعنی اول باید سر و گردن را با آب سدر بعد دست راست و دست چپ، این یک غسل با آب سدر، بعد هم یک غسل که مرکب از سه چیز است با آب کافور، بعد هم یک غسل که مرکب از سر و گردن و طرف راست و طرف چپ است با آب خالص.
خب مسئله اول فرمودهاند ترتیب شرط است یعنی باید اول سر و گردن بعد طرف راست بعد طرف چپ، در زنده همین است در میت هم همین است، خود همین روایت هم خوب دلالت دارد که یغسل المیت ثلاث غسلات مره بالسدر مره بالکافور مره بالماء القراح خب این ترتیب باید حفظ بشود اما این را مرحوم سید نفرمودهاند شاید به وضوح باقی گذاشتهاند و اینکه حالا اگر یادش رفت ترتیب را یا جاهل به ترتیب بود آیا غسل باطل است یا نه؟ رفع ما لا یعلمون میگوید نه، رفع النسیان میگوید نه و ان حدیث رفع حکومت پیدا میکند بر همه روایات الا ما اخرجه الدلیل مثل لا تعادالصلوه الا من خمس خب مثلا طهارت شرط واقعی است اما آیا ترتیب در طهارت هم شرط واقعی است؟ خب رفع ما لا یعلمون میگوید که در این عمل یعنی در این طهارت شرط واقعی نیست لذا اگر مثلا بلد نبود مدتی اول طرف راست را غسل میداد یا اصلاً طرف راست و چپ نه، با هم غسل میداد بعد سر را غسل میداد حالا فهمیده که ترتیب مراعات نشده چون اصل غسل آمده خصوصیات در غسل نیامده لذا رفع ما لا یعلمون میگوید این غسل درست است در وضو هم همین است مدتی وضو میگرفت اما وضو باطل بود مثلا اول دست چپ میشست بعد دست راست حالا توجه کرده که وضو باطل به جا آورده خب اصل وضو آمده رفع ما لا یعلمون اگر نداشتیم میگفت این وضو باطل است لا تعادالصلوه الا من خمس اما حالا رفع ما لا یعلمون روی اصل وضو روی اصل غسل رفع ما لا یعلمون داریم، رفع النسیان داریم و این رفع النسیان میگوید ترتیب شرط نیست، ترتیب شرط است اما شرط ذکری است نه شرط واقعی، اگر میدانستی و ترتیب را عمل نکردی خب این وضو باطل است این غسل باطل است اما چون که ترتیب در غسل یا وضو را نمیدانستی رفع ما لا یعلمون اول غسل را درست می کند بعد می گوید این غسل باید توی نماز بیاید، نمیدانم چه جور شده معمولاً آقایان نفرمودهاند دیگر راجع به خصوصیات هم آقایان فرمودهاند که اگر ترتیب نیاید همین جوری که الان مرحوم سید راجع به غسل میت میفرمایند راجع به غسل جنابت و غسل حیض و امثال اینها هم میفرمایند، میفرمایند که ترتیب شرط واقعی است، ولی اگر ما باشیم و اصول مگر دلیل بیاید بگوید که شرط واقعی هست دلیلی بیاید و اما اگر دلیل نیاید حدیث رفع همه فقراتش حاکم بر احکام اولیه است در نمازش همین است که آقایان میفرمایند در طهارات ثلاث هم همین است غسل و وضو و تیمم همین جور که حدیث رفع را در نماز جاری میکنیم و نماز را درست میکنیم در وضو و غسل و تیمم هم حدیث رفع را جاری میکنیم آن وقت تیمم درست میکنیم یا غسل درست میکنیم وضو درست میکنیم ونماز را میخوانیم نماز با غسل الا این که شرط آن غسل نیامده آن را هم با رفع ما لا یعلمون بر میداریم، اگر حرف من را بپسندید خیلی کار آسان میشود و خیلیها عوام مردم غسلشان باطل است بعد میفهمند غسل باطل است استفتاء میکنند یا رساله میخوانند میگوید که باید مثلا 60 سال نماز قضا بخوانید، چرا؟ برای اینکه مثلا ترتیب را مراعات نکردهای، نماز خوانده وضو هم گرفته یا غسل هم کرده میگویند این غسلهایت همه باطل است جنب هستی توی مسجد رفتی حرام بوده اما خب حالا توبه کن برای اینکه جاهل مقصری و از این به بعد هم نمازهایت را اعاده بکن و ما میگوییم که نه، اگر وضو گرفته وضوی باطل مثل آنجاست که نماز خوانده باشد نماز باطل همین جور که در نماز اگر نماز باطل خوانده حدیث رفع میآید و میگوید تقبل ناقص به جای کامل نماز باطلت را قبول دارم همین جور هم راجع به غسل راجع به وضو میگوید که وضوی باطل گرفتی اما وضوی باطلت را قبول دارم لذا دیگر اعاده لازم نیست قضا هم لازم نیست، اگر بپسندید حرف من را خیلی کار اسان میشود خب این اول که ایشان میفرمایند ترتیب شرط است و همین هم که روایت خواندیم میگوید ترتیب شرط است اما دیگر نمیفرماید ترتیب شرط ذکری است یا شرط واقعی، جای دیگر در نماز و اینها میفرماید که در باب غسل و وضو و تیمم شرط واقعی است نه شرط ذکری، و ما این را آنجا قبول نداریم اینجا هم نداریم.
مسئله دوم هم همینکه گفتم کیفیت غسل میت یعنی خصوصیاتش نیامده، دیگر گفتهاند غسل بکن، غسل را بلد است، غسل را گفتهاند چیست، غسل میت هم همان است.
مسئله دیگری که هست فرمودهاند که میت را غسل ارتماسی نمیشود داد و حالا چرا؟ نمیدانم برای اینکه غسل ترتیبی داریم و ارتماسی، اصل غسل، الغسل علی قسمین ارتماسی و ترتیبی حالا این غسل میت هم غسل است ینقسم علی قسمین ترتیبی داریم ارتماسی داریم و مرحوم سید مشهور هم هست صاحب جواهر مثل اینکه ادعای اجماع میکند بالاخره یا ادعای شهرت که این غسل ارتماسی نمیشود.
شاید مرادشان این است که با آب قلیل، خب بله با اب قلیل بخواهد غسل ارتماسی بدهد نمیشود، خودش می تواند غسل ارتماسی بکند یعنی مثلا یک حوضی است که این حوضچه کر نیست این بدنش را تطهیر میکند وقتی پاک شد خودش را میاندازد توی این حوض غسل ارتماسی خب درست است اما این کار را بخواهد راجع به میت بکند میت را پاک بکند یک قدری سدر هم ریخته باشد توی این حوضچه، بیندازد این را به عنوان غسل ارتماسی، نمیشود چرا؟ برای اینکه به مجردی که انداخت توی این آب حوضی که کر نیست ان حوض میشود نجس، وقتی حوض شد نجس لذا با آب پاک باید غسلش بدهد این میخواهد با اب نجس این را غسل بدهد آن وقت اگر کر باشد دیگر این اشکال وارد نیست و میت را بیندازد توی آب کر میت پاک نمیشود تا سه تا غسلش ندهند اما این آب هم نجس نمیشود برای اینکه اذا بلغ الماء قدر کر لا ینجسه شیئ مثلا همین حوضچه و یا حتی حوضچه هم نه، یک چیز خیلی کوچکی که بشود غسل ارتماسی بدهد وصل میکند به آب کر، با لوله برای اینکه میخواهد سدر بریزد توی این ظرف در آب کر نمیشود سدر بریزد مضمحل میشود آن وقت این را مثلا با شیلنگ، شیلنگ باریک یک شیر وصل میکند به آب خب این میشود آب کر، مثل طشت را بگذارید زیر شیرشیر هم فوقالعاده کم است چک چک نه، اتصال دارد اما اتصال خیلی کم است خب این طشت میشود آب کر حالا ما نحن فیه هم همینجور یک حوضچهای و شیر را باز میکند توی آن سدر را میریزد توی این حوضچهای که کر نیست به عنوان ارتماسی میت را با آب سدر غسلش میدهد بعد هم مثلا آن آبها را میریزد یا نریخته کافور میریزد کم و میت را به عنوان غسل با آب کافور میاندازد توی این حضچه که کر نیست اما متصل به کر است، یکی هم آب خالص، لذا اینکه بعضیها گفتهاند نمیشود برای خاطر اینکه ببیندازند توی آب این آب را نجس میکند پس باید توی آب کر باشد خب فرض میکنیم آنجا که آب را نجس نکند، این یک اشکال است.
یک اشکال دیگر هم هست که این را سابقا مفصل دربارهاش صحبت کردیم که مرحوم فیض کاشانی رضوان الله تعالی علیه ایشان فرموده بودند که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود آن وقت مثال زده بودند میگفتند که آب آفتابه را بریز روی دستت اگر متنجس منجس باشد هیچ وقت نمیشود دست را پاک بکنیم برای اینکه به مجردی که اب آفتابه را ریختی روی دست ملاقات با نجس کرده آن آب نجس است پس نمیتواند مطهر باشد دلیل محکمی هم بود آنجا اگر یادتان باشد آن وقت ما آنجا تبعا للقوم میگفتیم که بابا اشکالت درست است اما اشکالت دقی است و عرف نمیپسندد عرف در وقتی که آب آفتابه را بریزد روی دست غسالهاش فی الجمله برود این دست را پاک میکند لذا اگر عین نجاست را ببرد ان غساله نجس است، اگر عین نجاست را نبرد میگفتیم غسالهاش هم پاک است لذا مثلا خون ریخته شده روی زمین اول خون را پاک میکند دیگر اثری از خون نیست با آب قلیل میگیرد روی این موزائیک میرود جلو این دست پاک است غساله هم پاک است و به مرحوم فیض کاشانی میگفتیم فرمایش شما خوب است اما عرف پسند نیست و در باب طهارت و نجاست نباید دقتهای عقلی را بیاوریم جلو و وقتی آب آفتابه را مثلا آب قلیل را بریزند روی دستی که عین نجاست ندارد میگفتیم که دست پاک میشود عرفا، آن کسانی هم که میکروبی هستند باز هم وقتی که دستش کثیف باشد آب را بریزد روی دست فکرش را نمیکند که حالا آب به میکروب سرایت کرد حالا پس بنابراین نمیشود دست میکروبی دست کثیف را پاک کنیم، عقلا درست است حرف مرحوم فیض اما عرفا درست نیست.
مرحوم فیض رضوان الله تعالی علیه یک جمله دارد اول وافی جمله خوبی است انصافا میگوید من 4 تا فتوی دادم عالم را پاک کردم یکی گفتم که انسان هیچ وقت نجس نمیشود لذا کافر پاک است یکی هم گفته شراب نجس نیست پاک است یکی هم گفتم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود یکی هم گفتم که متنجس منجس نیست، این چهارمی مخصوصا خیلی چیز خوبی است متنجس منجس نیست.
خدا رحت کند یک عالم بزرگواری خیلی خوب بود اما وسواسی بود به من میگفت که یکی از دو فتوی باید داده شود یا عالم نجس است یا متجس منجس نیست، مرحوم فیض راحت کرده خودش را، لذا ایرادش راجع به اب قلیل که ملاقات بکند همین است که خب به مجردی که آب قلیل ملاقات کرد با دست نجس روی فتوای شما آب میشود نجس وقتی شد آب نجس، دیگر نمیتواند مطهر باشد، خب اگر اینها را همه را بپسندید این حرف جلو میآید اینکه غسل ارتماسی این میت با آب قلیل بدون اتصال به کر آن هم میشود برای اینکه عرف دیگر فرق میگذارد و بین اینکه میت را بیندازند توی آب یا نجاست بیفتد توی آب، دست نجس توی آب قلیل، اینها فرق میکند با هم و وقتی چنین باشد طبق فرمایش مرحوم فیض میگوییم که با آب قلیل هم اول سر و گردن و بعد دست راست و بعد دست چپ ولو آب نجس میشود به خود میت، این اشکال ندارد، معمولاً هم همین جور است در غسل دادنها این میت را نجس بدانند و سرایت بکند نجاست به بدن و اینها نیست حتی مثلا فقهاء که در باب غسل گفتهاند یک مسئله دیگر آوردهاند جلو مسئله تبعی میگویند وقتی که این غسل را دادید دیگر همه چیز پاک میشود، آن تختی که روی آن غسل دادهاند و آن آبی که هست و دست غسال و لباسهای غسال میگویند همه اینها پاک میشود، آن وقت آنها دیگر مجبور شدند به قاعده تبع بیایند جلو و این مشکل هم هست انصافا که میت راغسل دادید نجس بود برای اینکه با آب اول که غسل بدهند پاک نمیشود با آب دوم پاک نمیشود با آب سوم بعد از آنکه غسل تمام شد این پاک میشود، خب آب اول ترشح میکند این طرف و آن طرف و حتی غسالهاش را بعد میرسیم میگویند پاک است، ترشح میکند به بدن این غسال به این طرف و آن طرف میگویند وقتی که این میت پاک شد دیگر همه این چیزها پاک میشود میگوییم چرا؟ میگویند بالتبع و این بالتبع یک دلیلی میخواهد و در مسئله هم دلیل اتفاقا نداریم.
خلاصه حرف این شد که به عقیده ما اگر از شهرت نترسیم ولی من گفتهام که بعضی از بزرگان گفتهاند.
نوشتهام فما حکی عن العلامه اینها از صاحب جواهر هم هست و الشهیدین و الفخر، فخر المحققین پسر علامه و المحقق الثانی من الجواز فهو الاقوی لذا مرحوم علامه فرمودهاند غسل ارتماسی میشود، مرحوم شهید اول و دوم گفتهاند غسل ارتماسی میشود مرحوم فخرالمحققین و محقق ثانی جامع المقاصد گفتهاند میشود دیگر این دقتهایی را هم که من کردم اینها را هم هیچ کدام را نگفتهاند، فرمودهاند همین جور که غسل ترتیبی میشود غسل ارتماسی هم میشود و اگر با آب قلیل نمیشود باید بگویند وهیچکدام اینها نگفتهاند نه علامه و نه شهیدین و نه فخر و نه محقق هیچکدام نگفتهاند یجوز مع الماء الکریا مع الماء الجاری، نگفتهاند، آن تمحل هم که من درست کردم که اصلاً در کلمات نیست که آب قلیل را متصل به کر بکنند آنها مطلقا گفتهاند همینجور که غسل ترتیبی میشود داد غسل ارتماسی هم میشود داد، دیگر همینجور که اگر غسل ترتیبی دادید و ترشح کرد ترشحها را میگویید پاک است حالا هم که توی آب میاندازید باید بگویید پاک است همان که بالتبع میگویید پاک است لذا این بزرگوارها هیچ کدام این دقتهائی را هم که من کردم ندارند و مطلقا فرمودهاند که میت را غسل ارتماسی میشود داد، مشهور گفتهاند نه غیر مشهور گفتهاند آری و اینجور که عرض کردم ظاهراً حق با غیر مشهور است مخصوصاً غیر مشهور هم یک افراد بالایی هستند در فقه مثل علامه و شهید اول و شهید دوم و فخر المحققین مرحوم محقق دوم و انصافا این جامع المقاصد خیلی مخصوصا از نظر تفریح فروع خیلی بالاست نقل میکنند نمیدانم چقدر درست باشد که مرحوم صاحب جواهر خب معلوم است تسلط به فقه داشته ایشان فرمودهاند اگر وسائل و جامع المقاصد پیش من باشد من میتوانم فقهام را بنویسم و راستی محقق دوم و این کتاب جامع المقاصد خیلی کتاب بالایی است.
مسئله چهارم گفتهاندکه اول باید این را پاک کنید بعد غسلش بدهید و این یک قول مشهوری هم شده که مرحوم سید در عروه هم میفرماید اول پاکش کنید بعد غسلش بدهید و این چه فرقی میکند بین نجاسات عرضی و نجاسات ذاتی که الان برای این پیدا شده؟ خب این نجاسات عرضی را مثلا بدنش خونی است خونها را رفع کرده دیگر عین نجس نیست حالا که عین نجس نیست آب را میریزد هم به عنوان تطهیر هم به عنوان غسل، هم این پاک میشود هم غسل داده میشود، اولاً تطهیرش هم که نمیشود کرد برای اینکه نجاست ذاتی دارد حالا بگوییم مرادشان آن نجاستهای عرضی است اول باید اگر بدنش خونی است این را پاک کرد زوال عین نه، آنکه خب معلوم است زوال عین باید بشود اگر مثلا مدفوعی، چیزی، بولی از او بیرون آمده باشد اول باید شست بعد از آنکه پاک شد آن وقت سر و گردن در حالیکه سر و گردن را که دارد غسل میدهد سر و گردن که پاک است اگر نجس باشد مثلا عورتین است اما گفتهاند نه اول باید عورتین او را شست بعد سر و گردن را و حالا این چرا؟ یک روایتی هست میگوید که اغمزه غمزاً ثم طهره ثم غسله به شکمش فشار بده به پایین تنه فشار بده اگر مدفوعی یا بولی از او بیرون آمد تطهیرش بکن آن وقت بعد که پاک شد غسل را شروع کن تمسک کردهاند به این روایت. حالا این روایت راستی قید است یا متعارف است؟ خب متعارف این است که این غسالها اول این را تطهیر میکنند بعد از تطهیر کردن لیف به او میزنند کثافتها و اینها را رفع میکنند بعد شروع میکنند به غسل، خب این هست اما یک غلبه است نه اینکه قیدیت داشته باشد حالا اول سر و گردن را درست غسل میدهد بعد میرود طرف راست، طرف راست و طرف چپ را اینها را نجاست را از آن رفع میکند بعد غسل میدهد این غسل باطل است؟ آقایان میگویند آری، ظاهراً فرمایششان درست نباشد.
و صلی الله علی محمد و آل محمد