< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

1389/03/30

موضوع : زنهایی که خونریزی دارند چه باید بکنند؟

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

مرحوم سید در عروه فرموده‌اند که ناسیه حکم مبتدئه و مضطربه را ندارد، در باره مبتدئه و مضطربه گفتیم که اگر نمی‌تواند برای خودش عادت قرار بدهد این باید به اقربای خود مراجعه کند و اگر نه مخیر است عادتش را 3 روز یا 6 روز یا 7 روز قرار بدهد به قول مرحوم سید ترجع الی الروایات، می‌فرمایند اما این حکم در باره ناسیه نیست، ناسیه به زنی می‌گویند که عادتش را گم کرده باشد و نمی‌تواند برای خودش عادت قرار بدهد نمی‌داند اول ماه بوده یا نه؟ یا از نظر عدد نمی‌داند 7 روز بوده است؟ 6 روز بوده است؟ می‌فرماید این ناسیه باید اگر صفات حیض دارد آن صفات حیض که اسمش را می‌گذارند تمیز یا تمییز تکلیفش را معلوم می‌کند و اگر صفت حیض یا استحاضه ندارد می‌فرمایند که به اقرباء نه، مخیر است بین این‌که حیضش را سه روز قرار بدهد یا 7 روز قرار بدهد یا 6 روز،

برای مرحوم سید دلیل آورده‌اند برای این‌که آن‌که در روایات است به اقربائ مراجعه بکند آن مربوط به مبتدئه است یا مربوط به مضطربه است چون مربوط به ناسیه نیست پس مراجعه کردن به نزدیکان نمی‌شود، دلیل ندارد، و آن چه دلیل دارد دو چیز است، اگر صفت حیض دارد آن صفت حیض برایش کار می‌کند اگر صفت حیض ندارد دیگر ترجع الی الروایات ولی خیال می‌کنم این‌که احکام مبتدئه مضطربه ناسیه همه از یک باب باشد همه از باب این است که عادت وقتیه عادت عددیه‌اش گم شده نمی‌تواند برای خودش عادت قرار بدهد و اما این‌که مبتدئه یا مضطربه خصوصیت داشته باشد ظاهراً عرف از این خصوصیت نمی‌بیند بلکه بالاتر از این می‌گوییم نه الغای خصوصیت، تنقیح مناط، البته ما ادعا می‌کنیم تنقیح مناط قطعی هست این جا اما علت مستنبطه، یعنی از روایت‌ها به خوبی به دست می‌آوریم اگر فرموده مراجعه کن به خویشان برای این است که نمی‌تواند برای خود عادت قرار بدهد برای این نمی‌داند چند روز حیض قرار بدهد و چون نمی‌داند فرموده است که به خویشانت مراجعه کن حالا این می‌خواهد مبتدئه باشد آن زنی که حیض اول را می‌بیند اما ادامه دارد دو سه ماه ادامه دارد، می‌خواهد مضطربه باشد که ماه‌ها مختلف هم از نظر عدد هم از نطر وقت، می‌خواهد هم ناسیه باشد مناط این‌که مراجعه کن به اقرباء برای خاطر این است که نمی‌تواند یک عادتی برای خود قرار بدهد لذا همان روایاتی که می‌گوید که ترجع الی الاقرباء همان روایت‌ها به ما می‌گوید که این مبتدئه خصوصیت ندارد یعنی علت مستنبطه، به این معنا که در مبتدئه گفته اما علت آورده برای این‌که نمی‌تواند عادت برای خودش قرار بدهد و علت معمم است و مخصص است دیگر می‌خواهد مبتدئه باشد می‌خواهد مضطربه باشد می‌خواهد ناسیه و همچنین آن ترجع الی الروایات که فرمود که سه روز یا 6 روز یا 7 روز این را عادت قرار بده این برای خاطر این است که نمی‌داند نمی‌تواند برای خودش یک وقت معینی را حیض قرار بدهد وصفت حیض نیست لذا فرمودند ترجع الی الروایه برای این‌که این گم شده در باب حیض خب ناسیه هم همین است گم شده در باب حیض، نمی‌داند سه روز است؟ نمی‌داند 7 روز است؟نمی‌داند اول ماه است؟ نمی‌داند چهارم ماه است؟ و دیگر تفاوتی نیست بین این‌که این خانم مبتدئه باشد یعنی خون اولش باشد یا مضطربه باشد یعنی مختلف حیض می‌بیند یا ناسیه باشد عادتش را گم کرده باشد مناط این است که نتواند برای خودش عادتی قرار بدهد نتواند برای خودش تعیین بکند این خونی که می‌بیند آیا حیض است یا استحاضه، لذا اگر در سؤال خود امام علیه السلام هم فرموده بودند مبتدئه این است ما می‌گفتیم تنقیح مناط مثل الرجل یشک بین الثلاث و الاربع می‌گویید المرئه ایضا کذلک چرا؟ لاشتراک التکلیف اگر امام در روایات فرموده بودند که مبتدئه این کار را بکند مضطربه این کار را بکند ما الغای خصوصیت می‌کردیم می‌گفتیم ناسیه هم همین کار را بکند اما سؤال است یعنی روایاتی که سابقا خواندیم سؤال می‌کند از مبتدئه‌ای که دو سه ماه خون می‌بیند حالا ما بگوییم خصوص مبتدئه خصوصیت دارد دیگر خیلی زور است مسلم مبتدئه خصوصیت ندارد آن‌که خصوصیت دارد همین است که مبتدئه‌ای که دو سه ماه خون می‌بیند لذا مناط آن دو سه ماه خون است که نمی‌تواند این دو سه ماه حیض را تعیین بکند یا از نظر وقت یا از نظر عدد، یا در باب مضطربه باز همین است که نمی‌تواند برای خودش در این ماه‌هایی که خون می‌بیند متجاوز از 10 روز به بالا شده نمی‌تواند برای خودش یک عادتی تعیین بکند چه عادت وقتیه چه عادت عددیه، امام علیه السلام می‌فرماید حالا که نمی‌تواند و خون مستمر است این مراجعه کند به صفات، صفات را می‌گوید نمی‌تواند، می‌گوید مراجعه کند به اقرباء، در آن روایات دیگر می‌گوید نمی‌تواند، می‌فرماید که ترجع الی الروایات، یا سه روز یا 6 روز یا 7 روز خب این اگر در کلام امام علیه السلام واقع شده بود الغاء خصوصیت می‌کردیم بلکه بالاتر علت منصومه استفاده می‌کردیم و حالا که در کلام خود راوی است ما حسابی می‌توانیم الغاء خصوصیت بکنیم بلکه بالاتر علاوه بر الغاء خصوصیت می‌توانیم یک علتی از روایات به دست بیاوریم و آن علت این‌که خانمی که دو سه ماه خون می‌بیند دائم الدم است دائم الحدث است این خانم چه بکند؟اگر می‌تواند مراجعه به صفات می‌کند، نمی‌تواند، مراجعه به اقرباء می‌کند،نمی‌تواند، مراجعه به روایات می‌کند این یک قاعده کلی و اما این‌که مبتدئه خصوصیت داشته باشد، ندارد، روایت‌ها همه‌اش همین‌طور است، لذا مضطربه خصوصیت داشته باشد، ندارد، در وقتی که ندارد این‌که مرحوم سید می‌فرمایند که ناسیه از نظر تمیز مثل مضطربه مثل مبتدئه می‌بیند از نظر مراجعه به روایات هم مثل مبتدئه و مضطربه می‌بیند اما از نظر مراجعه به اقرباء مثل مبتدئه، مضطربه نیست بلکه دو تا بیشتر نیست یک) علامت، اگر علامت نیست، ترجع الی الروایات، ظاهراً درست نیست، این مسئله اول، البته در محشین برعروه هم این اختلاف هست بعضی از بزرگان همان حرف مرحوم سید را زده‌اند فرموده‌اند که دو تایی است نه سه تایی، اما بعضی از بزرگان از محشین هم فرموده‌اند نه، مبتدئه و مضطربه و ناسیه از نظر حکم یک جور است، لذا بحث ما تا این جا این جور شد که اگر خانمی دائم الحدث است و این بعد از 10 روز به بالا نمی‌تواند وضع خودش را تعیین بکند این باید اول مرجعه کند به تمیز یعنی صفات حیض اگر صفات حیض دارد حیض قرار می‌دهد و الا استحاضه، دیروز عرض کردم این اصل مطلب خوب است اما معلوم است یک حاشیه‌هایی دارد که گذشت بعد هم می‌آید اما اصل مطلب برای این‌که از بحث بگذریم از این بحث مشکل خوب است که بگوییم اگر علامت دارد مراجعه به علامت، تمیز، اگر علامت ندارد مراجعه به اقرباء، اگر اقرباء ندارد یا اقرباء هم مختلفند ترجع الی الروایات که روایات می‌فرمود که سه روز یا 6 روز یا 7 روز که ما گفتیم چون احتمال 7 قوی‌تر است دوران امر بین تعیین و تخییر است لذا 7 روز قرار بدهد اگر متیعن نباشدلااقل افضل است.

مسئله بعدی که دیگر چیزی ندارد می‌فرماید که این خانم این‌که می‌گوییم مثلاً 7 روز یا می‌گوییم ترجع الی الروایات معنایش این نیست که یعنی اول ماه، خب معلوم است، معنایش این است آن روزی که این خون می‌بیند آن روزی که از 10 روز تجاوز کرده است حالا گاهی اول ماه است گاهی وسط ماه است و این هم که می‌گوییم سه روز خون قرار بدهد معنایش این نیست که مثلاً روز اول ماه و دوم ماه و سوم ماه، نه، معنایش این است این خانمی که خون می‌بیند در آن وقتی که دیگر نمی‌تواند عادت وقتیه عادت عددیه داشته باشد این سه روز یا مثلاً 6 روز یا 7 روز گاهی وسط ماه می‌شود گاهی آخر ماه می‌شود و هر وقتی که هست آن جوری باید باشد خب این هم معلوم است حرف ندارد کسی هم روی آن حرف نزده،

یک مسئله دیگری که سابقاً صحبت کردیم این جا باز مرحوم سید در دو تا مسئله تکرار می‌کنند این است که آیا این تخییری که گفتیم تخییر ابتدائی است یا استمراری؟ یعنی مثلاً این خانم ماه اول روز اول ماه و دوم ماه و سوه ماه را حیض قرار داد دیگر 27 روز استحاضه قرار داد حالا ماه دوم که می‌رسد این می‌تواند اول و دوم و سوم را حیض قرار ندهدمثلاً دهم و یازدهم و دوازدهم را حیض قرار بدهد؟ یا آن وقت سه روز قرار داده این ماه 6 روز قرار بدهد آیا می‌شود یا نه؟ خب مرحوم سید می‌فرمایند نه، چرا نه؟ بحث اصولی است که تخییر تخییر ابتدائی است نه استمراری، و در باب تخییر در باب اصول گفته‌ایم حتی در باب تعادل و تراجیح هم این حرف می‌آید اگر مثلاً فقیهی به قاعده تخییر به یک روایت فتوی داد حالا بعد می‌تواند به روایت دوم فتوی بدهد یا نه؟ گفته‌اند نه، چرا نه؟ برای دو جهت یک) این مخالفت قطعیه پیدا می‌شود اگر مثلا این سال به روایتی عمل کرد سال دیگر توی رساله‌اش به روایت دوم عمل کرد یقین پیدا می‌کند که یکی از این‌ها بی‌خود است برای این‌که تخییر معنایش این است که فاذاً فتخیر به یکی از این‌ها که با هم معارض هستند خب وقتی به یکی از این‌ها که با هم معارضند اگر به هر دو عمل بکند می‌شود مخالفت قطعیه، این یک جهت.

یک جهت دیگر هم این‌که این فاذا فتخیر معنایش این است که حالا که تو مخیر هستی به یکی از این‌ها عمل بکن خب به یکی از این روایت‌ها عمل کرد دیگر از حال تحیر بیرون آمد وقتی از حال تحیر بیرون آمد فاذا فتخیر دیگر ندارد وقتی نداشت همیشه باید فتوایش همان روایتی باشد که دفعه اول آن روایت را گرفته و به آن عمل کرده، لذا مرحوم شیخ انصاری در باب تعادل و تراجیح فرموده‌اند تخییر، اگرکسی فاذا فتخیر را در باب تعادل و تراجیح بگوید دیگر باید تخییر ابتدائی باشد نه استمراری یعنی یک دفعه مخیر است نه همیشه، در باب دوران امر بین تعیین و تخییر یعنی باز در باب تخییر این حرف را در اصول گفته‌اند این‌که حالا که می‌گوییم این آقا مخیر است نه معنایش این باشد که همیشه مخیر است برای این‌که اگر همیشه بگوییم مخیر است مخالفت قطعیه لازم می‌آید قطع نظر از این‌که مخالفت قطعیه لازم می‌آید این دلیل بر این که در ماه بعد هم یا در دفعه بعد هم مخیر باشد دیگر دلیل بر تخییر نیست، ما نحن فیه هم همین‌طور است روایات می‌گفت که سه روز یا 6 روز یا 7 روز برای متحیر و این دیگر از تحیر به واسطه تعیینی که خودش کرده از تحیر بیرون آمده وقتی از تحیر بیرون آمد مثلاً 7 روز قرار داد دفعه دوم بخواهد سه روز قرار بدهد، می‌خواهد مثلاً برود مشهد می‌بیند اگر 7 روز باشد نمی‌تواند مشرف بشود حرم می‌گوید این دفعه ما سه روز قرار می‌دهیم حیضمان را آیا می‌تواند یا نه؟ نمی‌تواند، نمی‌تواند از دو جهت، چرا نمی‌تواند؟ برای این‌که این تحیر ندارد روایت می‌گفت متحیر کسی که نمی‌توانی عادت برای خودت قرار بدهی، خب این عادت برای خودش قرار داد، یعنی این‌که سه روز یا 6 روز یا 7 روز یعنی عادت برای خودت قرار بده یعنی تو مثل آن خانمی هستی که عادتش سه روز باشد خب چه جور آن‌که عادتش سه روز است دیگر روز چهارم باید برود غسل بکند نماز بخواند این هم برای خودش عادتش را قرار داده سه روز یعنی اسمش را می‌گذاریم عادت تشریعی نه تکوینی، این تشریعا عادتش شد سه روز دیگر وقتی شد سه روز ماه بعد بخواهد 6 روز قرار بدهد نمی‌شود ماه بعد بخواهد مثلا اول ماه قرار داده حالا روز چهارم ماه قرار بدهد نمی‌شود چرا نمی‌شود؟ همان چیزی که همه جا گفته‌ایم در اصول گفته‌اند گفته‌اند تخییر، تخییر ابتدائی نه استمراری، این هم این مسئله،

در باب تعارض روایتین هم همین است تعارض روایتین اذا تعارضا تساقطا رد الی الاصل یعنی قاعده عقلی را اگر بخواهیم بگوییم دو تا روایتی که با هم تعارض بکند هیچ کدام حجت نیست، تعارضا تساقطا دیگر رد الی اصل عملی که هست الا این که امام علیه السلام فرموده‌اند دو تا روایت اگر با هم متعارض شد ولو این‌که عقلا تساقط است اما امام می‌گویند نه من می‌گویم تساقط نه، یک تعبد هم هست آن وقت امام علیه السلام می‌فرماید اگر مرجحی هست آن مترجح را بگیر و اگر مترجح نیست فاذاً فتخیر حالا این بخواهد به این تعبد عمل بکند دو تا روایت با هم متعارض است یک کدام ترجیح مثلا شهرت روایی دارد آن را می‌گیرد حالا که گرفت آن روایت را از کار انداخت این روایت را به آن عمل کرد به امر امام علیه السلام دیگر اصلاً تعارض در کار نیست حالا دفعه دیگر بخواهد آن روایت را بگیرد خب نمی‌شود، حالا بیایید توی مضطربه توی مضطربه که آمد این دیگر نه مبتدئه است نه مضطربه است نه ناسیه یعنی حتی آن خانمی که ناسیه است عادتش را گم کرده است همین خانم امام علیه السلام به او می‌گویند عادت تو سه روز است برای این‌که می‌فرمایند یا سه روز یا 6 روز یا 7 روز انتخاب مال خودت است این انتخاب می‌کند سه روز را وقتی که سه روز انتخاب شد دیگر نه مبتدئه است نه مضطربه است نه ناسیه است بلکه عادت وقتیه است عادت عددیه است عادت وقتیه و عددیه به تعبد، سه روز قرار می‌دهد این ماه تمام شد حالا ماه دیگر بخواهد 6 روز قرار بدهد نمی‌شود چرا نمی‌شود؟ برای این‌که مثل آن خانمی است که عادتش سه روز باشد حالا این بخواهد این سه روز را تغییر بدهد نمی‌شود این جا هم همین است آن جا تکوین است این جا تشریع است و معلوم است دیگر اگر اول ماه قرار داد سه روز امام علیه السلام به او گفته است که این عادت تو، یعنی اول ماه یعنی سه روز، یعنی عادت وقتیه داری عادت عددیه داری حالا در ماه دیگر بگوید من مضطربه هستم این روایت‌ها می‌گوید نه تو مضطربه نیستی، تو تکویناً مضطربه هستی اما از نظر تشریع تعبد تو دیگر مبتدئه نیستی، مضطربه نیستی، تو ناسیه نیستی بلکه تو وقتیه، عددیه یعنی عادت هم وقتیه هم عددیه برای این‌که برای خودت اول ماه را تا سه روز حیض قرار دادی تو خانم دیگر همیشه باید چنین باشی تا وقتی که پاک شدی دیگر سالبه به انتفاء موضوع خواهد شد، خوب است دیگر،

مسئله بعدی که مسئله نهم از مسائلی است که مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه عنوان فرموده‌اند می‌گویند لو رأت بصفه الحیض ثلاثه ایام ثم ثلاثه ایام بصفه الاستحاضه ثم بصفه الحیض خمسه ایام او ازید تجعل الحیض الثلاثه الاولی و دیگر حالا آن سه روز که حیض قرار داد دیگر مابقی استحاضه.

می‌شود گفت؟ برای این‌که قواعدی که ما درست کردیم و مرحوم سید هم فتوی روی آن داد این است که این خانم این مسئله نهم مربوط به بحث ما نیست. آن مبتدئه و مضطربه وناسیه نیست یک خانمی سه روز خون دید علامت حیض هم دارد به مجردی که خون را دید دیگر باید حیض قرار بدهد سه روز تمام شد این خانم پاک شد به جوری که دیگر اصلاً در فضا هم خون نیست چه رسد خون بیرون بیاید خب مرحوم سید گفتند باید برود غسل کند و نمازش را بخواند بعد فرمودند اگر مثلا دو روز بعد خون دید آن دو روز اگر صفت استحاضه دارد استحاضه اگر صفت استحاضه ندارد حیض قرار بدهد و این را مرحوم سید تکرار کردند دیگر، ما گفتیم که نه این ولو این‌که باید برود غسل بکند اما دو روز بعد اگر خون دید معلوم می‌شود آن روز چهارم روز پنجم که پاک بوده برای این‌که طهراقلش باید 10 روز باشد این دو روز بوده بنابراین این آن سه روز حیض بوده ان دو روز هم حیض است حالا بعد خون می‌بیند و علامت حیض دارد ایشان می‌گویند سه روز یا 5 روز هر چه خون می‌بیند تا 10 روز باید حیض قرار بدهد آن وقت اگر از 10 روز تجاوز کرد آن همان است که که باز مسئله‌اش را سابقا گفتیم یکی عادتش مثلا 7 روز است اما آلودگی دارد حالا که آلودگی دارد مرحوم سید گفتند استظهار، گفتند این باید اعمال مستحاضه را به جا بیاورد و چیزهایی که مربوط به حائض است ترک بکند تا روز دهم به آن طرف اگر تجاوز کرد معلوم می‌شود استحاضه است اگر تجاوز نکرده معلوم است حیض است، و ما آن‌جا گفتیم نه اگر از عادت گذشت این پاک است ولو آلوده است این استحاضه است تا روز دهم آن وقت روز دهم اگر همین‌جور رفت جلو که معلوم می‌شود استحاضه است و اگر نه معلوم می‌شود حیض است لذا ما می‌گفتیم که عادت با تجاوز 10 روز مثل هم می‌بیند دیگر نمی‌دانم شما چه فتوی برای خودتان درست کرده‌اید، علی کل حال آن‌چه سید فرموده‌اند با این‌جا منافات دارد و آن‌چه هم که ما عرض کردیم با این‌جا تفاوت دارد و حالا این چه جوری می‌شود این مسئله را درست کرد؟ علی کل حال اصل مسئله را سابقاً دو سه مرتبه حرفش را زدیم دو سه مرتبه هم مرحوم سید روی آن فتوی دادند از هفتم به آن طرف گفتند استظهار، ما گفتیم نه، پاک است استحاضه است یا روز سوم به آن طرف نقاء را مرحوم سید فرمودند پاک است باید نماز بخواند ما گفتیم نه اگر نقاء بین الدمین است آن نقاء هم حیض است ولو این‌که این خون نمی‌بیند اما نقاء بین الدمین حیض است مرحوم سید گفتند طهر است ما گفتیم حیض است و باز منافات دارد با این مسئله نهم.

حالا اگر مسئله درست شد درست شد و الا فردا باز هم روی این مسئله نهم حرف بزنم.

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo